بهبود کسب و کار و بازاریابی با لینکدین

 

  • من مجید کثیری هستم و دو سال است که به طور مستمر با شبکه لینکدین کار می کنم و از زمانی که قدم اول را برای حضور در این شبکه برداشتم، تا امروز که بیش از 1300 نفر از افراد حرفه ای و موفق ترین مدیران ایرانی را در محفل لینکدینی خود دارم، هر روز از پتانسیل های این شبکه شگفت زده شده ام.

 

آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه می توان با کمک لینکدین، به برندسازی و بازاریابی پرداخت و آیا با پتانسیل های این شبکه برای رشد کسب و کارتان آشنا هستید؟ در این مقاله ۱۴ استراتژی و تاکتیک کلیدی کار در این شبکه اجتماعی برای کاربران ایرانی تدوین شده است. تا به شکل حرفه ای در آن حضور یابید و از آن برای رونق کسب و کار و برندسازی تان استفاده کنید.

 

لینکدین LinkedIn بزرگ ترین شبکه اجتماعی یا سوشال نتورک کسب و کار در مقیاس جهانی است که بیش از 300 میلیون کاربر عضو از سراسر دنیا در آن فعالیت می کنند. آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه می توان با کمک این شبکه، به برندسازی و بازاریابی پرداخت و آیا با پتانسیل های این شبکه برای رشد کسب و کارتان آشنا هستید؟ اگر جوابتان بله است پس این مقاله و ۱۴ استراتژی و تاکتیک کاربردی آن را به دقت تا انتها بخوانید:

 

من مجید کثیری هستم و دو سال است که به طور مستمر با شبکه لینکدین کار می کنم و از زمانی که قدم اول را برای حضور در این شبکه برداشتم، تا امروز که بیش از 1300 نفر از افراد حرفه ای و موفق ترین مدیران ایرانی را در محفل لینکدینی خود دارم، هر روز از پتانسیل های این شبکه شگفت زده شده ام.
این شبکه، نه تنها به طور روزمره و بی وقفه، دنیایی از ارتباطات تجاری را برای من ایجاد کرده، بلکه این قابلیت را برایم فراهم کرده تا در حوزه فعالیت های تخصصی خودم و مجموعه کارهایی که در حال انجام آن هستیم، در مرزهای دانش و علوم مرتبط قرار داشته و هرگز از حالت «روزآمد» بودن خارج نشوم.
با این حال، افراد حرفه ای زیادی در ایران هستند که اگرچه با پتانسیل های این شبکه برای رشد و پیشرفت آشنا هستند ولی متاسفانه نتوانسته اند از آن به نحو احسن استفاده کنند و حتی در مواردی حضورشان در این شبکه به اعتبار و نام حرفه ای شان آسیب زده است و یا بعضی ها هم بعد از مدت کوتاهی از فعالیت در این شبکه کنار کشیده اند و تنها چیزی که از آنها مانده یک رزومه شخصی است.
وقتی روند حرکتی این افراد را در این شبکه می بینم از خود می پرسم آیا این ها با به کارگیری چند استراتژی ساده نمی توانستند موفق تر باشند؟ آیا نمی شد با استفاده از این پتانسیل های بزرگ، ارتباطات تجاری موفق تری بسازند؟ ضعف آنها چه بود و چگونه می توانند آن را اصلاح کنند؟
نکاتی که در زیر جمع آوری کرده ام، درس هایی است که در این دو سال از تجربیات شخصی خود و آزمون و خطاهایم در مواجهه و استفاده روزانه از این شبکه آموخته ام. برخی از آنها به طور عمومی اشتباهاتی است که بسیاری از کاربران جهانی لینکدین هم مرتکب می شوند ولی اکثر آنها به اشتباهات رایج کاربران ایرانی باز می گردد:
۱) فرهنگ فعالیت در لینکدین را بیاموزید.
هرکدام از شبکه های اجتماعی فرهنگ خود را دارند، مثل همه گروه های اجتماعی واقعی. در یکی از مقالات قبلی ام در مورد این فرهنگ ها و تفاوت هایشان صحبت کرده ام، اما در این جا می خواهم کمی آن را بیشتر تشریح کنم . فرهنگ مساله ای عمومی است و ما باید هنگام ورود به یک گروه، به اصول و قوانین اجتماعی و فرهنگی آن احترام بگذاریم. فکر نکنید چون پروفایل شما برای شخص شماست، اجازه دارید هر آنچه دوست دارید در آن قرار دهید و یا هر پستی را آپدیت کنید. مثل اینکه شما حق ندارید در یک همایش رسمی در سالن همایش صدا و سیما با تی شرت آستین کوتاه و کلاه لبه دار حاضر شوید و یا حق ندارید در داخل سالن آواز بخوانید. فضایی که شما در آن حضور پیدا کرده اید فقط متعلق به شما نیست و دیگران هر آنچه را شما از خود بروز می دهید می بینند و باید به حقوق آنها احترام بگذارید.
در محیط لینکدین، فضای عرف تجاری کشور حاکم است. فرهنگ این فضا مبتنی بر اصول حرفه ای است. مطالب شما در لینکدین و ارتباطات شما باید دقیقا نماینده روش شما در کسب و کار و تجارتتان باشد. در این فضا هدف فروش نیست بلکه ارتباط سازی است. در این فضا اصل بر احترام متقابل است، همان طور که به مشتری یا مدیر یا تامین کنندگانتان احترام می گذارید. فرهنگ این فضا با مسائل غیر کاری و حرفه ای بیگانه است. اصولا لینکدین به وجود آمده تا فضایی برای رشد و پیشرفت حرفه ای با استفاده از به اشتراک گذاری تجربیات کاری باشد، فضایی که به ایجاد هم افزایی شغلی و حرفه ای بینجامد.
حال با توجه به این مسائل به سوالات زیر جواب دهید:
• آیا در جلسه با مشتریان یا مدیرانتان شعر می خوانید؟
• آیا در مورد تجربیات و شکست های عشقی تان صحبت می کنید؟
• آیا در جلسه مصاحبه با یک کارفرما با دمپایی و لباس زیر می روید؟
• آیا در یک سخنرانی رسمی، به جای صحبت در مورد موضوع، آواز می خوانید؟
• عکس رزومه تان چطور است؟ آیا عکس فیسبوکتان یا یک عکس گل و بلبلی را به رزومه تان الصاق می کنید؟
• آیا در همان جلسه اول آشنایی با یک فرد در یک همایش، کاتالوگ محصولاتتان را از کیف در می آورید و تلاش می کنید به او چیزی بفروشید؟
بله این سوالات برای خیلی از حرفه ای ها خنده دار است ولی اگر جواب شما به این سوالات «نه» هست، پس این کارها را در لینکدین هم نباید بکنید:
• مطالب غیر مرتبط با کسب و کار خود و یا تخصصتان را به اشتراک نگذارید.
• اگر مطالبتان تا حدی در حد تخصصتان هم نیست مطالبی باشد که مورد علاقه دایره ارتباطات لینکدینتان باشد.
• مسائل شخصی را به اشتراک نگذارید.
• تبلیغ مستقیم برای کالاها و خدماتتان نگذارید.

۲) پروفایل‌تان را کامل کنید، به این سبک.
داشتن یک پروفایل (Profile) کامل که کاملا آپدیت نگه داشته می شود، اصل دوم استفاده از لینکدین است. یک پروفایل ناقص نه تنها هیچ مزیتی برای شما ایجاد نمی کند بلکه به برند شما آسیب هم می زند. لازم نیست حتما پروفایل شما تماما انگلیسی باشد و اگر در نوشتن انگلیسی قوی نیستید می توانید پروفایل خود را به زبان فارسی بسازید. البته بهتر است ابتدا با کمک یکی از دوستان «مسلط» خود به زبان انگلیسی ابتدا پروفایل پایه انگلیسی خود را بسازید و در بعد در قسمت نسخه های دیگر پروفایل (Other Versions)، یک پروفایل دیگر به زبان فارسی بسازید. لینکدین به شما این انتخاب را می دهد که هر تعداد پروفایل مجزا به چند زبان مختلف بسازید. در زیر به مهم ترین بخش های پروفایل اشاره می کنم، اما به یاد داشته باشید که لینکدین، امکانات بسیار زیادی در قسمت پروفایل به شما می دهد که از همه آنها استفاده کنید. مثلا می توانید تابلوی افتخارات و جوایز یا Awards درست کنید، آثار منتشر شده تان یا Publications را قرار دهید، تصویر مدارک حرفه ای تان را آپلود کنید و غیره.

۳) اسم‌تان، بله اسمتان را درست بنویسید!
شاید صحبت کردن در مورد این که باید اسمتان را در پروفایل درست بنویسید برای خیلی ها خنده دار به نظر برسد، اما متاسفانه حتی افراد بسیار حرفه ای را می بینم که این مساله را سرسری می گیرند. می دانم که بلدید اسمتان را به انگلیسی درست هجی کنید، اما این همه قضیه نیست.
در زبان انگلیسی اگر من اسم خودم را به صورت majid kasiri بنویسم «غلط است». حروف اول اسم در زبان انگلیسی باید با حروف بزرگ یعنی Majid Kasiri نوشته شوند. جالب است که افرادی این مساله ساده را در نادیده می گیرند که در پروفایلشان خود را مسلط به زبان انگلیسی معرفی کرده اند!
مطمئن باشید که اگر کارفرمایی قصد دعوت شما به جلسه مصاحبه شغلی را داشته باشد و دانستن زبان انگلیسی در حد متوسط هم برای او مهم باشد، با دیدن اسم شما حتی وارد پروفایل شما هم نمی شود.
اگر دقت کنید در پاراگراف قبل، در قسمت تکمیل پروفایل بر روی واژه «مسلط به انگلیسی» تاکید کردم. هیچ چیز بدتر از این نیست که غلط های رایج املایی و نگارشی مشهود در پروفایلتان باشد. چند بار در روز در این طرف و آن طرف شهر واژه خوش آمدید انگلیسی یا Welcomeرا با املاهای غلط دیده اید و به آن خندیده اید؟
نکته:
یک نکته برای حرفه ای ها و استفاده از یک اشکال یا باگ در لینکدین: می توانید در قسمت اسم، اول اسم خود را به انگلیسی تایپ کنید و سپس با یک فاصله اسم خود را به فارسی تایپ کنید. این کار باعث می شود تا اسم شما بهتر به چشم بیاید و خواندنش برای کاربران فارسی زبان راحت تر باشد. در عین حال وقتی در زیر مطلبی کامنت می گذارید اسم انگلیسی شما در سمت چپ و اسم فارسی شما در سمت راست کامنت نمایش داده می شود، یعنی مطلب با اسم فارسی شما شروع می شود و این مساله از لحاظ بصری جذاب است.

۴) قسمت عنوان یا Title مناسب را بدون خساست انتخاب کنید.
انتخاب عنوان یا Title درست که در زیر اسمتان نمایش داده می شود بزرگترین ابزار بازاریابی و برندسازی شخصی شماست. این انتخاب درست نه تنها باعث می شود که در نتیجه جست و جوها در لینکدین بهتر و بالاتر نمایش داده شوید، بلکه باعث می شود در هر تماس و ارتباط و فعالیتی در لینکدین، خودتان و تخصصتان را به بهترین نحو معرفی کنید، زیرا این عنوان همواره در کنار اسم شما در همه جای لینکدین می درخشد.
نکاتی که در این زمینه می توانید به کار گیرید این‌ها هستند:
در تعداد کاراکتر مورد استفاده تان در عنوان خساست به خرج ندهید و تا آنجا که می توانید و لینکدین به شما اجازه می دهد آن را کش دار! بنویسید. مثلا عنوان من در لینکدین هست:
مشاور خبره روابط عمومی و ارتباطات رسانه ای Co-Founder, CCO at Akhbar Rasmi Media Agency
& Public Relations Consultant.

با این عنوان هم تخصصم را شرح داده ام و هم به سمتم در شرکتم اشاره کرده ام.
• همان طور که در قسمت اسم عنوان شد می توانید عنوان خود را ترکیبی از کلمات فارسی و انگلیسی قرار دهید. برای این کار ابتدا عنوان انگلیسی را بنویسید و سپس با یک فاصله عنوان فارسی را تایپ کنید.
• عنوان شما باید شامل تخصص های اصلی شما باشد.
• می توانید از کلماتی چون متخصص، کارشناس، خبره و غیره استفاده کنید ولی غلو نکنید.
• از شعار شخصی و یا شرکتی برای قسمت عنوان استفاده نکنید.
• قسمت های مهم عنوان همچون تخصص اصلی تان را در ابتدای عنوان بنویسید. در برخی جاها در لینکدین ممکن است فقط ابتدای عنوانتان نمایش داده شود و اینکه آوردن تخصص اصلی در ابتدای عنوان به نشان داده شدن در نتیجه جستجوها کمک می کند.

۵) صنعت مرتبط را درست انتخاب کنید، به این دلیل
انتخاب صنعت یا Industry مرتبط با شغل شما دارای اهمیت بسیاری در یافته شدن در لینکدین است. اگر یک مدیر دنبال کارمندی در یک زمینه خاص بگردد در قسمت جستجوها، نتایج را ابتدا بر اساس صنعت فیلتر می کند. پس به راحتی به همه جهانیان بگویید که در چه صنعتی فعال هستید.

۶) قسمت خلاصه یا Summary همه جا هست، آن را چطور بنویسیم.
این قسمت خلاصه پروفایل شماست و اکثر افراد همین قسمت را می خوانند. در این قسمت خودتان، اهدافتان و توانایی هایتان و همین طور خلاصه ای از کارها و پروژه های موفقتان را ذکر کنید. به ریز جزئیات کارها و سوابق تان نپردازید.
برای نوشتن یک خلاصه فعالیت یا Summary خوب در لینکدین به سوالات زیر جواب بدهید:
• مهمترین تخصص من چیست؟
• مهم ترین توانایی های حرفه ای و شغلی من چیست؟
• چگونه می توانم با تخصص و توانایی هایم در کسب و کار دیگران ارزش ایجاد کنم؟
• چه نگرشی در مورد کسب و کارم دارم و چه رسالتی در زندگی حرفه ایم دنبال می کنم؟
• چرا خود را یک متخصص در حوزه کاریتان می دانید؟ و یا چرا در مسیر کسب این تخصص هستید؟
• مهم ترین کارهایی که انجام داده ام و نشان دهنده نگرش و ارزش هایم است چیست؟
• چگونه دیگران می توانند با من در تماس باشند؟

۷) چطور بازاریابی و تبلیغ کنیم؟
بله همه ما شنیده ایم که لینکدین بزرگترین شبکه بازاریابی کسب و کارهای B2B است. لینکدین بزرگترین فرصت برای کسب و کارهایی است که به سایر کسب و کارها (و نه مشتریان نهایی) سرویس می دهند. اما این به این معنا نیست که می توانید با قرار دادن معرفی یک محصول در پروفایلتان آن را بفروشید. این روش فقط و فقط برند شما را تخریب می کند و اگر آن را ادامه دهید سایر کاربران با سادگی پست های شما را مخفی یا Hide می کنند و دیگر اصلا هیچ چیز از شما در صفحه خانه آنها نمایش داده نمی شود. و تمام! فعالیت لینکدینی شما مرده است!
حال سوال این است: پس چطور بازاریابی و تبلیغ کنیم؟ جواب این سوال ساده است: مطالبی را پست کنید که مشتری بالقوه شما از خواندن آن لذت ببرد و به دانش و آگاهی او در مورد راهکارهای برطرف کردن مشکلات و چالش هایش کمک کند. مثلا اگر در کار فروش محصولات فولادی هستید به جای قرار دادن عکس و اطلاعات محصول و شماره تلفنتان، به این عناوین فکر کنید: انواع فولادهای موجود در بازار و مقایسه قیمت های آنها، بررسی کیفیت فولادهای وارداتی به کشور، مسائل پیش روی شبکه پخش و فروش فولاد در ایران.
من یک کارشناس صنعت آهن و فولاد نیستم ولی مطمئنم وقتی کسی می خواهد فولاد بخرد، ابتدا به دنبال افزایش آگاهیش در مورد فولاد به طور کلی است و اینکه خریداران هر کالایی دوست دارند از کسی خرید کنند که اطلاعات کامل و جامعی در مورد آن صنعت دارد.
برای تولید محتوا و پست های موثر در بازاریابی و فروش در لینکدین، خود را از سمت یک بازاریاب و مدیر فروش یک شرکت خارج کنید و خود را در جایگاه یک کارشناس و متخصص صنعت قرار دهید که دغدغه اش فقط صرف فروش یک کالا و یا خدمت نیست. مشتریان در لینکدین و یا خارج آن، این نوع فروشنده را بیشتر ترجیح می دهند. در واقع در لینکدین به جای فروش و تبلیغات، باید روابط عمومی فعال از جنس روابط عمومی محتوایی داشته باشید
دیگر لازم به گفتن نیست که اگر نباید پیام های تبلیغاتی را به اشتراک گذاشت، دیگر نباید آن را به صورت پیام های خصوصی هم فرستاد. پیام های خصوصی فقط برای ارتباط فردی است.

۸) چگونه ارتباطات موثر و ماندگار بسازیم؟
موقع ورود به یک مهمانی و یا جلسه کاری و یا یک سالن همایش چکار می کنید؟ اگر یک آدم اجتماعی و حرفه ای باشید با هر فردی که رو در رو می شوید سلام می کنید و در صورت امکان خود را کوتاه معرفی می کنید. سپس از آن فرد می خواهید خود را معرفی کند. شاید با هم کارت رد و بدل می کنید و یک قرار کاری یا ناهار کاری می گذارید. شاید هم تنها به یک معرفی ساده اکتفا کنید و بعد از یافتن نقاط مشترک و علایق کاری، صرفا اطلاعات فرد را در جایی ثبت و بایگانی کنید.
همین کار را هم می توانید یعنی باید در لینکدین انجام دهید. به محض ایجاد یک ارتباط جدید، سری به پروفایل او بزنید و با کارها و فعالیت هایش آشنا شوید. سپس یک پیام کوتاه برای او بفرستید و خود را و تخصصتان را معرفی کنید و از او هم بخواهید خود را معرفی کند. این پیام را با لحن بسیار محترمانه بفرستید و اطلاعات تماس خود را در انتها قرار دهید. یه هیچ وجه از پیام شما نباید بوی فروش یک کالا و تبلیغ به مشام برسد. بهترین حالت این است که پیامتان تا حد امکان اختصاصی باشد ولی اگر تعداد ارتباطات جدیدتان در روز زیاد شود شاید تایپ پیام های کاملا اختصاصی بسیار زمانبر باشد. برای راحتی کار می توانید یک قالب پیام آماده کنید و بخش های معرفی خودتان و ابتدایی و پایانی را در آن تایپ کنید و بعد آن را در کامپیوترتان ذخیره کنید. برای ارسال هر پیام آشنایی می توانید بعد از بازدید از پروفایل آن ارتباط جدید، چند خطی در مورد کار وی به متن اضافه کنید تا پیامتان اختصاصی شود.

نکاتی که می تواند در ارتباط سازی با افراد حرفه ای در ادامه به شما کمک کند:
• لینکدین همچون یک سیستم CRM قوی به شما اجازه می دهد تا یادداشت هایی در مورد هر فرد به پروفایل او اضافه کنید که فقط خودتان می توانید ببینید مثل اینکه: چگونه و از کانال چه کسی با او آشنا شدید، چه نکات مهمی در مورد این فرد وجود دارد، برای ارتباط سازی بیشتر چه کار باید بکنید و همین طور می توانید برنامه قرارها و تماس های تلفنی تان را با این فرد را در پروفایل او وارد کنید و این قرارها می تواند به شما و آن فرد ایمیل شود و یا با تقویم Outlook شما سینک یا همسان شود.
• از فرد جدید اجازه بگیرید تا ایمیلش را برای ارسال خبرنامه هایتان از پروفایلش بردارید. هیچ گاه بدون اجازه او برایش ایمیل های تبلیغاتی یا خبرنامه نفرستید.
• مطالب و محتوای جذاب آن فرد را لایک کنید و نظر بدهید.
• بگذارید لینکدین فضایی برای ارتباط و انتقال تجربیات باشد و نه فضایی برای حضور صرف.
• هر از چندگاهی با برخی افراد مهم و اثرگذار دایره ارتباطاتان قرار صبحانه یا ناهار کاری بگذارید و یا آنها را به رویدادهایتان دعوت کنید. ارتباطاتتان را خارج از فضای آنلاین توسعه دهید.
• مهارت های افراد دایره ارتباطاتتان را تایید یا Endorse کنید. تایید کردن یکی از جذاب ترین قابلیت های لینکدین است که به افزایش اعتبار و جایگاه فرد می انجامد و معمولا کسب تاییدهای زیاد، یکی از سخت ترین کارهای ممکن در لینکدین است که با روش های تقلب و میانبر امکان پذیر نیست. با تایید چند مهارت اصلی ارتباط جدیدتان نشان می دهید که در خرج کردن این امکانتان در لینکدین سخاوتمندید و می خواهید به افزایش اعتبار فرد در لینکدین کمک کنید. در عین حال این امکان وجود دارد که آن فرد هم چند مهارت شما را تایید کند، اما اگر این اتفاق نیفتاد نباید طلبکار باشید.
• اگر با یکی از دوستان لینکدینی جدیدتان همکار و یا روابط کاری داشته اید، برای آنها «توصیه نامه» یا Recommendation بنویسید. نوشتن یک توصیه نامه کوتاه تنها چند دقیقه از وقت شما را می گیرد ولی مطمئن باشید، آن فرد را فراتر از چیزی که تصور کنید خوشحال خواهد کرد، زیرا توصیه نامه شما همواره در پروفایل او خواهد درخشید. کسب توصیه نامه هم کاری نیست که بتوان به راحتی انجام داد. اینکه یک پیام به همه افراد در دایره ارتباطتان بدهید و از آنها بخواهید برایتان توصیه نامه بنویسند هم کار درستی نیست. بهترین کار این است که اگر در دنیای واقعی خدمتی برای کسی انجام داده اید و از کارتان راضی است، خیلی محترمانه بخواهید برایتان توصیه نامه بنویسد. بعضی افراد در انجام این کار تنبلند و یا صرفا بلد نیستند، بنابراین برای این کار به آنها اصرار نکنید. اگر هم کسی برایتان توصیه نامه ای نوشت، اخلاق حکم می کند که در پیامی خصوصی از او تشکر کنید و در عوض شما هم او را توصیه کنید.
• بعضی ها هم می خواهند در کسب توصیه نامه ها سرعت بگیرند و با اکانت های قلابی این کار را می کنند و یا از همکاران و دوستانی که هیچ اعتبار و رزومه فعالی در لینکدین ندارند خواهش می کنند این کار را بکنند. به جرات می گویم توصیه نامه های قلابی و کم اعتبار هیچ اعتباری برای شما ایجاد نمی کند و این نوع توصیه نامه ها، حرفه ای های لینکدین را به هیچ وجه تحت تاثیر قرار نمی دهد.

۹) هیچ چیز غیر مرتبط را حتی لایک هم نکنید.
نمی دانم این را امکان خوب یا بد لینکدین معرفی کنم. اما در لینکدین هر آن چیزی که پست می کنید، لایک می کنید یا کامنت می گذارید برای همه دایره ارتباطاتتان نمایش داده می شود. شاید لینکدین این امکان را گذاشته تا پست های کم و معدود تعداد زیادی از کاربرانش را جبران کند و صفحات خانه افراد (Home) خالی نباشد. دفعه بعدی که یک شعر سهراب سپهری یا فروغ فرخزاد را در لینکدین می خواهید لایک کنید قدری تامل کنید. در عین حال لایک کردن و کامنت گذاشتن بر مطالب مرتبط و تخصصی افراد می تواند شما را در جلوی چشم ارتباطات آن فرد قرار دهد و باعث رشد سریع ارتباطاتتان شود.

۱۰) در گروه های تخصصی مشارکت کنید.
گروه های تخصصی یا LinkedIn Groups یکی از بهترین ابزار رشد ارتباطات در لینکدین است. کافی است مطالب مرتبط با علائق افراد گروه به اشتراک بگذارید و یا مباحث افراد دیگر را تایید و نقد کنید. هر پست و کامنت شما در گروه ها، فرصتی است که دانش و اطلاعات و توانایی های خود را نمایش دهید که به دیده شدن پروفایل شما (Profile View) و در نهایت جذب ارتباطات جدید می انجامد.
یک امکان جالب در گروه های لینکدین: در صورتی که مشارکت شما در گروه از سایر افراد بالاتر باشد، لینکدین در آن گروه به شما لقب «مشارکت کننده فعال» یا Top Contributor می دهد که در بالای گروه نمایش داده می شود و خود باعث جذب ارتباطات جدید می شود.
یک امکان مهم دیگر: مشارکت در گروه های عمومی یا Open Groups مهم تر از مشارکت در گروه های بسته یا Closed Groups است. در گروه های عمومی همه حتی کسانی که عضو نیستند هم می توانند محتویات گروه را ببینند، حتی موتورهای جستجو! افراد باهوش پیام این جمله را می گیرند! اگر می خواهید بیشتر بدانید کافی است بگویم که با مشارکت در گروه های باز لینکدین، نتیجه جستجوی اسم شما در گوگل به گروه های لینکدین منجر می شود و این همان چیزی است که شما می خواهید.

۱۱) با پالس، ضربان قلب تولید محتوایتان را منظم کنید.
بخش مقالات لینکدین که جدیدا با اسم «پالس» (LinkedIn Pulse) شناخته می شود، دنیایی از مقالات و دانش مرتبط با هر شغلی را در خود دارد. این امکان و نحوه استفاده درست از آن متاسفانه برای کاربران ایرانی چندان شناخته شده نیست. اگر از خود پرسیده اید که: «در لینکدین پروفایل کامل دارم، حالا چکار کنم؟» جواب این است که: به پالس سری بزنید و سری مقالات مرتبط با کار و صنعت خود را انتخاب کنید تا در صفحه خانه شما نمایش داده شوند. خیلی وقت ها که وارد لینکدین می شوید و ایده ای برای مطلب ندارید، کافی است یکی از مقالات را در همان صفحه اولتان باز کنید و بعد از یک مطالعه اجمالی آن را به اشتراک بگذارید. اکثر مطالبی که خود من به اشتراک می گذارم در همین پالس و در ظرف دو تا سه دقیقه پیدا کرده ام.

نکته: اگر مقاله ای را به اشتراک می گذارید، در یک یا دو خط دیدگاه خود را در مورد نکات مهم این مقاله در مورد آن بنویسید تا هم برای افراد شلوغ خلاصه ای از مطلب باشد و هم اینکه نگاه تخصصی خود را به مطلب افزوده باشید.

۱۲) افراد اثرگذار یا influencer ها را فالو کنید.
از زمان رونمایی از بخش اثرگذاران یا influencers در لینکدین بیش از ۴۰۰ نفر از برجسته ترین و اثرگذارترین افراد جهان، از باراک اوباما گرفته تا ««ریچارد برانسون»، (Richard Branson) به آن پیوسته اند و هر روز مطالب جذاب و اثرگذاری به اشتراک می گذارند که نگاه شما را به دنیا تغییر خواهد داد. لینکدین جدیدا این بخش را توسعه داده و افراد مهم صنایع مختلف هم به جمع نویسندگان این بخش پیوسته اند. بنابراین می توانید هم مطالب الهام بخش و رویاپردازانه افراد اثرگذار جهان را دنبال کنید و هم مطالب تخصصی حوزه صنعتتان.
مزایایی که فالو کردن افراد اثرگذار در لینکدین:
• دائما به سوژه های روز دنیا دسترسی دارید.
• همواره محتوای جذاب برای به اشتراک گذاشتن دارید.
• در نتیجه جستجوهای مرتبط بهتر و بالاتر نمایش داده می شوید.
• لیست افراد اثرگذاری که آنها را فالو می کنید در پروفایل شما نمایش داده می شود و افراد با علائق شما و افراد محبوبتان آشنا می شوند و هم اینکه پروفایلتان پر و پیمان تر به نظر می رسد.

۱۳) کیلویی افراد را اضافه نکنید و به درخواست های ارتباط کیلویی جواب ندهید
رشد سریع تعداد ارتباطات در لینکدین بسیار جذاب است. حتما شما هم مثل من در اوایل ورودم به لینکدین به افرادی که تعداد ارتباطاتشان در پروفایلشان +500 یا +5000 نمایش داده می شود، حسرت خورده اید و تلاش کرده اید تا سریع ارتباطاتتان را افزایش دهید. اما صبر کنید و عجله نکنید. هر کسی را که دیدید به ارتباط دعوت (Invitation to Connect) نکنید. من این کار را آن اوایل کرده ام و در بلندمدت هیچ ارتباط موثری از آن ارتباطاتی که آن طور ساختم به دست نیامد. افرادی را اضافه کردم که هیچ تخصصی نداشتند یا غیر از عکس های هنرپیشه های محبوبشان چیزی به اشتراک نمی گذاشتند. همین مساله حتی من را تا مدتی از لینکدین زده کرد. بعدها بود که فهمیدم مهمتر از تعداد ارتباطات، عمق و نوع آن مهم است. آنجا بود که برای ارتباط با افراد مهم و اثرگذار و متخصص برنامه ریزی کردم.
چند نکته برای اینکه ارتباطات کیفی و نه کمی ایجاد کنید:
• قبل از ارسال دعوت به ارتباط، پروفایل فرد را ببینید. آیا آن فردی است که می تواند به دانش شما بیفزاید؟ آیا فردی است که دوست دارید مشتریتان باشد؟ آیا فردی حرفه ای است که داشتن ارتباط با وی می تواند سینرژی کاری برای هر دوتای شما ایجاد کند؟
• قبل از قبول دعوت به ارتباط، پروفایل فرد را ببینید. دوباره همان سوالات قبل را از خود بپرسید. از نپذیرفتن درخواست دعوت ناراحت نباشید. قبول یا رد درخواست ارتباط حق شماست.
• آیا فرد پروفایل شما را قبل از ارسال دعوت دیده است؟ لینکدین به شما اجازه می دهد بدانید که چه کسانی پروفایل شما را دیده اند. اینکه فردی اول پروفایل شما را ببیند و سپس درخواست دوستی ارسال کند نشان می دهد که آن فرد واقعا به ارتباط با شخص شما علاقه مند است و دنبال ارتباط کیلویی ایجاد کردن نیست.
• به یاد داشته باشید که حتی کسانی را هم که به دایره ارتباطاتتان اضافه می کنید همه می بینند. این مثل این است که در یک مهمانی بقیه می بینند که شما با چه کسانی صحبت می کنید. آیا برایتان مهم است که بقیه بدانند که شما با افراد متخصص ارتباط می سازید؟

۱۴) در لینکدین زود محو می شوید، برای زنده ماندن این کارها را فراموش نکنید.
لینکدین بر خلاف سایر شبکه های اجتماعی به شما اجازه نمی دهد تا آپدیت های یک فرد خاص را ببینید. آیا تا حالا تلاش کرده اید آپدیت های یک فرد خاص را مثلا در دو هفته گذشته ببینید؟ من یک بار ساعت ها گشتم و جوابم را در قسمت پشتیبانی لینکدین پیدا کردم که صدها نفر از نبود این امکان در لینکدین گله کرده بودند. (آپدیت در شهریور ۹۳: لینکدین این امکان را بسیار بی سروصدا و درجایی مخفی در پروفایل افراد قرار داده است. می توانید آپدیت های افراد را با کلیک بر روی فلش کنار دکمه «ارسال پیام» یا Send a Message و سپس با کلیک بر روی View Recent Activity مشاهده کنید)
البته دلیل نبود این امکان چندان هم بد نیست. این شما را مجبور می کند که دائم پست های جدید بگذارید تا در صفحات دیگران نمایش داده شوید و در غیر این صورت چیزی جز یک رزومه صرف در لینکدین نیستید. بنابراین برای آپدیت منظم و مرتب مطلب در لینکدین برنامه داشته باشید. پیشنهاد می کنم به طور منظم روزی دوبار، یکی در ابتدای صبح و یکی در بعد از ظهر و یا ابتدای شب مطلب به اشتراک بگذارید تا همیشه در صفحات خانه دوستانتان نمایش داده شوید. اگر این برنامه ریزی برایتان سخت است از نرم افزار «بافر» یا Buffe App استفاده کنید. در این برنامه پروفایل لینکدینتان رو به آن وصل می کنید، ساعت هایی که می خواهید پست هایتان آپدیت شود را انتخاب می کنید و خیلی راحت مطالبتان را در داخل آن به اشتراک بگذارید. خود بافر، مطالب شما را در سر ساعت های مشخص شده به روی لینکدین (ویا توییتر و فیسبوک) شما می فرستند.

با عمل به این توصیه ها قول می دهم به زودی از لینکدین ارتباطات کاری بسیار خوبی برایتان ایجاد می شود. همین طور قول می دهم که این ارتباطات می تواند برای شما پول ساز باشد.

منبع: وبلاگ «اخبار رسمی»
درباره نویسنده:
مجید کثیری یک مشاور و استراتژیست خبره در زمینه روابط عمومی، برندسازی و بازاریابی آنلاین است. تخصص و تمرکز وی بر برندسازی از طریق روابط عمومی، مدیریت ارتباطات رسانه ای و رسانه های دیجیتال و اجتماعی است و در این زمینه وی تجربه همکاری با دهها برند مطرح داخلی و خارجی را در کارنامه خود دارد.
وی همچنین سالها به عنوان روزنامه نگار در رسانه های مختلف فعالیت داشته است و اکنون بنیانگذار و مدیر ارشد ارتباطات در آژانس رسانه «اخبار رسمی» است که اولین سرویس پرس ریلیز یا سیستم تولید، انتشار و توزیع خبر و محتوا در ایران است.

منظور از ساعت شنی در بازاریابی چیست

 

  • هنگامی که یک چشم‌انداز برای کسب اطلاعات بیشتر دارید، شما در حال پرش از مانع اعتماد هستید. این نقطه برای برخی مهم‌ترین مرحله است. در این مرحله گزارش‌های آزاد، چک‌لیست‌های “how to” و اطلاعات غنی سمینارها می‌تواند در اعتماد سازی مشتریان کمک کند.

 

قیف بازاریابی و قیف فروش مفاهیمی هستند که معمولا به آن‌ها اشاره می‌شود. ساعت شنی بازاریابی مدل مناسب‌تری است که در واقع شبیه به مفهوم قیف است اما نیمه‌ی پائین آن گسترش یافته است، دراین مدل، خرید نقطه‌ی مرکزی است و پیشرفت مشتری از طریق مراحل اضافی‌تر از قیف فروش ایجاد می‌شود.

با استفاده از هفت مرحله‌ی زیر می‌توانید ساعت شنی بازاریابی شرکت خود را توسعه دهید. توسعه‌ی فرآیندها و ارائه‌ی محصول برای هریک از 7 فاز ساعت شنی مهم است.

1) شناخت : تبلیغات، مقالات و سرنخ‌های ارجاع شده.
این گزینه یک معرفی اولیه از شرکت شما است و معمولا از طریق پیام‌های تبلیغاتی شما منتقل می‌شود. شما فقط یک فرصت برای ایجاد احساس خوب و شروع رابطه دارید. این ضروری است که شما آن‌چیزی که برای مشتری ایده‌آل است را برای کسب‌وکارتان تعریف کنید.
2) علاقه‌مندی: وب‌سایت شما، پذیرش، خبرنامه
هنگامی که آگاهی در مورد کسب‌وکار شما ایجاد شد، باید برای نشان دادن آن‌چه که پشت تبلیغات است کمی عمیق‌تر شوید. این معمولا زمانی است که وب‌سایت شما وجود فیزیکی پیدا می‌کند. در این مرحله درباره نوآوری هایی با چشم انداز روشن صحبت کنید و چشم‌اندازی برای تعیین میزان اثرگذاری آن‌ها داشته باشید. نگاهی به دوروبر خود بیندازید؟ آیا پیام درستی را در وب‌سایت‌تان ارسال کرده‌اید؟ آیا پیام‌های آموزشی از طریق ابزارهایی مانند خبرنامه‌های آنلاین ارسال می‌کنید؟
3) اعتماد: مجموعه‌ی بازاریابی شما، مقالات سفید و سخنرانی‌های فروش
هنگامی که یک چشم‌انداز برای کسب اطلاعات بیشتر دارید، شما در حال پرش از مانع اعتماد هستید. این نقطه برای برخی مهم‌ترین مرحله است. در این مرحله گزارش‌های آزاد، چک‌لیست‌های “how to” و اطلاعات غنی سمینارها می‌تواند در اعتماد سازی مشتریان کمک کند.
4) تلاش: فعالیت‌های آموزشی، ارزیابی و پرورشی.
5) خرید: اجرا، مجموعه مشتری جدید، تحویل، ترتیبات مالی
در نهایت، محصولات اولیه و خدمات فروخته می‌شود. اما چیزی که مهم است تبدیل شدن خریدار به یک مشتری است که نیاز کار است. در این مرحله، انتظارات همه چیز است. مهم نیست که شما فکر کنید خوب است یا بد. اگر آن چیزی که مشتری می‌خواهد نباشد شما را ترک خواهد کرد.
6) تکرار: نظرسنجی از مشتری، ارائه فروش متقابل
این مرحله برای این است که مطمئن شویم مشتریان در حال گرفتن بیشترین ارزش ممکن از محصولات و خدمات هستند و این منجر به گسترش فروش و وفاداری بلندمدت شود.
7) تعامل: نتایج بررسی، معرفی پارتنر، جامعه‌سازی
آخرین مرحله از این چرخه‌ی زندگی تعامل با مشتریان است و این تعامل منجر به کشف فرصت‌های جدیدمی‌شود.
ایجاد و پیاده‌سازی یک استراتژی بازاریابی یک جز کلیدی در هر برنامه‌ی بازاریابی است. ساعت شنی به نوبه‌ی خود یکی از استراتژی‌هایی است که از کسب‌وکارها حمایت می‌کند. تعداد بسیار زیادی از کسب‌وکارها در حال تلاش برای حرکت از دانش به فروش هستند، ساعت شنی یک فرآیند آموزشی است و کاربرد آن در حوزه توسعه کسب وکار، خدمت رسانی به مشتری، پشتیبانی فنی و مدیریت نیروی انسانی نتایج خوبی داشته است.

چند ایده مفید و کم هزینه در بازاریابی

 

  • دانش: کتاب‌های مبتنی بر دانش بازاریابی را مطالعه کنید، چند کتابچه‎‌ی راهنمای بازاریابی از استادان بازاریابی وب بخرید، استراتژی‌های بازاریابی را از مشاوران بازاریابی یاد بگیرید و یا یک متخصص بازاریابی برای کسب‌وکار خود استخدام کنید.

 

شرکت‌های رو به رشد گاهی برای کشف قلق بازار هزاران دلار برای مشاوران پرداخت می‌کنند و گاها پیشنهاداتی دریافت می‌کنند که حتی هزینه‌ی بیشتری هم باید بپردازند. اما اگر باهوش باشید راه‌های آسان‌تر و کم هزینه‌تری خواهید یافت.

هفت ایده‌ی کم‌هزینه بازاریابی
1) مطبوعات: اطلاعیه‌های رسمی مطبوعاتی دارای ارزش خبری هستند و توجه خوانندگان را به خود جلب می‌کنند. این اطلاعیه‌ها باید کوتاه و قانع کننده باشند تا مورد توجه قرار گیرند.
2) بازاریابی موتورهای جستجو: داشتن یک وب‌سایت و استفاده از خدمات یک موتور جستجو در محیط امروزی که همه‌ی مردم به اینترنت دسترسی دارند، یک ضرورت به حساب می‌آید. هاست وب‌سایت باید قابل اعتماد باشد تا مشتریان بالقوه بدون هیچ مشکلی به سایت دسترسی داشته باشند. طراحی سایت باید تخیلی باشد و توجه بینندگان را به خود جلب کند. وب‌سایت یک روش ارزان و ساده برای دسترسی به تعداد زیادی از مردم است. وب‌سایت باید شامل اطلاعاتی از قبیل شماره تلفن، آدرس، ایمیل و غیره باشد.
3) نمایشگاه‌های تجاری: اجاره‌ی فضایی در نمایشگاه تجاری و نشان دادن مواد تبلیغاتی به مشتریان، نگه‌داشتن یک بازخورد به منظور رجیستری از مشتریان، تماس با آن‌ها و حفظ وعده‌های داده‌شده در غرفه.
4) بازاریابی مستقیم: پیدا کردن یک لیست از دریافت کنندگان هدف و ایمیل کردن مطالب توضیحاتی به صورت مستقیم را به آن‌ها.
5) صفحات زرد: با یک آگهی در صفحات زرد و طرحی جذاب ایستادگی کنید.
6) خدمات عمومی: ارتقاء شرکت به شیوه‌ای مثبت در جامعه با حمایت از رویدادها، اهدا محصولات خود به سازمان‌های محلی و برگزاری رویدادها با آموزشگاه‌های محلی و گروه‌های دیگر، پخش تی‌شرت تبلیغاتی، ماگ و خودکارهایی با نام شرکت بر روی آن‌ها.
7) بیزنس کارت: طراحی کارت‌هایی به صورت حرفه‌ای برای کسب‌وکار.
پیاده‌سازی ایده‌های کم‌هزینه بازاریابی

استفاده از دانش، مهارت، سیستم و ابزار برای ایجاد یک استراتژی کم‌هزینه بازاریابی برای کسب‌وکارهای جدید.
دانش: کتاب‌های مبتنی بر دانش بازاریابی را مطالعه کنید، چند کتابچه‎‌ی راهنمای بازاریابی از استادان بازاریابی وب بخرید، استراتژی‌های بازاریابی را از مشاوران بازاریابی یاد بگیرید و یا یک متخصص بازاریابی برای کسب‌وکار خود استخدام کنید.
مهارت: سه مهارت مهم بازاریابی را توسعه دهید:
برای یادگیری از نیازها و مشکلات مشتریان سوالات ساده بپرسید.
با دقت گوش دهید و یک رویکرد برای حل مسئله ارائه دهید.
یک مطلب از مواد بازاریابی‌تان برای جذب مشتری به او ارسال کنید. ایده‌های عملی و درک کاری خود را از محصول به او اثبات کنید.
سیستم: تعریف مسئولیت‌ها، فعالیت‌های بازاریابی زمان‌بندی‌شده و استفاده از کامپیوتر برای خودکارسازی وظایف، تمرکز روی زمان و توجه به ارائه‌ی محصولات در زمان دوره‌ای مقرر، مدیریت مخاطبان برای اضافه کردن به پایگاه داده، ارسال اطلاعات به مشتریان آینده‌نگر، پاسخ به همه‌ی پرس‌وجوها و مسئولیت رسیدگی به مشتریان.
ابزارها: در زیر ابزارهای موردنیاز برای هدف قرار دادن بازار بیان شده است:
ابزارهای ارتباطی مانند تلفن، ایمیل و وب‌سایت‌ها.
اطلاعات برای مشتریان در مورد کسب‌وکار، مانند پروپوزال، بروشور و یا جزوه.
ابزارهایی که نام شرکت، لوگو و اطلاعات تماس شرکت را نشان دهند مانند بیزنس کارت‌ها.

هوش هیجانی چه مزایایی برای سران بازاریابی دارد

 

 

  • هوش هیجانی می‌تواند با مشاهده‌ی انواع رفتارها و خصوصیات ارزیابی شود. بازاریابان دارای هوش هیجانی بالا به اشتباهات خود اقرار می‌کنند و از آن‌ها یاد می‌گیرند. در بجث و بررسی مسائل دشوار احساسات و عواطف‌شان را کنترل می‌کنند.

 

مارک ویلسون مدیر بازاریابی و ارتباطات می‌گوید:” هر روز یک جوان بازاریاب باهوش و پرشور با هوش هیجانی بالا به من بدهید، آن‌ها به زودی به بازاریابان و لیدرهای بازاریابی بزرگی تبدیل خواهند شد.”

 

سطوح بالای مهارت‌های فنی و تحلیلی بازاریابی برای رسیدن به موفقیت‌های شغلی کافی نیست، مهارت‌های نرم مانند رهبری، هوش هیجانی (EI) کارگروهی و نفوذ عوامل تعیین کننده‌ی موقعیت‌های ارشد بازاریابی هستند. هوش هیجانی تفاوت بین رهبران و دنبال‌کنندگان فنی کارآمدش را توضیح می‌دهد.
کاربرد مزایای هوش هیجانی برای بازاریابان:
در کتاب هوش هیجانی دنیل گلمن، او استدلال کرد که تفاوت مردم با IQ بالا و IQ متوسط ممکن است در هوش هیجانی نهفته شده باشد و افراد با IQ بالا خودکنترل، دارای پشتکار، توانا هستند و در دیگران ایجاد انگیزه می‌کنند. گلمن در کتابش هوش هیجانی را به چهار حوزه تقسیم می‌کند: خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط. افراد دارای خودآگاهی بالا با خلق‌وخو، احساسات و عواطف‌شان در هماهنگی هستند، آگاهی بیشتر از چگونگی احساسات ممکن است بر افکار و تصمیم‌گیری‌ تاثیرگذار باشد. به همین ترتیب افراد با خود مدیریتی بالا دارای مهارت مدیریت موثر احساسات خود هستند. بازاریابان با آگاهی هیجانی می‌توانند حالات هیجانی خود و دیگران را تشخیص داده، واکنش و تصمیم‌گیری‌های اولیه خود را تعدیل کنند. درک احساسات افراد یک مهارت بسیار مهم برای یک بازاریاب است.
آگاهی اجتماعی توانایی به رسمیت شناختن حالت عاطفی دیگران است، گوش دادن و مشاهده کردن از عناصر مهم می‌باشند. افراد دارای آگاهی اجتماعی دوست‌های موثر، مذاکره‌کنندگان و رهبران هستند و در راهنمایی دیگران، الهام بخشیدن، نفوذ و متقاعد کردن دیگران مهارت دارند. تحقیقات نشان‌ داده‌اند که 90 درصد از تفاوت عملکردهای فوق‌العاده و متوسط به علت عدم شایستگی هیجانی و عاطفی در ارتباطات است.
هوش هیجانی می‌تواند با مشاهده‌ی انواع رفتارها و خصوصیات ارزیابی شود. بازاریابان دارای هوش هیجانی بالا به اشتباهات خود اقرار می‌کنند و از آن‌ها یاد می‌گیرند. در بجث و بررسی مسائل دشوار احساسات و عواطف‌شان را کنترل می‌کنند. آن‌ها به همان اندازه که صحبت‌می‌کنند، گوش می‌دهند، انتقادپذیر هستند و در موقعیت‌های تحت فشار آرام باقی می‌مانند. آن‌ها هم‌چنین می‌دانند چگونه به طور موثر به حل و فصل درگیری‌ها بپردازند، با اعضای تیم همدل باشند و براین اساس واکنش نشان دهند.
روش‌های تقویت هوش هیجانی:
درحالی که بسیاری بر این باورند که برخی از مردم به طور طبیعی از لحاظ احساسی باهوش‌تر از دیگران هستند، باور به این‎که هوش هیجانی بالا می‌تواند توسعه بیابد و بهبود پیدا کند، وجود دارد. روش‌های بهبود هوش هیجانی شامل توجه بیشتر به احساسات، توجه به فرصت‌ها به جای محدودیت‌ها، عادت کردن به بازخورد مثبت، در دسترس بودن، توضیح تصمیم‌گیری‌ها و مشاهده زبان بدن است.
بررسی‌ها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجه بخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند. در این زمینه هوش هیجانی یکی از مولفه‌هایی است که می‌تواند به میزان زیادی در روابط مدیران با اعضای‌ سازمان نقش مهمی ایفا کند.

چطور یک طرح ایمیل مارکتینگ ایجاد کنیم

  • در مورد ایمیل‌هایی که باز می‌کنید و حذف می‌کنید فکر کنید و حتی بعضا ایمیل‌هایی هستند که بدون اینکه باز کنید حذف می‌کنید. اطمینان کنید که محتوای خبرنامه شما چیزی ارائه کند که قبلا وجود نداشته است و خواننده برای اولین بار آن را می‌خواند و هم‌چنین مطالبی میل کنید که خواننده از آن لذت ببرد.

 

 

مرحله‌ی اول: شناسایی مخاطبان
قبل از شروع طراحی، نوشتن و هر کار دیگری باید مخاطبان خود را شناسایی کنید، وقتی مخاطبان خود را شناسایی کردید تصمیم‌گیری در مورد چیزهایی که قرار است به آن‌ها بگویید آسان‌تر خواهد شد.
شما باید تشخیص بدهید که مخاطبان اصلی شما چه کسانی هستند و از شما چه چیزی می‌خواهند؟ اگر شما لیستی از مشترکان دارید، یک راه برای شناسایی این است که تشخیص دهید آن‌ها چگونه ثبت‌نام کرده‌اند. اگر از طریق پرداخت مشترکین باشد آن‌ها مشتریان‌تان هستند، اگر از طریق وب‌سایت ثبت‌نام کرده‌اند پس آن‌ها مخاطب عام هستند. مخاطبان‌تان را پیدا کنید و پیش‌بینی کنید آن‌ها دوست دارند در ایمیل‌های‌شان چه چیزهایی بخوانند.
مرحله‌ی دوم: تعیین محتوا
زمانی‌که مخاطبان‌تان را شناسایی کردید در مرحله‌ی دوم باید محتوای خود را تشخیص دهید. محتوا باید به این سوالات پاسخ دهد: چرا باید مخاطبان این محتوا را دریافت کنند؟ چه اطلاعاتی برای مخاطبان مفید خواهد بود؟ هدف من از ایمیل مارکتینگ چیست؟ پاسخ به این سوالات می‌تواند شما را در مسیر تولید محتوای مناسب برای ایمیل مارکتینگ‌تان هدایت کند. در مورد محتوایی که در حال حاضر می‌خواهید به اشتراک بگذارید مطمئن شوید. مخاطبان‌تان را از دست ندهید، محتوای جذاب برای آن‌ها ایجاد کنید مانند یک پست فیس‌بوک جالب، یک مقاله در مورد خود شرکت و خیلی چیزهای دیگر که احتمال می‌دهید برای آن‌ها جذاب باشد.
نکاتی برای ایجاد و جمع‌آوری مطالب مهم
مطالب شما باید مهم‌ترین بخش از خبرنامه شما باشد در این‌جا چند راهنمایی برای ایجاد و جمع‌آوری مطالب جذابی که با مخاطبان خود صحبت کنید وجود دارد که عبارتند از:
1) رفتار با مخاطبان خاص
افرادی که در لیست ایمیل شما قرار دارند، به شما اجازه‌ی دسترسی به صندوق ورودی خود را داده‌اند. به آن‌ها دسترسی به مزایای خاص را به عنوان مشترکین بدهید.
2) مفید نگه‌داشتن آن
در مورد ایمیل‌هایی که باز می‌کنید و حذف می‌کنید فکر کنید و حتی بعضا ایمیل‌هایی هستند که بدون اینکه باز کنید حذف می‌کنید. اطمینان کنید که محتوای خبرنامه شما چیزی ارائه کند که قبلا وجود نداشته است و خواننده برای اولین بار آن را می‌خواند و هم‌چنین مطالبی میل کنید که خواننده از آن لذت ببرد.
3) نشان دادن شخصیت‌ها
هیچ‌کس میل‌های خشک و خسته‌کننده خبرنامه‌ها را نمی‌خواند، برای جذا‌ب‌تر کردن خبرنامه از اخبار شخصیت‌ها که برای افراد جالب‌تر است، استفاده کنید.
4) کوتاه نگه‌داشتن آن
اکثر مردم هر روز با تعداد زیادی ایمیل بمباران می‌شوند، تا جای ممکن خبرنامه را کوتاه نگه دارید و هضم آن را آسان کنید.
مرحله‌ی سوم: تعیین اهداف
یکی از مهم‌ترین مراحل طرح ایمیل مارکتینگ تعیین اهداف است، این اهداف به شما نشان خواهد دارد که ارزیابی شما از انجام ایمیل مارکتینگ چگونه بوده است؟. اهداف می تواند چیزهای مختلفی باشد، افزایش مشترکین در سال اول، افزایش تعداد کلیک ها، یا مثلا افزایش فروش آنلاین. شما احتمالا می دانید که در ابتدا با نتایج قابل توجهی مواجه نمی شوید، اول باید شما تمام تلاش خود را برای افزایش متشرکین خود انجام دهید. سپس باید بین آنها با تولید محتواهای مناسب وفاداری ایجاد کنید و در نهایت بین محتواهای تولید شده محصولات و خدمات خود را پیشنهاد کنید. در نهایت شما باید تصمیم بگیرید که بهترین راه‌حل برای شما و مشتریان‌تان کدام است؟
مرحله‌ی چهارم: ایجاد برنامه‌ی زمان‌بندی
وجود جدول زمان‌بندی به شما کمک خواهد کرد که کارها طبق زمان‌بندی اجرا شوند. جدول زمان‌بندی براساس نوع کسب و کار و محتوای ایمیل‌ها می تواند متفاوت باشد اما برای مثال یک جدول زمان‌بندی نمونه را در ادامه آورده شده است.
روز اول: موضوعات خبرنامه و ایده های که برای تصاویر در نظر گرفته اید را مشخص کنید.
روز دوم: محتواها را بنویسید، و تصاویری که می خواهید در آن استفاده کنید را در یک فولدر در کامپیوتر خود ذخیر کنید.
روز سوم: یک طراحی خوب برای ساختار ایمیل خود ایجاد کنیدو محتواهای تولید شده به همراه تصاویر را در داخل آن قرارداده و HTML آن را بسازید.
روز چهارم: اولین خبرنامه خود را ارسال کنید.
امیدواریم این چهار مرحله در ایجاد یک طرح ایمیل مارکتینگ جامع برای کسب‌وکار شما کمک کند.

شخصیت برند و برندینگ

 

  • مردم خودشان و یا ایده‌آل‌های‌شان را در بخشی از برندهایی که می‌خرند و یا استفاده می‌کنند، نشان می‌دهند. به عنوان مثال نایک برای یک شخص هیجان‌انگیز، پرشور، نوآور و تهاجمی است و به سلامتی و تناسب اندام فکر می‌کند.

 

همه‌ی برندها دارای شخصیت نیستند و یا همه‌ی برندها شخصیت قوی و متمایز ندارند. شخصیت یک بعد مهم از برند است زیرا مانند شخصیت انسانی، آن را متمایز و پایدار می‌کند. انسان ها دارای ویژگی هایی هستند که توسط همین ویژگی ها در جامعه شناخته می شوند و این ویژگی ها انسان ها را از هم متمایز و شاخص می کند. حال همین مبحث در مورد برندها نیز مطرح می شود. اگر برندها را همانند انسان ها در نظر بگیریم، می توانیم برای آن‌ها هویت و ویژگی هایی ایجاد کنیم. در دنیای بازاریابی امروز شخصیت برند مفهوم جذاب و گیرایی دارد. آکر شخصیت برند را هسته مرکزی و نزدیک¬ترین متغیر در تصمیم¬گیری مشتری در هنگام خرید می¬داند. سه مدل از چگونگی اثر شخصیت برند:
مدل بیان خود
مردم خودشان و یا ایده‌آل‌های‌شان را در بخشی از برندهایی که می‌خرند و یا استفاده می‌کنند، نشان می‌دهند. به عنوان مثال نایک برای یک شخص هیجان‌انگیز، پرشور، نوآور و تهاجمی است و به سلامتی و تناسب اندام فکر می‌کند.
مدل پایه‌ای ارتباط
قابلیت اعتماد و محافظه کاری ممکن است خسته‌کننده باشند اما ویژگی ارزشمندی برای یک برند مانند ولوو را منعکس می‌کنند. رابطه‌ی بین یک برند و یک فرد مشابه رابطه‌ی بین دو نفر است.
یک رئیسی که تمرین قدرت می‌دهد یا یکی از بستگان ثروتمند: پرمدعا، ثروتمند، شخصیت مودب و فروتن، منعکس کننده شخصیت مرسدس بنز، لکسوس و یا BMV.
یک همراه برای ماجراجویی: شخصیت‌های ورزشی، نیرومند مانند نایک و ولزفارگو.
یک عضو خوب و مورد احترام در خانواده: گرم، احساساتی، خانواده‌گرا . از برندها مانند هالمارک، کداک و حتی کک.
مدل بازنمایی مزایای کاربردی
شخصیت برند همچنین می‌تواند در مورد مزایای کاربردی و ویژگی‌های برند باشد.
هارلی دیویدسون به عنوان یک شخص نیرومند، آزادی‌خواه، عاشق که مایل به شکستن هنجارهای جامعه و رفتار است که قدرت محصول را نشان می‌دهد. هارلی دیویدسون نام تجاری نوعی موتورسیکلت است که در آمریکا تولید می‌شود.
هال مارک برای فردی صادق، احساساتی، گرم، صالح و تخیلی است و این در مورد عرضه‌های هالمارک چیزهای زیادی می‌گوید.
بنتون برای یک فرد جسور، شیک، هیجان‌برانگیز، پرشور و تخیلی است و این برداشت‌های افراد از بنتون و فروشگاه‌های آن است.
میچلین برای یک انسان قوی، مشتاق، پرانرژی است که یک تایر باقدرت و انرژی را نشان می‌دهد.
شخصیت برند می‌تواند وسیله‌ای برای بیان خود فرد، نشان دهنده‌ی روابط و یا ویژگی‌های برند باشد.

9 روش و پیشنهاد برای یک فروش موفق

  • درک مسائل مربوط به آن‌ها، زمان‌بندی و تحویل از اصول اولیه است. توصیف آن‌ها از مسائل به سرعت تعیین خواهد کرد که شما چگونه قادر به کمک به آن‌ها خواهید بود. آن‌ها علاقه‌مند و خوشحال خواهند شد در صورتی که احساس کنند شما می‌توانید به آن‌ها کمک کنید.

این ۹ روش برای بدست آوردن ابتکار عمل در فرایند فروش ، تبیین شده اند و به شما در انجام یک معامله موفق کمک خواهند کرد.

 

1) تخصص خود را به وضوح بیان کنید
چه چیزی از شما شناخته شده است؟ چه کاری را برای ساعت‌ها با لذت انجام می‌دهید؟ آیا آن کار را هنگامی که کودک بودید آغاز کرده‌اید؟ آیا مردم برای انجام آن به شما پول پرداخت می‌کنند؟ آیا شما به خاطر مهارت‌تان مورد احترام قرار می‌گیرید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، پس شما دارای تخصص هستید. اگر آنچه که شما با آن شناخته می‌شوید، به دیگران برای رسیدن به اهدافشان کمک کند، پس تخصص شما دارای ارزش واقعی است.
2 خودتان را بیشتر بشناسانید
داستان خودتان را بنویسید. تمرکز کنید روی دیدگاه‌ها و افرادی که بیشتر از تجربه شما بهره‌مند می‌شوند و آن ها را به خوبی شناسایی کنید و به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. از تمام کانال‌های موجود برای اطلاع داستان خود به سایرین استفاده کنید و کانال‌هایتان را براساس بازخوردهایی که دریافت می‌کنید هماهنگ کنید.
3) به پرسش‌ها پاسخ دهید
وقتی کسی پیدا می‌شود و از شما می‌پرسد که شما چه کاری انجام می‌دهید، در مورد تخصص خود بگویید و در بازگشت یک سری سوالات بپرسید: آن‌ها چه چیزی نیاز دارند؟ در حال تلاش برای رسیدن به چه چیزی هستند و آن‌ها فکر می‌کنند شما چگونه می‌توانید به آن‌ها کمک کنید؟ سوالات خود را با ” به من کمک کنید تا درک کنم…” شروع کنید. پاسخ آن‌ها طرح شما را خواهد ساخت.
4) مشکلات آن‌ها را درک کنید
درک مسائل مربوط به آن‌ها، زمان‌بندی و تحویل از اصول اولیه است. توصیف آن‌ها از مسائل به سرعت تعیین خواهد کرد که شما چگونه قادر به کمک به آن‌ها خواهید بود. آن‌ها علاقه‌مند و خوشحال خواهند شد در صورتی که احساس کنند شما می‌توانید به آن‌ها کمک کنید.
5) پیدا کردن علاقه‌مندی آن‌ها
علاقه‌مندی‌ها پیچیده‌تر و حساس‌تر هستند و همواره یک بنیان احساسی دارند. علاقه‌مندی‌ها به مراتب از نظر ساخت یک معامله از مسائل مهم هستند. در مورد احساس آن‌ها در مورد شما حساس باشید. علاقه‌مندی‌ها ارزش‌های شخصی هستند.
6) الهام بخشیدن به آن‌ها
این مرحله مهم‌ترین قسمت است و جایی است که مهارت‌های خلاقانه شما بسیار مهم خواهد بود. شما می‌توانید احساس کنید که آن‌ها کیستند، چه احساسی دارند و آینده را چگونه می‌بینند. از تجارب موفقیت خود به آن‌ها بگویید. سخنان خود را با ” در تجربه‌ی من…” شروع کنید و آن را به صورت خلاصه بگویید.
7) خلاصه‌سازی
برنامه خودتان را شرح دهید، هزینه‌ی آن را نیز بیان کنید. اگر آن‌ها با زمان و بودجه موافق نبودند، چند سوال بپرسید و رویکرد خود را اصلاح کنید و دوباره خلاصه‌سازی کنید.
8) خاتمه دادن
اگر آن‌ها با خلاصه‌ای که نوشتید موافق بودند، به آن‌ها بگویید تا شما را دنبال کنند و یک خلاصه‌ی یک صفحه‌ای بنویسید و ارتباط را با امضاها تائید کنید.
9) تقویت، تکرار
شما باید تخصص خود را با بیشترین سرعت ممکن به آن‌ها نشان دهید به طوری‌که آن‌ها به یاد بیاورند که کار شما چقدر برای آن‌ها مفید بوده است.

قوانین اصلی برای ساختن کسب‌ و کارهای بزرگ

 

 

  •  بسیاری از کسب‌وکارها هر ساله کارهای بسیار خاصی انجام می‌دهند اما همواره با شکست مواجه می‌شوند چرا که سرمایه‌ی خوبی برای مدیریت کارشان ندارند. Weinzweig می‌گوید ارائه‌ی یک محصول بزرگ تضمین سودآوری نیست.

1)    الهام بخش باشید، چشم‌انداز استراتژیک داشته باشید.
چشم‌انداز سیاست کلی یک شرکت و بیان صریحی از آینده‌ای است که شرکت شما باید به سمت آن حرکت کند. برای موثر واقع شدن چشم‌انداز نیاز دارید که الهام بخش باشید به مردم بفهمانید که این چشم‌انداز انجام خواهد شد و همچنین نیاز به یک صدای استراتژیک دارید یعنی در حالی که اهداف جاه‌طلبانه و بلند پروازانه هستند به آن‌ها بفهمانید که واقع بینانه هستند.
2)    شما نیاز دارید که به مشتریان‌تان دلایل قانع‌کننده برای خرید بدهید.
این مورد کاملا واضح است، Weinzweig می‌گوید صاحبان کسب‌وکارها به مشتریان‌شان نیاز دارند بیشتر از اینکه مشتریان به آن‌ها نیاز داشته باشند. شما باید یک راه هیجان‌انگیزتر از رقبا پیدا کنید و خدمات استثنایی به مشتریان ارائه کنید.
3)    بدون سرمایه‌گذاری خوب شما شکست خواهید خورد.
بسیاری از کسب‌وکارها هر ساله کارهای بسیار خاصی انجام می‌دهند اما همواره با شکست مواجه می‌شوند چرا که سرمایه‌ی خوبی برای مدیریت کارشان ندارند. Weinzweig می‌گوید ارائه‌ی یک محصول بزرگ تضمین سودآوری نیست.
4)    همکاری گرفتن از کارکنان
کارکنان زمانی که احساس کنند عضوی از یک شرکت بزرگ هستند بهترین کارشان را انجام می‌دهند، Weinzweig می‌گوید عملکرد شرکت زمانی بهبود پیدا می‌کرد که رضایت شغلی کارکنان افزایش پیدا می‌کرد.
5)    اگر می‌خواهید کارکنان خدمات بزرگی به مشتریان ارائه کنند، ابتدا شما به عنوان مدیر باید خدمات بزرگی به کارکنان ارائه کنید.
Weinzweig اعتقاد راسخ دارد به تئوری  Robert Greenleaf که می‌گوید هرگز خدمات کارکنان به مشتریان بهتر از خدمات مدیر به کارکنان نخواهد بود.

 

 

6)    انتظارات واضح داشته و ابزارهای کار در اختیار کارکنان قرار دهید.
اگر می‌خواهید عملکرد عالی از کارکنان‌تان بگیرید، باید انتظارات شفاف و روشنی از آن‌ها داشته باشید و ابزارهای مورد نیاز آن‌ها را برای انجام کارشان فراهم کنید. این دو مورد از مهم‌ترین عوامل ماندن یک کار است. در مجله‌ی کسب‌وکار گالوپ نوشته شده که آنچه که هر یک از کارکنان قرار است انجام بدهند را شرح دهید. به صورت مجموعه‌ای از مراحل و یا فرآیندها توضیح دهید که چگونه برای رسیدن به اهداف سازمانی باید این انتظارات را برآورده سازد.
7)     یک کسب‌وکار موفق کاری را انجام می‌دهد که دیگران می‌دانند باید این کار را انجام دهند… اما عموما انجام نمی‌دهند.
سازمان‌های بزرگ کمی مهربانانه عمل می‌کنند، آن‌ها از مشتریان و کارکنان‌شان هرازگاهی تشکر می‌کنند، برای خرید مواد اولیه‌ی بهتر کمی بیشتر پرداخت می‌کنند، خطای کارکنان وفادار خود را می‌بخشند و کمی بیشتر به جامعه هدیه می‌دهند.
8)    در همه‌ی زمان‌ها، رویکرد رو به رشد خود را حفظ کنید.
Weinzweig می‌گوید در لحظه‌ی شروع کسب‌وکار همه چیز آرام است و مدیریت کسب‌وکاری که به بلوغ نزدیک می‌شود سخت‌تر می‌شود در این زمان باید رشد خود را حفظ کنید.
9)    موفقیت یعنی پیشرفت با وجود مشکلات
این‌که با پیشرفت کار مشکلات از بین خواهد رفت افسانه‌ای بیش نیست، چالش‌ها همواره خواهند بود. با این تفاوت که در آغاز شما سعی می‌کنید فروش خود را قوی کنید و زمانی فروش خوبی داشتید باز سعی خواهید کرد تا آن را حفظ کنید. مهم این است که شما مشکلات را از پیش رو بردارید و از فرصت‌هایی که در اختیار شما قرار می‌گیرند بهتر استفاده کنید.
10)    هر چیزی که نقطه‌ی قوت شما است، احتمالا تبدیل به نقاط ضعف شما خواهند شد.
Weinzweig پیشنهاد می‌کند گاهی نگاهی به نقاط قوت خود بیندازید و پیش‌بینی کنید که آن‌ها چگونه می‌توانند به شما صدمه بزنند.
11)    اصولا طول می‌کشد تا اتفاقات بزرگی بیفتد.
نباید انتظار داشت یک استراتژی جدید بلافاصله و هنگام شروع به کار توسعه پیدا کند. معمولا توسعه‌ی یک استراتژی حدود پنج سال طول می‌کشد.
12)     سازمان‌های بزرگ قدردان و سرگرم‌کننده هستند.
Weinzweig بر اهمیت ایجاد یک فرهنگ کاری مثبت و لذت‌بخش تاکید می‌کند، که در آن کارکنان سخت کار می‌کنند زیرا می‌دانند که از آن‌ها قدردانی خواهد شد.

– See more at: https://www.ibazaryabi.com/%da%a9%d8%b3%d8%a8%e2%80%8c%d9%88%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af/#sthash.2jf90Zce.dpuf

با روش بازاریابی مستقیم فروش را افزایش دهیم

 

 

  • مزیت قابل توجه بازاریابی مستقیم در آن است که می توان نرخ پاسخ به تبلیغ را اندازه گرفت و تغییراتی ایجاد کرد تا نرخ پاسخ بیشتر شود. همواره نرخ پاسخ را تست کنید و تنها راه آن پیگیری و اندازه‌گیری همه‌چیز است.

در این‌که اپل و استارباکس کسب‌وکارهای بزرگی هستند بحثی نیست اما باور به این‌که روش‌ بازاریابی آن‌ها بهترین است، یک اشتباه بزرگ است. موفقیت این برندها با استفاده از استراتژی‌های خاص‌شان‌، دلیل بر موفقیت سایر کسب‌وکارها با روش‌ آن‌ها نیست.

 

 

 

شما نباید روی بازاریابی‌ برندهایی مثل اپل و یا استارباکس تمرکز کنید؛ بلکه در عوض روی بازاریابی مستقیم خود کار کنید. هر دلاری که صرف بازاریابی می‌کنید انتظار می‌رود که بازگشت داشته باشد. اگر شما در ایجاد بازاریابی مستقیم خود جدی هستید نیاز دارید آنچه را که بهترین بازاریابان مستقیم انجام می‌دهند یاد بگیرید تا کسب‌وکار موفقی داشته باشید. کتاب بازاریابی مستقیم دن کندی یکی از بهترین منابع در این زمینه است. در ادامه 9 قانون از این کتاب آورده شده است:
1)همواره پیشنهاداتی ارائه کنید.
همانطور که پیتر دراکر می‌گوید:” هدف از بازاریابی ایجاد و حفظ مشتری است.” بنابراین برای جذب مشتری باید تلاش کنید. ارائه‌ی پیشنهادات مشخص برای مشتری از اهمیت خاصی برخوردار است. در هر ایمیل، تبلیغ یا نامه‌ای که می‌فرستید حتما پیشنهاد مشخصی داشته باشید، در مورد پیشنهادتان به مشتریان‌ آگاهی بدهید تا درمورد آن فکر کرده وتصمیم بگیرد.
2)دلیلی برای پاسخ سریع به تبلیغ بدهید.
بسیاری از افراد مشغله‌های زیادی در زندگی دارند، کارها را به تعویق می اندازند و این تعلل آنقدر ادامه پیدا می کند که تبلیغ به فراموشی سپرده می شود. محدودیت زمانی ایجاد کنید و یک احساس فوریت القا کنید. توجه افراد را جلب کنید و به ‌آن‌ها دلیلی بدهید که همین الان به پیشنهاد شما عمل کنند.
3)اقدامات خود را به‌صورت دقیق شفاف‌سازی کنید.
فرض نکنید مشتری همه چیز را می داند و اگر به اندازه کافی علاقه مند باشد تماس خواهد گرفت؛ همه‌ی کارهایی را که انجام خواهید داد مرحله به مرحله توضیح دهید. با آن‎‌ها روراست بوده و همه‌ی کارهایی که انجام خواهید داد را دقیق بیان کنید. تغییراتی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد شما را شگفت‌زده خواهد کرد.
4)تمرکز بر پیگیری، اندازه‌گیری و پاسخگویی
مزیت قابل توجه بازاریابی مستقیم در آن است که می توان نرخ پاسخ به تبلیغ را اندازه گرفت و تغییراتی ایجاد کرد تا نرخ پاسخ بیشتر شود. همواره نرخ پاسخ را تست کنید و تنها راه آن پیگیری و اندازه‌گیری همه‌چیز است.
5)برای ساخت برند هزینه‌ای نپردازید.
در بازاریابی مستقیم هدف ارائه‌ی پیشنهاد به مخاطب و دعوت از او برای عمل است. ساختن یک برند هیچ اشکالی ندارد، تنها اشتباه زمانی اتفاق می‌افتد که شما برای آن پولی پرداخت کنید. Jack Trout می‌گوید: برندسازی نکنید مگر اینکه یک میلیارددلار پول داشته باشید؛ در عوض، روی بازاریابی مستقیم تمرکز کنید و فراموش نکنید هدف شما در بازاریابی مستقیم برندسازی نیست بلکه فروش بیشتر است.
6)همواره علاقه‌مندان خود را پیگیری کنید.
آیا شما واقعا فکر می‌کنید با تلاش‌های بازاریابی و آگهی‌ها می‌توانید به افراد سلطه داشته باشید؟ شما نیاز به پیگیری چشم‌انداز، مشتریان و علاقه‌مندان‌تان هستید. برای پیگیری آن‌ها می‌توانید از سیستم های پی گیری خودکار مانند ایمیل مارکتینگ یا پیامک استفاده کنید.
7) شبیه تبلیغات پستی عمل کنید.
بسیاری از مردم فکر می‌کنند بازاریابی مستقیم از طریق پست بی اثر است. اما واقعا موثر است! روش استفاده از آن را مطالعه کنید و از آن استفاده کنید.
8) متن تبلیغ را قوی انتخاب کنید.
بیشترین بازاریابی را در عصر دیجیتال با استفاده از تصاویر و عبارات زیبا می‌بینیم. فراموش نکنید هدف اصلی به انجام رساندن فروش است و هر چقدر متن تبلیغ قوی باشد این هدف بهتر محقق خواهد شد.
9)روی نتایج تمرکز کنید.
مهم نیست شما دوست دارید چه تصویری را در تبلیغ بگذارید و یا تبلیغ از نظر شما حرفه‌ای نیست، تنها روی این تمرکز کنید که از مشتریان‌تان پاسخ بگیرید و فقط به نتیجه اهمیت بدهید.
با استفاده از نه قانون بالا کسب‌وکارتان را روی یک رژیم بازاریابی مستقیم دقیق قرار دهید.

– See more at: https://www.ibazaryabi.com/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%82%db%8c%d9%85/#sthash.YLuXMHA0.dpuf

 

به صورت مداوم مشتری های جدید را شناسایی کنیم

  • این کسب وکار شما است. به طور طبیعی، شما می‌خواهید که پول زیادی از آن به دست آورید اما تمایل به سود زیاد در آینده شما را به یک تحمیل کننده تبدیل می‌کند. فروش نرم معمولا برای پیدا کردن مشتریان جدید بهتر عمل می‌کند.

 

 

اگر می‌خواهید شرکت‌تان رشد کند نیازمند جذب مشتریان جدید هستید. کارهای ساده‌ای وجود دارند که به صورت مداوم می‌توانید در کسب‌وکارتان انجام دهید. رشد مستمر کلید راه‌اندازی یک کسب‌و کار سالم است. وجود مشتریان جدید برای کسب‌وکار شما بسیار مهم است، این راه‌های ساده در انجام درست آن به شما کمک خواهد کرد.

1)شخصی سازی ارتباط‌ها
مردم از کسانی که می‌شناسند و به آن‌ها اعتماد دارند خرید می‌کنند. پیتر دراکر می‌گوید: ” مردم با با قلب‌شان خرید می‌کنند، نه با ذهن‌شان.” هنگامی که یک بازدید کننده احساس ارتباط خوبی با شما نداشته باشد، احتمالا شما او را از دست خواهید داد. یکی از صفحات پربازدید هر وب‌سایت صفحه‌ی “درباره‌ی ما” است. مردم دوست دارند از طریق این صفحه شما را بشناسند و گفتن لیست موفقیت ها در این صفحه برای آن‌ها جذاب نیست. وب‌سایت شرکت‌های مختلف، متفاوت است اما چیزهای ساده‌ی زیادی برای صحبت کردن وجود دارند . مثلا صحبت کردن در مورد بنیان‌گذاران و تلاش‌های خود برای شروع یک کسب‌وکار از لیست دستاوردها جالب‌تر است.

2)وب‌سایت ساده
وب‌سایت شما بهتر است تا حد ممکن ساده باشد، زمانی که گزینه‌های زیادی در وب‌سایت باشد مردم وب‌سایت شما را ترک می‌کنند. با توجه به تحقیقات Hobspot زمانی که شخصی به وب‌سایت شما مراجعه می‌کند تنها 10 ثانیه فرصت دارید تا توجه او را جلب کنید. به عنوان مثال وب‌سایت مشهور zen Habits یکی از 25 وب‌سایت برتر سال 2010 در مجله تایم بود. این وب‌سایت بیش از یک میلیون بازدید کننده دارد و بازدید کنندگان سادگی آن را دوست دارند.

3) خیلی سخت نفروشید.
این کسب وکار شما است. به طور طبیعی، شما می‌خواهید که پول زیادی از آن به دست آورید اما تمایل به سود زیاد در آینده شما را به یک تحمیل کننده تبدیل می‌کند. فروش نرم معمولا برای پیدا کردن مشتریان جدید بهتر عمل می‌کند.

4)توصیفات کافی
مردم به دنبال نظرات بی‌طرفانه‌ای هستند، تا ببینند آیا چیزی که شما می‌فروشید ارزش خرید دارد یا نه؟ بنابراین اولین چیزهایی که آن‌ها می‌خوانند ریویوها و توصیفاتی است که در سایت شما قرار دارد. از مشتریان‌تان بخواهید بازخورد صادقانه‌ای از شما در بخش بررسی آنلاین قرار دهند و آن‌ها را با افتخار نشان دهید تا مشتریان‌تان به راحتی بتوانند تصمیم بگیرند.

5)داشتن یک برنامه بازاریابی
یک کسب‌وکار با طرح‌های بازاریابی زندگی می‌کند و می‌میرد. شما نیازمند یک طرح بازاریابی مداوم به مشتریان بالقوه‌تان هستید. خدمات بسیاری است که امروزه شما می‌توانید برای بازاریابی خود از آن‌ها استفاده کنید، استفاده از اتوماسیون به راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و غیره.
ما در زمان هیجان انگیزی زندگی می‌کنیم، زمانی که اینترنت و رسانه‌های اجتماعی یک بازار بزرگ برای کسب‌وکار جدید ایجاد کرده‌اند. وجود مشتریان برای رشد کسب‌وکار شما بسیار مهم است. این راهنمایی‌های ساده به شما در انجام درست آن کمک خواهد کرد.