برای شروع یک کسب و کار چه اشتباهاتی انجام می دهیم

  • برنامه‌ریزی ممکن است خسته‌کننده باشد، اما نداشتن یک برنامه‌ی قوی و مشخص اولین قدم برای شکست کسب‌وکار شما خواهد بود. از برنامه‌های مهم که باید قبل از هر کاری آن‌ها را تنظیم کنید برنامه‌ی کسب‌وکار، برنامه‌ی مالی و برنامه‌ی بازاریابی است.

 

شروع یک کسب‌وکار آسان نیست. معمولا همه در ابتدا به موارد زیادی فکر می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که آن‌ها را رعایت کنند. اما ممکن است بر اثر فشارهایی که در ابتدای کار ایجاد می‌شوند یک تصمیم ضعیف بگیرند و این تصمیم ضعیف به موفقیت آن‌ها صدمه بزند و یا حداقل آن‌ها را عقب بیاندازد.
چندین اشتباه رایج و خطرناک وجود دارد که صاحبان کسب‌وکارها معمولا انجام می‌دهند و بر روی کسب‌وکار خود اثر منفی می‌گذارند. با مطالعه‌ی این اشتباهات از انجام آن‌ها در کسب‌وکارتان اجتناب کنید.

 

 

1) نداشتن برنامه‌ی مشخص
برنامه‌ریزی ممکن است خسته‌کننده باشد، اما نداشتن یک برنامه‌ی قوی و مشخص اولین قدم برای شکست کسب‌وکار شما خواهد بود. از برنامه‌های مهم که باید قبل از هر کاری آن‌ها را تنظیم کنید برنامه‌ی کسب‌وکار، برنامه‌ی مالی و برنامه‌ی بازاریابی است. علاوه بر این‌ها داشتن برنامه برای تبلیغات از اهمیت فراوانی برخوردار است. برنامه ریزی به عنوان یک اصل بسیار مهم و پذیرفته شده برای شروع و مدیریت هر کسب و کاری است.
2) نداشتن هدف
زمانی که شما برای اولین بار کسب‌وکارتان را راه‌اندازی می‌کنید، اهداف به شما جهت خواهند داد. دلیل اصلی شکست بسیاری از کسب‌وکارها نداشتن هدف است. اهداف شما باید هوشمندانه، قابل اندازه‌گیری و دستیابی باشد و آن‌ها را کمی چالش برانگیز انتخاب کنید تا باعث ایجاد روحیه و انگیزه در تیم کاری شما شود. هدف‌گذاری بیش از حد پایین و یا بالا هر دو می‌توانند به یک اندازه مانعی برای موفقیت یک کسب و کار جدید باشند.
3) توجه نکردن به نقاط قوت و ضعف
ارزیابی دقیق از نقاط قوت و ضعف در شروع هر کسب‌وکاری از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر نقاط قوت به درستی تشخیص داده نشود احتمال موفقیت در مقابل رقبا بسیار کم خواهد بود. همچنین آگاه نبودن از نقاط ضعف مشکلات بسیاری را در آینده به وجود خواهد آورد.
4) اجتناب از فناوری‌های جدید
فن‌آوری‌های جدید اغلب فرصت‌های جدیدی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کنند. آن‌‌ها همواره کمک می‌کنند تا کسب‌وکارها بیشتر موثر باشند. فن‌آوری‌های جدید در ابتدا ممکن است تهدیدآمیز و نیازمند یادگیری باشند، اما عدم تمایل به انطباق با پیشرفت‌های فناوری می‌تواند در کوتاه‌مدت و بلندمدت صدمه‌های زیادی به کسب‌وکار شما بزند.
5) ترس از بازاریابی
بازاریابی اشکال مختلفی دارد، بازاریابی دهان به دهان، بازاریابی سنتی و بازاریای اینترنتی. ما نمی‌توانیم بگوییم که کدام مجموعه بهتر عمل خواهد کرد، این بستگی به شما و کسب‌وکارتان و مهم‌تر از همه مخاطبان‌تان دارد. چیزی که مطمئنن باید انجام دهید بازاریابی است حال براساس کسب‌وکارتان خودتان باید تشخیص بدهید که کدام نوع بازاریابی برای شما بهتر خواهد بود. این‌که فکر کنیم بدون بازاریابی کسب‌وکارمان خود به خود رشد خواهد کرد یک اشتباه بزرگ است.
6) برنامه‌ریزی برای یافتن مشتریان جدید و فراموش کردن مشتریان فعلی
هزینه‌های یافتن مشتریان جدید بسیار بیشتر از حفظ مشتریان فعلی است. تلاش برای حفظ ارتباط نزدیک با مشتریان فعلی از کارآمدترین برنامه‌های بازاریابی است. برای حفظ مشتریانی که در آغاز کسب‌وکارتان پیدا می‌کنید برنامه‌ریزی کنید. اگر مشتریان فعلی از شما راضی باشند چه بسا باعث جذب مشتریان جدید به کسب‌وکار شما شوند.

 

 

7) افراط در هزینه‌ها
شروع یک کسب‌وکار نیاز به سرمایه‌گذاری‌های بزرگ ندارد، اما برخی از صاحبان کسب‌وکارها احساس می‌کنند که باید هزینه‌ی زیادی برای خرید بهترین تجهیزات، نرم‌افزارها و غیره بپردازند. معمولا به همان اندازه گزینه‌های قابل دوام و در دسترس وجود دارد. محدود کردن این ولخرجی‌ها همواره ایده‌ی بسیار خوبی بوده است.
8) نداشتن تعهد
بسیاری از صاحبان کسب‌وکار ممکن است به صورت تفننی کاری را آغاز کنند و تعهد کافی نسبت به کسب‌وکارشان نداشته باشند، این کار باعث می‌شود فرد زمان و هزینه‌ی موردنیاز برای دستیابی به عملکرد مطلوب را صرف نکند و با شکست مواجه شود.
9) انجام همه‌ی کارها به تنهایی
صاحبان کسب‌وکارها ممکن است به دلیل رسیدن به سود بیشتر و یا دلایل دیگر همه‌ی مسئولیت‌ها را خودشان به تنهایی بر عهده بگیرند. یک نفر به تنهایی هر چقدر هم توانا باشد با محدودیت‌هایی مواجه است و به تنهایی قادر به توسعه‌ی کسب‌وکار خود نخواهد بود. عدم درک چنین مساله‌ای منجر به عدم موفقیت کسب و کار خواهد شد. ایجاد یک تیم برای انجام وظایف مختلف باعث موفقیت در آینده خواهد شد.
10) قیمت‌گذاری اشتباه
در بسیاری از موارد عدم اعتماد به نفس و یا ترس از شکست باعث می‌شود که در ابتدا محصولات‌مان را زیر قمیت بازار بفروشیم. انجام این کار خطرناک است و ارزش منحصربه فرد شما را تضعیف خواهد کرد و باعث ناراحتی و ناامیدی شما خواهد شد. بنابراین بهترین قیمت برای چیزی که می‌فروشید را کشف کنید و شروع به فروش آن بکنید.
همه‌ی ما دچار اشتباه می‌شویم مهم این است که به طور مداوم از آن‌ها آگاه شویم و سپس هوشمندانه تصمیم بگیریم.

بهبود کسب و کار و بازاریابی با لینکدین

 

  • من مجید کثیری هستم و دو سال است که به طور مستمر با شبکه لینکدین کار می کنم و از زمانی که قدم اول را برای حضور در این شبکه برداشتم، تا امروز که بیش از 1300 نفر از افراد حرفه ای و موفق ترین مدیران ایرانی را در محفل لینکدینی خود دارم، هر روز از پتانسیل های این شبکه شگفت زده شده ام.

 

آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه می توان با کمک لینکدین، به برندسازی و بازاریابی پرداخت و آیا با پتانسیل های این شبکه برای رشد کسب و کارتان آشنا هستید؟ در این مقاله ۱۴ استراتژی و تاکتیک کلیدی کار در این شبکه اجتماعی برای کاربران ایرانی تدوین شده است. تا به شکل حرفه ای در آن حضور یابید و از آن برای رونق کسب و کار و برندسازی تان استفاده کنید.

 

لینکدین LinkedIn بزرگ ترین شبکه اجتماعی یا سوشال نتورک کسب و کار در مقیاس جهانی است که بیش از 300 میلیون کاربر عضو از سراسر دنیا در آن فعالیت می کنند. آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه می توان با کمک این شبکه، به برندسازی و بازاریابی پرداخت و آیا با پتانسیل های این شبکه برای رشد کسب و کارتان آشنا هستید؟ اگر جوابتان بله است پس این مقاله و ۱۴ استراتژی و تاکتیک کاربردی آن را به دقت تا انتها بخوانید:

 

من مجید کثیری هستم و دو سال است که به طور مستمر با شبکه لینکدین کار می کنم و از زمانی که قدم اول را برای حضور در این شبکه برداشتم، تا امروز که بیش از 1300 نفر از افراد حرفه ای و موفق ترین مدیران ایرانی را در محفل لینکدینی خود دارم، هر روز از پتانسیل های این شبکه شگفت زده شده ام.
این شبکه، نه تنها به طور روزمره و بی وقفه، دنیایی از ارتباطات تجاری را برای من ایجاد کرده، بلکه این قابلیت را برایم فراهم کرده تا در حوزه فعالیت های تخصصی خودم و مجموعه کارهایی که در حال انجام آن هستیم، در مرزهای دانش و علوم مرتبط قرار داشته و هرگز از حالت «روزآمد» بودن خارج نشوم.
با این حال، افراد حرفه ای زیادی در ایران هستند که اگرچه با پتانسیل های این شبکه برای رشد و پیشرفت آشنا هستند ولی متاسفانه نتوانسته اند از آن به نحو احسن استفاده کنند و حتی در مواردی حضورشان در این شبکه به اعتبار و نام حرفه ای شان آسیب زده است و یا بعضی ها هم بعد از مدت کوتاهی از فعالیت در این شبکه کنار کشیده اند و تنها چیزی که از آنها مانده یک رزومه شخصی است.
وقتی روند حرکتی این افراد را در این شبکه می بینم از خود می پرسم آیا این ها با به کارگیری چند استراتژی ساده نمی توانستند موفق تر باشند؟ آیا نمی شد با استفاده از این پتانسیل های بزرگ، ارتباطات تجاری موفق تری بسازند؟ ضعف آنها چه بود و چگونه می توانند آن را اصلاح کنند؟
نکاتی که در زیر جمع آوری کرده ام، درس هایی است که در این دو سال از تجربیات شخصی خود و آزمون و خطاهایم در مواجهه و استفاده روزانه از این شبکه آموخته ام. برخی از آنها به طور عمومی اشتباهاتی است که بسیاری از کاربران جهانی لینکدین هم مرتکب می شوند ولی اکثر آنها به اشتباهات رایج کاربران ایرانی باز می گردد:
۱) فرهنگ فعالیت در لینکدین را بیاموزید.
هرکدام از شبکه های اجتماعی فرهنگ خود را دارند، مثل همه گروه های اجتماعی واقعی. در یکی از مقالات قبلی ام در مورد این فرهنگ ها و تفاوت هایشان صحبت کرده ام، اما در این جا می خواهم کمی آن را بیشتر تشریح کنم . فرهنگ مساله ای عمومی است و ما باید هنگام ورود به یک گروه، به اصول و قوانین اجتماعی و فرهنگی آن احترام بگذاریم. فکر نکنید چون پروفایل شما برای شخص شماست، اجازه دارید هر آنچه دوست دارید در آن قرار دهید و یا هر پستی را آپدیت کنید. مثل اینکه شما حق ندارید در یک همایش رسمی در سالن همایش صدا و سیما با تی شرت آستین کوتاه و کلاه لبه دار حاضر شوید و یا حق ندارید در داخل سالن آواز بخوانید. فضایی که شما در آن حضور پیدا کرده اید فقط متعلق به شما نیست و دیگران هر آنچه را شما از خود بروز می دهید می بینند و باید به حقوق آنها احترام بگذارید.
در محیط لینکدین، فضای عرف تجاری کشور حاکم است. فرهنگ این فضا مبتنی بر اصول حرفه ای است. مطالب شما در لینکدین و ارتباطات شما باید دقیقا نماینده روش شما در کسب و کار و تجارتتان باشد. در این فضا هدف فروش نیست بلکه ارتباط سازی است. در این فضا اصل بر احترام متقابل است، همان طور که به مشتری یا مدیر یا تامین کنندگانتان احترام می گذارید. فرهنگ این فضا با مسائل غیر کاری و حرفه ای بیگانه است. اصولا لینکدین به وجود آمده تا فضایی برای رشد و پیشرفت حرفه ای با استفاده از به اشتراک گذاری تجربیات کاری باشد، فضایی که به ایجاد هم افزایی شغلی و حرفه ای بینجامد.
حال با توجه به این مسائل به سوالات زیر جواب دهید:
• آیا در جلسه با مشتریان یا مدیرانتان شعر می خوانید؟
• آیا در مورد تجربیات و شکست های عشقی تان صحبت می کنید؟
• آیا در جلسه مصاحبه با یک کارفرما با دمپایی و لباس زیر می روید؟
• آیا در یک سخنرانی رسمی، به جای صحبت در مورد موضوع، آواز می خوانید؟
• عکس رزومه تان چطور است؟ آیا عکس فیسبوکتان یا یک عکس گل و بلبلی را به رزومه تان الصاق می کنید؟
• آیا در همان جلسه اول آشنایی با یک فرد در یک همایش، کاتالوگ محصولاتتان را از کیف در می آورید و تلاش می کنید به او چیزی بفروشید؟
بله این سوالات برای خیلی از حرفه ای ها خنده دار است ولی اگر جواب شما به این سوالات «نه» هست، پس این کارها را در لینکدین هم نباید بکنید:
• مطالب غیر مرتبط با کسب و کار خود و یا تخصصتان را به اشتراک نگذارید.
• اگر مطالبتان تا حدی در حد تخصصتان هم نیست مطالبی باشد که مورد علاقه دایره ارتباطات لینکدینتان باشد.
• مسائل شخصی را به اشتراک نگذارید.
• تبلیغ مستقیم برای کالاها و خدماتتان نگذارید.

۲) پروفایل‌تان را کامل کنید، به این سبک.
داشتن یک پروفایل (Profile) کامل که کاملا آپدیت نگه داشته می شود، اصل دوم استفاده از لینکدین است. یک پروفایل ناقص نه تنها هیچ مزیتی برای شما ایجاد نمی کند بلکه به برند شما آسیب هم می زند. لازم نیست حتما پروفایل شما تماما انگلیسی باشد و اگر در نوشتن انگلیسی قوی نیستید می توانید پروفایل خود را به زبان فارسی بسازید. البته بهتر است ابتدا با کمک یکی از دوستان «مسلط» خود به زبان انگلیسی ابتدا پروفایل پایه انگلیسی خود را بسازید و در بعد در قسمت نسخه های دیگر پروفایل (Other Versions)، یک پروفایل دیگر به زبان فارسی بسازید. لینکدین به شما این انتخاب را می دهد که هر تعداد پروفایل مجزا به چند زبان مختلف بسازید. در زیر به مهم ترین بخش های پروفایل اشاره می کنم، اما به یاد داشته باشید که لینکدین، امکانات بسیار زیادی در قسمت پروفایل به شما می دهد که از همه آنها استفاده کنید. مثلا می توانید تابلوی افتخارات و جوایز یا Awards درست کنید، آثار منتشر شده تان یا Publications را قرار دهید، تصویر مدارک حرفه ای تان را آپلود کنید و غیره.

۳) اسم‌تان، بله اسمتان را درست بنویسید!
شاید صحبت کردن در مورد این که باید اسمتان را در پروفایل درست بنویسید برای خیلی ها خنده دار به نظر برسد، اما متاسفانه حتی افراد بسیار حرفه ای را می بینم که این مساله را سرسری می گیرند. می دانم که بلدید اسمتان را به انگلیسی درست هجی کنید، اما این همه قضیه نیست.
در زبان انگلیسی اگر من اسم خودم را به صورت majid kasiri بنویسم «غلط است». حروف اول اسم در زبان انگلیسی باید با حروف بزرگ یعنی Majid Kasiri نوشته شوند. جالب است که افرادی این مساله ساده را در نادیده می گیرند که در پروفایلشان خود را مسلط به زبان انگلیسی معرفی کرده اند!
مطمئن باشید که اگر کارفرمایی قصد دعوت شما به جلسه مصاحبه شغلی را داشته باشد و دانستن زبان انگلیسی در حد متوسط هم برای او مهم باشد، با دیدن اسم شما حتی وارد پروفایل شما هم نمی شود.
اگر دقت کنید در پاراگراف قبل، در قسمت تکمیل پروفایل بر روی واژه «مسلط به انگلیسی» تاکید کردم. هیچ چیز بدتر از این نیست که غلط های رایج املایی و نگارشی مشهود در پروفایلتان باشد. چند بار در روز در این طرف و آن طرف شهر واژه خوش آمدید انگلیسی یا Welcomeرا با املاهای غلط دیده اید و به آن خندیده اید؟
نکته:
یک نکته برای حرفه ای ها و استفاده از یک اشکال یا باگ در لینکدین: می توانید در قسمت اسم، اول اسم خود را به انگلیسی تایپ کنید و سپس با یک فاصله اسم خود را به فارسی تایپ کنید. این کار باعث می شود تا اسم شما بهتر به چشم بیاید و خواندنش برای کاربران فارسی زبان راحت تر باشد. در عین حال وقتی در زیر مطلبی کامنت می گذارید اسم انگلیسی شما در سمت چپ و اسم فارسی شما در سمت راست کامنت نمایش داده می شود، یعنی مطلب با اسم فارسی شما شروع می شود و این مساله از لحاظ بصری جذاب است.

۴) قسمت عنوان یا Title مناسب را بدون خساست انتخاب کنید.
انتخاب عنوان یا Title درست که در زیر اسمتان نمایش داده می شود بزرگترین ابزار بازاریابی و برندسازی شخصی شماست. این انتخاب درست نه تنها باعث می شود که در نتیجه جست و جوها در لینکدین بهتر و بالاتر نمایش داده شوید، بلکه باعث می شود در هر تماس و ارتباط و فعالیتی در لینکدین، خودتان و تخصصتان را به بهترین نحو معرفی کنید، زیرا این عنوان همواره در کنار اسم شما در همه جای لینکدین می درخشد.
نکاتی که در این زمینه می توانید به کار گیرید این‌ها هستند:
در تعداد کاراکتر مورد استفاده تان در عنوان خساست به خرج ندهید و تا آنجا که می توانید و لینکدین به شما اجازه می دهد آن را کش دار! بنویسید. مثلا عنوان من در لینکدین هست:
مشاور خبره روابط عمومی و ارتباطات رسانه ای Co-Founder, CCO at Akhbar Rasmi Media Agency
& Public Relations Consultant.

با این عنوان هم تخصصم را شرح داده ام و هم به سمتم در شرکتم اشاره کرده ام.
• همان طور که در قسمت اسم عنوان شد می توانید عنوان خود را ترکیبی از کلمات فارسی و انگلیسی قرار دهید. برای این کار ابتدا عنوان انگلیسی را بنویسید و سپس با یک فاصله عنوان فارسی را تایپ کنید.
• عنوان شما باید شامل تخصص های اصلی شما باشد.
• می توانید از کلماتی چون متخصص، کارشناس، خبره و غیره استفاده کنید ولی غلو نکنید.
• از شعار شخصی و یا شرکتی برای قسمت عنوان استفاده نکنید.
• قسمت های مهم عنوان همچون تخصص اصلی تان را در ابتدای عنوان بنویسید. در برخی جاها در لینکدین ممکن است فقط ابتدای عنوانتان نمایش داده شود و اینکه آوردن تخصص اصلی در ابتدای عنوان به نشان داده شدن در نتیجه جستجوها کمک می کند.

۵) صنعت مرتبط را درست انتخاب کنید، به این دلیل
انتخاب صنعت یا Industry مرتبط با شغل شما دارای اهمیت بسیاری در یافته شدن در لینکدین است. اگر یک مدیر دنبال کارمندی در یک زمینه خاص بگردد در قسمت جستجوها، نتایج را ابتدا بر اساس صنعت فیلتر می کند. پس به راحتی به همه جهانیان بگویید که در چه صنعتی فعال هستید.

۶) قسمت خلاصه یا Summary همه جا هست، آن را چطور بنویسیم.
این قسمت خلاصه پروفایل شماست و اکثر افراد همین قسمت را می خوانند. در این قسمت خودتان، اهدافتان و توانایی هایتان و همین طور خلاصه ای از کارها و پروژه های موفقتان را ذکر کنید. به ریز جزئیات کارها و سوابق تان نپردازید.
برای نوشتن یک خلاصه فعالیت یا Summary خوب در لینکدین به سوالات زیر جواب بدهید:
• مهمترین تخصص من چیست؟
• مهم ترین توانایی های حرفه ای و شغلی من چیست؟
• چگونه می توانم با تخصص و توانایی هایم در کسب و کار دیگران ارزش ایجاد کنم؟
• چه نگرشی در مورد کسب و کارم دارم و چه رسالتی در زندگی حرفه ایم دنبال می کنم؟
• چرا خود را یک متخصص در حوزه کاریتان می دانید؟ و یا چرا در مسیر کسب این تخصص هستید؟
• مهم ترین کارهایی که انجام داده ام و نشان دهنده نگرش و ارزش هایم است چیست؟
• چگونه دیگران می توانند با من در تماس باشند؟

۷) چطور بازاریابی و تبلیغ کنیم؟
بله همه ما شنیده ایم که لینکدین بزرگترین شبکه بازاریابی کسب و کارهای B2B است. لینکدین بزرگترین فرصت برای کسب و کارهایی است که به سایر کسب و کارها (و نه مشتریان نهایی) سرویس می دهند. اما این به این معنا نیست که می توانید با قرار دادن معرفی یک محصول در پروفایلتان آن را بفروشید. این روش فقط و فقط برند شما را تخریب می کند و اگر آن را ادامه دهید سایر کاربران با سادگی پست های شما را مخفی یا Hide می کنند و دیگر اصلا هیچ چیز از شما در صفحه خانه آنها نمایش داده نمی شود. و تمام! فعالیت لینکدینی شما مرده است!
حال سوال این است: پس چطور بازاریابی و تبلیغ کنیم؟ جواب این سوال ساده است: مطالبی را پست کنید که مشتری بالقوه شما از خواندن آن لذت ببرد و به دانش و آگاهی او در مورد راهکارهای برطرف کردن مشکلات و چالش هایش کمک کند. مثلا اگر در کار فروش محصولات فولادی هستید به جای قرار دادن عکس و اطلاعات محصول و شماره تلفنتان، به این عناوین فکر کنید: انواع فولادهای موجود در بازار و مقایسه قیمت های آنها، بررسی کیفیت فولادهای وارداتی به کشور، مسائل پیش روی شبکه پخش و فروش فولاد در ایران.
من یک کارشناس صنعت آهن و فولاد نیستم ولی مطمئنم وقتی کسی می خواهد فولاد بخرد، ابتدا به دنبال افزایش آگاهیش در مورد فولاد به طور کلی است و اینکه خریداران هر کالایی دوست دارند از کسی خرید کنند که اطلاعات کامل و جامعی در مورد آن صنعت دارد.
برای تولید محتوا و پست های موثر در بازاریابی و فروش در لینکدین، خود را از سمت یک بازاریاب و مدیر فروش یک شرکت خارج کنید و خود را در جایگاه یک کارشناس و متخصص صنعت قرار دهید که دغدغه اش فقط صرف فروش یک کالا و یا خدمت نیست. مشتریان در لینکدین و یا خارج آن، این نوع فروشنده را بیشتر ترجیح می دهند. در واقع در لینکدین به جای فروش و تبلیغات، باید روابط عمومی فعال از جنس روابط عمومی محتوایی داشته باشید
دیگر لازم به گفتن نیست که اگر نباید پیام های تبلیغاتی را به اشتراک گذاشت، دیگر نباید آن را به صورت پیام های خصوصی هم فرستاد. پیام های خصوصی فقط برای ارتباط فردی است.

۸) چگونه ارتباطات موثر و ماندگار بسازیم؟
موقع ورود به یک مهمانی و یا جلسه کاری و یا یک سالن همایش چکار می کنید؟ اگر یک آدم اجتماعی و حرفه ای باشید با هر فردی که رو در رو می شوید سلام می کنید و در صورت امکان خود را کوتاه معرفی می کنید. سپس از آن فرد می خواهید خود را معرفی کند. شاید با هم کارت رد و بدل می کنید و یک قرار کاری یا ناهار کاری می گذارید. شاید هم تنها به یک معرفی ساده اکتفا کنید و بعد از یافتن نقاط مشترک و علایق کاری، صرفا اطلاعات فرد را در جایی ثبت و بایگانی کنید.
همین کار را هم می توانید یعنی باید در لینکدین انجام دهید. به محض ایجاد یک ارتباط جدید، سری به پروفایل او بزنید و با کارها و فعالیت هایش آشنا شوید. سپس یک پیام کوتاه برای او بفرستید و خود را و تخصصتان را معرفی کنید و از او هم بخواهید خود را معرفی کند. این پیام را با لحن بسیار محترمانه بفرستید و اطلاعات تماس خود را در انتها قرار دهید. یه هیچ وجه از پیام شما نباید بوی فروش یک کالا و تبلیغ به مشام برسد. بهترین حالت این است که پیامتان تا حد امکان اختصاصی باشد ولی اگر تعداد ارتباطات جدیدتان در روز زیاد شود شاید تایپ پیام های کاملا اختصاصی بسیار زمانبر باشد. برای راحتی کار می توانید یک قالب پیام آماده کنید و بخش های معرفی خودتان و ابتدایی و پایانی را در آن تایپ کنید و بعد آن را در کامپیوترتان ذخیره کنید. برای ارسال هر پیام آشنایی می توانید بعد از بازدید از پروفایل آن ارتباط جدید، چند خطی در مورد کار وی به متن اضافه کنید تا پیامتان اختصاصی شود.

نکاتی که می تواند در ارتباط سازی با افراد حرفه ای در ادامه به شما کمک کند:
• لینکدین همچون یک سیستم CRM قوی به شما اجازه می دهد تا یادداشت هایی در مورد هر فرد به پروفایل او اضافه کنید که فقط خودتان می توانید ببینید مثل اینکه: چگونه و از کانال چه کسی با او آشنا شدید، چه نکات مهمی در مورد این فرد وجود دارد، برای ارتباط سازی بیشتر چه کار باید بکنید و همین طور می توانید برنامه قرارها و تماس های تلفنی تان را با این فرد را در پروفایل او وارد کنید و این قرارها می تواند به شما و آن فرد ایمیل شود و یا با تقویم Outlook شما سینک یا همسان شود.
• از فرد جدید اجازه بگیرید تا ایمیلش را برای ارسال خبرنامه هایتان از پروفایلش بردارید. هیچ گاه بدون اجازه او برایش ایمیل های تبلیغاتی یا خبرنامه نفرستید.
• مطالب و محتوای جذاب آن فرد را لایک کنید و نظر بدهید.
• بگذارید لینکدین فضایی برای ارتباط و انتقال تجربیات باشد و نه فضایی برای حضور صرف.
• هر از چندگاهی با برخی افراد مهم و اثرگذار دایره ارتباطاتان قرار صبحانه یا ناهار کاری بگذارید و یا آنها را به رویدادهایتان دعوت کنید. ارتباطاتتان را خارج از فضای آنلاین توسعه دهید.
• مهارت های افراد دایره ارتباطاتتان را تایید یا Endorse کنید. تایید کردن یکی از جذاب ترین قابلیت های لینکدین است که به افزایش اعتبار و جایگاه فرد می انجامد و معمولا کسب تاییدهای زیاد، یکی از سخت ترین کارهای ممکن در لینکدین است که با روش های تقلب و میانبر امکان پذیر نیست. با تایید چند مهارت اصلی ارتباط جدیدتان نشان می دهید که در خرج کردن این امکانتان در لینکدین سخاوتمندید و می خواهید به افزایش اعتبار فرد در لینکدین کمک کنید. در عین حال این امکان وجود دارد که آن فرد هم چند مهارت شما را تایید کند، اما اگر این اتفاق نیفتاد نباید طلبکار باشید.
• اگر با یکی از دوستان لینکدینی جدیدتان همکار و یا روابط کاری داشته اید، برای آنها «توصیه نامه» یا Recommendation بنویسید. نوشتن یک توصیه نامه کوتاه تنها چند دقیقه از وقت شما را می گیرد ولی مطمئن باشید، آن فرد را فراتر از چیزی که تصور کنید خوشحال خواهد کرد، زیرا توصیه نامه شما همواره در پروفایل او خواهد درخشید. کسب توصیه نامه هم کاری نیست که بتوان به راحتی انجام داد. اینکه یک پیام به همه افراد در دایره ارتباطتان بدهید و از آنها بخواهید برایتان توصیه نامه بنویسند هم کار درستی نیست. بهترین کار این است که اگر در دنیای واقعی خدمتی برای کسی انجام داده اید و از کارتان راضی است، خیلی محترمانه بخواهید برایتان توصیه نامه بنویسد. بعضی افراد در انجام این کار تنبلند و یا صرفا بلد نیستند، بنابراین برای این کار به آنها اصرار نکنید. اگر هم کسی برایتان توصیه نامه ای نوشت، اخلاق حکم می کند که در پیامی خصوصی از او تشکر کنید و در عوض شما هم او را توصیه کنید.
• بعضی ها هم می خواهند در کسب توصیه نامه ها سرعت بگیرند و با اکانت های قلابی این کار را می کنند و یا از همکاران و دوستانی که هیچ اعتبار و رزومه فعالی در لینکدین ندارند خواهش می کنند این کار را بکنند. به جرات می گویم توصیه نامه های قلابی و کم اعتبار هیچ اعتباری برای شما ایجاد نمی کند و این نوع توصیه نامه ها، حرفه ای های لینکدین را به هیچ وجه تحت تاثیر قرار نمی دهد.

۹) هیچ چیز غیر مرتبط را حتی لایک هم نکنید.
نمی دانم این را امکان خوب یا بد لینکدین معرفی کنم. اما در لینکدین هر آن چیزی که پست می کنید، لایک می کنید یا کامنت می گذارید برای همه دایره ارتباطاتتان نمایش داده می شود. شاید لینکدین این امکان را گذاشته تا پست های کم و معدود تعداد زیادی از کاربرانش را جبران کند و صفحات خانه افراد (Home) خالی نباشد. دفعه بعدی که یک شعر سهراب سپهری یا فروغ فرخزاد را در لینکدین می خواهید لایک کنید قدری تامل کنید. در عین حال لایک کردن و کامنت گذاشتن بر مطالب مرتبط و تخصصی افراد می تواند شما را در جلوی چشم ارتباطات آن فرد قرار دهد و باعث رشد سریع ارتباطاتتان شود.

۱۰) در گروه های تخصصی مشارکت کنید.
گروه های تخصصی یا LinkedIn Groups یکی از بهترین ابزار رشد ارتباطات در لینکدین است. کافی است مطالب مرتبط با علائق افراد گروه به اشتراک بگذارید و یا مباحث افراد دیگر را تایید و نقد کنید. هر پست و کامنت شما در گروه ها، فرصتی است که دانش و اطلاعات و توانایی های خود را نمایش دهید که به دیده شدن پروفایل شما (Profile View) و در نهایت جذب ارتباطات جدید می انجامد.
یک امکان جالب در گروه های لینکدین: در صورتی که مشارکت شما در گروه از سایر افراد بالاتر باشد، لینکدین در آن گروه به شما لقب «مشارکت کننده فعال» یا Top Contributor می دهد که در بالای گروه نمایش داده می شود و خود باعث جذب ارتباطات جدید می شود.
یک امکان مهم دیگر: مشارکت در گروه های عمومی یا Open Groups مهم تر از مشارکت در گروه های بسته یا Closed Groups است. در گروه های عمومی همه حتی کسانی که عضو نیستند هم می توانند محتویات گروه را ببینند، حتی موتورهای جستجو! افراد باهوش پیام این جمله را می گیرند! اگر می خواهید بیشتر بدانید کافی است بگویم که با مشارکت در گروه های باز لینکدین، نتیجه جستجوی اسم شما در گوگل به گروه های لینکدین منجر می شود و این همان چیزی است که شما می خواهید.

۱۱) با پالس، ضربان قلب تولید محتوایتان را منظم کنید.
بخش مقالات لینکدین که جدیدا با اسم «پالس» (LinkedIn Pulse) شناخته می شود، دنیایی از مقالات و دانش مرتبط با هر شغلی را در خود دارد. این امکان و نحوه استفاده درست از آن متاسفانه برای کاربران ایرانی چندان شناخته شده نیست. اگر از خود پرسیده اید که: «در لینکدین پروفایل کامل دارم، حالا چکار کنم؟» جواب این است که: به پالس سری بزنید و سری مقالات مرتبط با کار و صنعت خود را انتخاب کنید تا در صفحه خانه شما نمایش داده شوند. خیلی وقت ها که وارد لینکدین می شوید و ایده ای برای مطلب ندارید، کافی است یکی از مقالات را در همان صفحه اولتان باز کنید و بعد از یک مطالعه اجمالی آن را به اشتراک بگذارید. اکثر مطالبی که خود من به اشتراک می گذارم در همین پالس و در ظرف دو تا سه دقیقه پیدا کرده ام.

نکته: اگر مقاله ای را به اشتراک می گذارید، در یک یا دو خط دیدگاه خود را در مورد نکات مهم این مقاله در مورد آن بنویسید تا هم برای افراد شلوغ خلاصه ای از مطلب باشد و هم اینکه نگاه تخصصی خود را به مطلب افزوده باشید.

۱۲) افراد اثرگذار یا influencer ها را فالو کنید.
از زمان رونمایی از بخش اثرگذاران یا influencers در لینکدین بیش از ۴۰۰ نفر از برجسته ترین و اثرگذارترین افراد جهان، از باراک اوباما گرفته تا ««ریچارد برانسون»، (Richard Branson) به آن پیوسته اند و هر روز مطالب جذاب و اثرگذاری به اشتراک می گذارند که نگاه شما را به دنیا تغییر خواهد داد. لینکدین جدیدا این بخش را توسعه داده و افراد مهم صنایع مختلف هم به جمع نویسندگان این بخش پیوسته اند. بنابراین می توانید هم مطالب الهام بخش و رویاپردازانه افراد اثرگذار جهان را دنبال کنید و هم مطالب تخصصی حوزه صنعتتان.
مزایایی که فالو کردن افراد اثرگذار در لینکدین:
• دائما به سوژه های روز دنیا دسترسی دارید.
• همواره محتوای جذاب برای به اشتراک گذاشتن دارید.
• در نتیجه جستجوهای مرتبط بهتر و بالاتر نمایش داده می شوید.
• لیست افراد اثرگذاری که آنها را فالو می کنید در پروفایل شما نمایش داده می شود و افراد با علائق شما و افراد محبوبتان آشنا می شوند و هم اینکه پروفایلتان پر و پیمان تر به نظر می رسد.

۱۳) کیلویی افراد را اضافه نکنید و به درخواست های ارتباط کیلویی جواب ندهید
رشد سریع تعداد ارتباطات در لینکدین بسیار جذاب است. حتما شما هم مثل من در اوایل ورودم به لینکدین به افرادی که تعداد ارتباطاتشان در پروفایلشان +500 یا +5000 نمایش داده می شود، حسرت خورده اید و تلاش کرده اید تا سریع ارتباطاتتان را افزایش دهید. اما صبر کنید و عجله نکنید. هر کسی را که دیدید به ارتباط دعوت (Invitation to Connect) نکنید. من این کار را آن اوایل کرده ام و در بلندمدت هیچ ارتباط موثری از آن ارتباطاتی که آن طور ساختم به دست نیامد. افرادی را اضافه کردم که هیچ تخصصی نداشتند یا غیر از عکس های هنرپیشه های محبوبشان چیزی به اشتراک نمی گذاشتند. همین مساله حتی من را تا مدتی از لینکدین زده کرد. بعدها بود که فهمیدم مهمتر از تعداد ارتباطات، عمق و نوع آن مهم است. آنجا بود که برای ارتباط با افراد مهم و اثرگذار و متخصص برنامه ریزی کردم.
چند نکته برای اینکه ارتباطات کیفی و نه کمی ایجاد کنید:
• قبل از ارسال دعوت به ارتباط، پروفایل فرد را ببینید. آیا آن فردی است که می تواند به دانش شما بیفزاید؟ آیا فردی است که دوست دارید مشتریتان باشد؟ آیا فردی حرفه ای است که داشتن ارتباط با وی می تواند سینرژی کاری برای هر دوتای شما ایجاد کند؟
• قبل از قبول دعوت به ارتباط، پروفایل فرد را ببینید. دوباره همان سوالات قبل را از خود بپرسید. از نپذیرفتن درخواست دعوت ناراحت نباشید. قبول یا رد درخواست ارتباط حق شماست.
• آیا فرد پروفایل شما را قبل از ارسال دعوت دیده است؟ لینکدین به شما اجازه می دهد بدانید که چه کسانی پروفایل شما را دیده اند. اینکه فردی اول پروفایل شما را ببیند و سپس درخواست دوستی ارسال کند نشان می دهد که آن فرد واقعا به ارتباط با شخص شما علاقه مند است و دنبال ارتباط کیلویی ایجاد کردن نیست.
• به یاد داشته باشید که حتی کسانی را هم که به دایره ارتباطاتتان اضافه می کنید همه می بینند. این مثل این است که در یک مهمانی بقیه می بینند که شما با چه کسانی صحبت می کنید. آیا برایتان مهم است که بقیه بدانند که شما با افراد متخصص ارتباط می سازید؟

۱۴) در لینکدین زود محو می شوید، برای زنده ماندن این کارها را فراموش نکنید.
لینکدین بر خلاف سایر شبکه های اجتماعی به شما اجازه نمی دهد تا آپدیت های یک فرد خاص را ببینید. آیا تا حالا تلاش کرده اید آپدیت های یک فرد خاص را مثلا در دو هفته گذشته ببینید؟ من یک بار ساعت ها گشتم و جوابم را در قسمت پشتیبانی لینکدین پیدا کردم که صدها نفر از نبود این امکان در لینکدین گله کرده بودند. (آپدیت در شهریور ۹۳: لینکدین این امکان را بسیار بی سروصدا و درجایی مخفی در پروفایل افراد قرار داده است. می توانید آپدیت های افراد را با کلیک بر روی فلش کنار دکمه «ارسال پیام» یا Send a Message و سپس با کلیک بر روی View Recent Activity مشاهده کنید)
البته دلیل نبود این امکان چندان هم بد نیست. این شما را مجبور می کند که دائم پست های جدید بگذارید تا در صفحات دیگران نمایش داده شوید و در غیر این صورت چیزی جز یک رزومه صرف در لینکدین نیستید. بنابراین برای آپدیت منظم و مرتب مطلب در لینکدین برنامه داشته باشید. پیشنهاد می کنم به طور منظم روزی دوبار، یکی در ابتدای صبح و یکی در بعد از ظهر و یا ابتدای شب مطلب به اشتراک بگذارید تا همیشه در صفحات خانه دوستانتان نمایش داده شوید. اگر این برنامه ریزی برایتان سخت است از نرم افزار «بافر» یا Buffe App استفاده کنید. در این برنامه پروفایل لینکدینتان رو به آن وصل می کنید، ساعت هایی که می خواهید پست هایتان آپدیت شود را انتخاب می کنید و خیلی راحت مطالبتان را در داخل آن به اشتراک بگذارید. خود بافر، مطالب شما را در سر ساعت های مشخص شده به روی لینکدین (ویا توییتر و فیسبوک) شما می فرستند.

با عمل به این توصیه ها قول می دهم به زودی از لینکدین ارتباطات کاری بسیار خوبی برایتان ایجاد می شود. همین طور قول می دهم که این ارتباطات می تواند برای شما پول ساز باشد.

منبع: وبلاگ «اخبار رسمی»
درباره نویسنده:
مجید کثیری یک مشاور و استراتژیست خبره در زمینه روابط عمومی، برندسازی و بازاریابی آنلاین است. تخصص و تمرکز وی بر برندسازی از طریق روابط عمومی، مدیریت ارتباطات رسانه ای و رسانه های دیجیتال و اجتماعی است و در این زمینه وی تجربه همکاری با دهها برند مطرح داخلی و خارجی را در کارنامه خود دارد.
وی همچنین سالها به عنوان روزنامه نگار در رسانه های مختلف فعالیت داشته است و اکنون بنیانگذار و مدیر ارشد ارتباطات در آژانس رسانه «اخبار رسمی» است که اولین سرویس پرس ریلیز یا سیستم تولید، انتشار و توزیع خبر و محتوا در ایران است.

قوانین اصلی برای ساختن کسب‌ و کارهای بزرگ

 

 

  •  بسیاری از کسب‌وکارها هر ساله کارهای بسیار خاصی انجام می‌دهند اما همواره با شکست مواجه می‌شوند چرا که سرمایه‌ی خوبی برای مدیریت کارشان ندارند. Weinzweig می‌گوید ارائه‌ی یک محصول بزرگ تضمین سودآوری نیست.

1)    الهام بخش باشید، چشم‌انداز استراتژیک داشته باشید.
چشم‌انداز سیاست کلی یک شرکت و بیان صریحی از آینده‌ای است که شرکت شما باید به سمت آن حرکت کند. برای موثر واقع شدن چشم‌انداز نیاز دارید که الهام بخش باشید به مردم بفهمانید که این چشم‌انداز انجام خواهد شد و همچنین نیاز به یک صدای استراتژیک دارید یعنی در حالی که اهداف جاه‌طلبانه و بلند پروازانه هستند به آن‌ها بفهمانید که واقع بینانه هستند.
2)    شما نیاز دارید که به مشتریان‌تان دلایل قانع‌کننده برای خرید بدهید.
این مورد کاملا واضح است، Weinzweig می‌گوید صاحبان کسب‌وکارها به مشتریان‌شان نیاز دارند بیشتر از اینکه مشتریان به آن‌ها نیاز داشته باشند. شما باید یک راه هیجان‌انگیزتر از رقبا پیدا کنید و خدمات استثنایی به مشتریان ارائه کنید.
3)    بدون سرمایه‌گذاری خوب شما شکست خواهید خورد.
بسیاری از کسب‌وکارها هر ساله کارهای بسیار خاصی انجام می‌دهند اما همواره با شکست مواجه می‌شوند چرا که سرمایه‌ی خوبی برای مدیریت کارشان ندارند. Weinzweig می‌گوید ارائه‌ی یک محصول بزرگ تضمین سودآوری نیست.
4)    همکاری گرفتن از کارکنان
کارکنان زمانی که احساس کنند عضوی از یک شرکت بزرگ هستند بهترین کارشان را انجام می‌دهند، Weinzweig می‌گوید عملکرد شرکت زمانی بهبود پیدا می‌کرد که رضایت شغلی کارکنان افزایش پیدا می‌کرد.
5)    اگر می‌خواهید کارکنان خدمات بزرگی به مشتریان ارائه کنند، ابتدا شما به عنوان مدیر باید خدمات بزرگی به کارکنان ارائه کنید.
Weinzweig اعتقاد راسخ دارد به تئوری  Robert Greenleaf که می‌گوید هرگز خدمات کارکنان به مشتریان بهتر از خدمات مدیر به کارکنان نخواهد بود.

 

 

6)    انتظارات واضح داشته و ابزارهای کار در اختیار کارکنان قرار دهید.
اگر می‌خواهید عملکرد عالی از کارکنان‌تان بگیرید، باید انتظارات شفاف و روشنی از آن‌ها داشته باشید و ابزارهای مورد نیاز آن‌ها را برای انجام کارشان فراهم کنید. این دو مورد از مهم‌ترین عوامل ماندن یک کار است. در مجله‌ی کسب‌وکار گالوپ نوشته شده که آنچه که هر یک از کارکنان قرار است انجام بدهند را شرح دهید. به صورت مجموعه‌ای از مراحل و یا فرآیندها توضیح دهید که چگونه برای رسیدن به اهداف سازمانی باید این انتظارات را برآورده سازد.
7)     یک کسب‌وکار موفق کاری را انجام می‌دهد که دیگران می‌دانند باید این کار را انجام دهند… اما عموما انجام نمی‌دهند.
سازمان‌های بزرگ کمی مهربانانه عمل می‌کنند، آن‌ها از مشتریان و کارکنان‌شان هرازگاهی تشکر می‌کنند، برای خرید مواد اولیه‌ی بهتر کمی بیشتر پرداخت می‌کنند، خطای کارکنان وفادار خود را می‌بخشند و کمی بیشتر به جامعه هدیه می‌دهند.
8)    در همه‌ی زمان‌ها، رویکرد رو به رشد خود را حفظ کنید.
Weinzweig می‌گوید در لحظه‌ی شروع کسب‌وکار همه چیز آرام است و مدیریت کسب‌وکاری که به بلوغ نزدیک می‌شود سخت‌تر می‌شود در این زمان باید رشد خود را حفظ کنید.
9)    موفقیت یعنی پیشرفت با وجود مشکلات
این‌که با پیشرفت کار مشکلات از بین خواهد رفت افسانه‌ای بیش نیست، چالش‌ها همواره خواهند بود. با این تفاوت که در آغاز شما سعی می‌کنید فروش خود را قوی کنید و زمانی فروش خوبی داشتید باز سعی خواهید کرد تا آن را حفظ کنید. مهم این است که شما مشکلات را از پیش رو بردارید و از فرصت‌هایی که در اختیار شما قرار می‌گیرند بهتر استفاده کنید.
10)    هر چیزی که نقطه‌ی قوت شما است، احتمالا تبدیل به نقاط ضعف شما خواهند شد.
Weinzweig پیشنهاد می‌کند گاهی نگاهی به نقاط قوت خود بیندازید و پیش‌بینی کنید که آن‌ها چگونه می‌توانند به شما صدمه بزنند.
11)    اصولا طول می‌کشد تا اتفاقات بزرگی بیفتد.
نباید انتظار داشت یک استراتژی جدید بلافاصله و هنگام شروع به کار توسعه پیدا کند. معمولا توسعه‌ی یک استراتژی حدود پنج سال طول می‌کشد.
12)     سازمان‌های بزرگ قدردان و سرگرم‌کننده هستند.
Weinzweig بر اهمیت ایجاد یک فرهنگ کاری مثبت و لذت‌بخش تاکید می‌کند، که در آن کارکنان سخت کار می‌کنند زیرا می‌دانند که از آن‌ها قدردانی خواهد شد.

– See more at: https://www.ibazaryabi.com/%da%a9%d8%b3%d8%a8%e2%80%8c%d9%88%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d8%b2%d8%b1%da%af/#sthash.2jf90Zce.dpuf

به صورت مداوم مشتری های جدید را شناسایی کنیم

  • این کسب وکار شما است. به طور طبیعی، شما می‌خواهید که پول زیادی از آن به دست آورید اما تمایل به سود زیاد در آینده شما را به یک تحمیل کننده تبدیل می‌کند. فروش نرم معمولا برای پیدا کردن مشتریان جدید بهتر عمل می‌کند.

 

 

اگر می‌خواهید شرکت‌تان رشد کند نیازمند جذب مشتریان جدید هستید. کارهای ساده‌ای وجود دارند که به صورت مداوم می‌توانید در کسب‌وکارتان انجام دهید. رشد مستمر کلید راه‌اندازی یک کسب‌و کار سالم است. وجود مشتریان جدید برای کسب‌وکار شما بسیار مهم است، این راه‌های ساده در انجام درست آن به شما کمک خواهد کرد.

1)شخصی سازی ارتباط‌ها
مردم از کسانی که می‌شناسند و به آن‌ها اعتماد دارند خرید می‌کنند. پیتر دراکر می‌گوید: ” مردم با با قلب‌شان خرید می‌کنند، نه با ذهن‌شان.” هنگامی که یک بازدید کننده احساس ارتباط خوبی با شما نداشته باشد، احتمالا شما او را از دست خواهید داد. یکی از صفحات پربازدید هر وب‌سایت صفحه‌ی “درباره‌ی ما” است. مردم دوست دارند از طریق این صفحه شما را بشناسند و گفتن لیست موفقیت ها در این صفحه برای آن‌ها جذاب نیست. وب‌سایت شرکت‌های مختلف، متفاوت است اما چیزهای ساده‌ی زیادی برای صحبت کردن وجود دارند . مثلا صحبت کردن در مورد بنیان‌گذاران و تلاش‌های خود برای شروع یک کسب‌وکار از لیست دستاوردها جالب‌تر است.

2)وب‌سایت ساده
وب‌سایت شما بهتر است تا حد ممکن ساده باشد، زمانی که گزینه‌های زیادی در وب‌سایت باشد مردم وب‌سایت شما را ترک می‌کنند. با توجه به تحقیقات Hobspot زمانی که شخصی به وب‌سایت شما مراجعه می‌کند تنها 10 ثانیه فرصت دارید تا توجه او را جلب کنید. به عنوان مثال وب‌سایت مشهور zen Habits یکی از 25 وب‌سایت برتر سال 2010 در مجله تایم بود. این وب‌سایت بیش از یک میلیون بازدید کننده دارد و بازدید کنندگان سادگی آن را دوست دارند.

3) خیلی سخت نفروشید.
این کسب وکار شما است. به طور طبیعی، شما می‌خواهید که پول زیادی از آن به دست آورید اما تمایل به سود زیاد در آینده شما را به یک تحمیل کننده تبدیل می‌کند. فروش نرم معمولا برای پیدا کردن مشتریان جدید بهتر عمل می‌کند.

4)توصیفات کافی
مردم به دنبال نظرات بی‌طرفانه‌ای هستند، تا ببینند آیا چیزی که شما می‌فروشید ارزش خرید دارد یا نه؟ بنابراین اولین چیزهایی که آن‌ها می‌خوانند ریویوها و توصیفاتی است که در سایت شما قرار دارد. از مشتریان‌تان بخواهید بازخورد صادقانه‌ای از شما در بخش بررسی آنلاین قرار دهند و آن‌ها را با افتخار نشان دهید تا مشتریان‌تان به راحتی بتوانند تصمیم بگیرند.

5)داشتن یک برنامه بازاریابی
یک کسب‌وکار با طرح‌های بازاریابی زندگی می‌کند و می‌میرد. شما نیازمند یک طرح بازاریابی مداوم به مشتریان بالقوه‌تان هستید. خدمات بسیاری است که امروزه شما می‌توانید برای بازاریابی خود از آن‌ها استفاده کنید، استفاده از اتوماسیون به راه‌اندازی کمپین‌های بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و غیره.
ما در زمان هیجان انگیزی زندگی می‌کنیم، زمانی که اینترنت و رسانه‌های اجتماعی یک بازار بزرگ برای کسب‌وکار جدید ایجاد کرده‌اند. وجود مشتریان برای رشد کسب‌وکار شما بسیار مهم است. این راهنمایی‌های ساده به شما در انجام درست آن کمک خواهد کرد.

با تمرکز و انعطاف پذیری برند سازی کنید

 

  • قابل تعریف بودن: باید دقیقا مشخص کنید که در حال انجام چه کاری هستید. سازمان شما دقیقا بر روی کدام مهارت ها بنا نهاده شده است؟ هر قدر در این زمینه مشخص تر و دقیق تر باشید، مشتریان به شکل بهتری موارد پیشنهادی به خود را درک می کنند

 

اغلب برای صاحبان کسب و کار، کار سختی است که هویت مشخصی برای خود تعریف کنند. طبیعی است که این کسب و کارها در ابتدا بخواهند برای همه کس، همه چیز باشند، ولی نکته مهم اینجاست که نوع کسب و کاری که در آن هستیم را به درستی مشخص کنیم تا جایگاه آن را به درستی در ذهن مشتری ایجاد کنیم. اگر نتوانید کسب و کار خود را به درستی تشریح کنید، مشتریان تان به سختی می توانند با آن ارتباط ایجاد کنید تا برند تان را شکل بدهید.

ایجاد تعریف دقیق برای یک کسب و کار، کار راحتی نیست. باید بتوانیم بالانس صحیحی بین قابل تعریف بودن و منعطف بودن برای یک کسب و کار ایجاد کنیم.

 

قابل تعریف بودن: باید دقیقا مشخص کنید که در حال انجام چه کاری هستید. سازمان شما دقیقا بر روی کدام مهارت ها بنا نهاده شده است؟ هر قدر در این زمینه مشخص تر و دقیق تر باشید، مشتریان به شکل بهتری موارد پیشنهادی به خود را درک می کنند. این موضوع ممکن است باعث شود که فقط مهارت هایی را انتخاب کنید که در انجامشان بهترین هستید ولی این داستانی است که باید به آن بچسپید

منعطف بودن: کسب و کار شما باید با انعطاف درونی ایجاد شود. جهان تجارت به شکل مداوم در حال تغییر است و مشتریان شما انتظار دارند که شما هم در این تغییرات سهیم باشید و شرکتی سنتی باقی نمانید. تعریف برند شما باید به شکلی باشد که هم سرعت با مشتریان خود، پا به پای آن ها حرکت کنید.

درک تفاوت این دو: حفظ برند و هنر ایجاد جایگاه برند، از ایجاد یک خط مشترک بین یک تعریف دقیق و محکم از برند در حین انعطاف پذیری آن بوجود میاید.

 

بعنوان مثال Amtrak شرکتی است که فقط به افرادی که از طریق خطوط ریلی سفر می کنند، خدمات دهی می کند. وقتی من بعنوان یک مشتری، متوجه می شوم که یک برند خود را به این ظرافت تعریف کرده است و به غیر از صنعت ریلی وارد هیچ تجارت دیگری نشده است، جایگاه آن برند در ذهنم شکل می گیرد و اعتماد کامل به آن پیدا می کنم.اگر Amtrak خود را بعنوان یک تجارت حمل و نقل معرفی می کرد و وارد بخش هایی مانند سفرهای هوایی و اتوبوسی می شد باید نحوه تبلیغات خود را به کل تغییر می داد تا انعطاف پذیری برند خود را نشان دهد.

در سوی دیگر شرکتی مانند Walt Disney قرار دارد که در طول این سال ها خود را صرفا بعنوان یک شرکت برای ایجاد کاراکترهای کارتونی تعریف نکرده است و خود را بعنوان صاحب صنعت سرگرمی معرفی می کند. این تعریف صحیح باعث شده است که بتواند کسب و کار خود را به پارک های گوناگون، فروشگاه های زنجیره ای بزرگ و کانال های تلویزیونی متنوع توسعه دهد.

باز هم تاکید می کنیم که نکته مهم توانایی ایجاد توازنی دقیق بین تعریف برند و انعطاف پذیری آن است.

نیاز به بازاریابی داریم یا بازاردرمانی

 

  • اکنون اقدام نمایید چنانچه پیش از آغاز یک فعالیت تجاری به تمامی ابعاد آن فکر کرده باشید، ریسک ها، نقاط قوت و ضعف، موقعیت های سرمایه گذاری و سرمایه پذیری و به طور کلی تحقیقات بازار را انجام داده باشید در واقع، واکسیناسیون را آغاز نموده اید

آیا مطمئنید که خدمات یا کالای شما به بازاریابی احتیاج دارد؟! شاید قبل از آن می بایست به بازار درمانی بپردازید.

بازاردرمانی چیست؟ به یک سری فعالیت های زنجیره وار و برنامه ریزی شده که جهت دفع ویروس ها و آفت هایی که کسب و کارمان را دچار بیماری نموده، بازار درمانی اطلاق می شود، بیماری هایی مانند: بوجود آمدن کدورت و ذهنیت غلط، یا درست مصرف کننده، نسبت به کالا یا خدمات ما.

 کسب و کارتان را درمان کنید اصلاح و یا تغییر روش، در ارائه محصول و خدمات اصلاح تولید به لحاظ کیفی یا کمی تغییر چرخه تولید، از پیش از تولید تا بازار مصرف تغییر یا اصلاح نام تجاری و چگونگی تبلیغات و بازاریابی و. . . .

چرا بازار درمانی؟ امروزه بیشتر کسب و کارها، چه تولید کنندگان و چه ارائه کنندگان خدمات یا توزیع کنندگان محصولات بیش از بازاریابی به بازار درمانی احتیاج دارند. در زمان بحران ها و تحریم ها تعداد کثیری از کسب و کارها برای بقای خود مجبور به اتخاذ روش های غلط و شتاب زده می شوند و این امریست که گریبان گیر اکثریت تولید کننده ها یا مجموعه های خدماتی شده است. این امر خود به خود در نحوه عملکرد تمامی گروه های تجاری مانند شرکت ها، کارخانه جات تولیدی و حتی کسب و کارهای کوچک محلی تاثیر خواهد گذاشت. ذهنیت های جنجالی و نا آرام مصرف کننده و عدم اعتماد به کالای مربوطه، گرایش مصرف کننده به بازارهای ناشناخته و دور از دید مدیران شرکت های تولیدی یا خدماتی، آشفتگی بازار، عدم امنیت در فروش و عدم وجود استراتژی کاربردی و موثر، جان گرفتن روش های دلال محور و آشفتگی اقتصاد فردی و اجتماعی از جمله مشکلاتی است که کسب و کارها در این موقعیت ها ( بحران ها و تحریم ) با آن مواجهند. حال چه باید کرد ؟ پاسخ واضح است ابتدا بازار درمانی و سپس بازاریابی. در هر کسب و کاری نسبت به حجم ارائه خدمات یا کالا و همچنین نوع این محصولات و سابقه فعالیت کسب و کار بازار درمانی متفاوت است اما این مسئله بدیهی این است که، صاحبان کسب و کار می بایست خواهان درمان کسب و کار خود باشند. در این متن سعی شده مسائل به گونه ای خلاقانه مطرح گردد تا ذهن شنونده بتواند با آن ارتباط بهتری برقرار کند، هدف ما از ایجاد ارتباط بین کسب و کار شما و اصطلاحات پزشکی این است، که بتوانید کسب و کارتان را یک فرد در نظر بگیرید، فردی که در مواقعی احتیاج به استراحت، تفریح، یادگیری و حتی درمان دارد. آیا در مواقعی که کسب و کار ما دچار مشکل می گردد، می توان گفت که عملکرد ما دچارایراد است؟ بله جواب صریح همین است. فکر ما و روش عملکرد ما نیاز به درمان دارد. فردی که کسب و کار شما را مدیریت می کند، به موفقیت می رساند یا موجب عدم موفقیت می گردد، خود شما هستید. این تفکر ماست که نیاز به تفریح، استراحت، گاه فعالیت بیشتر، یادگیری و یا درمان دارد. پس کسب وکار شما یک فرد است و آن فرد شما هستید. در بخش بازار درمانی سعی کردیم کسب و کارمان را یک فرد در نظر بگیریم و با این نگرش به مسائل و مشکلاتش نگاه کنیم، قلب، مغز، چشم و گوش کسب و کارتان شما هستید. سلامت این چهار رکن باعث سلامت کسب و کار شماست. سلامت بدین معنی که درست بیندیشید، خوب ببینید و کامل بشنوید. حال شما چه اقداماتی برای سلامت کسب و کارتان انجام داده اید؟ هر انسانی برای مبتلا نشدن به انواع بیماری هایی که در هنگام وقوع به سختی درمان می شوند، نیاز به پیشگیری ازاین بیماری ها دارد و برای این امر اقدام به واکسیناسیون می نماید. کسب و کار شما نیز به واکسیناسیون نیاز دارد.

اکنون اقدام نمایید چنانچه پیش از آغاز یک فعالیت تجاری به تمامی ابعاد آن فکر کرده باشید، ریسک ها، نقاط قوت و ضعف، موقعیت های سرمایه گذاری و سرمایه پذیری و به طور کلی تحقیقات بازار را انجام داده باشید در واقع، واکسیناسیون را آغاز نموده اید. کسب و کارتان با مشکل مواجه است؟ هنوز دیر نشده، یک لحظه دست نگهدارید و از اقدام به فعالیت های مبتنی بر ترس و استرس و فشارهای روحی ناشی از کار دست بکشید. اندکی تامل کنید، یک کاغذ و قلم بردارید و کلیه اقداماتی که تا کنون جهت پیش برد کسب و کارتان انجام داده اید را بنویسید. اگر تا کنون به تنهایی درباره کسب و کارتان و روش های ارتقاء آن فکر می کردید اکنون این روش را کنار گذاشته و از مشورت افراد آگاه بهره مند گردید. می توانید تمامی یادداشت های خود را برای مشاور ارسال نمایید. و پاسخ خود را در کوتاه ترین زمان دریافت کنید.