چگونه بازاریابی تجربی را اندازه گیری می کنند

  • بازاریابی تجربی، پیامی که شما در یک محیط فیزیکی لمس، احساس و یا مشاهده می‌کنید تعریف شده است. در سال‌های اخیر این مفهوم گسترش یافته و بازاریابی از هر چیزی که با هدف ملموس کردن برندها در زندگی مصرف کنندگان صورت گیرد را گویند.

 

بازاریابی تجربی یک فرم از تبلیغات است که هدف آن کمک به مصرف‌کنندگان برای تجربه یک برند است.در حالی که تبلیغات سنتی(رادیو و تلویزیون) به طور شفاهی و بصری برند و منافع محصول را بیان می‌کردند، بازاریابی تجربی تلاش می‌کند با غوطه‌ور کردن مصرف‌کنندگان در داخل محصول به آن‌ها در انتخاب کمک کند و این با حواس چندگانه انسان شدنی است.
هدف از بازاریابی تجربی اتصال به یادماندنی و عاطفی بین مصرف‌کننده و برند است که در نهایت منجر به تصمیم به خرید و وفاداری مشتری می‌گردد.

 

بازاریابی تجربی، پیامی که شما در یک محیط فیزیکی لمس، احساس و یا مشاهده می‌کنید تعریف شده است. در سال‌های اخیر این مفهوم گسترش یافته و بازاریابی از هر چیزی که با هدف ملموس کردن برندها در زندگی مصرف کنندگان صورت گیرد را گویند. بازاریابان روی تجربه بسیار هزینه می‎‌کنند، حتی اگر این سرمایه‌گذاری‌ها مبهم باشد.
با توجه به مطالعات موسسه رویدادهای بازاریابی، در سال گذشته 4.7 درصد بیشتر هزینه صرف بازاریابی تجربی شده است. مطالعات همچنین نشان داد که تجربه در شرکت‌هایی با درآمد بیش از یک میلیارد دلار سریع‌تر رشد می‌کند و در سال 2012 مقدار 9.8 درصد بودجه صرف پیاده‌سازی تجربه شده بود.
جف بنجامین مدیر خلاق jwt شمال آمریکا گفت: بازاریابی تجربی چیزی است که برندها آن را انجام می‌دهند تا از مردم مشارکت بگیرند- هر چیزی که مردم را به سمت برند بکشاند- و او آن را تکامل آنچه که چند سال پیش تبلیغات تعاملی نامیده می‌شد خواند.
مایکل ونتورا، مدیر عامل شرکت Sub Rosa، یک سازمان در نیویورک که طراحی تجربی برای GE و نایک انجام می‌دهد، آن را “دراز کردن یک دست” برای لمس و تعامل با مصرف کننده تعریف می‌کند.
Sabina Teshler مدیرعامل آژانس تجربی SET، آن را به صورت کلی‌تر تعریف می‌کند: هر محیط بصری شامل خرده‌فروشی‌ها.
با وجود این تعریف‌ها، بیشتر مردم معتقدند که بازاریابی تجربی موضوع جدیدی نیست، آن فقط کمی متداول‌تر و قابل مشاهده‌تر شده است.
یک شرکت شگفت انگیز که جدیدترین و جسورانه‌ترین راهکار بازاریابی تجربی را انجام داد پرش ردبول استراتوس بود. پروژه ردبول استراتوس یک پروژه منحصر به فرد بود که در آن فلیکس بامگارتنر، بیس‌جامپر اتریشی با بالونی هلیمی که به اندازه یک ساختمان 10 طبقه بود، درون یک کپسول مخصوص به ارتفاع 39 کیلومتری سطح زمین رفت. پخش زنده این پرش در اکتبر 2012 برای 52 میلیون نفر نمایش داده شد. در شش ماه بعد از فعالیت فروش آن‌ها 7درصد افزایش یافته و به 1.6 میلیارد دلار رسید.
شرکت Kraft Food در شهر شیکاگو چندین ایستگاه اتوبوس را به محلی برای گرم شدن در زمان خریدهای شب کریسمس تبدیل کرده بود. این شرکت شهرت خوبی در ارائه غذای گرم و حتی داغ دارد. پوسترهای رنگارنگ کیسوک های ایستگاه اتوبوس هم به ایجاد ارتباط بین گرما و محصولات Kraft Food کمک شایانی کرد.
آقای بنجامین می‌گوید که در حال حاضر به شدت مجذوب چگونگی تعیین موفقیت بازاریابی تجربی است. او گفت فقط دیدگاه‌ها و معیارهای رسانه‌ای عوامل موفقیت نیست مشخص کردن چگونگی اندازه‌گیری آن برای کمک به برندها اهمیت زیادی دارد که ما هم‌اکنون فعالانه به دنبال آن هستیم.

تبلیغات آزمایشی در مسنجر فیسبوک شروع شد

  • مسنجر امروز بیش از یک میلیارد کاربر ماهانه دارد که می‌تواند با روش‌های این‌چنینی از طریق تبلیغات با آنها ارتباط برقرار کند. این شرکت همچنین اشاره می‌کند که مردم ماهانه بیش از یک میلیارد پیام به برندها ارسال می‌کنند که بدان معناست افراد مایل به مشاهده تبلیغات در مسنجر هستند.

 

فیس‌بوک آزمایش استفاده از تبلیغات در اپلیکیشن پیام‌رسان خود منسجر را آغاز کرده است.

به گزارش ایسنا به نقل از تک‌کرانچ، فیس‌بوک می‌گوید راه اندازی تبلیغات را به عنوان یک «آزمون بسیار کوچک» در استرالیا و تایلند آغاز کرده است. این کار اجازه تبلیغ کسب و کار برروی صفحه اصلی مسنجر را می‌دهد که حاوی متن و لینک است و زیر گفت‌وگوهای کاربران ظاهر می‌شود.

لینک موجود می‌تواند کاربران را به اقدامات مختلف، مانند کلیک کردن برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کسب و کار و یا ثبت‌نام برای یک سرویس هدایت کند. این اقدام مشابه فعالیت صفحه‌های فیس‌بوک برای تجارت است که می‌توانند کاربران را به یک عمل خاص، مانند خرید سایت و یا شروع یک چت منتقل کنند.

در حال حاضر تبلیغات حجم زیادی از فضای صفحه نمایش در صفحه اصلی را اشغال می‌کنند و این باعث می‌شود از کاربرپسند بودن مسنجر کاسته شود، زیرا کاربران ناچارند از این تبلیغات بزرگ که به سختی قابل چشم‌پوشی هستند رد شوند تا از ویژگی‌های مسنجر استفاده کنند. البته فیس‌بوک وعده داده است که تبلیغات حداقل در گفت‌وگوها ظاهر نشود، مگر اینکه کاربر بخواهد روی آگهی کلیک یا گفت‌وگویی را با یک برند آغاز کند.

مدیر محصولات فیس‌بوک در یک بیانیه اعلام کرده است: «کسب‌وکارها بسیار هیجان‌زده هستند که می‌توانند از پتانسیل پلت‌فرم مسنجر برای دسترسی به مشتریان خود استفاده کرده و به ‌آنها در خرید و فروش کمک کنند و رضایت مشتریان را افزایش دهند». البته به نظر می‌رسد اگرچه کسب‌وکارها از این اقدام رضایت دارند و هیجان‌زده‌ هستند، اما رضایت کاربران کاهش خواهد یافت.

در حال حاضر حاضر فیس‌بوک راه‌های دیگری نیز برای دسترسی کسب‌وکارها به مشتریان از طریق مسنجر تامین‌ می‌کند، از جمله تبلیغاتی که در نیوزفید فیس‌بوک وجود دارد.

مسنجر امروز بیش از یک میلیارد کاربر ماهانه دارد که می‌تواند با روش‌های این‌چنینی از طریق تبلیغات با آنها ارتباط برقرار کند. این شرکت همچنین اشاره می‌کند که مردم ماهانه بیش از یک میلیارد پیام به برندها ارسال می‌کنند که بدان معناست افراد مایل به مشاهده تبلیغات در مسنجر هستند.

مدتی طولانی است که شایعه شده فیس‌بوک می‌خواهد به کسب درآمد بیشتری از طریق تبلیغات مسنجر اقدام کند. البته، این اقدام هنوز در مرحله آزمایش قرار دارد و اگر تعامل بین تبلیغات و کاربران مسنجر کم باشد، فیس‌بوک ممکن است در به کارگیری و اجرای این تبلیغات تجدید نظر کند.

این شرکت همچنین اظهار کرده است که کاربران می‌توانند تبلیغات خاص را با استفاده از منوی موجود در مسنجر پنهان کرده و یا گزارش دهند.

فیس‌بوک اعلام نکرده است که آیا قصد دارد به استفاده از تبلیغات در مسنجر و گسترش آن در سطح جهان ادامه بدهد یا خیر. این شرکت تنها اظهار کرده که امیدوار است از این آزمون درس‌های زیادی بیاموزد.

البته باید توجه داشت که هیچ چیزی رایگان نیست و شبکه‌های اجتماعی نیاز ناچارند راه‌هایی را برای کسب درآمد و سودآوری از طریق یک میلیارد کاربری که از اپلیکیشن استفاده می‌کنند بیابند، البته باید امیدوار بود این کار به قیمت تجربه خدماتشان نباشد.

با روش بازاریابی مستقیم فروش را افزایش دهیم

 

 

  • مزیت قابل توجه بازاریابی مستقیم در آن است که می توان نرخ پاسخ به تبلیغ را اندازه گرفت و تغییراتی ایجاد کرد تا نرخ پاسخ بیشتر شود. همواره نرخ پاسخ را تست کنید و تنها راه آن پیگیری و اندازه‌گیری همه‌چیز است.

در این‌که اپل و استارباکس کسب‌وکارهای بزرگی هستند بحثی نیست اما باور به این‌که روش‌ بازاریابی آن‌ها بهترین است، یک اشتباه بزرگ است. موفقیت این برندها با استفاده از استراتژی‌های خاص‌شان‌، دلیل بر موفقیت سایر کسب‌وکارها با روش‌ آن‌ها نیست.

 

 

 

شما نباید روی بازاریابی‌ برندهایی مثل اپل و یا استارباکس تمرکز کنید؛ بلکه در عوض روی بازاریابی مستقیم خود کار کنید. هر دلاری که صرف بازاریابی می‌کنید انتظار می‌رود که بازگشت داشته باشد. اگر شما در ایجاد بازاریابی مستقیم خود جدی هستید نیاز دارید آنچه را که بهترین بازاریابان مستقیم انجام می‌دهند یاد بگیرید تا کسب‌وکار موفقی داشته باشید. کتاب بازاریابی مستقیم دن کندی یکی از بهترین منابع در این زمینه است. در ادامه 9 قانون از این کتاب آورده شده است:
1)همواره پیشنهاداتی ارائه کنید.
همانطور که پیتر دراکر می‌گوید:” هدف از بازاریابی ایجاد و حفظ مشتری است.” بنابراین برای جذب مشتری باید تلاش کنید. ارائه‌ی پیشنهادات مشخص برای مشتری از اهمیت خاصی برخوردار است. در هر ایمیل، تبلیغ یا نامه‌ای که می‌فرستید حتما پیشنهاد مشخصی داشته باشید، در مورد پیشنهادتان به مشتریان‌ آگاهی بدهید تا درمورد آن فکر کرده وتصمیم بگیرد.
2)دلیلی برای پاسخ سریع به تبلیغ بدهید.
بسیاری از افراد مشغله‌های زیادی در زندگی دارند، کارها را به تعویق می اندازند و این تعلل آنقدر ادامه پیدا می کند که تبلیغ به فراموشی سپرده می شود. محدودیت زمانی ایجاد کنید و یک احساس فوریت القا کنید. توجه افراد را جلب کنید و به ‌آن‌ها دلیلی بدهید که همین الان به پیشنهاد شما عمل کنند.
3)اقدامات خود را به‌صورت دقیق شفاف‌سازی کنید.
فرض نکنید مشتری همه چیز را می داند و اگر به اندازه کافی علاقه مند باشد تماس خواهد گرفت؛ همه‌ی کارهایی را که انجام خواهید داد مرحله به مرحله توضیح دهید. با آن‎‌ها روراست بوده و همه‌ی کارهایی که انجام خواهید داد را دقیق بیان کنید. تغییراتی که بعد از آن اتفاق خواهد افتاد شما را شگفت‌زده خواهد کرد.
4)تمرکز بر پیگیری، اندازه‌گیری و پاسخگویی
مزیت قابل توجه بازاریابی مستقیم در آن است که می توان نرخ پاسخ به تبلیغ را اندازه گرفت و تغییراتی ایجاد کرد تا نرخ پاسخ بیشتر شود. همواره نرخ پاسخ را تست کنید و تنها راه آن پیگیری و اندازه‌گیری همه‌چیز است.
5)برای ساخت برند هزینه‌ای نپردازید.
در بازاریابی مستقیم هدف ارائه‌ی پیشنهاد به مخاطب و دعوت از او برای عمل است. ساختن یک برند هیچ اشکالی ندارد، تنها اشتباه زمانی اتفاق می‌افتد که شما برای آن پولی پرداخت کنید. Jack Trout می‌گوید: برندسازی نکنید مگر اینکه یک میلیارددلار پول داشته باشید؛ در عوض، روی بازاریابی مستقیم تمرکز کنید و فراموش نکنید هدف شما در بازاریابی مستقیم برندسازی نیست بلکه فروش بیشتر است.
6)همواره علاقه‌مندان خود را پیگیری کنید.
آیا شما واقعا فکر می‌کنید با تلاش‌های بازاریابی و آگهی‌ها می‌توانید به افراد سلطه داشته باشید؟ شما نیاز به پیگیری چشم‌انداز، مشتریان و علاقه‌مندان‌تان هستید. برای پیگیری آن‌ها می‌توانید از سیستم های پی گیری خودکار مانند ایمیل مارکتینگ یا پیامک استفاده کنید.
7) شبیه تبلیغات پستی عمل کنید.
بسیاری از مردم فکر می‌کنند بازاریابی مستقیم از طریق پست بی اثر است. اما واقعا موثر است! روش استفاده از آن را مطالعه کنید و از آن استفاده کنید.
8) متن تبلیغ را قوی انتخاب کنید.
بیشترین بازاریابی را در عصر دیجیتال با استفاده از تصاویر و عبارات زیبا می‌بینیم. فراموش نکنید هدف اصلی به انجام رساندن فروش است و هر چقدر متن تبلیغ قوی باشد این هدف بهتر محقق خواهد شد.
9)روی نتایج تمرکز کنید.
مهم نیست شما دوست دارید چه تصویری را در تبلیغ بگذارید و یا تبلیغ از نظر شما حرفه‌ای نیست، تنها روی این تمرکز کنید که از مشتریان‌تان پاسخ بگیرید و فقط به نتیجه اهمیت بدهید.
با استفاده از نه قانون بالا کسب‌وکارتان را روی یک رژیم بازاریابی مستقیم دقیق قرار دهید.

– See more at: https://www.ibazaryabi.com/%d8%a8%d8%a7%d8%b2%d8%a7%d8%b1%db%8c%d8%a7%d8%a8%db%8c-%d9%85%d8%b3%d8%aa%d9%82%db%8c%d9%85/#sthash.YLuXMHA0.dpuf

 

مشتری های اصلی را در 4 مرحله شناسایی کنیم

 

  • هر شرکت باید بداند که چگونه ویژگی‌های مشتری و متریک‌های فروش از جمله سود، هزینه های جذب فروش ، ارزش طول عمر مشتری و غیره را به هم پیوند دهد. در حالی که این اطلاعات در توابع چندگانه در یک شرکت پراکنده هستند. باید یک زبان مشترک در سراسر تابع ایجاد شود.

 

در دهه‌ی اول قرن بیست‌ویکم کمتر از نیمی از استارت‌آپ‌های ایالت متحده بیش از 3 سال زنده ماندند. در سال 2000 حدود 44 هزار شرکت تاسیس شد و کمتر از 6 درصد آن‌ها در سال 2010 بیش از 10 میلیون دلار درآمد داشتند. یکی از دلایل اصلی این شکست‌ها این است که کارآفرینان اهداف خود را به درستی شناسایی نمی‌کنند.

 

بدون شناسایی مشتریان اصلی تلاش‌های قهرمانانه در این زمینه جوابگو نخواهد بود. چهار مرحله‌ی زیر این روند رو به پائین را معکوس می‌کند.
1) جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌های مشتری
هر شرکت باید بداند که چگونه ویژگی‌های مشتری و متریک‌های فروش از جمله سود، هزینه های جذب فروش ، ارزش طول عمر مشتری و غیره را به هم پیوند دهد. در حالی که این اطلاعات در توابع چندگانه در یک شرکت پراکنده هستند. باید یک زبان مشترک در سراسر تابع ایجاد شود.
2) در زمینه‌هایی مشارکت بگیرید.
مردم از رفتارهای مشتری فهم بهتری دارند و باید در جمع‌آوری داده‌ها دخالت داده شوند. در مورد صفات مشتری‌های سودآور و بی‌ثمر چه چیزی می‌توانند به ما بگویند؟ چه چیزی می‌تواند هزینه‌های جذب مشتری در بخش‌ها را کم کند؟ مفاهیم تغییرات سازمانی چیست؟
3) تعیین کنید که چه کسانی واقعا برای شما پول‌ساز هستند.
پیامدهای درک عمیق مشتری تغییراتی در اثربخشی فروش به وجود می‌آورد. هزینه‌هایی که مشتریان می‌دهند، می‌تواند به طور چشمگیری متفاوت باشد. برخی از مشتریان نیاز دارند که بیشتر با آن‌ها تماس گرفته شود. برخی ممکن است سفارشات بزرگی بدهند، برخی حجم زیادی از محصول را بخواهند اما بسیاری از آن‌ها می‌خواهند که سفارشات آن‌ها به موقع تحویل داده شود. با دانستن اینکه چه کسانی واقعا مشتری هستند و پول نقد تولید می‌کنند، شما قادر خواهید بود منابع را براساس آن‌ها تراز کنید.
4) ارتباط با معیارها
وسعت تغییرات به این معناست که ارتباطات بسیار مهم است. رهبران باید زمانی را برای بحث در مورد منطق و معنای کسب‌وکارشان اختصاص بدهند. در عمل بسیاری از شرکت‌ها تا زمانی که همه چیز جدی نیست مشتریان‌شان را انتخاب نمی‌کنند. با این حال برقراری ارتباط و رفتار براساس معیارهای مشتریان به تصمیم‌گیری سریع‌تر و سود بیشتر در آینده کمک می‌کند.
این مسئولیت شما به عنوان یک کارآفرین است که از طریق فکر و معیارهای روشن مشتریان‌تان را انتخاب کنید، بازار هیچ‌گونه مسئولیتی در این قبال ندارد. اگر این کار به درستی انجام شود می‌تواند یک مدل فروش مقیاس‌پذیر ارائه کند. تمرکز روی منابع و ایجاد یک فرآیند مستمر برای انطباق با معیارها در برابر تغییرات بازار اجتناب‌ناپذیر است.

با 5 روش برای پیدا کردن مشتری آشنا شویم

 

  • هر روز باید برای بازاریابی محصول یا خدمت خود وقت کافی بگذارید. در دام این گفته گرفتار نشوید که: “امروز خیلی شلوغم، فردا انجام خواهم داد”. در مجموع، لازم است که روزانه 20% از زمان را برای بازاریابی محصول یا خدمت خود اختصاص دهید.

 

شما به مشتریان بیشتری نیاز دارید؟! البته که نیاز دارید. با این وجود، آیا شما از آن دسته افراد هستید که در شغل خود به طور عالی می درخشند، اما در مورد کسب و کار خود خیلی خوب عمل نمی کنند؟!
به بیان دیگر، شما در تولید محصول یا ارایه خدمات خوب عمل می کنید، اما در یافتن و جذب مشتریان جدید و ایجاد بستر فروش بیشتر خیلی خوب نیستید.
شاید شما روی تماس های سرد و فروش محصول یا خدمت بیش از حد مشتاق نباشید، اما قطعاً احساس می کنید نیاز به مشتریان جدید و حتی تعداد زیادی از آنها دارید. ممکن است فکر کنید – ” من مشتریان خود را دارم و تا وقتی که آنها را راضی نگهدارم همه چیز خوب خواهد بود.”
متأسفم که بگویم: مهم نیست که محصول یا خدمت شما چقدر خوب و ارزشمند است، مهم اینست که شما مشتریان خود را از دست خواهید داد.
این مشتریان یا منطقه فعالیت شما را ترک خواهند کرد، یا در زمره مشتریان خاموش قرار می گیرند، یا از کسب و کار شما خارج می شوند، یا تصمیم می گیرند با افراد دیگری ارتباط برقرار نمایند. آن وقت است که شما فقط برای اینکه در صحنه کسب و کار باقی بمانید، نیاز به جذب مشتریان جدید دارید.
اما این چیزی نیست که شما می خواهید. شما قطعاً نمی خواهید برای بقا باقی بمانید، شما در صدد یافتن مشتریان فراوان هستید. برای انجام این کار، لازم است فکر درست داشته باشید، باید مثل یک فروشنده موفق و حرفه ای فکر کنید.

لازم است روی موارد ذیل تمرکز کنید:

1) بازار هدف تان.
چه کسانی می خواهند با شما معامله داشته باشند و بهترین روش برای برقراری ارتباط با آنها چیست. در مورد مشتریان فعلی خود فکر کنید و اینکه آنها چرا و چگونه می خواهند با شما معامله تجاری داشته باشند.
2) مشکلات مشتریان خود را شناسایی کنید.
مشتریان عمدتاً با چه چالش هایی مواجه هستند و اینکه این چالش ها را به چه شکل می توان از طریق محصول یا خدمت برطرف نمود.
3) راهکار ارائه دهید.
سود و منفعت مشتری از برقراری ارتباط با شما چیست؟
4) آنچه را که انجام می دهید ثابت کنید.
چه شواهد، منابع و توصیفاتی می توانید برای تاثیر گذاری بر روی یک مشتری آتی خلق کنید.
5) کاری متفاوت و متمایز انجام دهید.
نکته فروش منحصر به فرد و طلایی شما چیست که شما را از سایر صاحبان کسب و کار متمایز ساخته است؟!

هر روز باید برای بازاریابی محصول یا خدمت خود وقت کافی بگذارید. در دام این گفته گرفتار نشوید که: “امروز خیلی شلوغم، فردا انجام خواهم داد”. در مجموع، لازم است که روزانه 20% از زمان را برای بازاریابی محصول یا خدمت خود اختصاص دهید.
کسب و کارهای شکست خورده بسیاری هستند که محصول یا خدمت فوق العاده ای داشته اند. اما اکثر آنها شکست خورده اند، چون زمان کافی برای بازاریابی در نظر نگرفته اند. اما این امر برای شما هرگز اتفاق نمی افتد، چرا که شما – “یک فروشنده تک و خاص هستید.”

با چند روش ساده و آسان مشتری جدید جذب کنیم

  • معارفه از طرفه جامعه‌هایی که عضوشان هستیم و یا از طریق شرکای تجاری قدیمی روش قدرتمندی برای جذب مشتری جدید است. این موضوع باعث می شود که مشتریانی با نرخ بازگشت بسیار بالا به سراغ ما بیایند.

 

بسیاری می‌گویند پیدا کردن مشتری جدید، من می‌گویم: خرید مشتری جدید!

دلیل آن چیست؟ اگر لحظه‌ای بایستید و به هزینه‌ای که برای جذب مشتری‌های جدید پرداخت می‌کنید، فکر کنید، می‌توانید به درستی تصمیم بگیرید که منابع مالی و زمانی خود را در کجا صرف کنید.

اهمیت این موضوع برای تازه‌کاران بسیار بیشتر است. آن‌ها نه تنها منابع محدودی برای تخصیص به جذب مشتری دارند، بلکه با یک یا دو بار خرید مشتری سود زیادی به دست نمی‌آورند و باید قادر باشند او را به مشتری دائمی خود تبدیل کنند.

من چهار روش بسیار ساده برای خرید مشتریان جدید برای شما آورده ام:

۱) تبلیغات

کلید تبلیغات موفق، تعهد دریافت مشتریان جدید به ازای پولی است که خرج می‌کنید. برای چنین کاری باید پیغامی طراحی شود که مستقیما مشتری شما را هدف بگیرد و همینطور پنجره‌ای باشد برای ارزش‌هایی که می‌توانید ارائه دهید. برای مثال تلویزیون را که گران‌قیمت‌ترین نوع تبلیغات است در نظر بگیرید، هدف قرار دادن مشتری توسط چنین تبلیغی کار سختی است ولی اگر تبلیغ یک ماده غذایی خاص را در وسط برنامه های آشپزی انجام بدهید تاثیر بسیار خوبی خواهد داشت.
برنامه‌های رادیویی نیز اجازه می‌دهند که زمان‌ و برنامه‌های خاصی را برای تبلیغ انتخاب کنیم. همینطور اگر مخاطب شما بازه سنی 40 سال به بالا است، روزنامه‌های سراسری و ملی تریبون مخصوص آنها است.
با این وجود طعم تبلیغ روی وب چیز دیگری است و حتی پیرترین افراد نیز به تدریج به آن روی آورده اند. مقدمات حضور قوی خود را روی وب فراهم کنید. کانال ارتباطی خود در شبکه‌های اجتماعی را به دقت انتخاب کنید و کار تبلیغ را آغاز کنید.

۲) شبکه‌سازی

معارفه از طرفه جامعه‌هایی که عضوشان هستیم و یا از طریق شرکای تجاری قدیمی روش قدرتمندی برای جذب مشتری جدید است. این موضوع باعث می شود که مشتریانی با نرخ بازگشت بسیار بالا به سراغ ما بیایند. مشتریانی که با معارفه آمده‌اند، در طول زمان بیشتر و بیشتر خرید خواهند کرد و خود مرجعی برای معارفه دیگران خواهد شد.
ولی چکار کنیم که ما را بیشتر و بیشتر معرفی کنند؟
مسائل زیادی در این موضوع درگیر است ولی علاوه بر اینکه باید محصولی داشته باشیم که تقاضا برای آن زیاد است، باید تصور دقیقی از این موضوع داشته باشیم که مشتری ایده‌آل ما چه کسی است؟
تحت این شرایط می‌توان ارتباط مشخص تری با افراد جامعه‌های محلی ایجاد کرد. همچنین می‌توانید بیشتر روی خدمات و محصولات خود تمرکز کنید تا نیازهای دسته مخاطب خود را برطرف کرده باشید.

سپس وقت آن می‌رسد که از مشتریان راضی خود، معرفی‌نامه بگیرید. یادتان باشد که به روش‌های گوناگون و مرتب از حمایت آن‌ها قدردانی کرده باشید.

۳) ایجاد تیم

روشی دیگر برای افزایش فروش استفاده از منافع میزبانی است. در این روش یک کسب و کار دیگر که مخاطبان هدفی مشابه شما دارد، منابع خود را در اختیارتان قرار می‌دهد تا برای تبلیغات یا دیگر اهداف تجاری از آن‌ها استفاده کنید.
همچنین ممکن است در تبلیغات به کمک یکدیگر بیایید. مثلا در بخش پایانی ایمیل های شما، یک پیشنهاد ویژه توسط وی ارائه شود.

برای توافق در این زمینه می توانید پیشنهاد کنید که تمامی هزینه‌های ارسال ایمیل به عهده شما باشد و یا اینکه درصدی از فروش را به آنها بدهید.

۴) اتحاد استراتژیک

می‌توانید همکاری خود را یک مرحله فراتر ببرید و آن را به یک اتحاد استراتژیک تبدیل کنید. در حالت قدیمی همکاری ها کوتاه مدت بودند ولی تحت این شرایط می‌توان همکاری را ادامه داد.
تا وقتی که ارزش مشخصی برای مشتریان یکسان وجود داشته باشد، اتحاد استراتژیک منجر به معرفی نامه های تجاری بسیاری می شود.

مهمترین اصل بازاریابی و فروش اعتماد مشتری است

  • افراد اضطراب مداوم و احساس وحشت و نگرانی در مورد تقریبا همه چیز دارند – از اخباری که آنها را تماشا می کنند، از رانندگی کردن، از غذایی که می خورند، تا تقریبا همه کسانی که از آن ها مشاوره، خدمات و محصولات را دریافت می کنند. در این محیط، اعتماد یک مزیت بزرگ است.

 

این چکیده از کتاب نوشته شده توسط دن کندی و زاگولا، با جزئیات بیان می کند که چگونه اعتماد می تواند برای رسیدن و حفظ مشتریان مورد استفاده قرار گیرد.
منابع مختلف اعتماد وجود دارد.

هر کسب و کار به طور موثر نمی تواند از هر منبع استفاده کند، اما هیچ کسب و کاری نیست که بتواند با استفاده از برخی از آنها خود را تقویت کند:

قدرت) دکتر، وکیل، حسابدار، افسر پلیس، مامور اتش نشانی
میل) به اشتراک گذاشتن تجربه، فلسفه، برادری
اعتبار) مبنای حقیقی برای اعتماد
طول عمر) سال های حضور در کسب و کار، در جامعه
شهرت) شناخته شده بودن و یا برای چیزی شناخته شده بودن
آشنایی) اطمینان از حضور همه جانبه
فراوانی و تناوب) هرچه بیشتر شنیده و دیده شود، راحت تر مورد اعتماد قرار می گیرد
طرف دوم) حمایت خریداری شده، به دست آورده شده، مهندسی شده، وام گرفته شده، اجاره شده
محل) بازار جغرافیایی و یا هدف؛ برای یک مشتری خاص
نمایش) دیدن موجب باور کردن می شود
افراد به دلایل نادرستی اعتماد می کنند. با فهم اینکه چگونه افراد اعتماد را نتیجه می گیرند، بر اساس منابع فوق و موارد دیگر، شما قادر خواهید بود حداکثر اعتماد را در افراد ایجاد کنید.

 

افراد اضطراب مداوم و احساس وحشت و نگرانی در مورد تقریبا همه چیز دارند – از اخباری که آنها را تماشا می کنند، از رانندگی کردن، از غذایی که می خورند، تا تقریبا همه کسانی که از آن ها مشاوره، خدمات و محصولات را دریافت می کنند. در این محیط، اعتماد یک مزیت بزرگ است. اما تبلیغ کنندگان، بازاریابان، و یا فروشندگان حرفه ای اندکی بر روی این مزیت تمرکز می کنند. در عوض، آنها به تبلیغات جذاب، قیمت های پایین و تخفیف توجه می کنند، یا به نمایش های محصول محور تکیه می کنند. به همین دلیل، بازاریابی مبتنی بر اعتماد مانند یک ابزار قدرتمند است. شما محیط شلوغ و رقابتی بازاریابی خود را ترک کرده و از طریق جاده ای که کمتر سفرکرده اید، منحصر به فرد و جذاب به نظر می رسید.
حتی خریدهای معمولی نیز با اعتماد تحت تاثیر قرار می گیرند. من و همسرم اعتماد به تولیدات کشاورزی آمریکا داریم و به محصولات غذایی خارجی اعتماد نداریم. اما چرا؟ من هیچ شواهد تجربی که تولیدات کشاورزی آمریکا مطمئن تر است را در اختیار ندارم. من هیچ پژوهشی انجام نداده ام، هیچ گونه گزارش خبری به یاد نمی آورم و می دانم که هیچ اطلاعاتی نشان نمی دهد که من دلیلی برای عدم اعتماد به توت های آرژانتین و یا گوجه فرنگی مکزیک داشته باشم. ما به وضوح در اقلیت هستیم، زیرا در سوپر مارکت ها، محصولات وارداتی بیشتر از تولیدات وطنی به فروش می رسد. اما ما تنها نیستیم و موفقیت بازارهای کشاورزان محلی گواه آن است. نکته این است، اگر “به چه کسی باید اعتماد کرد؟” نقشی در کنار بسیاری از تصمیم گیری های خرید رایج قائل باشیم، تصور کنید که چگونه ممکن است قابل توجه باشد برای کسی که به دنبال فکر خرید بیشتر و یا سرمایه گذاری می باشد.
بدیهی است هرچه یک خرید برای یک خریدار برجسته تر باشد، او آگاهانه تر به دنبال یک فروشنده یا ارائه دهنده قابل اعتماد است، اما شما نمی توانید نقش اعتماد را در مورد هر نقش تجارت نادیده بگیرید.
من و همسرم مقادیر ناشناخته تولیدات کشاورزی خارجی ، غذاهای دریایی و گوشت در رستوران ها می خوریم، اما حاضر به خرید آن در سوپر مارکت نیستیم. آیا این منطقی است؟ البته که نه. یک موفقیت بزرگ در رویکرد شما به به بازاریابی مبتنی بر اعتماد خواهد شد شما را مجبور به دورشدن از تفکر منطقی در مورد اینکه چرا مشتریان شما باید به شما اعتماد کنند، می کند. در عوض، اگر شما می توانید “رمزگشایی”کنید از این که چگونه آنها واقعا شما و ایده هایتان، اطلاعات و گزاره های شما را در حال حاضر پردازش می کنند، شما دریچه ای جدید را در برابر خودتان گشوده اید.

یکی از منابع اصلی اعتماد، اعتماد در راستای اعتماد است. شما به کسی اعتماد می کنید چرا که کسی که شما به او اعتماد دارید به او اعتماد دارد. این اعتماد در یک راستا است.
سرمایه گذاران هدفمند پول خود را به برنی مدوف و طرح پانزی فوق العاده آن به طور داوطلبانه تحویل دادند. و بسیاری افرادی که این چنین بودند، شامل افراد پیشرفته و ثروتمند، مدیران ثروت خانوادگی و مدیران پرداخت اوراق بهادار سرمایه گذاری دانشگاه ها و حقوق بازنشستگی می شدند. تمامی آن ها دسترسی به مشاوران صالح مالی و حقوقی داشتند. با این حال همه آنها ثروت به مادوف تحویل دادند. هیچ کدام از آن ها نمی تواند توضیح دهد که دقیقا برنی با پول آن ها چه کرد و یا او چگونه به طور مداوم سودهای با بازده بالا به آن ها داد. اعتماد به مادوف غیر منطقی بود، پس چرا بسیاری از کسانی که باید بیشتر می دانستند، این کار را انجام دادند؟ به این دلیل که کسی که آنها مورد اعتماد می دانستند، به او اعتماد کرد. بله، او در هیئت مدیره نزدک بورس خدمت کرده است و دفاتر و مظاهر ثروت با پول به سرقت رفته تولید کرده بود. اما در اصل، برنی تداوم کلاهبرداری خود را به دلیل این نوع اعتماد به دست آورده بود.
این چیزی بسیار قدرتمند در مورد فروش در درون دیوارهای قلعه از یک جامعه بسته مانند بسیار ثروتمند بودن نشان می دهد. دیوارهای قلعه آنها اعتماد آنها به اطلاعات نظیر و تولید شده توسط همکاران است. آنها به یکدیگر اعتماد می کنند و نسبت به دیگران بی اعتماد هستند. اما یک بارکه دیوار قلعه توسط یک ساکن خودی قابل نفوذ است، آن دیگر به عنوان محافظ برای ساکنان دیگر عمل نمی کند. در صنعت قبیله ای کوچک و یا بخشی از یک صنعت، بازاریاب کسب و کار به کسب و کار ، مشاور، توسعه دهنده نرم افزار،  یک متخصص از هر نوع نیاز دارد تنها اعتماد یک یا چند تن از اعضای شناخته شده را جلب کند و به این شکل همه تقابل دیگران در برابر او ناپدید می شود.
و سخت تر آن است که اعتماد هر کسی در چنین جامعه ای را به دست بیاورید، هر چه آن ویروسی تر می شود، و طبیعت ویروسی آن با ارزش تر می گردد. این دلیلی است که چرا دست آوردن اعتماد از مراکز کلیدی نفوذ در درون هر گروه هدف که در آن شما به دنبال توسعه مشتریان هستید بسیار ارزشمند است، و به همین دلیل سرمایه گذاری در امنیت آن اعتماد ارزشمند است .

10 راهنمایی و توصیه مهم برای توسعه کسب و کار اینترنتی

 

  • مصرف کنندکان بیش از پیش از موبایل شان استفاده می کنند به همین خاطر یک سیستم موبایل محکم و قابل اعتماد حیاتی است. راه حل های سایت های موبایل و سایت های ریسپانسیو و اپ ها و ابزار های کلیک کن زنگ بزن و نقشه ها و خبرده ها موجود هستند.

پیش بینی های تجاری نشان دهنده یک انفجار در عالم تجارت الکترونیک است، که نشان می دهد هم اکنون زمان مناسبی برای توسعه کسب و کار اینترنتی است. تعداد بی شماری تاکتیک برای تغذیه یک کسب و کار اینترنتی وجود دارد. اگر تازه شروع کرده اید امروز زمان آن است که از حضور تمام عوامل لازم برای موفقیت در این کار مطمئن شوید. بیایید 10 قدم حیاتی در این زمینه را مرور کنیم.

1) با دقت مخاطبان آنلاین تان را هدف قرار دهید
تجارت الکترونیک به شدت به قابل اطمینان بودن و در دسترس بودن در فضای آنلاین وابسته است. برای اینکه کسب و کارمان به چنین صفاتی شناخته شود باید برای کسانی که به احتمال زیاد توجه شان جلب می شود در دسترس باشد. خصوصیات جمعیتی مشتریانی که از محصولات یا خدمات مربوطه بهره مند می شوند مشخص کنید و استارتژی بازاریابی را بر این پایه قرار دهید.

2) محتوی با کیفیت بالا تولید کنید و آن را سریع تحویل دهید
محتوا کیفیت بالا اطلاعاتی درخور و وابسطه کننده ای است که بازدیدکنندگان وب سایت را در آینده به سایت باز می گرداند. محتوا باید منعکس کننده شخصیت حقوقی برند مورد نظر باشد از جمله حالت و وضعیت و ماموریت شرکت و خدمات و سیاست های آن است. همچنین باید آموزش درباره آن صنعت را نیز ارائه دهد و بر تعامل با مشتری تاکید ورزد. ممکن است این کار با پرسش و پاسخ همراه باشد تا کاربران را بیشتر با خود درگیر کند. تعاملات همچنین می تواند به شکل نظر سنجی و مباحثه باشد.
اما کسب و کار اینترنتی به خاطر مقدار اعتبار و قابل رویت بودنشان زنده می شوند و می میرند و تنها بوسیله مصرف کنندگان قضاوت نمی شوند. بلکه بوسیله موتور های جستجو که نقش بسزایی در ارزانی داشتن آن اعتبار و قابلیت روئیت دارند نیز مورد قضاوت واقع می شوند. سرعت بارگزاری وب سایت اهمیت به سزایی در رضایتمندی مشتری دارد.
سایت آمازون به ازای هر 100 میلی ثانیه بهبود در سرعت بارگزاری 1 درصد افزایش سود را گزارش داده است وانگهی گوگل گفته است که سرعت بارگزاری بالا فاکتوری است در الگوریتم رتبه بندی. در مقابل VPS هاستینگ به سرعت در میان کسب و کار هایی که بدنبال بیشینه کردن سرعت سایتشان هستند در حال همه گیر شدن است.

3) محتویات را شخصی سازی کنید
بازدید کنندگان می دانند که تجربه وب گردی منحصر به فرد و تک ممکن است بخاطر همین آنها انتظار چنین امکاناتی را دارند. از مزایای تکنولوژی های موجود استفاده کنید تا انتخاب های خرید مخصوص بر اساس ترجیحات شخصی مشتری تولید کنید. وقتی فیس بوک و گوگل و اپل اپ هایی دارند که حرکات کاربرانشان را دنبال می کند و علایقشان را در می یابند، کسب و کارهای کوچک بهتر است به دنبال راه حل های CRM کوچکتر باشند. Batchbook, ContactMe, Zoho نرم افزار هایی عالی هستند که قیمتشان کمتر از 20 دلار در ماه است.

4) بر روی قابلیت های موبایل سرمایه گذاری کنید
مصرف کنندکان بیش از پیش از موبایل شان استفاده می کنند به همین خاطر یک سیستم موبایل محکم و قابل اعتماد حیاتی است. راه حل های سایت های موبایل و سایت های ریسپانسیو و اپ ها و ابزار های کلیک کن زنگ بزن و نقشه ها و خبرده ها موجود هستند.

5) کانال های فروش را یکی کنید
این امکان را بوجود اورید که مصرف کننده یکی بودن برند را در تمام کانال های خرید حس کند. تبلیغات و محصولات و خدمات و اطلاعات شرکت هم بصورت انلاین و هم بصورت افلاین باید قابل دسترسی باشند.

6) امکان اشتراک گیری را مهیا کنید
اشتراک گیری به فرم های مختلفی امکان پذیر است. مثلا، مدل پرکردن دوباره منتج به فرستاده شدن یک محصول به مشتری در هر ماه و یا هر چند وقت متناوب می شود. مدل اکتشاف منتج به تجربه جدید و هیجان انگیز مشتری در هر تحویل می شود. ممکن است این روش شامل ایتم های جدید و سفارشی شود. این به شرکت مربوط است که تصمیم بگیرد کدام روش برای آنها کارآمدتر است تا آنرا برای استراتژی فروش و بازاریابی خود به کار بندند. هر نرم افزار CRM داده های مشتری ها را منظم می کند و مدل دلخواه مشتری را دنبال می کند.

7) تدارکات را به یاد داشته باشید
هزینه ها بر اساس اندازه حمل و نقل و مسافت و تراکنش تغییر می کند. استفاده از سیستم تدارکات شخص ثالث بسیار بصرفه تر از بزرگ کردن شرکت و اضافه کردن بخش تدارکات است.
برای کسب و کارهای بر پایه اینترنت، سرعت وب سایت، امنیت و زیر ساخت ها نتنها برای تدارکات قضیه مهم هستند بلکه برای SEO نیز حائز اهمیت است. سرعت گرفتن وب سایت برای تدارکات انلاین ضروری است.

8) واسطه ها را دور بزنید
سپاس از اینترنت که کسب و کار های کوچک را به مشتریانش آسان و سریع کرد. تولید کننده ها نیز ترجیح می دهیند با کسب و کار های کوچک مستقیم کار کنند چرا که آنها محصوالت خلاقانه و جدیدی ارائه می کنند.

9) اجناس را فقط در اینترنت بفروشید
گرچه استمرار فروش در کانالهای مختلف مهم ضروری است اما با این حال هنوز امکان فروش فقط از طریق اینترنت وجود دارد. با ارائه یک محصول خاص در یک عرصه امکان کنترل بیشتر روی حاشیه سود وجود دارد.

10) انتخاب معاون های بخش های اختصاصی
انتخاب اختصاصی به یک استراتژی اختصاص داده شده به ” curating ” یک آرایه عمیق اما باریک از محصولات منحصر به فرد در یک بخش خاص اشاره دارد .

یکی از اهداف اصلی هر کسب و کاری رشد دائمی است. از طریق برنامه ریزی استراتژیک و کمپین بازاریابی کیفی و ترکیب سالم مراحل بالا به این رشد نائل خواهیم آمد.

ارزش موسیقی موزیک و آهنگ در تبلیغات

 

  • اغلب تحقیقات نشان می‌دهند که اگر مفهوم موجود در پیام با سبک و نوع موسیقی استفاده شده در آن هماهنگ باشد، تصویر مثبتی از برند در ذهن ایجاد خواهد شد، همچنین ممکن است برعکس این اتفاق نیز برای یک برند بیافتد.

 

در فضای رسانه ای فعلی و در حالی که آژانس های تبلیغاتی برای تاثیرگذاری روی مشتری از هیچ کاری دریغ نمی کنند، تولید یک تبیغات به یاد ماندنی کار سختی است. استفاده از موسیقی می‌تواند پیام تبلیغات را سریع‌تر منتقل کند و آن را به‌ یادماندنی تر کند.

 

موسیقی احساسی را در بیننده تبلیغ ایجاد می‌کند که به محصول منتقل می شود. یعنی بسیاری معتقدند که اگر موسیقی تبلیغات دوست‌داشتنی باشد، بینندگان خود محصول را نیز دوست خواهند داشت.

تبلیغات به درک صحیح فرهنگی و اجتماعی بالایی برای فروش محصولات نیاز دارد. صرفاً در تبلیغ یک محصول با نمایش ویژگی‌های برتر آن نمی‌توان آن را به فروش رساند بلکه باید نقاط تاثیرگذاری فرهنگی آن را بررسی کرد. موسیقی می‌تواند به عنوان یک پیام‌رسان فرهنگی، اجتماعی عمل کند.

یکی از اولیه ترین کاربردهای موسیقی در تبلیغات، سرگرمی است. زمانی که یک تبلیغات به نحو سرگرم کننده ای ساخته شود، نه بعنوان یک پیام بلکه به شکل برنامه‌ای جذاب تماشا می‌شود و موسیقی نقش مهمی در آن دارد. خود موسیقی نیز می‌تواند سرگرم کننده باشد ولی باید بتوان آن را با پیام مهمی که در حال انتقال است هماهنگ کرد.

یک نکته روشن راجع به موسیقی این است که قابلیت این را دارد که بیشتر در ذهن شنونده باقی بماند. زمانی که یک پیام در داخل موسیقی جایگذاری می شود، مدت زیادی در ذهن شنونده می‌چرخد و حتی ممکن است آن را بخواند.jingle به شعارهای تبلیغاتی گفته می‌شود که بوسیله آهنگ‌ منتقل می شوند، هرچند در سال‌های اخیر استفاده از jingle ها کاهش پیدا کرده است ولی کماکان استفاده هوشمندانه از آن‌ها می‌تواند باعث موفقیت یک کمپین تبلیغاتی شود.
ترکیب پیام‌های تبلیغی با موسیقی منجر به انتقال بخش‌های احساسی و منطقی به شنونده می شود. گوینده حقایق منطقی را می‌گوید و موسیقی احساس را منتقل می کند. همچنین موسیقی ابزار فوق‌العاده‌ای برای هدف قرار دادن قشر خاصی از جامعه است، با توجه به علاقه برخی به سبک یا خواننده خاص، به راحتی می‌توان محصول مرتبط به آن‌ها را با چنین موسیقی‌ای برایشان به نمایش گذاشت.

تحقیقات بسیاری در زمینه تاثیرگذاری موسیقی در پیام تبلیغاتی انجام شده است. در یکی از این تحقیق‌ها، موسیقی بعنوان یاری دهنده انتقال مفهوم شناخته شده. موسیقی قادر است، تبلیغات را قابل فهم‌تر کند.
اغلب تحقیقات نشان می‌دهند که اگر مفهوم موجود در پیام با سبک و نوع موسیقی استفاده شده در آن هماهنگ باشد، تصویر مثبتی از برند در ذهن ایجاد خواهد شد، همچنین ممکن است برعکس این اتفاق نیز برای یک برند بیافتد.

یکی از روش های متفاوت برای تبلیغات بیلبورد تکنولوژیک بزرگ است

  • این اولین بار نیست که UTEC فعالیت های زیست محیطی به این شکل را انجام می دهد. سال گذشته، دانشگاه و سازمان آگهی برای ساخت بیلبورد دیگری با هم کار می کردند که از طریق کار مولدهای جاذب رطوبت و فیلترهای هوا  “هزاران لیتر” آب آشامیدنی سالم را تولید می‌کرد.

 

کمپین های تبلیغاتی اغلب با حیله و تزویر همراه هستند. شما هرگز نمی توانید به طور کامل مطمئن باشید که چه چه چیزی به سرعت فراگیر خواهد شد ولی این در حالی است که ایده هایی که همراه با حسن نیت باشند، به سرعت به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شود. به تازگی دانشگاه فنی و مهندسی پرو (UTEC) یک تابلوی تبلیغاتی را همراه با یک پیام توسعه داده است که که اکثر مردم می توانند مفهوم پشت آن را درک کنند.
در همکاری با آژانس تبلیغاتی FCB مایو، یک بیلبورد تکنولوژیک تمیز کننده هوا در محل ساختمان پردیس جدید این دانشگاه قرار داده شد. لیما، شهری با آلودگی هوای قابل توجه در کشور پرو است.

بله، شما آن را درست خوانده اید. این یک تابلوی تبلیغاتی است که هوای کثیف را فیلتر و اکسیژن خالص را منتشر می کند. در شهری با کیفیت بد هوا، چنین ایده‌ای فوق العاده است.
هنگامی که نوبت به تولید اکسیژن تمیز می رسد، این بیلبورد، بر پایه گزارش، به اندازه 1200 درخت توان دارد که 100000 متر مکعب هوای خالص را تولید کند. فن آوری با مکش هوای آلوده کار می کند ، کشیدن آن را از طریق یک سیستم تصفیه آب می کشد و هوای پاک را با شعاع حداکثر پنج بلوک منتشر می کند.
این اولین بار نیست که UTEC فعالیت های زیست محیطی به این شکل را انجام می دهد. سال گذشته، دانشگاه و سازمان آگهی برای ساخت بیلبورد دیگری با هم کار می کردند که از طریق کار مولدهای جاذب رطوبت و فیلترهای هوا  “هزاران لیتر” آب آشامیدنی سالم را تولید می‌کرد.
اگر این تکنولوژی در لیما موفق عمل کند، شاید آن بتواند حتی تاثیر گسترده تری در محیط های شهری و بزرگراه ها در سراسر جهان داشته باشد.