آشنایی با چند نمونه مهم از طرفداری از برند

 

  • تصور کنید اگر شما قادر به شناسایی و تعامل با افرادی شوید که به صورت رایگان حاضرند به شما کمک کنند، آن هم تنها به این دلیل که به برند شما علاقه مند هستند، چقدر می توانید از آنها برای موفقیت بیشتر برندتان کمک بخواهید. این انجام نخواهد شد مگر اینکه با روی باز آنها را بپذیرید و با تشویق آنها و هدف دار کردن فعالیتهاشان، از کمک آنها بهره ببرید.

 

زمانی که نیاز به تعمیر حمام خانه داشتم، از یک برند خاص درخواست کردم که آنرا تعمیر کند. از آنجا که کار آنها بسیار عالی بود برای تعمیر آشپزخانه و دستشویی نیز از آنها کمک خواستم و به رقبای آنها مراجعه نکردم. بعد از آن، این برند را به دوستانم نیز معرفی کردم. به این ترتیب بدون اینکه این برند بداند، من در نقش یک حامی یا طرفدار برای آنها ظاهر شده بودم. مشکل مشترکی که بسیاری از سازمانها با آن مواجهند این است که طرفداران خود را نمی شناسند.

من خودم طرفدار نوع “زائر مشتاق” یک شرکت نرم افزار بازاریابی هستم. اما حداقل 6 نوع طرفداری دیگر وجود دارد. من در اینجا به ترسیم اینکه دیگر برندها چگونه باید طرفداران خود را بشناسند و چرا این امر مهم است، می پردازم. چرا که اگر شرکتی به طور فعال طرفداران خود را گروه بندی و تشویق نکند تا درگیر فعالیت های هدف دار فروش شوند، پول زیادی هدر میدهد.

حداقل 7 نوع طرفداری وجود دارد، که در اینجا هر یک را مورد بررسی قرار می دهیم:

1) نوع Titanic Tweeter
این نوع طرفدار، مشتاق به اشتراک گذاشتن هر چیزی است. آنها اغلب یک کشتی مملو از مسافران مشتاق را هدایت می کنند. ترفندشان این است که به مسافران مطالب جالب، سرگرم کننده و قابل درکی را عرضه می کنند. آنها همه چیزهای ممکن را برایشان میفرستند، سپس از آنها سوال می کنند. آنها را با دانش، مطالب پر محتوا و امنیت بالا، با خود همراه نگه می دارند.

2) نوع زائر مشتاق
در این نوع طرفداری، شخص عاشق برند است و بسیار وفادار و متعهد به برند باقی می ماند. در واقع سالهای طولانی از یک برند خاص استفاده می کند. در نتیجه، این زائران با کمال مسرت برند شما را گسترش می دهند. تنها خطر این نوع طرفداری این است که ممکن است آنها شبکه خود را با مطالب زیاد و سرسام آور، آزار دهند. بنابراین، باید به این زائران نقشه راهی داده شود تا به آنها کمک کند تا پیام های برند را به صورت منظم و درست (و نه بیش از حد) انعکاس دهند.

3) نوپرست قهرمان

در این نوع طرفداری، شخص در جستجوی محصولات و خدماتی است که وی را نسبت به بقیه برجسته کند. این طرفدار می خواهد همچون یک قهرمان در صف اول برند شما قرار گیرد و نسبت به بقیه، از برند شما بیشتر اطلاعات داشته باشد. در غیر اینصورت کمتر خود را وابسته به برند می داند.

4) میلیونر پر حرف و پر صدا

این نوع طرفدار شامل ستاره های موسیقی، بازیگران، کارآفرینان، نویسندگان، کمدین ها، رهبران سیاسی و …. می شود که به دلیل شهرت شان، طرفداران زیادی دارند و می توانند با صدای بلند و موثری، پیام های برند را به اشتراک گذارند. البته باید این گونه طرفداران را عاقلانه انتخاب کنید به نحوی که با ارزش های برند شما همخوان باشند.

5) در نقش معلم
این نوع طرفداران بسیار مشتاق اند تا اطلاعات گوناگونی از محصولات و خدمات را برای دوستان یا خانواده ایمیل کنند. در واقع آنها عاشق کمک کردن هستند، بنابر این به آنها یاری دهید تا اطلاعات درستی را به اشتراک بگذارند.

6) متصدی کنجکاو

این نوع طرفدار علاقه فراوانی برای داده های دقیق و اطلاعات تحلیلی دارد. آنها لینک های مختلف را به منظور جمع آوری بهترین منابع در مورد یک موضوع جستجو می کنند. سپس این منابع را به طور خلاصه و تجزیه و تحلیل یافته برای دوستان خود، اعضای خانواده و همکاران شان به اشتراک می گذارید. به این طرفدار، اطلاعات فکری و تاریخی به همراه جزئیات بدهید چرا که با لذتی که از خواندن این مطالب می برند هم آنها را با دیگران به اشتراک می گذارند و هم طرفدار برند شما می شوند.

7) نینجای بی صدا

این نوع طرفدار به صورت یواشکی از برند شما حمایت می کند. این خوانندگان ناشناس ممکن است یافته های خود را در وبلاگ ها به اشتراک گذارند یا آموزه های خود را به صورت حضوری در اختیار بقیه قرار دهند. سعی نکنید آنها را آشکار کنید چرا که دوست دارند در سایه باقی بمانند. در عوض، به آنها مثلا کدهایی برای تخفیف یا چیزهای دیگری بدهید تا متمایل به اشتراک گذاشتن شوند.

تصور کنید اگر شما قادر به شناسایی و تعامل با افرادی شوید که به صورت رایگان حاضرند به شما کمک کنند، آن هم تنها به این دلیل که به برند شما علاقه مند هستند، چقدر می توانید از آنها برای موفقیت بیشتر برندتان کمک بخواهید. این انجام نخواهد شد مگر اینکه با روی باز آنها را بپذیرید و با تشویق آنها و هدف دار کردن فعالیتهاشان، از کمک آنها بهره ببرید.

تبلیغات طولانی مدت روی فروش بیشتر تاثیر دارد

  • بعضی متخصصین نیز بر این باور هستند که هر چند ممکن است که ذهن مردم از تبلیغات اشباع شده باشد ولی وقتی آنها محصولی را که دوست دارند می بینند قطعا به آن وفادار خواهند ماند.

آیا هنوز هم مانند دهه های پیشین تبلیغات می تواند در ایجاد فروش پایدار و دراز مدت، نقش مهمی ایفا ایفا کند؟ آیا بازار آشفته ای که گوشی های هوشمند بوجود آورده اند، باعث عدم توجه مردم به تبلیغات خواهد شد؟
تحیقیق جدیدی که موسسه تحقیقات Advertising Research Foundation Audience Measurement ارائه کرده است نشان می دهد که هنوز تاثیر دراز مدت تبلیغات می تواند بیشتر از آن باشد که قبلا تصور می شد.
حدود 25 سال پیش محققان در یک تحقیق با نام ” تبلیغات چگونه کار می کند؟” سعی کردند بازار فروش 40 برند که کالای بسته بندی شده بودند را بسنجند. یافته های آنها نشان می داد که فروش ناشی از تبلیغات به طور متوسط در هفته های اولیه دوبرابر شده است.
این قدرت دوبرابر کنندگی فروش، که از تبلیغات ناشی می شود دست مایه بسیاری از تحیلیل های بازاریابی شد و به طور گسترده ای توسط بازاریابان برای توجیه و دوبرابر کردن هزینه های تخصیص یافته به برنامه های آمیخته بازاریابی، مورد استفاده قرار گرفت. اما این تاثیر کوتاه مدت بود نه طولانی مدت.

[vip-members]اما به تازگی تحقیقی که توسط Nielsen Catalina Solutions و با همکاری شرکت Kellogg و CBS صورت گرفته، تاثیر بلندمدت ( بیش از یک ماه) تبلیغات را نیز تایید کرده و نشان داده است که افزایش فروش ناشی از تبلیغات در بلند مدت حدود 1.8 الی 4.5 برابر فروش اولیه قبل از تبلیغات خواهد بود.
شرکت Kellogg موافقت کرده بود در این تحقیق، برای برند K خود، تبلیغاتی را ترتیب دهد و نتایج نشان داد که تاثیرات طولانی مدت تبلیغات حدود 3.5 برابر، فروش را در ماه اول افزایش داده است. برای برند دیگری تحقیق انجام شده نشان داد که افزایش فروش حدود 3.6 الی 4.5 برابر بوده است، برای یک نوع غذای بسته بندی شده دیگر نیز افزایش 2 برابری تایید شد و برای یک نوع خمیر دندان نیز افزایش 1.8 برابر فروش اولیه بوده است.

این تحقیق توسط اطلاعات به دست آمده از موسسه رتبه بندی تبلیغات تلویزیونی که قادر به ردیابی خرید خانوار ها از طریق یک نوع کارت وفاداری مخصوص می باشد، صورت گرفته است. به عقیده David Poltrack که در تحقیق 25 سال پیش نیز مشارکت داشته است، ایده اصلی این است که بتوان سنجش مداومی بر روی تاثیر تبلیغات داشت و تاثیر طولانی مدت تبلیغات، مهمترین تاثیر تبلیغات است که می توان اندازه گرفت.
یکی از مدیران شرکت Kellogg در مورد یکی از برندهای نوشیدنی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است گفته است که ” وقتی مردم شروع به علاقه مند شدن به برند شما می کنند بازگشت سرمایه بسیار زیادی را در آینده شاهد خواهیدبود”. در مورد دو برند غذای بسته بندی شده و همچنین خمیردندان که تبلیغات، تاثیر طولانی مدت کمتری روی آنها داشت، از قبل پیش بینی این بود که وفاداری به برند کمتری را خواهند داشت.

علت هم در این است که برای محصولی مثل نوشیدنی، هر فرد برند محبوب خود را دوست دارد و آن را همیشه حفظ می کند ولی برای محصولی مثل غذای بسته بندی شده فرد دوست دارد تنوع در انتخاب داشته باشد و چندان وفادار نمی ماند. حتی برای برندهایی با میزان تاثیر طولانی مدت پایین، هنوز هم می توان تاثیر کوتاه مدت قابل قبولی در نظر گرفت.
درست است که افراد در خرید های اولشان ممکن است به علت به یاد داشتن تبلیغات، اقدام به خرید کنند، اما تاثیر طولانی مدت تبلیغات به علت این نیست که افراد تبلیغات شما را به خاطر می سپارند.

باید این را به یاد داشته باشید که افراد به خرید خود از یک برند ادامه خواهند داد تا وقتی که یک محصول رقیب پا به میدان بگذارد و یا نیاز به تنوع آنها را از خرید محصول شما بازدارد.
با وجود تکنولوژی های جدید و گستردگی روزافزون رسانه ها بعضی محققین بازاریابی بر این باور هستند که تبلیغات، دیگر مانند گذشته ،تاثیر طولانی مدت خود را ندارد. این محققین معتقدند که ذهن مخاطبین امروزی از تبلیغات اشباع شده است.

بعضی متخصصین نیز بر این باور هستند که هر چند ممکن است که ذهن مردم از تبلیغات اشباع شده باشد ولی وقتی آنها محصولی را که دوست دارند می بینند قطعا به آن وفادار خواهند ماند.
با این وجود هنوز نیاز فراوانی به انجام تحقیقات در حوزه تاثیر تبلیغات احساس می شود.

چرا مشتری ها به تبلیغات ما اعتماد ندارند

  • کارزار های تبلیغاتی با برنامه ریزی های سنگین که هماهنگ با تولید و برنامه های رسانه ها و … است اداره می شود. بجای آن برند ها باید روی مدیریت موتور بازاریابی مفهومی به عنوان یک محصول کار کنند که سیستمی است زنده در تعامل با مشتری.

یک پیام مهم به مدیران بازاریابی: مشتری ها به تبلیغات شما اعتماد ندارند. در واقع 25 % مشتری ها به تبلیغات چاپ شده و حتی خیلی کمتر از این رقم به تبلیغات دیجیتالی اعتماد می کنند. در واقع کارزار های تبلیغاتی هر چقدر هم که خوب باشند، دیگر برش چندانی ندارد.
بیایید با این واقعیت روبرو شویم. برند شما با تعاملی که با مشتری دارد تعریف می شود. با وجود تمام تلاشهایی که برای کاتالایز کردن این تعامل ها بواسطه کارزار های تبلیغاتی می کنید، اشخاص بیشتر با برندتان تعامل دارند و ارتباط برقرار می کنند تا با آن پیام های از پیش هماهنگ شده. ممکن است مشتری ها از تولیدات شما بواسطه یک دوست با خبر شده باشند. بعد از اولین خرید، مشتری محصول شما را استفاده می کند و با دیگران ارتباط برقرار می کند و حتی فعالیت هایی پیرامون محصول شما انجام می دهد. مشتری ها پیام ها را چه منفی و چه مثبت دهان به دهان می گسترانند و این تصویر واقعی برند شما را چه بخواهید و چه نخواهید می سازد.

مفاد این تعامل ها تعیین می کند که مشتری جذب برند شما می شود یا نه و مهمتر از همه با برند شما دوباره داد وستد می کند یا نه! ماموریت جدید بازاریابی استخراج زمینه های نیاز مشتری است تا در زمان نیاز برند ارائه خدمات کند. مک کرمیک تولید کننده 125 ساله گیاهان و ادویه FlavorPrint را پدید آورده است تا همین کار را انجام دهد. اگر شما به آنها بگویید که چه مزه ای دوست دارید یا محتویات غذای شما چیست آنها دستور ترکیب مناسبی را برایتان آماده می کنند. این فکر خیلی خوب کار کرده از وقتی سایت بالا آمده بازدید های دوباره افزایش یافته است، زمان استفاده از سایت کاربران 9برابر شده است. از وقتی FlavorPrint را افتاده است فروش ادویه جات رشد 2 رقمی داشته است.

یا Nike را در نظر بگیرید. این برند هزینه رسانه های عمومی خود را در آمریکا 40 % پایین آورد در حالیکه این برند در 3 سال گذشته 9 میلیارد دلار رشد داشته! عجیب و غریب است. اگر گزارش مالی آنها را مرور کنید می بینید که خیلی خوب عمل کرده اند. خوب چطور این کار را کرده اند؟ محصولاتی مانند FuelBand اطلاعات متنی را جمع اوری می کنند و در پلت فرم دیجیتالی مشتری نمودار آن را رسم می کند. پلت فرم از قدرت اشتراک گذاری شبکه های اجتماعی استفاده می کند تا تعامل های بیشتری بیافریند. از آگوست Nike+ بیش از 18 میلیون عضو داشته است و در روز 15000 نفر نیز به آن می پیوندند.

حتی اگر گول این مدل تعاملی پیوسته را خورده اید بودجه شما باید حقیقت ماجرا را بیان کند. کمپین یا همان کارزارها ها همه کاره اند. آنها مهم هستند چون باعث می شود مشتری واقعی خود را از کانال درست با پیام درست پیدا کنید. اما پیشرفته ترین کارزارهای تبلیغاتی نیز دیگر مزیت رقابتی ایجاد نمی کنند. چرا؟ چون رقیب شما نیز می تواند همان قدر در برگزاری کارزارها ماهر باشد که شما هستید. وقت آن رسیده است که توجه خود را از جذب مشتری روی مدیریت تعامل با مشتری تغییر دهید.

برای مدیر های بازاریابی وقت آن رسیده است تا راه تازه ای برای بازاریابی در نظر بگیرند
موتور بازاریابی مفهومی: بستر مخصوص برند که مفاد خواسته مشتری را از مشتری می گیرد و فواید آن را بر می گرداند و مشتری را برای تعامل بهتر با برند راهنمایی می کند. اگر شفاف سازی کنم این صرفا یک نرم افزار پر زرق و برق نیست که باید از یک شرکت نرم افزاری خریداری کنید. باید استین ها را بالا بزنید، یک تیم جمع کنید و یک موتور بازار یابی با امکانات موجود و حتی امکانات جدید بسازید.
ساخت موتور بازاریابی متنی یا مفهومی برای بسیاری کاری سخت خواهد بود. برای پیشبرد قضیه شما باید روی استراتژی، فرآیند و تکنولوژی های خود در چهار مرحله دوباره فکر کنید.

1) استراتژی بازاریابی را برای از بند رها کردن تعاملات سودبخش دوباره تعریف کنید – اگر شما مانند بیشتر کسب و کار ها هستید پس حتما روی آگاهی از برند، جذب مشتری و پرداخت به رسانه ها کار می کنید. از نو روی این موضوع بطور کامل فکر کنید. ستاره قطبی برند خود را شناسایی کنید. مفهومی هادی که شخصیت برونی برند شما را شکل می دهد. سپس تعامل تکرارپذیری که ستاره قطبی شما را توانا تر بسازد را شناسایی کنید.
ٰ
2) فرآیند بازاریابی خود را دوباره نظم دهید تا جرقه آغاز چرخه تعامل زده شود- کارزار های تبلیغاتی با برنامه ریزی های سنگین که هماهنگ با تولید و برنامه های رسانه ها و … است اداره می شود. بجای آن برند ها باید روی مدیریت موتور بازاریابی مفهومی به عنوان یک محصول کار کنند که سیستمی است زنده در تعامل با مشتری.
ٰ
3) پرتفوی فنون بازاریابی تجاری خود را سازگار سازید- خبر خوب اینکه بازاریاب ها می توانند از اپلیکیشن های موجود و دیتا بیس های مشتری ها برای شروع استفاده کنند. سیستم اتوماسیون بازاریابی شما به عنوان راه حل های هوش دیجیتالی و تجربه دیجیتالی همه نقشی ایفا می کنند. پس قبل از این که پلت فرم جدیدی بخرید به همین پلت فرم موجود بچسبید و سرمایه گذاری استراتژیک روی قابلیت یادگیری ماشینی نرم افزار بکنید.
ٰ
4) با داده های بزرگ و تحلیل آنها نوآوری را شتاب دهید- تجزیه و تحلیل مشتری ها و ابزار ها و فنون مربوطه باید در بازاریابی نهفته باشد. شاید فکر کنید در تجزیه و تحلیل خوب هستید ولی وقت آن است که به این فکر کنید که چطور و کی باید تحلیل کنید. با همکاران مدیریت فن آوری کار کنید تا تکنولوژی های آنالیز دیتا های بزرگ را تجربه کنید تا ترکیبی جدید از ابزارها و روش های آنالیز بدست آورید تا شما را به تصمیم های مشتری در هر لحظه رهنمون شوند.

تبلیغات در خرده فروشی خیلی مهم است

  • تبلیغات باید با توسل به بالاترین ارزش و بیشترین مشتریان حساس به قیمت طراحی شود، اما ساختار تبلیغات را طوری بچینید که مشتریان احساس حذف شدن یا بدرفتاری نکنند. اگر شما کوپنی عرضه کنید، بارکدی از بسته بندی را ارسال کنید، یا خریدار همیشگی تان تخفیف ویژه بدهید، مصرف کنندگان شما متوجه می شوند.

این مقاله توسط Kusum Ailawadi و Paul Farris نوشته شده است. دکتر Ailawadi استاد بازاریابی در دانشکده کسب و کار Dartmouth’s Tuck و دکتر Farris استاد برجسته ارتباطات در مدیریت بازرگانی، از دانشکده کسب و کار دانشگاه داردن ویرجینیا است.
این اساتید معتقدند که خرده فروشان باید مواظب وسوسه ارایه قیمت های پایین “هر روز ” به جای تبلیغات موثر باشند. شاید مجبور شوند راه های جدیدی برای هدف قرار دادن و انتقال آنها بیابند، اما هیچوت نمی‌ توان از تبلیغات صرف نظر کرد.
خرده فروشان مدت‌ هاست، خریداران را با عبارات هم اکنون بخرید و  اینجا بخرید  ترغیب می کنند و سعی می‌ کنند  مشتری را ترغیب کنند که در حال انجام دادن یک معامله خوب هستند ولی به نظر می‌ رسد باید بر روی تمرکز هدف مند و موثر سرمایه گذاری بیشتری انجام دهند.
سوال اینجاست به عنوان یک خرده فروش، راه درست استفاده از تبلیغات چیست؟
1) برای مصرف کنندگان مناسب محصولات مناسبی ترویج کنید

تبلیغات باید با توسل به بالاترین ارزش و بیشترین مشتریان حساس به قیمت طراحی شود، اما ساختار تبلیغات را طوری بچینید که مشتریان احساس حذف شدن یا بدرفتاری نکنند. اگر شما کوپنی عرضه کنید، بارکدی از بسته بندی را ارسال کنید، یا خریدار همیشگی تان تخفیف ویژه بدهید، مصرف کنندگان شما متوجه می شوند.
2) فروش تدریجی و سود حاصل از تبلیغات شخصی را محاسبه کنید

هدف، به حداکثر رساندن فروش “در معامله” نیست، بلکه ایجاد فروش، مشتریان و سودی است که شما را قادر می کند که آن از طرق دیگر انجام دهید. تحقیق ما بر روی یک زنجیره خرده فروشی بزرگ آمریکا نشان داد که در میان هزاران قلم کالایی که هر سال تبلیغ می شود، درصد کمی از تبلیغات در حاشیه هایی با فروش کم به هدر می رود، که با حذف آنها، میلیون ها دلار را می توان ذخیره کرد.
3) آگهی هایی که برای برخی از تبلیغات منشا اثر هستند همانند تاثیر بازخرید مهم اند

در تحقیقات دیگر، متوجه شدیم که کوپن هدفمند، نه تنها از طریق بازخرید بلکه از طریق یک اثر تبلیغاتی، باعث افزایش فروش می شود. به همین دلیل است که به آن نام تبلیغات می دهند و نه یک کاهش قیمت موقتی.

 

برخی فروشگاه‌های بزرگ خرد در آمریکا قصد دارند به مدیران فروشگاه، انعطاف پذیری بیشتر در انتخاب قیمت و تبلیغات مناسب شرایط بازار محلی بدهند. این کار آن ها قابل تحسین است، اما باید هشدار داد که تنوع زیاد فروشگاه به فروشگاه می تواند با توانایی اجرای تبلیغات که به وسیله برندهای ملی سرمایه گذاری می شود، تداخل داشته باشد و تبلیغ پیشنهادات ویژه در رسانه ها را که پیش از ورود مصرف کنندگان به فروشگاه به آنها می رسند را نیز تحت الشعاع قرار دهد.
تبلیغات، با اجتناب از مشکلی که اقتصاد دانان آن را ” حاشیه راندگی مضاعف” می نامند، نقش قدردانی کننده ای در تصمیمات قیمت گذاری برای خرده فروشان و تولید کنندگان دارد. اگر چه این مفهوم بیشتر بر معامله گران انحصاری که درآمدهای حاشیه ای بیش از حدی را با تغییر قیمت های بالاتر به دست می آورند، اعمال می کند.

 

تولید کنندگان اغلب احساس می کنند که خرده فروشان برای تبلیغ برندهای آنها فعالیت کافی انجام نمی دهند. آنها معمولا نمی توانند قیمت های خرده فروشی را دیکته کنند، اما می توانند برای برجسته سازی یا ​​نمایش برندشان در یک قیمت خاص به خرده فروشان پاداش دهند. به طور مشابه، خرده فروشان ، شاید به جز آنهایی که عمدتا محصولات برچسب خصوصی را می فروشند، اغلب احساس می کنند تولید کننده ها قیمت های بسیار بالایی پیشنهاد می دهند. یکی از راه هایی که می توانند برای یک قیمت عمده فروشی پایین تر مذاکره کنند، درخواست کمک هزینه کردن برای پشتیبانی از تبلیغات، کاهش موقتی قیمت، نمایش ویژه، آگهی دهی یا ترکیبی از این عوامل است.
تبلیغات یکی از ویژگی های با دوام مشتری مداری است زیرا تولید کنندگان، خرده فروشان و به خصوص مصرف کنندگان ، همه دوست دارند با یک دلیل خوب، معامله ای را انجام دهند.

آشنایی با چند ایده برای عرضه محصول جدید در بازار

 

  • اگر برنامه یا رویدادی برای معرفی و عرضه محصول جدید دارید، پیاده سازی آن را از یک ماه قبل شروع کنید. بارها و بارها آن را تکرار و تمرین کنید، تا زمانی که بتوانید آن را در خواب و رویای خود به وضوح انجام دهید. نتیجه شگفت انگیز خواهد بود.

 

در این مقاله ایده هایی برای عرضه محصول جدید ارائه می شود که ممکن است مورد توجه شما قرار بگیرد.
شرکت شما محصولی جدید تولید کرده است و می خواهد سهم بازار و مشتری برای آن جذب کند. شما همچنان به دنبال روش های سنتی هستید یا می خواهید تحولی ایجاد کنید؟ اگر به دنبال ایده های جدید هستید با این مقاله همراه شوید. حتی اگر این کار توسط بازاریاب های شرکت نیز می خواهد انجام شود باید به آنها آموزش دهیم که به گونه ای عمل کنند که انگار می خواهند جنجال و هیاهویی در بازار به پا کنند.

برند معتبری چون اپل که شهرت جهانی دارد و همگان به کیفیت آن اعتماد دارند، وقتی می خواهد محصول جدید خود را عرضه کند، احترام گذاشتن به اعتماد مشتریانش را در اولویت قرار می دهد. اما متاسفانه بسیاری از برندهای معتبر ایرانی وقتی سهم بازار را به دست آوردند، مشتریان خود را رها می کنند. امروزه مشتری به دنبال احترام است. می خواهد که برای شعور و درک وی احترام قائل شویم. اینکه در معرفی محصول خود به چه شکل عمل می کنیم نیز مهم است.

تمرین و ممارست
اگر برنامه یا رویدادی برای معرفی و عرضه محصول جدید دارید، پیاده سازی آن را از یک ماه قبل شروع کنید. بارها و بارها آن را تکرار و تمرین کنید، تا زمانی که بتوانید آن را در خواب و رویای خود به وضوح انجام دهید. نتیجه شگفت انگیز خواهد بود. کلیدی ترین نکته در برگزاری چنین برنامه ای مدیریت زمان است. شروع و پایان برنامه باید طبق زمان بندی اعلام شده و به موقع باشد. دقت کرده اید زمانی که می خواهیم چنین برنامه یا رویدادی را انجام دهیم هر چقدر هم تلاش و برنامه ریزی می کنیم باز هم اکثر کارهای مهم برای دقیقه ۹۰ می مانند و مدام در حال استرس و دویدن هستیم. یک هفته قبل از برنامه خواب و خوراک و استراحت نداریم و یک هفته بعد از آن هم راهی بیمارستان می شویم. اینجاست که می گوییم کاش وقت بیشتری داشتیم. دقیقاً یک روز قبل از برنامه ایده های جدیدتر به ذهنمان می رسد و یا قراردادهای همکاری جدید می بندیم و جالب است که می خواهیم ظرف 24 ساعت تمام آنها عملیاتی و اجرایی شوند. تمرین، تمرین و تمرین . . .

خلق داستان
نمی توان تنها به توسعه و گسترش محصول اکتفا کرد، لازم است که یک داستان بزرگ برای محصول خلق کنیم. نباید بگوییم به دنبال ایجاد محصولات بیشتر هستیم بلکه باید بهترین محصولاتی را خلق کنیم که می توانند وجود داشته باشند. بیشتر تمرکزمان بر بازار برتر باشد. معرفی محصولات در سرتاسر دنیا در یک دهه اخیر تفاوت های چشمگیری داشته است. خلق داستان جزو کلیدی ترین عنصر در عرضه یک محصول شده است. اما هنوز در ایران از آن غافل هستیم و خیلی از مدیران، حاضر به هزینه کردن روی آن نیستند چرا که از تأثیرات شگرف آن غافلند و هنوز می بینیم که بعد از تولید محصول به دنبال بازاریاب قوی هستند. متن هایی که در معرفی محصول استفاده می شوند نیز بسیار مهم و تأثیر گذار هستند. در خیلی از شرکت های بزرگ و معتبر جهانی داستان سرایی برای محصول حتی به عنوان یک شغل در نظر گرفته شده است و فرد یا افرادی در پشت صحنه فقط روی این مورد تمرکز دارند و فکر می کنند. چرا که نحوه معرفی محصول باید به گونه ای باشد که تا مدت ها در ذهن ها نقش ببندد.

تمرکز بر مشتری، به جای تمرکز بر چشم انداز
محصول شما علاوه بر اینکه برای مشتریان وفادارتان عرضه می شود، باید به دنبال مشتریان جدید نیز باشد، افرادی که تاکنون هیچ یک از محصولات شما را خریداری نکرده اند. در مقابل مشتریانی دارید که محصول جدید برند شما را خریداری و به دیگران معرفی می کنند. برای این دسته از مشتریان باید بهبود تدریجی را در پیش بگیرید و تمایزهایی ایجاد نمایید. برای مثال اپل در محصول جدید خود از یک سنسور اثر انگشت برای بازکردن قفل تلفن و تراشه ای جدید و با سرعت دو برابر استفاده می کند. مدل جدید خود را با قاب طلا ارایه می دهد. تصور بر این است که افراد بسیاری این مدل جدید را تهیه کنند، چرا که قالب طلایی آن دیگران را متوجه خواهد کرد که آنها مدل جدید را خریداری کرده اند و از مدل قبلی استفاده نمی کنند! از ایجاد تمایزهای بدین شکل برای محصول خود غافل نباشیم. خواسته های مشتریانمان را بشناسیم. شاید مشتریان اپل خواسته شان یک گوشی طلایی نبوده است، اما خواسته بازار و مشتریان بازار توسط مدیران اپل به درستی شناخته شده است.

ایجاد تعلیق
اگر شرکت کوچکی هستید و هنوز سهم زیادی از بازار به دست نیاورده اید، این کار آسانی نیست. چرا که هنوز برند شما شهرت آنچنانی پیدا نکرده است و در نتیجه مخاطبان توجه زیادی به محصول جدید شما نشان نمی دهند. این کار حتی برای شرکت های بزرگ و معتبر نیز دشوار است. قبل از رونمایی از محصول خود بگذارید رسانه های اجتماعی، وب سایت ها در مورد محصول جدید صحبت کنند. و شما در برابر تمامی اخبار و شایعه ها سکوت کنید و به شایعات اجازه انتشار بدهید. نکته مهم اینجاست که روز رونمایی از محصول جدید همه می دانند چه محصولی قرار است معرفی شود اما از جزییات آن بی خبر هستند و همین امر کافی است.

ارایه اطلاعات بیشتر در مورد محصول از طریق وب سایت
در حقیقت این اطلاعات شامل مشخصات محصول، تصاویر، لینک ها، و ویدئوهای مرتبط که نشان دهنده اطلاعات بیشتر در مورد محصول جدید شما هستند باید از قبل آماده و برنامه ریزی شده باشند. به محض پایان برنامه لازم است تمامی این اطلاعات خیلی سریع روی وب سایت شما قرار بگیرند. نتایج آن شما را شگفت زده خواهد کرد. امتحان کنید. البته قطعاً متوجه این موضوع هستید که تمامی تصاویر و لینک های شما باید جذاب و تاثیر گذار و تبلیغاتی باشند به گونه ای که در ذهن مخاطب ماندگار شده و وی را ترغیب به خرید کند.

ساده سازی
شاید محصول شما ویژگیهای تکنیکی و مشخصه های تخصصی داشته باشد که آن را از محصولات دیگر متمایز می کند اما به یاد داشته باشید که مشخصات فنی و تکنیکی برای همگان قابل درک نیست. سعی کنید آن ویژگیهای متمایز را خیلی خلاصه و ساده بیان کنید به گونه ای که برای همه افراد این تمایز قابل درک باشد. امروزه استفاده از بیلبوردهای شهری و تبلیغات محیطی و تلویزیونی برای عرضه و معرفی محصول جدید تبدیل به یک ضرورت شده است. چه خوب است که برندهای معتبر و معروف ایرانی نیز برای عرضه و معرفی محصول جدید خود به دنبال خلق ایده های جدید در سطح ملّی و بین المللی باشند.

اگر ایده بزرگی نداشته باشید تبلیغات شما شکست می خورد

کسب و کارها در تولید و یا ارائه محصولات و خدمات متفاوت و متمایز بر اساس نیازهای جدید جامعه مشکل دارند. بسیاری از کسب و کارها فقط به کپی کردن کار هم دیگر روی می آورند و در ارائه محصول و خدمات هیچ خلاقیتی به خرج نمی دهند.

 

 

امروز بیش از هر زمان دیگری اثرگذاری تبلیغات – بخصوص در ایران – بشدت کاهش یافته است. مردم به شدت تبلیغ زده شده اند و تبلیغاتی که امروز شاهد آن هستیم، بسیار به هم شبیه و معمولاً عاری از هرگونه خلاقیت هستند.

واقعیت این است که اگر پشت یک تبلیغ، ایده ای بزرگ نباشد، به نتیجه نخواهد رسید. مشاوران بازاریابی و آژانس های تبلیغاتی می بایست خود را موظف به ارائه ایده های بکر بدانند هر چند که ممکن است مشتریانشان (تبلیغ دهندگان) در این رابطه سخت متقاعد شوند. ممکن است که در کوتاه مدت نظر مشتری (تبلیغ دهندگان) را بتوان جلب کرد اما در دراز مدت و پس از عدم کسب نتیجه دلخواه، مشتریانشان را از دست خواهند داد.

من معتقدم که بخشی از معضلات اقتصادی در کشور که پیش روی کسب و کارهای ما وجود دارد مربوط به دو نکته مهم است:
۱) کسب و کارها در تولید و یا ارائه محصولات و خدمات متفاوت و متمایز بر اساس نیازهای جدید جامعه مشکل دارند. بسیاری از کسب و کارها فقط به کپی کردن کار هم دیگر روی می آورند و در ارائه محصول و خدمات هیچ خلاقیتی به خرج نمی دهند.
۲) محصولات و خدمات خوبی هم که می توانند در بازار، جای خود را باز کنند متاسفانه با استفاده از برنامه های بازاریابی و تبلیغات تکراری و عاری از خلاقیت، در شناساندن خود به جامعه با چالشی بزرگ روبرو هستند.

واقعیت این است امروز تبلیغاتچی ها باید در بالاترین سطح ممکن به مشتریانشان خدمات دهند و به سراغ ایده های بکر و جذاب بروند و برای کسب نتیجه، ایده های ناب را پرورش دهند. امروز نقش تیم های خلاقیت در شرکت های تبلیغاتی بسیار پر رنگ است و به عقیده من حتی اگر لازم باشد می بایست رسانه های جدید در عرصه تبلیغات ایران کشف شود