روستای گیلوان – شاهرود – خلخال

 

  • قلعه خشتی یکی از جاذبه‌های روستای گیلوان می‌باشد که به دوران هخامنشیان تعلق دارد و در مساحتی حدود 6 هکتار ساخته شده است اما متأسفانه به دلیل کاوش‌های غیراصلوی و عدم مراقبت‌های لازم، بخش‌های اصلی آن از بین رفته است

روستای گیلوان از توابع بخش شاهرود شهرستان خلخال، در ‏65‏ کیلومتری جنوب شرقی خلخال و 45 کیلومتری رشت قرار دارد. ارتفاع این روستای کوهپایه‌ای از سطح دریا 1080 متر است و آب و هوای آن در زمستان‌ سرد و در تابستان‌ معتدل است.

از چشم‏‌اندازهای زیبای این روستا، رودخانه پرآب گیلوان، ارتفاعات پیرامون روستا، جنگل‏‌های انبوه و سرسبز به همراه هوای مه‌آلود، مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم می‌باشند. گندم مهم‌ترین محصولی است که در این روستا به عمل می‌آید. از دیگر محصولات زراعی این روستا می‌توان به توتون، ذرت، سیب‌زمینی، یونجه و لوبیا اشاره نمود. زردآلو، سیب، به و گلابی نیز از محصولات باغی این روستا می‌باشند.

روستای گیلوان دارای قدمت چندین هزار ساله است. در سال 1385 در جریان خاکبرداری از جاده ماسال- گیلوان، بقایای مربوط به اسکلت کشف شد. در کاوش‌هایی که صورت گرفت، در منطقه‌ای حدود 10×15 متر، 15 اسکلت کشف شد. در کاوش‌های دیگری که در نزدیکی این روستا و جاده ارتباطی آن با روستای خانقاه (که در یک کیلومتری آن قرار دارد)، انجام شد 4 گور باستانی متعلق به عصر مفرغ آشکار شدند.

قلعه خشتی یکی از جاذبه‌های روستای گیلوان می‌باشد که به دوران هخامنشیان تعلق دارد و در مساحتی حدود 6 هکتار ساخته شده است اما متأسفانه به دلیل کاوش‌های غیراصلوی و عدم مراقبت‌های لازم، بخش‌های اصلی آن از بین رفته است. در پایین روستای گیلوان گورستانی وجود دارد که میرزا کوچک خان به مدت 44 سال در آن مدفون بود. میرزا و یارانش پس از شکست نهضت به طرف کوه‌های گیلوان حرکت کردند ولی دچار بوران و طوفان گردیده و سرانجام زیر ضربات خردکننده سرما و برف در 11 آذر 1300، از پای درآمد. در سال 1344، به درخواست نوه میرزا نبش قبر صورت گرفت.

 

منبع همگردی.

%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%86 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%863 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%865 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%866 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%867 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%868 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%869 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d9%84%d9%88%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%b2%d8%af%db%8c%da%a9-%d8%ae%d9%84%d8%ae%d8%a7%d9%84

روستای بيله درق – سرعین

 

  • در طول مسير رودخانه بيله درق دو آبشار به فاصله 300 متر از یکدیگر و غارهای بزرگ و کوچکی نیز وجود دارند که دوستداران طبیعت را به خود جذب می‌کنند.

روستای ييلاقی بيله درق یا ویلا دره از توابع دهستان آبگرم در ارتفاع 1820 متر از سطح دريا و در فاصله 3 کيلومتری شمال سرعين قرار گرفته است. اين دهکده ييلاقی با آب و هوای مطبوع، از جاذبه‌های گردشگری شهرستان سرعين می‌باشد که از مواهب طبيعی همچون آب‌های معدنی، دره‌ زيبا با درختان و چمنزارهای پر از گل و گياه و کندوهای عسل برخوردار است. در طول مسير رودخانه بيله درق دو آبشار به فاصله 300 متر از یکدیگر و غارهای بزرگ و کوچکی نیز وجود دارند که دوستداران طبیعت را به خود جذب می‌کنند. در این روستا مراکز اقامتی، کافه و رستوران‌هایی جهت اقامت گردشگران وجود دارد.

روستای بیله درق به این دلیل که در میان کوه و دره محصور شده است، به این نام خوانده می‌شود.

%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%82 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%822 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%823 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%824 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%825 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%a8%db%8c%d9%84%d9%87-%d8%af%d8%b1%d9%828

روستای حیله‌ ور

 

  • در واقع به این دلیل که خانه‌های این روستا از دید رهگذران پنهان می‌باشند به نام حیله‌ور معروف شده‌اند. اهالی این روستا در زمان حمله مغول، خانه‌های خود را رها کرده و به روستای کندوان نقل مکان نمودند.

روستای تاریخی حیله‌ ور در فاصله 3 کیلومتری روستای صخره‌ای کندوان قرار گرفته است. شیوه معماری این روستا منحصر به فرد می‌باشد به این صورت که خانه‌های آن در دل زمین به صورت زاغه‌های زیبا و با سبک بسیار عالی کنده شده و از استتار کافی برخوردار می‌باشند. در واقع به این دلیل که خانه‌های این روستا از دید رهگذران پنهان می‌باشند به نام حیله‌ور معروف شده‌اند.

اهالی این روستا در زمان حمله مغول، خانه‌های خود را رها کرده و به روستای کندوان نقل مکان نمودند.

 

%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b1 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b12 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b13 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b14 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b16 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b17 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b18 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b19 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%d8%ad%db%8c%d9%84%d9%87-%d9%88%d8%b110

 

روستای کندوان

 

  • در دل این تپه‌های بلند که ارتفاع بعضی از آن‌ها به 40 متر می‌رسد، صدها آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است ولی آنچه به کندوان هویت باستانی داده وجود 117 خانوار و منزل مسکونی در درون توده‌های مخروطی و هرمی شکل صخره‌ای است.

صخره‌های کله قندی و غارهای دستکن توسط انسان که به عنوان خانه‌های مسکونی مورد استفاده قرار می‌گیرد، یکی از شگفت‌انگیزترین روستاهای صخره‌ای جهان را پدید آورده است.

روستای کندوان از توابع دهستان سهند، در 62 کیلومتری جنوب غربی تبریز و 18 کیلومتری جنوب اسکو در دامنه سرسبز سلطان داغی قرار گرفته است.

در تاریخ این منطقه، نقل شده است که نخستین کسانی که به کندوان پا گذاشتند، ساکنان روستایی به نام حیله‌ور در 2 کیلومتری غرب کندوان بوده‌اند که در قرن هفتم هجری قمری برای در امان ماندن از حمله مغول‌ها به دشتی در مقابل کندوان فعلی مهاجرت کردند و به تدریج درون کران‌ها را حفاری کرده و پناهگاهی امن برای خود ساختند اما برخی بر این عقیده‌اند که قدمت این روستا به دوره‌های قبل از اسلام مربوط می‌شود.

در دل این تپه‌های بلند که ارتفاع بعضی از آن‌ها به 40 متر می‌رسد، صدها آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است ولی آنچه به کندوان هویت باستانی داده وجود 117 خانوار و منزل مسکونی در درون توده‌های مخروطی و هرمی شکل صخره‌ای است.

منبع کجارو

%d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%862 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%865 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%867 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%868 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%869 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%8610 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%8611 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%8612 %d8%b1%d9%88%d8%b3%d8%aa%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%d8%af%d9%88%d8%a7%d9%8613

روستای فردو – قم

 

  • روستای کوهپایه‌ای فردو بافت مسکونی متراکم دارد و خانه‌های روستا برای غلبه بر شیب طبیعی زمین و امنیت بیشتر در کنار یکدیگر و اکثر در یک طبقه و به ندرت در دو طبقه با سقف‌های مسطح ساخته شده‌اند.

روستای فردو در 15 کیلومتری جنوب شرقی کهک و 47 کیلومتری جنوب شهر قم قرار دارد

این روستا از جنوب غربی به کوه چال از جنوب شرقی به کوه عبدالوهاب و از شرق به کوه سلطان سعید شاه محدود می‌شود.

نام روستای فردو برگرفته از کلمه فردوس به معنای بهشت است.

روستای فردو در محدوده کوهستانی جنوب شرقی کهک استقرار یافته و ارتفاع آن از سطح دریا در حدود 2070 متر است و اقلیمی معتدل و کوهستانی دارد.

آب و هوای این روستا در بهار و تابستان خنک و مطبوع و در زمستان سرد و خشک است. رودخانه فصلی فردو در شرق روستا جریان دارد.

روستای فردو قدمت و پیشینه تاریخی طولانی دارد. بنای امامزاده بسوره (باوره) در حوالی روستا و همچنین امامزاده‌ای در داخل روستا قدمت این روستای کوهستانی را نشان می‌دهند. قدمت این زیارتگاه‌ها به دوره صفوی می‌رسد.

مردم روستای فردو به زبان فارسی و با لهجه محلی سخن می‌گویند مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.

درآمد اکثر مردم روستای فردو از فعالیت‌های زراعی ودامداری تامین می‌شود. گروهی از مردم روستا در امور خدماتی و تولید صنایع دستی اشتغال دارند. در روستای فردو پرورش زنبور عسل نیز رواج دارد.

مهم‌ترین محصولات زراعی روستا شامل گندم، جو، لوبیا و عدس است. اراضی این روستا به صورت آبی و دیم کشت می شوند و آب اراضی مزروعی از رودخانه و قنات تامین می‌شود.

باغداری در روستا رونق دارد و انواع میوه‌ها مانند گردو، قندق، گیلاس، بادام، هلو، زردآلو و سیب از محصولات باغی آن است.

مراتع سرسبز و حاصلخیز اطراف این روستا موجبات رونق دامداری را فراهم آورده و انواع لبنیات در آن فراهم آورده و انواع لبنیات در آن فرآورری می شود. زنان روستای فردو در کنار فعالیت‌های زراعی و دامداری به بافت انواع قالی، زیلو و گلیم می‌پردازند.

روستای کوهپایه‌ای فردو بافت مسکونی متراکم دارد و خانه‌های روستا برای غلبه بر شیب طبیعی زمین و امنیت بیشتر در کنار یکدیگر و اکثر در یک طبقه و به ندرت در دو طبقه با سقف‌های مسطح ساخته شده‌اند.

دیوارهای خانه‌ها ضخیم است و در و پنجره‌های چوبی و آهنی دارند. مصالح عمده به کار رفته در ساخت اکثر واحدها مسکونی آجر، خشت، کاهگل، گچ، سیمان و آهن می‌باشد.

شکل خانه‌ها از نوع معیشت و مشاغل خانوار روستایی تبعیت می‌کند؛ مثلا در منازل دامداران علاوه بر فضاهای معمول انبار علوفه و اصطبل نیز وجود دارد سبک سیاق معماری روستا بسیار ساده و در عین حال بسیار زیباست.

جاذبه‌های گردشگری روستای فردو:

روستای فردو با ویژگی‌های منحصر به فرد طبیعی یکی از روستاهای جالب توجه منطقه است.

ارتفاعات اطراف مراتع وسیع کشتزارهای پیرامونی و باغ‌های روستا چشم اندازهای زیبا و شگفت انگیزی را پدید آورده‌اند.

در فاصله یک کیلومتری روستا چشمه‌های آب از زمین می جوشند و مزارع و باغات روستا را مشروب می‌سازند. جریان چشمه‌ها مزارع و باغات از جاذبه‌های بسیار زیبایی اطراف روستا هستند.

در فاصله 10 تا 12 کیلومتری اطراف روستا رودخانه پرآبی جریان دارد که حواشی آن زیستگاه پرندگان و جانوران گوناگونی است.

سواحل رودخانه در فصول بهار و تابستان بسیار سرسبز است و محلی مناسب برای گشت و گذار و تفرج گردشگران به شمار می‌رود.

کوه برف انبار در فاصله 12 کیلومتری روستا قرار دارد و با چشم اندازهای بسیار زیبا گردشگران طبیعت دوست را به سوی خود جذب می‌کند.

سطوح کوه در فصل زمستان از برف یکپارچه سفید پوش می‌شود و جلوه‌ای بسیار تماشایی می‌یابد.

غار سالمستان یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی این روستاست که در فاصله 5/8 کیلومتری قرار دارد. این غار مورد توجه غار نوردان و فضایی برای به گذران اوقات فراغت است.

مزرعه وسف از مزارع وسیع سرسبز و از جاذبه‌های طبیعی و تفرجگاه‌های اطراف روستا است.

ویلحال مرتع وسیع و زیبایی است که در 16 کیلومتری روستای فردو قرار دارد. این مرتع یکی از نواحی سرسبز و تماشایی روستاست که در بهار و تابستان با هوایی ییلاقی جلوه‌ای ویژه می‌یابد.

انواع گیاهان دارویی مانند گل گاو زبان، شیرین بیان، گل ختمی، شاتره، خاکشیر و گون در پیرامون روستا می‌رویند که کاربردهای متنوعی دارند.

انواع پرندگان و جانوران مانند شغال، گرگ، روباه، خرگوش، کبک و تیهو حیات جانوری پیرامون روستا را تشکیل می‌دهد.

آرامگاه امامزاده فردو، بقعه‌ای ساده و کوتاه است که در بالای تپه‌ای کوچک و میان گورستان روستا قرار دارد. این آرامگاه را مدفن شش تن می‌نامند.

در برابر در ورودی بقعه، یکی دو سنگ قبر کوچک با تاریخ‌های 1027 و 1150 هجری قمری و درون گورستان، چند سنگ قبر کهنه از جمله دو سنگ بزرگ از قرن یازدهم هجری قمری دیده می‌شود، لکن بنای امامزاده چندان قدیمی نیست. امامزاده فردو، مورد احترام مردم روستای فردو و روستاهای پیرامونی است.

بنای امامزاده بوره (باوره)، در 8 کیلومتری روستای فردو در مزرعه باوره واقع شده است.

این بنا شامل دو بقعه است که در هر بقعه، دو امامزاده به نام های شاهزاده محمد و حسین، حلیمه خاتون و زینب خاتون از احفاد امام کاظم (ع) مدفون شده‌اند.

پوشش این دو بقعه از نوع عرقچینی با مصالح سنگ و گچ و از آثار قبل از دوره صفوی است که تزئینات هنری خاصی ندارد.

قاعده هر دو بقعه از خارج و داخل به شکل مربع و دهانه آن 3 و ارتفاع آن 7 متر است؛ در هر ضلع آن شاه نشینی با طاق رومی پوش ساخته شده است.

در زوایای بالای بقعه، نیم طاقی های مربع به هشت ضلعی تبدیل شده اند. نورگیرهای 8 ضلعی گچ بری مشبک دارد.

در میانه هر یک از دو بقعه دو صندوق منبت، روی قبور نصب گردیده که از آثار هنری قرن یازدهم هجری قمری است.

در جهت شمال امامزاده، ایوان قدیمی از سنگ و گچ با جدار سفید کاری احداث شده است.

دو لنگه در منبت کاری شده تابستانی، در مدخل بقعه و در زیر ایوان نصب شده است. این امامزاده مورد احترام و توجه مردم روستا و زائران است.

مردم روستای فردو، در اعیاد بزرگ مذهبی و ملی به جشن و سرور و در ایام سوگواری به عزاداری می‌پردازند. مراسم شبیه خوانی و تعزیه خوانی در ایام محرم برگزار می‌شود.

انواع موسیقی محلی در مراسم جشن و شادی و عروسی و همچنین در برخی از عزاداری‌ها رواج دارد.

پوشاک محلی در میان مردم روستا کمتر مشاهده می‌شود، اما کهنسالان از لباس محلی استفاده می کنند.

قالی‌های زیبا با طرح‌های سنتی و ابتکاری که اغلب از جنس ابریشم و در ابعاد کوچک بافته می‌شود از مهم‌ترین صنایع دستی مردم این روستاست.

همچنین انواع گلیم و زیلو در طرح ها و رنگ های متنوع در روستا بافته می شود.

از غذاهای محلی روستا می‌توان به کالجوش، اشکنه، آش جو، فسنجان، قورمه و کوفته اشاره کرد.

انواع نان‌های محلی، قره قوروت، لبنیات، خشکبار و محصولات باغی از مهم‌ترین سوغاتی‌های روستای فردو به شمار می‌روند.

بازدیدکنندگان در بهار و تابستان برای اقامت شبانه از امامزادة داخل روستا و امامزاده باوره استفاده می‌کنند.

روستای فردو از طریق شهرهای قم و کهک، با جاده آسفالت و از طریق شهر کاشان روستای رحق با جاده خاکی ماشین‌رو قابل دسترسی است.

همچنین این روستا با داشتن ۱۰۴ شهید (با توجه به جمعیت کم) در دوران جنگ تحمیلی در ایران رکورددار است.

فردو قبلا به خاطر آب وهوای متعادل آن و حضور گردشگران در تابستان معروف بود اما بعدا شهرتش به فراتر از مرزها رسید و به اولین روستای اینترنتی و هسته‌ای ایران معروف شده است.

نام روستای فُردو به دلیل اینکه برای تأسیسات هسته‌ای کشورمان در حوالی قم انتخاب شد، در صدر اخبار جهانی به‌ویژه خبرگزاری‌ها قرار گرفت به طوری که می‌توان گفت فردو، روستایی است که یک شبه جهانی شده است.

منبع کجارو

 

روستای دشه

12-12-14-16937deshah-jpg1_

  • از مکانهای ممتاز این روستا می توان به قهوه خانه سنتی “هانه کوان” اشاره کرد. این مکان حاوی چشمه ایست که شاید در منطقه اورامانات کم نظیر باشد، این مکان هر ساله گردشگرهایی را جذب می کند.

روستای دشه در حدود 10 کیلومتری شهرستان پاوه در شمال غربی استان کرمانشاه قرار دارد. این روستا که از توابع بخش مرکزی شهرستان پاوه است، حدود ۲۰۰۰ نفر جمعیت دارد.

جنگل تپه‌ول مشرف بر این روستا است و از قله بروژ چشم‌انداز سرسبزی بر این روستا نمایان است.

آب آشامیدنی این روستا از چشمه سرتاویران تامین می‌شود. تعدادی از اهالی دامدار و عده کمی هم باغدار می‌باشند.

روستای دشه دارای مردمی با فرهنگ و از لحاظ علمی دارای افراد با سواد است. این روستا از نظر آب در یک منطقه معتدل کوهستانی قرار دارد و به همین دلیل دارای چشمه‌های خدادادی متعددی است.

نام این روستا را می توان از ریشه آن یعنی دژکه به معنی قلعه، مستفاد نمود. زیرا در این روستا، قلعه‌‌هایی وجود دارد که شاید مهمترین آنها قلعه پاسکه واقع در شرق روستا باشد که در بالای آن یک فرورفتگی شبیه به حوض با قدمت تاریخی وجوددارد.

قله “به روژ”(کله قندی) در مرتفع ترین نقطه روستا است که بر روستا اشراف دارد می توان آنرا به سه قسمت تقسیم کرد در یک قسمت به روستا و در قسمت دیگر به منطقه کرند و در قسمت دیگر به “ده ره تفی” که یکی از نقاط دیدنی روستاست و در آنجا نیز چشمه‌ای وجود دارد منتهی می‌شود.

از دیدنی‌های دیگر روستا می‌توان به منطقه “هیلاو” اشاره کرد که به دلیل وجود چشمه تا چندی پیش بعضی از مردم روستا در فصل بهار و تابستان به آنجا کوچ می‌کردند و در آنجا بدلیل وجود چراگاه های مناسب برای چرای دام‌هایشان دو فصل از سال را به سر می بردند.

همچنین آبشار دشه در دل باغ‌های گردو و انار روستای دشه خودنمایی می‌کند و آب این آبشار پس از عبور از رودخانه پاوه رود وارد رودخانه بزرگ سیروان می‌شود.

از جاهای زیبای دیگر روستا می توان به “ته په وه ل” اشاره کرد که در روبه روی محل اسکان اهالی روستا، واقع شده است.

از مکانهای ممتاز این روستا می توان به قهوه خانه سنتی “هانه کوان” اشاره کرد. این مکان حاوی چشمه ایست که شاید در منطقه اورامانات کم نظیر باشد، این مکان هر ساله گردشگرهایی را جذب می کند.

مردم این روستا بیشتر به شغلهای فصلی رجوع می کنند مانند گردوشکنی، سقزچینی و … مشغول هستند، بعضی از مردم زنبورداری می‌کنند و بعضی دیگر باغدارند و تعدادی از اهالی به شغلهای دولتی مشغولند و بعضی دیگر مشغول شغل آزادند.
از محصولات باغ‌های روستا می‌توان به گردو، توت و انار اشاره کرد.

روستای داوران

 

  • در بالا ده و پایین ده 2 برج با قدمت بیش از 100 سال است که برای محافظت از شر دزدان و راهزنان مورد استفاده قرار می‌گرفته. اماکن زیارتی بی بی گوهر در ابتدای داوران و شفاخانه حضرت علی (ع) در بالای ده است.

روستای داوران در 30 کیلومتری شرق رفسنجان و بین راه رفسنجان زرند قرار دارد. روستای داوران به دلیل سرسبزی .. واقع شدن در ارتفاع، داشتن باغات میوه از نقاط بسیار دیدنی در این شهرستان است.

اطراف این روستا کوه‌های بلندی است که معروفترین آنها کوه کوسه‌است که وجه تسمیه آن به دلیل سنگی بودن کامل و عدم رویش گیاهان در آن است – آب قنات داوران تا چند سال پیش به عنوان بهترین آب در کل منطقه رفسنجان شناخته می‌شده.

در بالا ده و پایین ده 2 برج با قدمت بیش از 100 سال است که برای محافظت از شر دزدان و راهزنان مورد استفاده قرار می‌گرفته. اماکن زیارتی بی بی گوهر در ابتدای داوران و شفاخانه حضرت علی (ع) در بالای ده است.
از جاذبه‌های دیدنی که توسط کوه نوردان داوران کشف شد می‌توان غار میرزا را نام برد که طراف داوران و در کوه‌های دره رنج وجود دارد.

rafsanjan-09mm1 rafsanjan-09mm2 rafsanjan-09mm5

روستای طبر – جاجرم

tabar-jpg53

  • طبر با داشتن باغات فراوان زردالو، گردو، گلابی و انگور بیشترین باغات منطقه را دارا است. این روستا با واقع شدن در وسط این باغات و قرار گرفتن روی تپه از جلوه زیبایی خاصی بهره می برد.

طبر نام روستایی است از توابع بخش جلگه شوقان شهرستان جاجرم در استان خراسان شمالی.

این روستا در دهستان طبر و در ۵۰ کیلومتری جنوب غربی شهر بجنورد قرار دارد. آثار تاریخی زیادی در این روستا وجود دارد که نشان از قدمت طولانی آن دارد.

در روستای طبر بیشتر مردم به کشاورزی و دامداری مشغول اشتغال دارند و عمده محصول کشاورزی آنها گندم، جو و انگور است.

در این روستا همچنین چند چشمه و قنات وجود دارد که آب کشاورزی روستا را تامین می‌کند. باغ‌های روستای طبر به چند قسمت تقسیم شده‌اند که هر قسمت نام مخصوص به خود را دارد.

یک قسمت از این باغ‌ها که در جنوب روستا و در دامنهٔ رشته کوه سالوک قرار گرفته‌است «لق لق» نامیده می‌شود. باغ‌های لق‌لق از یک چشمه که در بلندترین نقطهٔ باغها قرار گرفته‌است سیراب می‌شوند. بخش دیگر نیز «ترنقی» نامیده می‌شوند و در قسمت شمالی روستا قرار گرفته ‌است.

زبان مردم روستای طبر فارسی است. شغل اکثر ساکنان آن کشاورزی و دامداری است. صنایع نیز از رونق خاصی برخوردارند.

از سایر مناطق دیدنی طبر می‌توان به قلعه سنگینه و چنار خونی اشاره کرد. همچنین گورستان قدیمی واقع در سر کاریز (سر قنات پایین) و آثار خانه‌های مسکونی در مکانی موسوم به کوه خانه دار نشان دهنده قدمت روستا می‌باشد.

روستاهای اطراف طبر عبارتند از: محمدآباد طبر، برزانلوی طبر، گرمک، چهاربید، کلاته طبری، جوشقان، پشت بام و شوقان.

طبر با داشتن باغات فراوان زردالو، گردو، گلابی و انگور بیشترین باغات منطقه را دارا است. این روستا با واقع شدن در وسط این باغات و قرار گرفتن روی تپه از جلوه زیبایی خاصی بهره می برد.

قلعه کمرسفید، قلعه سنگینه، حمام عمومی، چنار و چشمه واقع در مرکز روستا، برج‌های نگهبانی، گورستان قدیمی روستا، آسیاب آبی، چندین بنای مسکونی، بازرا قدیم روستا از جمله آثار تاریخی روستا محسوب می‌شوند.

طبر همچنین یکی از شناخته شده ترین روستاهای خراسان شمالی از نظر فرهنگ و تحصیل است.

روستای نژو

%d9%86%d8%b2%d9%883

 

  • ساکنان روستا به تخت سنگ بزرگی که در غرب قلعه قرار دارد اغلی بگ می گویند گویا اغلی بگ نام پهلوانی بوده است که ساکن آنجا بوده است و در هنگام لشکر کشی اعراب،در دشت میر آباد به آنها شبیخون زده است و تعداد زیادی از آنها را کشته است تا اینکه شبی گرفتار کمین اعراب می شود و…

 

روستای نژو در شمال غرب شهرستان بانه،واقع در بخش مرکزی و فاصله 12 کیلومتری شهرستان قرار گرفته است.آثار تاریخی آن در شرق روستابه نام شارکون که فقط کوزه های برزگ و کوچک گلی که داخل بعضی از آنها زغال پیدا می شود باقی مانده است که آن هم در طول زمان به دلیل کشت و عملیات کشاورزی کم کم از بین رفته است.

در سراسر خاک روستا لوله های گلی به ضخامت حدود 10 سانتیمتر با قابلیت آبرسانی لوله های1/3پیدا می شود و در تمام زمین های روستا چه مزارع و چه دامنه کوهها از این لوله ها می توان یافت.

اما مهمترین اثر باستانی روستا قلعه ای است که در غرب روستا،در حد فاصل روستاهای سیوچ میرآباد علیا و نژو قرار گرفته است.در اطراف این قلعه که با نام محلی (قه لای نژو) معروف است چشمه های آب فراوانی وجود دارد که باعث می شود تعداد زیادی از دوستداران طبیعت و مردم منطقه برای گشت و گذار و بازدید به آنجا بروند. بنا به گفته ساکنان این روستا،قدمت این قلعه به پیش از اسلام بر می گردد و با توجه به اینکه مقبره هایی که در این ناحیه موجود است به طرف بیت المقدس کنده شده اند این قول به نظر صحیح می رسد.

عدم توجه و سهل انگاری در نگهداری این قلعه باعث شده است تا شکل اصلی قلعه در اثر حفاری ها غیر مجاز که توسط افراد سودجو، انجام گرفته است از بین برود و تنها آثاری که از آن می توان دید حصار قلعه در دامنه آن است که با سنگهای بزرگ و تراشیده جلوه عظیمی به ان داده است و هنوز قسمتهایی از آن را می توان دید.

خرابه قلعه هم شامل دو قسمت است که به وسیله یک سنگ بزرگ به عنوان پل به هم مرتبط شده است.این قلعه دارای یک حوض آب بوده است که از ساروج ساخته شده است و در چند سال قبل به کلی تخریب شده است و چیزی از ان باقی نمانده است.

ساکنان روستا به تخت سنگ بزرگی که در غرب قلعه قرار دارد اغلی بگ می گویند گویا اغلی بگ نام پهلوانی بوده است که ساکن آنجا بوده است و در هنگام لشکر کشی اعراب،در دشت میر آباد به آنها شبیخون زده است و تعداد زیادی از آنها را کشته است تا اینکه شبی گرفتار کمین اعراب می شود و…

گفته می شود جمله ی الاکراد من الجن (کردها از جنیان هستند) به خاطر شبیخون زدن های الغ بیگ گفته شده است.

در جنوب این روستا و در فاصله بین شوی و نژو یک سد باستانی (آبگیر) وجود داشت که دارای قدمت زیادی بود.دیواره های ساروجی این سد تا این اواخر هم موجود بود اما در حدود 17-18 سال پیش قرار شد تا طی یک پروژه عظیم،در محل سد باستانی یک سد جدید برای تامین مصرف آب کشاورزی و آشامیدنی شوی احداث شود و در جریان عملیات خاک برداری، دیواره های ساروجی این سد باستانی تخریب شد.اما پس از صرف مدت زمان و هزینه بسیار قابل توجهی، به دلایلی که هرگز برای مردم منطقه روشن نشد عملیات احداث این سد متوقف شد و تنها چیزی که عاید مردم منطقه شد تخریب دیواره های سد باستانی بود.

علاوه بر اینها طبیعت زیبای این روستا در بهار و تابستان باعث شده است که در سالهای اخیر خیل عظیم مردم از شهر برای سپری کردن ساعاتی در دامان طبیعت، به مراتع و سبزه زار های این روستا بیایند.بیشتر مردم این روستا به کار کشاورزی مشغول هستند و همانند دیگر روستا های ایران،جوانان سعی در مهاجرت به شهر های دیگر را دارند اما هنوز کسانی هم از آنها هستند که با کشاورزی،سعی در تامین زندگی خانواده خود دارند.

دهستان چلاو

  • چلاو از نظر منابع گیاهی و جانوری تابع مناطق میانکوهی مازندران است. جنگلهای این منطقه در محدودۀ آبادی هایش در گسترۀ ارتفاعی ۸۵۰ تا ۱۹۰۰ متر از سطح دریا قرار دارند و دارای دو جهت عمومی شمالی و جنوبی هستند.

 

دهستان چِلاو جزء بخش مرکزی شهرستان آمل در منطقه میانکوهی مرطوب و جنگلی قرار دارد. این دهستان از نظر روایتﻫـای مردمی دارای هفت آبادی به نامهای: پارَیمِه، پاشاکُلا، نَجّارکُلا، تیار، گَنگَرَج کُلا، چَم بُن و زَرخونی است. روستاهای فیلبَند، سَنگِچال، گَت کُلا، دایو، کُردِنِشین، لِهاش و اَلیمِستان، اگر چه در جوار روستاهای یاد شده قرار دارند اما جزء منطقه بالا چلاو محسوب می گردند.

کل محدوده دهستان چلاو از سمت شمال به دهستان دشت سر، از جنوب به دهستان بهرستاق، از شرق به روستای فیلبند و بخش بندپی غربی شهرستان بابل و از غرب به رودخانه هراز و دهستان لیتکوه محدود می گردد. اما موقعیت جغرافیایی هفت محل یاد شدۀ نخست- که منطقه اصلی و مدنظر ماست- با برآورد تخمینی از روی نقشه توپوگرافی( ۵۰۰۰۰/۱شاه زید) حدوداً بین عرض شمالی ۹/۳۶ الی ۱۴/۳۶ و طول شمالی ۲۲/۵۲ الی ۲۹/۵۲ بوده و نزدیک به ۹۵ کیلومتر مربع وسعت دارد.

از نظر حوزه آبریز، کل مساحت چلاو ۱۳۳۰۳ هکتار است که از این میزان ۸۵ هکتار محدودۀ روستایی، ۸۲۶۴ هکتار جنگل، ۳۸۹۸ هکتار مرتع و ۱۰۵۶ هکتار اراضی زراعی ﻣﻰباشند. (روحی مقدم، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس)

جمعیت ثابت (هفت آبادی) چلاو در سال ۱۳۷۵ برابر ۴۷۷ نفر در ۱۱۰ خانوار و هفت آبادی سرشماری شد که این تعداد در فصل تابستان به واسطۀ کوچ از شهر و روستاها به ییلاق افزایش چشمگیری ﻣﻰیابد. چلاو در تقسیمات جدیدکشوری با مرکزیت روستای«رزکه» مساحتی بالغ بر۷/۷۲۱ کیلومتر مربع دارد که در سال ۱۳۷۵جمعیتش ۳۷۶۵ نفر سرشماری شده است. (سازمان برنامه و بودجه مازندران)

نحوه اداره روستاهای چلاو در گذشته براساس شیوه سنتی کدخدا منشی بود که پس از برافتادن آن، به صورت هیئت امنایی اداره می شد. اما امروزه پس از اجرای قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا، کارهای روستا برای مدت معلوم- با حضور اهالی محل در انتخابات شوراها- در اختیار افراد منتخب و مورد وثوق قرار می گیرد.

از نظر تقسیمات جغرافیایی دهستان چلاو در زمانهای مختلف دارای آبادیهای گوناگونی بود. در کتاب «مازندران و استراباد» نوشتۀ رابینو، چلاو یکی از هشت بلوک آمل و شامل ۱۹ آبادی کوچک و بزرگ بوده است. از این تعداد تنها نام روستاهای: «پارادیمه، تیاف، پاشاکلا، چمه بن و گنگرج محله» با موقعیت پنج آبادی از هفت آبادی کنونی چلاو قابل تطبیق است و روستاهای «میلِه و شَهنِه کُلا» به خاطر کوچ قشلاقی چلاویان مدنظر رابینو قرار گرفته است. در کتاب «فرهنگ جغرافیایی آبادیهای ایران» و به نقل از آن در «لغت نامۀ دهخدا» برای چلاو ۱۹ آبادی ذکر شده که «گنگرج کلا، تیار و پاشاکلا» قراء مهم آن هستند.

به دلیل حکومت چلاویان در نواحی سوادکوه و فیروزکوه و مناطقی از سمنان و گستردگی بیشتر و احتمالی محدوده جغرافیایی آن در گذشته، میرظهیرالدین مرعشی در کتاب «طبرستان و رویان و مازندران» چلاو را به صورت «شلاب» در محدودۀ سوادکوه و ملاشیخ علی گیلانی در کتاب «تاریخ مازندران» آن را قریب سمنان ﻣﻰدانستند. اعتماد السلطنه وزیر دوره ناصری در «مرآت البلدان» چلاو را جزء بلوک طبرستان و مازندران ﻣﻰداند که تیول منشی الممالک است و دارای قلعهﺍﻯ بسیار قدیمی است (نقل از: آستارا تا استارباد؛ منوچهر ستوده) همو در کتاب «التدوین فی احوال جبال شروین» چلاو را به گونه «تیلاب» در محدوده سوادکوه متذکر ﻣﻰگردد. ناصرالدین شاه قاجار در کتاب «روزنامۀ سفر مازندران ۱۲۹۲قمری» محدوده جغرافیایی چلاو را بین بندپی و لیتکوه ذکر ﻣﻰکند. او بر اساس پرس و جو از بزرگان منطقه چلاو، رودخانۀ هراز را سر حد چلاو و لیتکوه، به انضمام مرتع آسا و سیاه بیشه برای چلاو، و پل لهاش را برای لیتکوه نوشته است. ستوده در کتاب «آستارا تا استارباد» آبادیهای چلاو را این گونه معرفی ﻣﻰنماید.«پریمه، پاشاکلا، نجارکلا، تیار، گنگرج کلا، چم بن، زرخونی و سنگ چال. مورد اخیر در تقسیمات جزء بالا چلاو و باقی دهکدﻩﻫـا جزء پایین چلاوند. دهکدﻩهای لهاش و الیمستان…نیز جزء چلاب به حساب ﻣﻰآیند.»

منطقه چلاو از جمله مناطق کهن و قدیمی مازندران است که بسیاری از اتفاقات تاریخی و مهم مازندران بنابر شواهد کتب مهم تاریخی در آن به وقوع پیوست. وجود قلعهﻫـای «دارا و سامان(سام) و قلاپشت و قلاوش و قلاگردن و تیمورقلعه» که امروزه جز نامی از آنها باقی نمانده است و کشف بسیاری از آثار قدیمی از جمله مفرغها و سفالهای دوره تاریخی از زیر خاک و روایتﻫـای مکتوب و مردمی و وجود جای نامهای کهن ایرانی در این گستره، گواه کهن بوم و بر بودن آن است.

چلاو مرکز کیا افراسیاب و اسکندر شیخی چلاوی بود که در مازندران حکومت ﻣﻰکردند و سلسلۀ باوندیه سوم- کینخواریه – را منقرض کردند. از اعقاب آنها کیاحسن چلاوی در فیروزکوه و حوالی سمنان، لهراسب چلاوی در طالقان و سهراب بیک چلاوی در ساوجبلاغ به حکومت پرداختند. میرمراد پاشای چلاوی نیز از سرداران سپاه شاه عباس صفوی بود.

از این منطقه عالمان و بزرگان و شاعرانی همچون «ملاصالح و ملاهادی مازندرانی، علیقلی اقبال مازندرانی، میرزا علی محمد چلاوی، میرزا محمد بیدل چلاوی(کرمانشاهی)، حیدرعلی و محمدعلی خاکی، شیخ حسن، شیخ اسماعیل، ملا آقاجان و آخوند ملامحمدحسن چلاوی» و… برخواستند و برههﺍی از زمان و تاریخ منطقه را با نام خود در آن ثبت کردند که شرح تذکرۀ آنها تلاش و کوششی جدا و جدی ﻣﻰطلبد.

در ذکر وجه تسمیۀ دهستان چلاو میان مردمان این ناحیه روایتﻫـای مختلفی رواج دارد. از آن جمله وجود «چهل آبادی» و «چهل چشمه و آب» در گذشته است که اشتقاقی مردمی ﻣﻰباشد. ظاهرا قدیمیﺗﺮین سند موجود که از چلاو صحبت به میان ﻣﻰآورد، تاریخ طبرستان نوشتۀ ابن اسفندیار به سال ۶۱۳هـ.ق است که آن را به صورت «شلاب» ثبت کرده است. حد نهایی این تلفظ را برای منطقه تا یک قرن پس از این تاریخ– یعنی دوران حکومت ایلخانان مغول در ایران- ﻣﻰﺗوان مد نظر داشت چرا که در کتب تاریخی پس از آن «شلاب» به صورت «چلاب و چلاو» تغییر ﻣﻰیابد. لذا چنانچه «شلاب» را به عنوان گونۀ کهنﺗﺮ«چلاو» در نظر بگیریم این کلمه– به معنی باران تند- باشرایط جوی این سرزمین تطابق کامل دارد. (وبلاگ هم اندیشان و گفتار وجه تسمیه چلاو)

هفت آبادی چلاو متشکل از تیرهﻫـا و خاندانﻫـایی است که برای همان روستا حکم شاخص و مبنا را دارند. در روستای پاریمه: لَطیف ؛ روستای پاشاکلا: بَغدادی و پاشا ؛ روستای نجارکلا: پیچ ؛ روستای تیار: بُندار(بنّار) و کَنِِّج ؛ روستای گنگرج کلا: خانَکدار(خنینگار) ؛ روستای چَم بُن: رَوارَج و سالار (سِلار) و روستای زَرخونی: باتِلفه به همراه دیگر تیرهﻫـا و خاندانﻫـا زندگی ﻣﻰکنند. (تیره های معروف دو روستای مجاور یعنی سَنگِچال و فیلبند، عُمران (عِمرون) و مَلِکشاه (مِلشا) نامیده می شوند.)

به دلیل شرایط جوی مناسب و وفور نعمتهای خدادادی و میهمان نواز بودن مردمان آن، مهاجرتﻫـایی در قالب نام بندار، نوایی، عامی(آمی)، پاشا، پیچ،… از دیگر نقاط به ویژه لاریجان آمل به چلاو صورت گرفته که اکنون به عنوان بومیان منطقه محسوب ﻣﻰگردند. در حال حاضر نیز این عمل کاملاً با دلایلی متفاوت از گذشته، که آن به خاطر معیشت و اجبار پادشاهان وقت در مهاجرت قبیلهﻫـا و این به دلیل تفریح و تفرج انجام ﻣﻰشود که مورد اخیر در صورت ادامۀ افراطی به محیط اصلی منطقه صدمۀ جبران ناپذیری وارد ﻣﻰسازد.

زندگی مردمان این منطقه در گذشته بر پایۀ دامداری، چارواداری، باج و خراج از مراتع و گاوهای نر (وَرزا) و پرورش اسب، صنایع دستی، زغال گیری، کشاورزی، لبنیات، زنبور عسل استوار بود. در این خصوص ابن اسفندیار (تاریخ طبرستان، ص۵۷) چنین ﻣﻰنویسد:«…چون فریدون از مشیه کن فیکون بیرون آمد بحکم آنکه جبال غیرذی زرع و ضرع بود با حدود شلاب ]چلاب = چلاو[ نقل کردند که در آن– صقع چراخورها باشد و مقیمان او را تعیش از منافع نتاج و باج گاوان بود.» اما در حال حاضر به دلیل اجبار دولت در خروج دام از مراتع و صیانت از جنگلﻫـا و منابع طبیعی و در نهایت زندگی نوین این حالت به هم خورده و مشاغل بر اساس نیازهای روز و تحصیلات، تعریف شده اند و عموم نیازمندیها از شهر برآورده ﻣﻰگردد، ولی هنوز ﻣﻰتوان بافت و زندگی گذشته را در آن مشاهده نمود.

امکانات و شرایطی که امروزه در آبادی های مختلف منطقه وجود دارد می توان به برق، تلفن، راه ارتباطی آسفالته، آب لوله کشی بهداشتی، حمام عمومی، نانوایی، شرکت پخش فراورده های نفتی، خانه بهداشت و مدرسه شبانه روزی اشاره کرد. در این میان بخش خصوصی نیز به فعالیت هایی همچون ایجاد مراکز صنعتی با توانمندی منطقه مانند تولید جوجه یک روزه و مرغ مادر، دامداری پرواری و شیری، پرورش ماهی سردآبی و بهره برداری از معادن شن و ماسه دست زده است.

اهالی چلاو در فصل گرما و سرما ییلاق و قشلاق ﻣﻰکنند که کوچ آنها از نوع عمودی است.(وبلاگ هم اندیشان) اما به واسطۀ آب و هوای مساعد، خانوارهایی نیز به طور ثابت در این منطقه ساکن هستند. ییلاق چلاویها آبادیهای مختلف دهستان چلاو و قشلاقشان روستاهای «بلیران،شهنه کلا،میله،خَرمون کلا،تش بندان» در آمل است. محل سکونت چلاویان در شهر آمل حوالی سالهای ۱۳۰۰شمسی و قبل از آن بین شاهاندشتی محله و پایین بازار به نام «چلاوی محله» بود که در گذشتهﻫـا «چلابه سر» نام داشت. از حدود سال ۱۳۲۵شمسی چلاویان به خصوص در قسمت جنوب شرقی آمل که در آن زمان بیرون شهر بود مقیم گشتند که امروزه «چلاوی راسته» نامیده ﻣﻰشود و جمعیتشان بدلیل مهاجرت از آبادﻯهایشان بنا به ضرورت زندگی جدید چندین برابر شده است. همچنین گروهی از چلاویان از گذشته در شمال غربی آمل به نام«رحمت آباد»ساکن شدند که امروزه جزئی از شهر آمل محسوب ﻣﻰگردد. از این طایفه گروهی نیز منشعب گشته و جزء طایفه آملی محسوب شدهﺍند به طوری که یکی از تیرهﻫـای طایفۀ آملی«چلاوی»نامیده ﻣﻰشوند.(یادگار فرهنگ آمل،صمصمام الدین علامه)ضمن اینکه خانوادهﻫـایی از طایفه چلاو در شهرستان سوادکوه هم زندگی ﻣﻰکنند که احتمالا ریشه تاریخی دارد.

روستاهای مختلف چلاو با راه ارتباطی آسفالته که در محل مدرسه شبانه روزی فعلی (کُرد بَمِرد دَشت) به دو شاخه تقسیم ﻣﻰشود با شهر آمل ارتباط دارند. علاوه بر راه مذکور، راه مال رویی از بلیران به چلاو در گذشته دایر بود که کماکان مورد استفاده دامداران قرار ﻣﻰگیرد. بعضی از راهﻫـای گذشته این سرزمین هم به تاریخ پیوستند. برای نمونه راه روستای المیستان به شیرگاه از این منازل ﻣﻰگذشت: الیمستان، چلاو، سنگچال، آب کل منار، شیاده ، پادشامیر، لفور، شیرگاه؛ یا راه سیاه بیشه در جادۀ هراز آمل به فیروزکوه این گونه طی ﻣﻰشد: سیاه بیشه، لهاش، الیمستان، امام زاده قاسم، مراتع کَنگِلو، اِسپرِز، سیوجی، ترکلی (ساختمان قدیمی دارد که روسها در جنگ جهانی دوم تعمیر کردند)، سیاه کوه، رُنان، چرات، فیروزکوه (نقل از: آستارا تا استرآباد)

به دلیل نبود ایستگاه خاص هواشناسی در منطقه، آماری از وضعیت جوّی چلاو وجود ندارد. اما بر اساس موارد ثبتی ایستگاهﻫـای مناطق مجاور، متوسط بارندگی سالیانه آن حدود ۵۹۵ میلی متر و میانگین درجه حرارت سالانه آن ۶/۸ درجه سانتی گراد گزارش شده است که این ارقام به واسطه رطوبت و مه آلود بودن منطقه قابل تغییر هستند.(روحی مقدم، همان)

آب شرب چلاو با استفاده از منبع آب و لوله کشی بهداشتی روستایی از چشمه سارها تأمین ﻣﻰگردد که در چندین سال اخیر به واسطۀ افزایش جمعیت و خشکسالی و کم آب شدن چشمهﻫـا با مشکلات عدیدهﺍی به خصوص در فصل تابستان و زمان افزایش جمعیت مواجه است. هر چند در سالهای اخیر تلاش مجدّانهﺍﻯ جهت رفع این مشکل در روستاهای مختلف صورت گرفت، اما کماکان این مشکل به قوت خود باقی است.

رودخانۀ مهم این گستره «چلورود» نام دارد و شاخهﻫـای اصلی آن « رودبار تیار و گنگرج کلا » نامیده ﻣﻰشوند که کاملا در محیطی جنگلی و از نظر زمین شناسی در منطقه بیکربناته کلسیک و بیکربناته سولفاته جریان دارند. این دو رودبار در ارتفاع ۸۶۰ متری در منطقه دوآب(دِئو) به هم پیوسته و با طی مسیر ۱۱ کیلومتری به عنوان آخرین شاخه شرقی رودخانه هراز در «مَنگل» به آن ﻣﻰرسند. در کتب و نقشهﻫـای جغرافیایی امروزی«چلورود»از سرچشمۀ رودبار تیار در ارتفاع ۲۸۰۰ متری «نَرو» آغاز ﻣﻰگردد و در ارتفاع ۱۴۰۰ متری شاخهﺍﻯ دیگر با نام «کاشم رود» به طول ۶ کیلومتر از ارتفاع ۲۶۰۰متری «حِصین بَن» را دریافت ﻣﻰدارد. این دو رود پس از اتصال با طی مسیر ۱۹ کیلومتری و شیب متوسط ۱۲درصد به رودخانۀ هراز ﻣﻰپیوندد.(حوزه آبریز در یای خزر، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح ایران)

تشکیلات زمین شناسی این منطقه به دورانهای اول تا سوم زمین شناسی تعلق دارد که گسل مهم و معروف شمال البرز از قسمت شمالی آن عبور ﻣﻰکند. سازندهای موجود در منطقه از دوره پرمین تا کواترنری رسوب گذاری شدهﺍند اما تنها مورد استثناء رسوبات پالئوژن در البرز شمالی نیز در آن دیده ﻣﻰشود. ( نقشه زمین شناسی «شیت آمل»، سازمان زمین شناسی ایران)

چلاو از نظر منابع گیاهی و جانوری تابع مناطق میانکوهی مازندران است. جنگلهای این منطقه در محدودۀ آبادی هایش در گسترۀ ارتفاعی ۸۵۰ تا ۱۹۰۰ متر از سطح دریا قرار دارند و دارای دو جهت عمومی شمالی و جنوبی هستند. جنگلهای شیب شمالی از ارتفاع ۸۵۰ متری آغاز و تا ارتفاع ۱۹۰۰ متری ادامه ﻣﻰیابند و ارتفاع بالاتر از آن را مراتع تشکیل ﻣﻰدهند. PH خاک در این قسمت اسیدی با درجه نفوذپذیری متوسط تا خوب برای آب و ریشه دوانی است. شیب جنوبی ابتدا چمنزار بوده و از ارتفاع ۱۰۵۰ متری تا ۱۴۴۰ متری در محدودۀ جنگلی قرار ﻣﻰگیرد. PH خاک نیز در این محدوده خنثی و قلیایی بوده و دارای درجه نفوذپذیری متوسط تا ضعیف برای آب و متوسط برای ریشه دوانی گیاهان ﻣﻰباشد.

از ۱۳۰ گونه گیاهی (فلور) گزارش شدۀ آن (روحی مقدم، همان) ﻣﻰتوان به: افرا، راش، سرو، توسکا، آزاد، ملج، بید، اوجا، ممرز، چلرگ، گل صدتومانی، بارانک، انجیلی، شمشاد، بلوط، گردو، اَل، لیلکی، کچف، ون، گیلاس وحشی، سرخدار، نمدار، زرشک، ازملک، جگن، ولیک، کندس، سیب و گلابی و آلوی جنگلی، کهلو، خاس، شن، همیشک، بارهنگ، آقطی (پَلِم)، گزنه، ترتیزک، استاک، پنیرک، شبدر، گلپر، تمشک، سیسنبر، پونه، قارچ خوراکی و سَمّی، نعناع، ماش، ترشک، پامچال، آلاله، گون، بنفشه، سرخس، پیاز وحشی و… اشاره کرد. از نظر جانوری هم ﻣﻰتوان نمونهﻫـای زیر را نام برد: گرگ، شغال، روباه، گربه وحشی، کفتار، خرس، گراز، پلنگ، شوکا، گوزن، مرال، کل، مش، سمور، سنجاب، قرقاول، توکا، دارتلا، کبک، گنجشک، ابیا، باشه، جغد، خرگوش، فاخته، دمجنبانک، دارکوب، خفاش، مار، کریب، مارمولک، سینه سرخ، خرچنگ، رطیل، عقرب و…

زبان مردم چلاو با گویش خاص و کهن منطقه، زبان مازندرانی از دستۀ شمال غربی زبان های ایرانی، زیر گروه زبانهای کرانۀ جنوبی دریای مازندران است. وجود شمار فراوان واژهﻫـای برابر و همانند با فارسی میانه و تفاوتﻫـا و تشابهات دستوری با زبانهای مرکزی و شرقی ایرانی نشان از دیرینگی و پایداری و پویایی زبان مردمان این منطقه دارد.( دکترقریب، مجله گویش شناسی)

دین مردمان این قلمرو پیش از پذیرش اسلام به طور کلی و عام همانند دیگر نقاط ایران (اما با تعصبات و اعتقادات فراتر) بوده است که وجود واژهﻫـا و مناطقی مانند مِهر، گورستان گبرها، امام زاده قاسم، رستم زِنی مال، بیستون و آئین های نو شدن ماه و سال (مارمه)، بیست و ششم نورزِماه طبری، تیرماه سیزده شو(تیرگان)، نخل گردانی، سوواشن، علامت چلیپا بر روی قبور درگذشتگان و… گواه این مطلب است. وجود پارهﺍﻯ اعتقادها و احترامها به درختان و گیاهان، نشان از پرستش مظاهر طبیعت و جان پنداری و اعتقاد به نوعی معاد و زندگی بعد از مرگ در گذشتۀ آنها دارد، اما اکنون مذهبشان شیعه دوازده امامی است و ابراز علاقه به اسلام و آئین های اسلامی و اهل بیت و شوق زیارت مسجد الحرام و بارگاه امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و دیگر عتبات عالیات و برگزاری مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، بیست هشتم صفر(چهل و هشتم)، شهادت امام علی(ع) و شب های قدر و… نشانۀ پایبندی آنها به دین اسلام و مذهب تشیع ﻣﻰباشد.

چلاو علاوه بر منابع طبیعی و خدادادی دارای اماکن زیارتی و مذهبی مختلفی در آبادیهای خود است. در تیار، مکانی که مقبرۀ امام زادهﺍﻯ باشد وجود ندارد اما در ارتفاعات جنوبی آن(۲۵۰۰ متری) امام زاده قاسم با بنایی از سنگ و گچ و آهک بر روی قلهﺍﻯ که به نام آن منسوب شده قرار دارد. در گنگرج کلا، امام زاده سیف الدین و امام زاده یحیی که مکان اخیر در زیر روستای چم بن در اراضی«اِرِشتِه سَر» گنگرج کلا قرار دارد. در پاریمه، امام زادگان صالح و شجاع الدین و در نجارکلا، امام زاده جعفر وجود دارند. این اماکن جدا از تکایا و سقاخانه ها و دیگر مکان های مذهبی موجود در دهستان چلاو هستند.

دهستان چلاو با مردمانی آزاده همچون سرو در طول تاریخ با افتخار و عزت زیسته و روح لطیف و همت بلندش را از طبیعت به وام گرفته است. باشد که در همیشه تاریخ سربلند و پیروز باشد.

 

1873218-b 1884029-b 1884037-b