صفحه کلید انعطاف پذیر تولید شد

  • به گفته محققان در آزمایشات اولیه، عملکرد این صفحه کلید از تمامی صفحه کلیدهای قابل حمل موجود در بازار بهتر بوده و انعطاف پذیریی و قابلیت بازیافت بالاتری داشته و بهای تمام شده آن نیز بسیار پایین تر است.

 

این صفحه کلید ارزان قیمت از لاستیکی از جنس سیلیکون اکوفلکس ساخته شده که درون آن نانوتیوبهای کربنی دارای خاصیت پیزومقاومتی تعبیه شده است.
هنگامی که کاربر یکی از کلیدهای موجود روی سطح لاستیک را فشار می دهد، فشار انگشت او مقاومت الکتریکی نانوتیوب های موجود در زیر آن کلید را تغییر می دهد.
محققان در جریان توسعه این فناوری، به منظور آموزش این صفحه کلید برای تشخیص کاراکتر موردنظر کاربر بر اساس موقعیت تغییر مقاومت الکتریکی نانوتیوب ها، از یک شبکه عصبی مصنوعی استفاده کرده اند و بدین ترتیب صفحه کلید انعطاف پذیر قادر است کلیدهای فشرده شده توسط کاربر را تشخیص دهد.
با وجود این که تاکنون نمونه های متعددی از صفحه کلیدهای انعطاف پذیر با قابلیت خم شدن تولید شده است، این اولین بار است که صفحه کلیدی با قابلیت مچاله شدن ساخته می شود.
به گفته محققان در آزمایشات اولیه، عملکرد این صفحه کلید از تمامی صفحه کلیدهای قابل حمل موجود در بازار بهتر بوده و انعطاف پذیریی و قابلیت بازیافت بالاتری داشته و بهای تمام شده آن نیز بسیار پایین تر است.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه ACS Applied Materials and Interfaces منتشر شده است.

علم با هوش مصنوعی تغییر می کند

  • شما نمی‌توانید معادله‌ی ریاضی دقیق یا پرس‌وجوهای توصیف‌کننده‌ی آن را تعریف کنید. آزمون‌وخطا در این حجم بزرگ داده‌ها ممکن نیست و روش‌های تحلیل قبلی کلان داده، برای جستجوی موفق یک الگو به‌اندازه‌ی کافی ویژگی تعریف‌شده ندارند.

 

هوش مصنوعی با استفاده از روش‌هایی مثل یادگیری ماشین می‌تواند به تسریع فرآیند محاسبات علمی و دستیابی به نتایج دقیق‌تر کمک کند.

گادی سینگر از شرکت اینتل، می‌گوید مهم‌ترین چالش او استفاده از هوش مصنوعی برای تغییر روند پژوهش‌های علمی است.

معاون اینتل و مدیر عمومی معماری گروه محصولات هوش مصنوعی در جلسه‌ی پرسش‌وپاسخ اولین رویداد هوش مصنوعی DevCOn اینتل به پیوند علم و هوش مصنوعی و حرکت دانشمندان به سمت هوش مصنوعی صحبت کرد.

هوش مصنوعی چگونه می‌تواند علم را تغییر دهد؟

اکتشافات علمی در صد سال گذشته وارد یک مرحله‌ی گذار شده‌اند و این مرحله را می‌توان با گذار به سمت داده‌ها و سیستم‌های بزرگ داده‌ای در دهه‌ی ۵۰ و ۶۰ مقایسه کرد. حجم داده‌های جمع‌آوری‌شده در دهه‌ی ۶۰ میلادی به‌قدری زیاد بود که تنها افرادی می‌توانستند برنده‌ی رقابت باشند که توانایی تحلیل داده‌ها را در انواع زمینه‌های علمی مثل آب‌وهوا، لرزه‌شناسی، زیست‌شناسی، داروسازی و … داشته باشند.

امروزه حجم داده‌ها به‌قدری زیاد است که افراد به‌سختی می‌توانند در میان آن‌ها به جستجو یا طرح یک سؤال مشخص بپردازند. ترکیب این طوفان‌های داده‌ای با محاسبات مدرن و روش‌های یادگیری عمیق قابلیت‌های جدید و در بسیاری از اوقات دردسرسازی را به دنبال خواهد داشت.

یک مثال بزنید:

به‌عنوان یک نمونه از کاربرد یادگیری عمیق می‌توان به شناسایی الگوهای بسیار ضعیف در یک مجموعه‌ی داده‌ای بسیار شلوغ اشاره کرد که حتی فاقد مدل ریاضی دقیق برای جستجو است.

یک رویداد کیهانی را در نظر بگیرید که در یک کهکشان دوردست اتفاق می‌افتد و شما به‌ دنبال بعضی ویژگی‌های این پدیده هستید تا آن‌ها را از یک مجموعه‌ی داده‌ای بسیار بزرگ تفکیک کنید. این مثال یک نمونه از جستجو بدون معادله‌ی معلوم است، در این جستجو می‌توانید چند مثال ارائه کنید و در این مثال‌ها موارد جستجو را به سیستم یادگیری عمیق آموزش دهید و درنهایت به یک الگوی مشخص برسید.

بنابراین می‌دانید دنبال چه هستید؛ اما نمی‌دانید چگونه آن را پیدا کنید؟

شما نمی‌توانید معادله‌ی ریاضی دقیق یا پرس‌وجوهای توصیف‌کننده‌ی آن را تعریف کنید. آزمون‌وخطا در این حجم بزرگ داده‌ها ممکن نیست و روش‌های تحلیل قبلی کلان داده، برای جستجوی موفق یک الگو به‌اندازه‌ی کافی ویژگی تعریف‌شده ندارند.

می‌دانید دنبال چه هستید زیرا چند مثال از جستجوی خود را در داده‌ها پیدا کرده‌اید و به‌طورکلی می‌توانید آن را توصیف کنید. یادگیری عمیق می‌تواند به تشخیص پیشامدها در یک مجموعه داده‌ای چندبعدی و شلوغ کمک کند.

آیا روش‌ دیگری برای تغییر رویکرد علمی هوش مصنوعی وجود دارد؟

به‌عنوان یک مثال دیگر می‌توان به یک مدل ریاضی مثل یک مجموعه از معادله‌های دقیق اشاره کرد. در این نمونه می‌توان از هوش مصنوعی برای رسیدن به نتایج سازگار با ده‌ هزار برابر زمان و محاسبه‌ی کمتر دست پیدا کرد. یا یک ساختار مولکولی جدید را در نظر بگیرید که می‌خواهید به بررسی دارویی رفتار آن در محیط بپردازد. مدل‌های پیشگوییبسیاری خوبی در رابطه با رفتار این ساختار وجود دارند؛ اما مشکل اینجا است که این مدل‌ها نیاز به زمان و محاسبات بسیار زیادی دارند و ممکن است تنها آزمایش یک ترکیب به چند هفته زمان نیاز داشته باشد.

در چنین موردی می‌توان از سیستم یادگیری عمیق برای بررسی سیستمی دقیق از معادله‌ها استفاده کرد. نمونه‌ها به‌صورت تکراری وارد سیستم معادلات می‌شوند و چند روز بعد می‌توان نتایج را مشاهده کرد. شبکه‌ی یادگیری عمیق، روابط بین ورودی و خروجی را هم بدون اطلاع از خود معادلات فرامی‌گیرد. آن را پیمایش می‌کنند و پس از آموزش سیستم یادگیری عمیق با نمونه‌های کافی در چند نمونه نمایش داده می‌شود. توانایی بالایی هم برای پیش‌بینی نتیجه‌ی مدل دقیق دارد. این به معنی دستیابی به بازدهی و تبدیل زمان محاسبه از ساعت و روز به ثانیه است.

هوش مصنوعی سرعت محاسبات را تا ۱۰ هزار برابر افزایش می‌دهد

گاهی اوقات برای دستیابی به مدل نهایی دقیق باید محاسبات را به‌صورت کامل انجام داد. بااین‌حال، این نوع محاسبات برای یک زیرمجموعه‌ی کوچک از نمونه‌ها لازم است. این حقیقت که می‌توان با کسری از توان و زمان و با سرعتی بیشتر به نتیجه‌ای دقیق دست پیدا کرد امکان بررسی سریع‌تر فضای راه‌حل را فراهم می‌کند.

در چند سال گذشته، روش‌های جدید یادگیری ماشین به منظور یادگیری چگونگی یادگیری توسعه یافته‌اند. این فناوری‌ها طیف تقریبا نامحدودی از گزینه‌ها را ارائه می‌کنند برای مثال می‌توان به تمام جهش‌های احتمالی در DNA انسان و روش‌های فرایادگیری برای شناسایی مرتبط‌ترین گزینه‌ها اشاره کرد.

 بیشترین تأثیر هوش مصنوعی بر روش یا رویکرد علمی یک دانشمند چیست؟

دانشمندها باید با هوش مصنوعی شریک شوند. آن‌ها می‌توانند با مهارت در ابزارهای مختلف هوش مصنوعی مثل یادگیری عمیق در سطح وسیعی سود ببرند و به بررسی پدیده‌هایی بپردازند که کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند یا برای حل یک معادله در فضای بزرگ‌تر که مسلما به‌سرعت بیشتری نیاز دارد، می‌توانند از هوش مصنوعی استفاده کنند. به‌طورکلی دانشمندان می‌توانند از یادگیری ماشین برای بررسی احتمالات جدید استفاده کنند و به بهترین‌ احتمال‌ها و راه‌حل‌های جدید دست یابند.

به گفته‌ی سینگر هوش مصنوعی امروزه هیجان‌انگیز‌ترین و چالش‌برانگیز‌ترین مسائل پیش ‌روی صنعت و علم را حل می‌کند. هوش مصنوعی از هر حوزه‌ی دیگری سریع‌تر است. هدف سینگر بررسی تغییر و تحولاتی است که در تعامل بین انسان و ماشین شکل می‌گیرد. به عقیده‌ی او وقتی بحث شراکت علم و هوش مصنوعی یا وسایل‌ نقلیه‌ی خودکار و دیگر حوزه‌ها مطرح می‌شود، نقش تفکر وسیع‌تر مهم‌تر از ارائه‌ی صرفا یک پردازنده‌ی سریع است. تعامل جدید بین انسان و هوش مصنوعی یک بخش جذاب دیگر از این فضا به شمار می‌رود.

شاید در کره ماه آب وجود داشته باشد

  • یافته ها خبر خوبی برای مأموریت Clipper Europa است که ممکن است در اوایل ژوئن سال 2022 راه اندازی شود. Clipper Europa Clipper در ماه جولای در هواپیما های سریع و کم ارتفاع پرواز خواهد کرد.

 

به نقل از Sciencedailyداده های جمع آوری شده توسط فضاپیمای گالیله ناسا در سال 1997 با استفاده از مدل های جدید و پیشرفته کامپیوتری برای کشف یک رمز و رازمورد بررسی قرار گرفتند که تا به حال ناشناخته بوده است. تصاویر اخترشناسی قبلی از تلسکوپ فضایی هابل فضایی ناسا در سال 2012 وجود این عنصر رانشان داد ، اما این تجزیه و تحلیل جدید از داده های جمع آوری شده بسیار نزدیکتر به منبع استفاده می کند.

این تحقیق توسط Xianzhe Jia، فیزیکدان فضایی دانشگاه میشیگان در آن آربور و نویسنده اصلی مقاله مجله، رهبری شد. جیا همچنین پژوهشگر دائمی برای ماموریت آینده ناسا برای کشف شرایط پذیرش جمعیت ماه، نیز می باشد.

جیا گفت: “داده ها وجود داشت، اما ما نیاز به مدل سازی پیچیده ای داشتیم تا بتوانیم این مشاهدات را درک کنیم.”

هنگامی که آنها اطلاعاتی را که طی آن 21 سال پیش در جریان پرواز جستوجو کرده بودند بررسی کردند، چیزی که داده های مغناطیسی با وضوح بالا نشان داد چیزی عجیب و غریب بود. بر اساس آنچه دانشمندان از کاوش ماهواره ها بر روی ماه و زحل یاد گرفتند – این ماده درون کوره یونیزه می شود و یک میدان مشخص در میدان مغناطیسی می گذارد – آنها می دانستند چه چیزی باید جستجو شود. و آنچه هرگز توضیح داده نشدخمشی مختصر و موضعی در میدان مغناطیسی بود.

گالیله دارای یک طیف سنج پلاسما موج قدرتمند برای اندازه گیری موج های پلاسما ناشی از ذرات باردار در گازهای اطراف جو در اروپا است.

اما اعداد به تنهایی نمیتوانند کل تصویر را نقاشی کنند. جیا لایه های امواج مغناطیسی و امواج پلاسما را با مدل سازی جدید سه بعدی توسعه داده شده توسط تیم خود در دانشگاه میشیگان تصویر کرد، که شباهت پلاسما را با اجسام منظومه شمسی شبیه سازی کرد. عنصر نهایی داده های هابل بود که ابعاد پدیده های احتمالی را ارائه می داد.

نتیجه ای که با شبیه سازی شده شبیه سازی شد، مطابق با میدان مغناطیسی و امواج پلاسما بود که تیم از داده های گالیله بیرون کشیده بود.

یافته ها خبر خوبی برای مأموریت Clipper Europa است که ممکن است در اوایل ژوئن سال 2022 راه اندازی شود. Clipper Europa Clipper در ماه جولای در هواپیما های سریع و کم ارتفاع پرواز خواهد کرد. اگر اسپری ها بخار را از اقیانوس اروپا یا دریاچه های زیرزمینی اکسید کنند، Europa Clipper می تواند ذرات مایع و گرد و غبار یخ زده را نمونه برداری کند. تیم ماموریت اکنون به دنبال مسیرهای بالقوه مدار میگردد و تحقیقات جدید در این خصوص انجام خواهد شد.

چگونه با هزینه مناسب برندسازی کنیم

  • بارها در مورد اهمیت وبلاگ نویسی و تولید محتوای ارزشمند صحبت کرده ایم، اما هر چقدر از اهمیت این موضوع بگوییم باز هم کم است. این هسته روش ما، به ویژه برای جلب نظر مخاطبان است؛ چیزی که غریبه ها را به بازدیدکنندگان همیشگی وب سایتتان تبدیل می کند.

 

به نظر می رسد کلمه «برند» در دنیای بازاریابی بسیار مورد استفاده قرار می گیرد: برند شخصی، برند کسب و کار، برند پیشتاز،… اما معمولا ابهامی در مورد معنای این کلمه در میان کارآفرینان وجود دارد. «برند» دقیقا چه مواردی را در بر می گیرد؟ آیا باید متخصصی را استخدام کنم؟ برندسازی کار پرهزینه ای است، مگر نه؟
در مورد پرهزینه بودن باید بگوییم که لزوما این طور نیست. روش های خلاقانه زیادی وجود دارد که بتوانید بدون هزینه زیاد به برندسازی کسب و کارتان بپردازید. اگرچه باید زمان نسبتا زیادی را به این کار اختصاص دهید. اما به هر حال نتیجه ملموسی خواهیدگرفت. حتی در برخی شرایط این کار به صرفه جویی مالی بیشتر نیز خواهدانجامید. پس به خواندن ادامه دهید و ببینید چطور می توانید همین امروز برندسازی را شروع کنید:
۱٫ شخصیت مشتریان خود را بشناسید
تصادفی نیست که ۸۲ درصد از شرکت هایی که ارزش بیشتری به دست آورده اند، به شخصیت شناسی مشتریانشان پرداخته اند. نیازها، اهداف و رفتار مشتریان احتمالی تان است که نشان می دهد چگونه باید محصول و خدماتتان را به آنها عرضه کنید. درک این مسائل به شما کمک می کند تا متوجه شوید که مشتریانتان از چه رسانه ای استفاده می کنند، چه چیزی به آنها انگیزه داده و به هیجان می آوردشان و در چه شبکه های مجازی ای عضویت دارند. به راحتی می توانید متوجه شوید که چرا این اطلاعات به ایجاد برندی رقابتی و کارآمد می انجامد؛ چون باعث می شود به افراد مناسبی دست پیدا کنید.
درک این موضوع هم لزوما برایتان هزینه بردار نخواهدبود. روشی عالی برای انجام این کار استفاده از پرسشنامه ها یا کمک گرفتن از بخش فروش شرکتتان برای گردآوری بازخوردهای مشتریان و ارزیابی نظرات آنهاست. برای این کار زمان بگذارید.۲٫ یک هویت و لحن به خصوص ایجاد کنید

زمانی که شخصیت منحصر به فرد مشتریانتان را مشخص کردید، برندتان کم کم می تواند شکل بگیرد که این مسئله شامل ایجاد هویتی به خصوص برای برند، یعنی چیزی که مشتریان برند را با آن بشناسند نیز می شود. همچنین باید لحن بیان برند را نیز مشخص کنید و در هر شبکه ارتباطی با آن لحن مخاطبانتان ارتباط برقرار کنید.
من به عنوان یک نویسنده عاشق بخش «لحن» هستم. اما شما چطور؟ پیدا کردن لحن به خصوص برای برندتان فرآیندی متفاوت تر نسبت به درک شخصیت مخاطبانتان دارد؛ درواقع به جای پاسخ دادن به سوالاتی در مورد مشتریانتان باید به سوالاتی پاسخ دهید که بیشتر در مورد خودتان و برندتان است. اینکه چه ارزش هایی را دنبال می کنید؟ چه چیزی ارائه می دهید؟ دوست دارید مردم چطور در مورد شما صحبت کرده و تعریفتان کنند؟
۳٫ حضور فعالی در شبکه های اجتماعی داشته باشید
خب تا به اینجا متوجه شدید که مشتریانتان چه شخصیتی دارند و می دانید که قرار است چه هویتی از خود نشان دهند و با چه لحنی با مخاطبانتان صحبت کنید. اما مخاطبانتان را کجا می توانید پیدا کنید؟
به دلیل اینکه احتمالا تصویر شفاف و اطلاعات نسبتا دقیقی از مخاطبان خود دارید، پس باید این را نیز بررسی کنید که آنها بیشتر وقت خود را چطور و در کجا می گذرانند؛ منظور ما به ویژه شبکه های اجتماعی است.
توجه زیادی به اطلاعاتی که به دست آورده اید بکنید. شاید بیشتر مخاطبانتان به یک شبکه اجتماعی به خصوص علاقه مند باشند، البته این بدان معنا نیست که نباید در شبکه های دیگر فعالیت کنید، بلکه این موضوع به شما کمک می کند تا بیشتر وقت و انرژی و بودجه خود را صرف شبکه اجتماعی پرطرفدارتر (در میان مخاطبان خود) بکنید.
زمانی که در این شبکه ها حضور یافتید، حضورتان را حفظ کنید. فعالیت داشته باشید، به طور مرتب محتوایی ارسال کنید و با مخاطبان نیز ارتباط برقرار کنید. در غیر این صورت تاثیر مثبتی روی مخاطبانتان نخواهیدداشت.

۴٫ وبلاگ نویسی کنید

بارها در مورد اهمیت وبلاگ نویسی و تولید محتوای ارزشمند صحبت کرده ایم، اما هر چقدر از اهمیت این موضوع بگوییم باز هم کم است. این هسته روش ما، به ویژه برای جلب نظر مخاطبان است؛ چیزی که غریبه ها را به بازدیدکنندگان همیشگی وب سایتتان تبدیل می کند.
درواقع شاید وبلاگ نویسی اساسی ترین قدم در استراتژی بازاریابی تان باشد زیرا محتوایی را در دسترس مخاطبان قرار می دهد که در اینترنت به دنبال آن بودند.
۵٫ خدمت رسانی به مشتری را به اولویت نخست خود تبدیل کنید
برند زاپوس به «خدمت رسانی بی بدیل به مشتریان» مشهور است. این وب سایت فروش پوشاک آنلاین خدمت رسانی به مشتریان را به مهم ترین ارزش خود در کسب و کار تبدیل کرده است. چرا این موضوع این قدر مهم است؟ خدمت رسانی عالی به مشتریان باعث شده که زاپوس پول زیادی در بخش بازاریابی و تبلیغات صرفه جویی کند. زیرا مشتریان فعلی و احتمالی به اندازه کافی به وسیله بازاریابی دهان به دهان برای این برند تبلیغ می کنند.
باید روشی چشمگیر داشته باشید و تجربه ای عالی برای مشتریان خلق کنید. طوری که آنها با کمال میل بخواهند در مورد تجربه فوق العاده خریدشان از شما با دوستان و آشنایانشان حرف بزنند.۶٫ دست به کار شوید

شاید برندسازی اقدام فوق العاده دشوار و بزرگی به نظر برسد و باعث ترس شما شود، آن همه به ویژه زمانی که بودجه محدودی در اختیار دارید. اما همانطور که دیدیم، روش های اقتصادی زیادی وجود دارد که نه تنها می توانید برای شروع از آنها استفاده کنید، بلکه مطمئن باشید نتیجه خوبی هم از آنها می گیرید و اسمتان سر زبان ها خواهدافتاد.
یک نکته دیگر، از این فرآیند لذت ببرید. البته که باید استراتژی ها و منطق خاصی به کار ببرید، اما به وسیله ابزارهایی که امروز در اختیارتان قرار گرفته، می توانید تا حدودی مطمئن باشید که کار خیلی سخت و پیچیده ای پیش رو ندارید. این کار فقط یک تمرین خلاقانه است. پس از نوآوری ها و بازی های ذهنی تان لذت ببرید.

 

بازاریابی کمیابی چیست – معایب و مزایا و اشکالات آن

  • یک روش استفاده از این استراتژی در کسب و کار خدمت محور شما، به راه انداختن یک کمپین تبلیغاتی و اعلام تعداد باقی مانده از فرصت‌های خرید استفاده از یک خدمت خاص است.

بازاریابی کمیابی Scarcity marketing یعنی انگیزش مخاطب برای خرید با اشاره به تعداد کم و زمان محدود برای خرید محصول.

در این روش از بازاریابی هدف ایجاد حس ضرورت از طریق یک فراخوان به عمل تهاجمی است.

در واقع در این روش می‌خواهیم مردم را از این بترسانیم که اگر سریع اقدام نکنند، دیگر قادر به خرید محصول مورد نیاز خود نخواهند بود.

پس زمینه بازاریابی کمیابی
اشاره کردن به اولین نمونه استفاده از استراتژی سخت و دشوار است، اما شرکت‌های مختلف برای سالیان متمادی از آن استفاده می‌کرده‌اند.
یکی نمونه قدیمی آن شیوه فروش فیلم‌های تولیدی توسط کمپانی دیزنی است.
به این شکل که پس از تولید و عرضه، زمان محدودی برای خرید اعلام می‌شود و پس از آن فیلم‌ها برای چند سال از دسترس خارج شده و برای فروش عرضه نمی‌شوند.
برند اپل هم نمونه‌ای دیگر از این دست است که بخوبی این استراتژی را درک کرده و از آن استفاده می‌کند.

مزایای استفاده از بازاریابی کمیابی
اولین مزیت این استراتژی معرفی محصول یا خدمت شما به عنوان یک کالا است.
این کار ارزش درک شده از محصول را افزایش می‌دهد و ترس از محدودیت در دسترس بودن موجب سرعت بیشتر مردم در خرید می‌شود.
کمیاب بودن همچنین یک مزیت دیگر هم به شکلی جدید و نو ایجاد می‌کند.
با ایجاد پیش زمینه‌ای برای دلیل کمیاب بودن محصول، می‌توانید جلب توجه و حفظ توجه مخاطب را داشته باشید.
همچنین اگر استراتژی کمیابی محصول بدرستی اجرا شود، در بلند مدت می‌تواند موجب افزایش حس وفاداری به برند شود.

معایب و اشکالات بازاریابی کمیابی
روش‌های مختلفی وجود دارد که بر اساس آنها استراتژی بازاریابی کمیابی ممکن نتیجه عکس به همراه داشته باشد.
در زیر نمونه‌هایی از این موارد را می‌آورم:
استفاده از بازاریابی کمیابی در رابطه با محصولاتی با ارزش ادراک شده کم به شدت به اعتبار شما ضربه می‌زند.
استفاده از استراتژی بازاریابی کمیابی می‌تواند توهم حیله‌گری را در خریدار ایجاد کند.
ایجاد حس انحصار می‌تواند تا حدود زیادی مشتریان بالقوه را از شما دور کند.
همچنین طبیعی است که ترس از محدودیت بسیاری از مشتریان حتمی و فعلی شما را هم از شما دور می‌کند.

بازاریابی کمیابی در کسب و کار شما
یک روش استفاده از این استراتژی در کسب و کار خدمت محور شما، به راه انداختن یک کمپین تبلیغاتی و اعلام تعداد باقی مانده از فرصت‌های خرید استفاده از یک خدمت خاص است.
این روش خصوصاً در صورتی که بانک ایمیل بزرگی در اختیار داشته باشید، به شدت اثربخش خواهد بود.
همچنین می‌توانید زمان محدود برای استفاده از یک خدمت خاص یا تخفیف برای مشتریان جدید در نظر بگیرید.
یک راه دیگر می‌تواند در نظر گرفتن تاریخ ضرب‌العجل پاسخ گویی برای پیشنهادهای همکاری باشد که به مشتریان بالقوه ارسال می‌کنید.

اینستاگرام باعث پیشرفت کسب و کار می شود

 

  • اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی است که شما را تشویق می کند با مردم به صورت آنلاین ارتباط بیشتری برقرار کنید. اگر باکسانی که پست شما را می بینند ارتباط برقرار کنید فالوررهای بیشتری به دست می آورید

 

چه بخواهید اکانت فعلی اینستاگرام تان را پیشرفت دهید و یا یک اکانت جدید بسازید هیچوقت برای پیشرفت کارتان دیر نیست. شاید این کار در ابتدا کمی دلهره آور باشد اما استفاده از این اپلیکیشن بسیار سرگرم کننده است و بعد از مدتی نمی توانید از آن دل بکنید. برای این که ترس ها را از بین ببرید توصیه هایی در رابطه با استفاده از این برنامه در زمینه کاری تان آورده ام. پس اگر می خواهید خلاقیت هایتان را بازاریابی کنید این توصیه های اینستاگرامی کمک زیادی به شما خواهد کرد.

همه با صفر فالوور شروع می کنند

این را به خاطر داشته باشید که همه با صفر فالوور شروع کرده اند حتی مدل معروف کیم کارداشیان هم زمانی از سفر فالوور شروع کرده است. شاید در ابتدا برای پست گذاشتن کمی نا امید باشید چون احساس می کنید کسی پست شما را نمی بیند. اما اگر با همین فالوورهای کم هم با انگیزه ادامه دهید در ۶ ماه اول پیشرفت زیادی خواهید کرد و تعداد فالوورها به طور قابل توجهی بیشتر خواهد شد.

از هشتگ ها استفاده کنید

چنانچه از هشتگ ها استفاده کنید دیگران بهتر می توانند موضوعات شما را پیدا کنند. هشتگ ها ابزارهای جستجوی ارزشمندی هستند و بهتر است در هر پست از ۷ هشتگ استفاده کنید. بعضی از هشتگ ها مثل art بیشتر از میلیون ها پست دارند. پس ممکن است پست شما در این هشتگ های خیلی معروف و عمومی در پایین ترین لیست ها قرار بگیرد و کمتر کسی آن را به چشم ببیند چون مردم دائما در این موضوع پست ارسال می کنند. بنابراین باید از هشتگ هایی استفاده کنید که پست های کمتری در رابطه با آن ارسال شده باشد. در این صورت مطلب شما بیشتر شانس دیده شدن خواهد داشت.

با مخاطبین ارتباط برقرار کنید

اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی است که شما را تشویق می کند با مردم به صورت آنلاین ارتباط بیشتری برقرار کنید. اگر باکسانی که پست شما را می بینند ارتباط برقرار کنید فالوررهای بیشتری به دست می آورید. این کار را به ۲ روش می توانید انجام دهید. اول این که پست های آن ها را لایک کنید این کار باعث می شود آن ها هم متقابلا پست های شما را لایک کنند. دوم این که زیر پست ها کامنت بنویسید تا نشان دهید که محتوی پست او نظرتان را جلب کرده است. هرگز عباراتی چون: چه عکس زیبایی، یا از فروشگاه ما دیدن کنید، به کار نبرید چون با این عبارات تعداد فالوورهای شما بیشتر نخواهد شد.

اکانت خود را از حالت شخصی به بیزینس تغییر دهید

یکی از مزایای تغییر اکانت اینستاگرام از خصوصی به بیزینس این است که می توانید لینک هایی را به استوری ها اضافه کنید. به خصوص زمانی که می خواهید محصولی را معرفی کنید یا نمایشگاه را تبلیغ کنید. به علاوه اکانت بیزینس دسترسی شما را به تجزیه تحلیل هایی که زمان اوج استفاده کاربران اینستاگرام را نشان می دهد امکان پذیر می سازد. با مطالعه آمارها ببینید چه زمانی فالورهای بیشتری حضور دارند تا مطلب را درست در همان زمان پست کنید.

از پیش برنامه ریزی کنید

استراتژی شبکه های اجتماعی نیاز به برنامه ریزی دارد. اپلیکیشن هایی مثل Tailwind و Planoly به شما این امکان را می دهد که پست ها را زودتر در اینستاگرام زمان بندی کنید. این دو برنامه به طور اتوماتیک به جای شما پست را ارسال نمی کنند. وقتی زمان ارسال پست می رسد اخطاری برای شما ارسال می کند که آگاه شوید زمانش رسیده است. بنابراین خودتان باید گزینه share را انتخاب کنید. این ۲ برنامه باعث می شوند حتی زمانی که فرصت ندارید در اینستاگرام فعال باشید.

 

برای فروش بهتر کتاب های الکترونیکی این 10 ترفند را یاد بگیریم

  • در کتاب اطلاعات نوسنده را ذکر کنید: در دو-سه جمله نویسنده را برای مخاطب شرح دهید؛ اطلاعات تماس با نویسنده مثل آدرس شبکه اجتماعی‌اش را برای خواننده درج کنید؛ کتاب‌های دیگر نویسنده را نیز حتما به خواننده معرفی کنید.

 

به نقل از پابلیشرزویکلی، بازاریابی یکی از اساسی‌ترین نکات در موفقیت فروش یک کتاب است و آنقدر که مسئله بازاریابی اهمیت دارد، زمان گذاشتن برای نوشتن کتاب اهمیت ندارد.

مارک کروکر نویسنده کتاب «اسرار موفقیت نشر کتاب الکترونیک» به طور مفصل درباره این نکات با محوریت کتاب‌های الکترونیک بحث کرده است که سایت پابلیشرزویکلی با اقتباس از این کتاب 10 نکته برای موفقیت فروش یک کتاب الکترونیک اعلام کرده است.

به نوشته این سایت برای اینکه فروش و بازاریابی کتاب‌های دیجیتال به صورت اتوماتیک درآید و به اصطلاح بتوانیم آن را در حالت اتوپایلوت (خلبان خودکار) بگذاریم باید به این نکات توجه کرد:

1. در کتاب اطلاعات نوسنده را ذکر کنید: در دو-سه جمله نویسنده را برای مخاطب شرح دهید؛ اطلاعات تماس با نویسنده مثل آدرس شبکه اجتماعی‌اش را برای خواننده درج کنید؛ کتاب‌های دیگر نویسنده را نیز حتما به خواننده معرفی کنید.

2. گروه ایجاد کنید: با راه‌اندازی گروه‌های اجتماعی در شبکه‌های مجازی یا در دنیای واقعی و اضافه کردن نشانی آنها می‌توانید خوانندگان را به اشتراک کتاب و ایجاد انگیزه برای خواندن کارهای بعدی ترغیب کنید. وقتی یک مشتری کتاب شما را خریداری کند در صورت وجود گروه به طور حتم تعداد کتاب‌های فروخته شده افزایش خواهد یافت.

3. یک فصل از کتاب‌های دیگر را اضافه کنید: وقتی خواننده کتاب شما را بخواند و آن را دوست داشته باشد، می‌خواهد کتاب‌های بیشتری از شما داشته باشد. با آوردن یک فصل از کتاب‌های دیگر می‌توانید میزان علاقمندی برای خریدن کتاب جدید را بیشتر کنید.

4. فصل منتخب را با یک نویسنده دیگر معامله کنید: بسیاری از نویسنده‌ها معمولاً دوستانی دارند که آن‌ها هم نویسنده هستند که اغلب اوقات در همان ژانر فعالیت دارند. با ایجاد ارتباط بین این نویسنده‌ها به طور حتم در شغل خود برای بازاریابی کتاب‌های بیشتر محیط قابل رشد ایجاد خواهید کرد.

5. به کتاب‌های الکترونیک قطب‌نمای پیشرفته وصل کنید: در حقیقت لینک‌ها و هایپرلینک‌ها در دنیای مجازی همان قطب‌نماهای دنیای شیشه‌ای محسوب می‌شوند که نویسنده‌ها و ناشران می‌توانند با استفاده از این لینک‌ها مخاطب خود را راهنمایی کنند. به عبارت دیگر مثلاً ناشر می‌تواند برای عناوین هر کدام از فصول لینکی ایجاد کند تا خواننده برای پیدا کردن فصل مورد نظر دچار سردرگمی نشود.

6. یک کتاب رایگان پیشنهاد کنید: در فروش کتاب‌های الکترونیک سعی کنید در سایت یا فروشگاه آنلاین خود یک سری کتاب‌های رایگان نیز برای مشتری‌ها در نظر بگیرید. هرچند ممکن است این کتاب‌ها از نظر قیمت ارزشی نداشته باشند، ولی همین کار کوچک در نظر مشتری بزرگ جلوه خواهد کرد. این کتاب‌های رایگان نقش همان طعمه برای ماهیگیری را بازی می‌کند.

7. از ویراستاران با تجربه استفاده کنید: همیشه موفقیت یک کتاب چه الکترونیکی باشد، چه چاپی، به نوشتن کلمات بر اساس فرهنگ و زبان عامیانه مردم بستگی دارد. وقتی شما نتوانید کلمات ساده و صحیح را استفاده کنید، به طور حتم نخواهید توانست مخاطب را جذب کنید. سعی کنید از ویراستارانی استفاده کنید که تجربه کتاب‌هایی با همان ژانر مورد نظر را داشته باشند.

8. با خوانندگان بتا کار کنید: «خواننده بتا» همان کس یا کسانی هستند که قبل از رسیدن کتاب به دست مشتری، کتاب نوشته شده را می‌‌خواند و درباره آن نظر می‌دهد. در اکثر انتشاراتی‌ها این پیش‌خوان‌های کتاب همیشه وظیفه مهمی دارند. یعنی کتاب را قبل از انتشار می‌خوانند و بازخورد آنها در حقیقت بازخورد عموم مردم محسوب می‌شود.

9. در قیمت‌گذاری حساسیت ویژه داشته باشید: همیشه قیمت‌گذاری در کتاب‌ها یکی از مهم‌ترین نکاتی است که خیلی‌ها به آن توجه ندارند. یعنی کتاب‌ها بر اساس حجم قیمت‌گذاری می‌شوند. بعضی مشتری‌های کتاب همیشه قیمت پایین کتاب را به نویسنده ترجیح می‌دهند و بعضی هم از خریدن کتابه‌ای با قیمت پایین می‌ترسند، چون فکر می‌کنند قیمت پایین به خاطر کیفیت پایین محتوای آن است. شما باید با تنوع قیمت‌گذاری بتوانید اعتماد مشتری را جلب کنید و وقتی مشتری با نویسنده آشنا شود در آن صورت دیگر قیمت‌گذاری چندان حساسیت نخواهد داشت.

10. کتاب‌ها را قبل از انتشار پیش فروش کنید: قبل از اینکه کتاب را منتشر کنید، همیشه یک سری سفارش‌های پیش فروش اعلام کنید. پیش فروش برای کتاب‌های جدید به مشتری القا می‌کند که کتاب کیفیت و محتوای غنی دارد. ناشران موفق وقتی می‌خواهند کتابهای جدید را منتشر کنند، یک لیستی از کتاب‌های در دست انتشار برای مشتری اعلام می‌کنند.

بازاریابی گردشگری 8 چالش مهم دارد

 

  • «زیرساخت‌های مناسب از جمله اینترنت پرسرعت برای ارتباط با مخاطب و مشتری فراهم نشده که بدیهی است این امر بازاریابی دیجیتال مبتنی بر اینترنت را تحت‌الشعاع قرار دهد

 

 

در حالی کشورهای پیشرو در عرصه گردشگری، چه در سطح جهان و چه در سطح منطقه، با وجود برخورداری از بازاری تثبیت‌شده هزینه‌های بسیاری در زمینه بازاریابی دیجیتال صرف می‌کنند که به‌باور کارشناسان مجموعه مدیریت گردشگری کشور به‌عنوان مهم‌ترین عنصر مسوول به‌کلی از این ابزار توسعه غافل مانده و فعالیت بخش خصوصی نیز انسجام کافی را ندارد.

 گردشگری به‌عنوان یک صنعت، برای توسعه نیاز به انواع بازاریابی دارد و به‌دلیل ماهیت فرامرزی آن بازاریابی دیجیتال در آن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. «فقدان برنامه‌ریزی‌های بلندمدت برای جذب مشتری»، «بسترهای ناکارآمد فعالیت‌های اینترنتی و دیجیتال در کشور»، «فرصت‌سوزی در نمایشگاه‌های بین‌المللی گردشگری»، «عدم ساماندهی یک پورتال جامع برای گردشگری ایران» و «فقدان یک سامانه آماری صریح به‌عنوان نخستین ابزار نیازسنجی از جامعه گردشگران ورودی» مهم‌ترین شاخص‌های ضعف بازاریابی دیجیتال در مجموعه مدیریت گردشگری کشور هستند که از طرف صاحب‌نظران مطرح شدند. همچنین «دانش محدود و ناکافی»، «ردپای حضور تفکر سنتی در حوزه مدرن بازاریابی دیجیتال» و «عدم شکل‌گیری چرخه تبادل نظر با مشتری و گرفتن بازخورد» از جمله مواردی بودند که به‌عنوان ضعف‌های بنگاه‌های فعال در این عرصه به آنها اشاره می‌شود.

چرا بازاریابی دیجیتال؟

صنعت گردشگری نیز مانند هر صنعت دیگری که به تولید کالا و خدمات می‌پردازد، برای موفقیت و رشد نیاز به بازاریابی دارد. نگاهی گذرا به کشورها و مناطق پیشرو در این حوزه همچون بریتانیا و فرانسه در ابعاد بین‌المللی و ترکیه و امارت متحده عربی در منطقه خاورمیانه این واقعیت را نشان می‌دهد که این کشورها علاوه‌بر تمرکز بر ایجاد جاذبه‌های گردشگری و توسعه زیرساخت‌های قدرتمند برای ساماندهی گردشگران ورودی، با وجود آوازه گسترده‌ای که به‌عنوان یک مقصد جذاب توریستی دارند، همچنان سرمایه‌گذاری‌های انبوهی را در حوزه بازاریابی و تبلیغات گردشگری انجام می‌دهند؛ اقدامی که به صورت دوسویه هم از طرف دولت و هم از طرف بنگاه‌های خصوصی صورت می‌گیرد. به گزارش دنیای اقتصاد، بخش قابل‌ملاحظه‌ای از مشتریان صنعت گردشگری یک کشور در خارج از مرزهای آن کشور حضور دارند و به این ترتیب بخش قابل‌توجهی از اقداماتی که برای جذب آنان لازم است صورت گیرد، به‌صورت ارتباط از راه دور است. در چنین فضایی لزوم تمرکز بر بازاریابی دیجیتال در این صنعت مورد اهمیت قرار می‌گیرد.

بنابر تعریف‌ها، بازاریابی گونه‌ای از تعامل با مشتری است که به‌منظور پرورش و هدایت هدفمند ذهن مشتری و اطلاع‌رسانی به وی صورت می‌گیرد. ایجاد این رابطه در بستر زمان بخش مهمی از این تعریف است که منجر به شکل‌گیری اعتماد در مخاطب می‌شود. با شکل‌گیری این اعتماد، اجتماعی از مشتریان حول کالا و خدمات ارائه شده به‌وجود می‌آید که رفته‌رفته با برانگیختن آنان به فعالیت، به مبلغان محصول تبدیل می‌شوند. حال بازاریابی دیجیتال به گونه‌ای از بازاریابی اطلاق می‌شود که طی آن از ابزارها و فعالیت‌هایی استفاده شده که فارغ از آنلاین یا غیرآنلاین بودن، ماهیت دیجیتال دارند. خدمات اینترنتی، وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های همراه هوشمند بخشی از این ابزارها هستند که با به‌کارگیری آنان، به بازاریابی صورت گرفته هویتی دیجیتال می‌بخشند.

ضعف در سیاست‌گذاری

با این حال و به‌باور کارشناسان، ایران به‌رغم برخورداری از جاذبه‌های بالقوه گردشگری همچون میراث فرهنگی و باستانی کهن و همچنین امنیت بالا در منطقه‌ای بحران‌زده، علاوه‌بر مشکلات زیرساختی از ضعف‌هایی اساسی در حوزه مدیریت گردشگری رنج می‌برد که بازاریابی، به‌عنوان یکی از فعالیت‌هایی که در حوزه مدیریت می‌گنجد، از جمله مهم‌ترین آنها است. یک استاد دانشگاه و متخصص بازاریابی اظهار می‌کند: «اساسا تمام نظام گردشگری ایران از لحاظ بازاریابی تخصصی و حرفه‌ای دچار کمبود‌ها و ضعف‌های بسیاری است و در بازاریابی به‌صورت عام و بازاریابی دیجیتال به‌صورت خاص فاصله بسیاری با استانداردهای جهانی داریم.» احمد روستا می‌افزاید: «لازمه بازاریابی دیجیتال، شکل‌گیری تیم‌هایی فعال و منسجم است که در آن افراد با تخصص‌های گوناگون عضویت دارند و پیرو آن باید فعالیتی تیمی و نظام‌مند صورت پذیرد. اما این در حالی است که در کشور هیچ حرکت نظام‌مند و هدف‌گذاری شده‌ای در این‌خصوص شکل نگرفته است و فعالیت‌های موجود بسیار پراکنده‌اند.»

وی با اشاره به معرفی درست و کارآمد جاذبه‌های گردشگری کشور به گردشگران خارجی و بذل توجه به مجموعه ابزارها و تکنیک‌های تخصصی موجود از جمله سازوکارهای دیجیتال برای بازاریابی در حیطه گردشگری به‌عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی توسعه این صنعت تاکید می‌کند: «برای منسجم شدن فعالیت‌های مرتبط، باید هسته‌ای به عنوان سیاست‌گذار و جهت‌دهنده، چه در سازوکار سنتی و چه در حوزه دیجیتال، شکل بگیرد تا در فعالیت‌های مرتبط با بازاریابی گردشگری کشور انسجام لازم ایجاد شود و لازم است این نهاد انگیزه‌ای برای ورود مستقیم به حوزه بازاریابی و فعالیت‌های اقتصادی نداشته باشد.»

از سوی دیگر، یک فعال بازاریابی دیجیتال گردشگری نیز با انتقاد از اقدامات اندک مجموعه مدیریت گردشگری کشور در این زمینه، اظهار می‌کند: «برای بازاریابی و جذب گردشگر خارجی به کشور هیچ برنامه بلندمدت یا کوتاه‌مدتی، حتی به‌صورت شفاهی تدوین نشده است. در عین حال، حضور ایران در نمایشگاه‌های سالانه گردشگری که در نقاط مختلفی از جهان برگزار می‌شود، حضور منفعلانه و بی‌حاصلی است. درحالی که سایر کشورها به این نمایشگاه‌ها به‌عنوان فرصتی استثنایی برای تبلیغ صنعت گردشگری خود نگاه می‌کنند، کشور ما سال‌ها است که در این نمایشگاه‌ها با برنامه‌هایی تکراری و ناکارآمد شرکت می‌کند.» اشکان بروج می‌افزاید: «ابتدایی‌ترین کار برای ورود به بازاریابی دیجیتال در حوزه گردشگری، احداث یک وب‌سایت و پورتال جامع برای گردشگری کشور است که حتی این اقدام نیز محقق نشده و هیچ وب‌سایت فعال و پویایی برای معرفی مجموعه گردشگری ایران از طرف سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری کشور ایجاد نشده است.

مضاف بر این موضوع، در شبکه‌های اجتماعی نیز به‌عنوان فضایی که مخاطبان انبوهی در آن حضور دارند دولت تدبیری برای معرفی و تبلیغ گردشگری ایران نیندیشیده است.» وی خاطرنشان می‌کند: «به این ترتیب فعالیت‌های موجود در حوزه بازاریابی دیجیتال در ایران منحصر به فعالیت‌های بخش خصوصی، از جمله آژانس‌ها و هتل‌ها است که آنها نیز در حد توان و بضاعت خود توانسته‌اند شرایط را بهبود ببخشند. بنگاه‌های موجود برای بازاریابی موفق کمپین‌هایی در شبکه‌های اجتماعی راه‌اندازی کرده‌اند و همچنین دائما محصولات جدیدی به تناسب نیاز مشتری تولید می‌کنند تا از این طریق سفر به ایران را برای گردشگران خارجی تبلیغ کند.»

بروج تصریح می‌کند: «با این حال فعالیت بنگاه‌های بخش خصوصی آن بازدهی لازم را ندارد؛ چراکه اساسی‌ترین نیاز برای بازاریابی موفق وجود یک سامانه آماری قدرتمند است که بنگاه‌ها جامعه مشتریان خود را بشناسند؛ اتفاقی که در ایران به‌دلیل ضعف‌های مدیریتی، همچنان محقق نشده و صنعت گردشگری کشور از فقدان یک سامانه آماری، مشابه چیزی که در سراسر دنیا مرسوم است، رنج می‌برد.»

کهنه‌گرایی در بدنه بخش خصوصی

در همین حال، یک فعال دیگر بازاریابی دیجیتال گردشگری در ایران معتقد است به‌رغم مشکلاتی که از طرف مدیریت گردشگری کشور در این زمینه وجود دارد، ضعف‌هایی نیز متوجه بخش خصوصی فعال در این بخش است. مهدی نوابی اظهار می‌کند: «از جمله نواقصی که در فعالیت بازاریابی دیجیتال گردشگری کشور وجود دارد، فقدان دانش کافی در این زمینه است. عموم فعالان این تصور را دارند که بازاریابی دیجیتال محدود به حضور در شبکه‌های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام یا ایجاد وب‌سایت فروش بلیت است؛ درحالی‌که برای مثال بیش از ۸۰ درصد از کارشناسان جهانی بازاریابی همچنان موفق‌ترین و موثرترین روش دیجیتالی جذب مشتری را بازاریابی بر پایه ایمیل می‌دانند و استفاده از شبکه‌های اجتماعی را در رده‌های پایین‌تری قرار می‌دهند. با این وجود و به‌رغم کارآیی بالا، این امر نسبتا در ایران مغفول مانده است.» وی ضعف دیگر فعالان این حوزه را در پیگیری تفکرات سنتی بازاریابی در عرصه دیجیتال می‌داند و خاطرنشان می‌کند: «این تفکر همچنان وجود دارد که باید تلاش کنیم آنچه را که داریم به هر نحو ممکن بفروشیم؛ درحالی‌که در یک بازاریابی موفق باید دائما با مشتری ارتباط و تعامل داشت، نیازهای وی را سنجید و بر اساس بازخوردها و نیازها محصولات را طراحی کرد و ارائه داد.»

نوابی در نهایت بخشی از مسوولیت عدم پاگرفتن بازاریابی دیجیتال گردشگری در کشور را متوجه دولت می‌داند و می‌افزاید: «زیرساخت‌های مناسب از جمله اینترنت پرسرعت برای ارتباط با مخاطب و مشتری فراهم نشده که بدیهی است این امر بازاریابی دیجیتال مبتنی بر اینترنت را تحت‌الشعاع قرار دهد. بخشی از ارتباط با گردشگری جایی است که گردشگر در منزل خودش حضور دارد؛ اما بخش اعظم نیاز به ارتباط با گردشگر زمانی است که گردشگر در جاده‌ها مشغول مسیریابی یا مکان‌یابی است یا مثلا در فرودگاه تازه وارد کشور شده که در این اماکن اینترنت مناسبی در دسترس آنان قرار ندارد.» بنابر اظهار کارشناسان، در سال ۲۰۱۵ سهم هزینه‌های بازاریابی دیجیتال از کل بازاریابی جهان در حدود ۳۵ درصد بوده که این رقم در سال‌جاری میلادی به نزدیک ۴۵ درصد رسیده است. این ارقام نشان می‌دهد که بازاریابی دیجیتال درحال تسخیر جایگاه بازاریابی سنتی است؛ بنابراین بدنه گردشگری کشور، چه در سطح بنگاه‌های خرد و چه مدیریت کلان آن، نیز باید هرچه زودتر خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. پیش‌بینی‌هایی که از آینده می‌شود از این واقعیت حکایت دارند که بخش عمده بازاریابی در اختیار بازارهای آنلاین و دیجیتال خواهد بود و در صورت غفلت از این ابزار رشد و توسعه، صنعت گردشگری کشور به‌سادگی از عرصه رقابت جهانی حذف خواهد شد.

بازاریابی سبز برای رقابت پایدار لازم است

 

 

  •  عصر اول (بازاریابی سبز اکولوژیک) از نظر تاریخی سال‌های دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را در بر می‌گیرد. ویژگی‌های عصر اول چنین بود که روی مشکلات محیطی خارجی مانند آلودگی هوا و… تمرکز کرده بود.

بحران‌های انرژی در اواسط دهه ۱۹۷۰، موج اولیه تحقیقات پیرامون موضوعات زیست محیطی را در اوایل دهه ۱۹۸۰ به دنبال داشت.

با وجود این، از دهه ۱۹۹۰ به بعد بود که همنوایی بیشتر دانشمندان، از پیامدهای وخیم فعالیت‌های بشر روی تعادل اکولوژی زمین و بقا در آینده خبر داد. در واقع دهه ۱۹۹۰ را دهه محیط زیست نامیده‌اند، به‌طوری‌که نگرانی‌های اجتماعی و زیست‌محیطی اهمیت و اولویت بیشتری را در تصمیمات انتخاب محصول از دیدگاه مصرف‌کنندگان و تامین‌کنندگان هوشیار پیدا کرده است، ریشه بازاریابی سبز به امواج نگرانی‌هایی در دهه ۱۹۷۰ بر می‌گردد که مفهوم بازاریابی اکولوژی به وجود آمد، این مساله بیشتر با ضلعی در ارتباط بود که بیشترین تاثیر محیطی را داشتند و با پیشرفت تکنولوژی‌های جدید مشکلات محیطی خاص کمتر شد.

امروز بازاریابی سبز بیشتر به‌عنوان یک مفهوم عمومی مطرح می‌شود این مفهوم در سال ۱۹۸۰ در اروپا هنگامی که تولیدات زیادی عامل آسیب‌رسان به جو زمین بودند، مطرح شد. به گزارش دنیای اقتصاد، انجمن بازاریابی آمریکا بازاریابی سبز را به‌عنوان مطالعه و بررسی جنبه‌های مثبت و منفی فعالیت‌های بازاریابی در آلودگی، تهی‌سازی (کاهش) انرژی و کاهش منابع انرژی تعریف می‌کند. این تعریف سه جزء کلیدی را در خود دارد: زیرمجموعه‌ای از کل فعالیت بازاریابی است، هم تاثیرات مثبت و هم منفی فعالیت‌ها را بررسی می‌کند و طیف کوچکی از موضوع محیطی مورد بررسی است. ولی به تازگی مردم به محدودیت منابع طبیعی پی برده‌اند. برخی شرکت‌ها تجربه‌ای را آغاز کرده‌اند که به موجب آن ارزش‌های مبتنی بر محیط را می‌پذیرند و این دیدگاه‌ها موید این است که ما باید با محیط و زمین، زندگانی هماهنگ‌تری را داشته باشیم. بازاریابی سبز یک فرآیند تجاری است که نگرانی مصرف‌کننده‌ها را با حفظ و نگهداری محیط طبیعی در نظر می‌گیرد و به توسعه و بهبود قیمت‌گذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق می‌شود که به محیط آسیب نمی‌رسانند.

«سالمون» و «استوارت» بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کنند: «یک استراتژی بازاریابی است که از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص محیطی براساس آنچه مشتری انتظار آن را دارد از محیط حمایت می‌کند. انجمن بازاریابی آمریکا در سال ۱۹۷۶ بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کند: مطالعه جنبه‌های مثبت و منفی بازاریابی روی آلودگی و کاهش منابع انرژی و سایر منابع، ولی باید بیان کرد که این تعریف جامع نیست و باید تعریف جامع‌تری را بیان کرد.

پلونسکی بازاریابی سبز را چنین تعریف می‌کند: بازاریابی سبز یا محیطی شامل تمام فعالیت‌هایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به‌منظور ارضای نیازها و خواسته‌های بشری طراحی می‌شود به‌طوری‌که ارضای نیازها و خواسته‌ها با حداقل اثرات مضر و مخرب روی محیط زیست باشند. (پلونسکی) نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که در بازاریابی سبز باید اظهار شود که کمتر به محیط زیست آسیب می‌رسد نه اینکه اصلا به محیط آسیب نمی‌رسد. می‌توان اظهار کرد که شرکت‌ها از طریق بازاریابی سبز یک مزیت رقابتی را در مقابل شرکت‌های غیرمسوول به دست می‌آورند.

این سوال که چرا توجه به بازاریابی سبز افزایش یافته است کاملا ساده است و بستگی به تعریف علم اقتصاد دارد. علم اقتصاد مطالعه چگونگی استفاده مردم از منابع محدود برای برآوردن نیازهای نامحدود است. منابع محدود هستند و انسان‌ها می‌خواهند نامحدود باشند، بنابراین برای بازاریابی مهم است که منابع با اثربخشی و بدون تلف کردن به‌کار برند آیند و چاره‌ای جز بازاریابی سبز نیست.

نگرانی در میان مصرف‌کنندگان در همه جهات راجع به حفظ محیط زیست رو به افزایش است. شرکت‌ها به پنج دلیل اجتماعی از بازاریابی سبز استفاده می‌کنند:

– سازمان بازاریابی محیطی را به‌عنوان یک فرصت درک می‌کند.

– سازمان‌ها باور دارند که یک تعهد اخلاقی بیشتر برای مسوولیت‌اجتماعی دارند.

– ارگان‌های دولتی شرکت‌ها را مجبور می‌کنند تا مسوولیت‌پذیرتر باشند.

– فعالیت‌های محیطی رقبا به شرکت‌ها فشار می‌آورند تا فعالیت‌های بازاریابی محیطی را تغییر دهند.

– هزینه‌های مرتبط با دفع زباله یا کاهش استفاده از مواد، شرکت‌ها را مجبور می‌کنند تا رفتارشان را تغییر دهند.

بازاریابی سبز تاکنون در مسیر تکامل خود سه عصر را طی کرده است:

عصر اول (بازاریابی سبز اکولوژیک) از نظر تاریخی سال‌های دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ را در بر می‌گیرد. ویژگی‌های عصر اول چنین بود که روی مشکلات محیطی خارجی مانند آلودگی هوا و… تمرکز کرده بود.

عصر دوم (بازاریابی سبز محیطی) این مرحله از اواخر دهه ۸۰ آغاز شد و مفاهیمی نوین مانند فناوری پاک، پایداری، مصرف‌کننده سبز و مزیت رقابتی پایدار را شامل می‌شد.

از طریق مزیت رقابتی نیز شرکت می‌توانست در موضع بهتری فعالیت کند، بنابراین این رویکرد یک رابطه برد- برد بود که باعث می‌شود هم مصرف کننده به رفاه و نیاز خود برسد و هم شرکت هزینه‌های خود را کاهش دهد.

براساس بازاریابی محیطی، کسب‌وکارها فقط یک زنجیره ارزش که داده‌ها را به ستانده‌های بازار تبدیل می‌کنند، نیستند، بلکه سیستمی با ستاده‌های غیربازاری مانند ضایعات و آلودگی هستند. به این معنی که عنصر نگرش کل‌گرایی و سیستمی را تقویت می‌کرد که به تقویت نگرش‌های جهانی نسبت به محیط منجر شده است.

  به سوی عصر سوم

مباحثی مثل توسعه پایدار در حیطه اقتصادی تاثیر بسزایی روی علم بازاریابی گذاشت و عصر سوم را به سوی بازاریابی سبز پایدار پیش برد.همچنین دو عصر قبلی بازاریابی فقط بر نیاز مصرف‌کنندگان کنونی تاکید داشتند درحالی‌که طبق رویکرد بازاریابی سبز پایدار باید نیاز نسل‌های بعدی را نیز ملاحظه کرد، بنابراین، اگر سیستم تولید و مصرف امروز ناپایدار باشد قدرت انتخاب نسل بعد از او گرفته خواهد شد.

مدیران کسب و کار کتاب برندسازی داخلی را بخوانند

 

  • نویسنده در خلاصه کتاب، مخاطبان اصلی این کتاب را محققان و مجریان حیطه های مدیریت استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، مدیریت بازاریابی، مدیریت برند و مدیریت کسب و کار عنوان کرده است.

این کتاب که دارای چهار فصل است تلاشی برای دسته‌بندی و ساختاردهی مبانی دیدگاهی و  تجربی مرتبط با برندسازی درون سازمانی است که تکیه‌گاه خود را به جای تبلیغات و روابط عمومی خارج سازمان، به منابع انسانی و پایدار سازی رفتاری آنها قرار داده است.

در پیشگفتار کتاب نویسنده برندسازی را یک شمشیر دولبه می داند که در حالی که برای برندها فرصت سازی می کند می توان موجب برجسته شدن و مورد توجه قرار گرفتن هر چه بیشتر معایب و ضعف های سازمانی باشد. لذا در کنار برندینگ، بایستی ساختی دیگر از جنس انسانی رخ دهد. از آن جهت که کارکنان سازمان ها دست های اجرایی و عملی برندها هستند و با اهدافی متفاوت با سازندگان برند ها به فعالیت مشغول هستند، ایجاد هارمونی و نظم در راستای برند، یک مقوله پر چالش و سخت است.

فصل اول کتاب بازخوانی کلیه واژه هایی است که در فصول بعدی کتاب به عنوان کلید واژه ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت. در این فصل با مطرح شدن موضوع جنگل نظریه ها، تلاش می کند تا مفاهیم وابسته به برند را به جنگلی پر شاخه و بی نظم معرفی کند و تلاش خود را نظم دهی به مفاهیم داخلی برند برای جایگاه یابی مفهوم برندسازی داخلی کند. لذا برندسازی داخلی، برندسازی کارکنان، برندسازی کارفرما، برندسازی شرکتی به طور مجزا مورد بررسی قرار می گیرد و با تاکید بر ذی نفعان درگیر و میزان توجه به درون و بیرون سازمان این مفاهیم را بررسی می کند.

فصل دوم کتاب که به هسته اصلی کتاب معرفی شده است، از ابزارهای علم کاوی و کتاب سنجی برای خوشه بندی مفاهیم برندسازی داخلی استفاده شده است. در اینجا تلاش شده است که خواننده متوجه شود که در حیطه دانش جهانی برندسازی داخلی چه جایگاه و موقعیتی دارد و چه نویسنده ها و عناوینی بیشترین فعالیت و توجه را به خود اختصاص داده اند. دسته بندی های ارائه شده در این فصل مبنای فصل سوم را شکل داده است.

فصل سوم کتاب با تفاوت قائل شدن بین دو مفهوم الگو و مدل شروع شده است. این فصل با تاکید بر الگوهای برندسازی داخلی دو دسته بندی شناخته شده در فصل قبل را با عناوین الگوهای نظری و بین رشته ای و الگوهای برآمده از تجربیات موفق دسته بندی کرده است. الگوهای ارزش ویژه برند، رهبری در دسته بندی نظری قرار دارد. یعنی این الگوها بر مبنای نظریات و فعالیت های رشته های دیگر به حیطه ی برندسازی داخلی وارد شده است. الگوهای ارتباطی-آموزشی و جامع نیز در دسته بندی الگوهای برآمده از تجربیات موفق قرار گرفته است که به تجربی بودن و به دست آمدن آنها از فضای کسب و کار تاکید دارد. خواننده در انتهای این فصل نگاه کاملی از الگوها و  ابعاد مورد تاکید آن پیدا خواهد کرد.

فصل چهارم کتاب با عنوان تجربیات موفق، چهار تجربه موفق در زمینه برندسازی داخلی را تشریح کرده است. این تجربیات از آن جهت که موجب نتایج مطلوب اقتصادی و ارزشی در کسب و کارهای بین المللی شده است مورد توجه است. مراحل برندسازی داخلی، ابزارهای مورد استفاده و نتایج مطلوب حاصله از برندسازی داخلی در این فصل به تفکیک چند بخش هتلداری، هواپیمایی و آموزشی بازشناسی شده است.

نویسنده در خلاصه کتاب، مخاطبان اصلی این کتاب را محققان و مجریان حیطه های مدیریت استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، مدیریت بازاریابی، مدیریت برند و مدیریت کسب و کار عنوان کرده است. وی در کتاب عنوان کرده است که متاسفانه پایان نامه ها و پژوهش های موجود در ایران، برندسازی داخلی را به یک فرایند صرفا آموزشی تقلیل داده اند و ابعاد واقعی و جامع برندسازی داخلی را کمتر مورد توجه قرار داده اند. مطالعات بین المللی در حالی که دارای نوآوری ها و خلاقیت های بسیاری است اما شعبه های نظری و کاربردی بسیاری را ایجاد کرده است. این شعبات زیاد موجب شده تا توافق دقیقی حول مفهوم برندسازی داخلی یا برندسازی دورن سازمانی شکل نگیرد.

کتاب «برندسازی داخلی» مبانی نظری، الگوها و نمونه های موفق از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شده است.