بازاریابی عصبی چیست و چه مزایایی دارد

  • مغز جدید معمولاً انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را بر عهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با فرماندهی این بخش مغز انجام می‌شود. مغز جدید نتیجه تحلیل‌ها را به دو بخش دیگر نیز ارسال می‌کند.

بازاریابی عصبی اخیرا مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. این علم جدید تلفیق دو علم بازاریابی و عصب‌شناسی است. بازاریابی عصبی درک عملکرد مغز بدون وارد شدن در جزئیات پیچیده آن است تا از آن برای بهبود عملیات بازاریابی استفاده کنیم. این واژه برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ مطرح شد و با استقبال چندانی روبرو نشد تا در سال‌های اخیر که این اصطلاح بخشی از سخنرانی‌های همایش‌ها و مقالات مختلف را به خود اختصاص داده است.

هدف بازاریابی عصبی انتقال بهتر پیام‌های بازاریابی به دیگران و افزایش احتمال خرید توسط مخاطب است. در نتیجه بودجه بازاریابی و تبلیغات کاهش می‌یابد.

 

 

مشکل ازدیاد پیام‌های تبلیغاتی

حتما قبول دارید که بازاریابی و تبلیغات بسیار سخت‌تر شده است. همکاران و رقیبان شما احتمالا آن قدر زیاد هستند که مدام حواس مشتریان را پرت می‌کنند. پیام‌های بازاریابی کم‌رنگ‌تر شده است. توجه به تبلیغات کمتر شده است. حال اگر کسب‌و‌کاری کوچک با بودجه محدود تبلیغاتی دارید چگونه می‌توانید توجه مشتریان احتمالی را به خود جلب کنید و حتی باعث شوید از شما خرید کنند؟ شاید پاسخ این پرسش در بازاریابی عصبی نهفته باشد.

 

 

سه مثال آشنا و ملموس

قبل از ورود به موضوع سه مثال ملموس می‌آوریم که نشان می‌دهد بازاریابی عصبی چیزی فراتر از عرضه محصول مناسب با قیمت مناسب است.

۱. خرید از فروشنده نامناسب

فرض کنید وارد فروشگاهی می‌شوید و از همان ابتدا احساس خوبی نسبت به فروشگاه ندارید. فروشنده بدون توجه به ورود شما به صحبت خود با تلفن ادامه می‌دهد و وانمود می‌کند شما را ندیده است. سپس با لحنی توهین‌آمیز با شما صحبت می‌کند و وقتی سؤالی فنی درباره محصول می‌پرسید می‌گوید: روی جعبه نوشته شده است، خودتان بخوانید! چقدر احتمال دارد از چنین فروشگاهی خرید کنید؟ شاید از خرید منصرف شوید. توجه کنید که ما درباره محصول صحبت نکردیم. شاید محصول این فروشگاه بسیار عالی و قیمت آن مناسب باشد، ولی شما از خرید منصرف می‌شوید.

پس موضوع فقط محصول مناسب با قیمت مناسب نیست. رفتارهای خرید ما بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که خیلی‌ها فکر می‌کنند و به عملکرد مغز مربوط است. اگر خیلی ساده بگوییم ما از کسانی خرید می‌کنیم که از آن‌ها خوشمان بیاید. اغلب فروشنده بسیار مهم‌تر از محصول است. در فصل‌های بعد بیشتر به این موضوع خواهیم پرداخت.

۲. خرید موبایل با برند ناآشنا

برای خرید موبایل به فروشگاه مراجعه می‌کنید. فروشنده سعی می‌کند برندی را به شما بفروشد که تا به حال اسمش را نشنیده‌اید. اسم آن بسیار عجیب و ناآشنا است. فروشنده به شما ثابت می‌کند تمام مشخصات فنی این موبایلِ ناشناخته بهتر از موبایلی است که شما می‌خواستید. حتی قیمتش هم بسیار ارزان‌تر است.

شما کمی با خود کلنجار می‌روید و در نهایت جرئت نمی‌کنید یک محصول ناشناخته بخرید که تمام خواسته‌های شما را برآورده می‌کند. بدون خرید از فروشگاه خارج می‌شوید.

دلیل این موضوع نیز به عملکرد مغزمان برمی‌گردد. تأثیر دیگران بر خریدهای ما بیش از چیزی است که تصورش را می‌کنیم. وقتی می‌خواهیم چیزی بخریم مهم‌ترین سؤال ذهنمان این است که دیگران در مورد خریدمان چه نظری خواهند داشت. آیا کار ما را تأیید خواهند کرد یا آن را کاری اشتباه خواهند دانست.

۳. خرید از سایتی که جعلی به نظر می‌رسد

دنبال خرید یک محصول آموزشی هستید. در گوگل به جستجو می‌پردازید. وارد سایتی می‌شوید که احساس می‌کنید نمی‌توان به آن اعتماد کرد. اگر دوستتان از شما بپرسد چرا این سایت را نامعتبر می‌دانید هیچ دلیل منطقی و قابل‌قبولی ندارید تا ارائه دهید. شاید روی جعبه محصول از عکس یک آقا با کراوات استفاده شده است. یا عکس‌های سایت به آن سایت متعلق نیست بلکه از سایت‌های خارجی گرفته شده است. به این نتیجه می‌رسید که این سایت حرفی برای گفتن ندارد و از خرید خود منصرف می‌شوید. شما محتویات محصول را ندیده‌اید و فقط از روی چند عکس به این نتیجه می‌رسید که خرید نکنید.

 

دلیل این موضوع هم به مغز ما مربوط می‌شود. مغز قدیم که به زودی درباره‌اش توضیح خواهیم داد، اگر تشابهی احساس نکند احتمال خرید کمتر می‌شود. اگر با فردی که کراوات بسته تشابه نداریم سعی می‌کنیم از او خرید نکنیم. بلکه از فردی خرید کنیم که بیشتر شبیه خودمان است.

 

بازاریابی عصبی

آیا بازاریابی عصبی در کسب‌و‌کارهای کوچک قابل استفاده است؟

واژه بازاریابی عصبی بسیار علمی و پیچیده به نظر می‌رسد. همچنین اغلب کتاب‌ها و مقالات به کاربرد بازاریابی عصبی در شرکت‌های بسیار بزرگ و برندهای معروف می‌پردازند. ولی اغلب ایده‌های بازاریابی عصبی در کسب‌و‌کارهای کوچک قابل استفاده است. برخی از آن‌ها بسیار ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر از چیزی است که تصور می‌کنید.

 

قصه از کجا شروع شد؟

اغلب شرکت‌های بزرگ قبل از تولید یک محصول تحقیقات بازار انجام می‌دادند تا محصول مورد علاقه مشتریان را تولید کنند. آن‌ها از مردم می‌پرسیدند که دوست دارید محصول بعدی ما چگونه باشد، رنگ بسته‌بندی چه باشد و چه خصوصیاتی داشته باشد. سپس با توجه به نتایج نظرسنجی و تحقیقات بازار محصولی جدید تولید می‌کردند. سپس اتفاق عجیبی رخ می‌داد. آن محصول جدید که دقیقاً با خواسته‌ها و سلایق مشتریان تولید شده بود با شکست مواجه می‌شد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی شرکت کرده بودند هیچ‌گاه محصول مورد نظر را خریداری نمی‌کردند.

بازاریابان کم‌کم به این نتیجه رسیدند که پاسخ اغلب افراد در تحقیقات بازار با رفتار خرید آن‌ها تفاوت دارد و گاهی کاملاً متناقض است. بنابراین همیشه نمی‌توان از مشتری پرسید که محصول مورد علاقه‌اش کدام است و سپس با تولید آن محصول به موفقیت رسید.

در آزمایش دیگری از افرادی که برای خرید نقاشی‌های گران‌قیمت به یک گالری مراجعه کرده بودند سؤال شد که چه نوع عکس‌هایی دوست دارد. پاسخ اغلب آن‌ها این بود: عکس‌های طبیعت. سپس رفتار خرید این افراد بررسی شد. اغلب آن‌ها عکس‌هایی غیر از عکس طبیعت خریداری کرده بودند!

آنچه مشتریان درباره سلیقه خود می‌گویند با خریدهای آن‌ها سازگار نیست!

آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده می‌پردازد. او توضیح می‌دهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافی‌شاپ در نظرسنجی شرکت کردند که قهوه مورد علاقه‌شان چه قهوه‌ای است. اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند، بعد از چند دقیقه در همان کافی‌شاپ قهوه خود را کاملاً شیرین می‌کردند. بنابراین همیشه نمی‌توان به گفته‌های مشتریان اعتماد کرد. گاهی آن‌ها در مورد محصول نظراتی می‌دهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.

ورود به مغز انسان و برملا شدن راز

اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمی‌آورند و همواره نمی‌توان به گفته‌های آنان اعتماد کرد، پس راه‌حل چیست؟ در سال‌های اخیر دستگاه‌هایی با نام‌های EEG و fMRI و … ساخته شده که انواع کوچک و قابل‌حملی دارد که بر سر انسان نصب می‌شود و می‌تواند از مغز انسان عکس بگیرد. این دستگاه‌ها دریچه‌ای را برای ورود به مغز انسان باز کردند. دانشمندان و بازاریابان می‌توانند با بررسی عکس‌های مغز فردی که مثلاً در حال تصمیم‌گیری خرید است به دیدگاه موثق‌تر و جدیدتری دست یابند.

اگر خیلی ساده نحوه کار این دستگاه‌ها را توضیح دهیم، این گونه است که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک می‌شود، معمولاً خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش مغز منتقل می‌شود. بنابراین دستگاه‌هایی نظیر fMRI با عکسی‌ که از مغز تهیه می‌کنند، می‌توانند مکان‌های تحریک‌شده در مغز را مشخص کنند.

 

 

 

 

 

مقایسه الگوها

بررسی الگوهای مختلف مغز حین انجام فعالیت‌های مختلف ما را به نتایج جالب و جدیدی سوق می‌دهد. مثلاً از مغز افراد مختلف در حال پرداخت پول در فروشگاه عکس گرفته‌شده و الگوی به دست آمده با الگوهای دیگر مقایسه می‌شود. سپس مشاهده می‌شود الگوی به دست آمده شباهت زیادی با عکس مغز وقتی که بدن در حال تحمل درد است دارد! وقتی به دست یک فرد سوزن می‌زنیم همان بخش مغز تحریک می‌شود که هنگام خرید تحریک می‌شود.

 

بنابراین از این آزمایش نتیجه‌گیری می‌کنیم که فرد وقتی پول پرداخت می‌کند، در مغز بخش درد تحریک می‌شود و پرداخت پول برای مشتری معمولاً دردناک است، حتی اگر مشتری هیچ‌گاه این موضوع را بر زبان نیاورد!

بنابراین با انجام آزمایش‌های مختلف و فراوان به اطلاعاتی دست می‌یابیم که می‌تواند در بازاریابی و فروش بهتر محصولات و خدمات به ما کمک کند.

 

سه بخش اصلی مغز

برای بازاریابی بهتر لازم است آشنایی مختصری با مغز داشته باشیم. مغز به سه بخش عمده تقسیم می‌شود که از نظر ساختار سلولی و عملکرد باهم متفاوت هستند. با وجود اینکه این سه بخش بر فعالیت همدیگر تأثیر می‌گذارند و نمی‌توان به طور محض فعالیت مغزی خاصی را به یک بخش نسبت داد، ولی هر کدام از قسمت‌های مغز نقش ویژه‌ای دارند. این سه بخش مغز جدید، مغز میانی و مغز قدیم نام دارند.

مغز جدید معمولاً انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را بر عهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با فرماندهی این بخش مغز انجام می‌شود. مغز جدید نتیجه تحلیل‌ها را به دو بخش دیگر نیز ارسال می‌کند.

مغز میانی بیشتر با موارد احساسی سر و کار دارد و اطلاعات حاصل را به دو بخش دیگر مغز مخابره می‌کند.

مغز قدیم عهده‌دار فعالیت‌های اصلی ما برای حفظ بقا است. خداوند این بخش را طوری طراحی کرده تا با دستورات صادره ادامه حیات ما امکان‌پذیر باشد.مثلاً وقتی گرسنه می‌شویم مغز قدیم دستور می‌دهد که به این مورد رسیدگی شود.

دوستانی که با رشته الکترونیک آشنا هستند با وقفه رد نشدنی آشنا هستند. مغز قدیم در واقع وقفه‌ای رد نشدنی صادر می‌کند که باید در اولین فرصت ممکن به آن رسیدگی شود. مواردی مانند تنفس نیز به مغز قدیم مربوط است. اگر این‌طور نبود شاید گاهی یادمان می‌رفت تنفس کنیم و زندگی ما به خطر می‌افتاد!

 

تصمیمات خرید

اما سؤال بسیار کلیدی آن است که تصمیمات خرید توسط کدام قسمت مغز انجام می‌شود؟ نکته مهمی که در بازاریابی سنتی به آن توجهی نمی‌شود این است که تصمیمات خرید ما اغلب با مغز قدیم انجام می‌شود! تا به حال بازاریابان فکر می‌کردند تمامی خریدها با بخش منطقی مغزمان انجام می‌شود. البته همیشه در طول تاریخ بازاریابان می‌دانستند که احساسات بر تصمیمات خرید تأثیر دارد. ولی اکنون مشخص شده است که تأثیرگذاری بخش احساسی و مغز قدیم بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور می‌کردیم.

خانم لزلی هارت در کتاب «مغز چگونه کار می‌کند» توضیح می‌دهد که «شواهد نشان می‌دهد مغز قدیم قسمتی است که تعیین می‌کند ‌کدام بخش اطلاعات دریافتی برای پردازش به مغز جدید مخابره شود و کدام تصمیمات تایید شود یا رد شود».

پس اگر با عملکرد «مغز قدیم» بیشتر آشنا شویم می‌توانیم عملیات بازاریابی تأثیرگذارتری طراحی کنیم.

مزایای خوب و بد بازاریابی اینترنتی چیست

  •  مسئول دفتر بازرسی و شکایات یکی از مشکلات ناشی از این فعالیت‌ها را تجمع غیرقانونی بازاریاب‌ها در سطح شهر می‌داند و اظهار می‌کند: مسئولیت این نوع تجمع‌ها بر عهده خود شرکت‌هاست و در این خصوص نظارت بر عملکرد بازاریاب‌ها باید در برنامه آن‌ها باشد.

چند سالی می‌شد، اگر دوست قدیمی سال‌های دورت را می‌دیدی و زیاده از حد تو را تحویل می‌گرفت، یک واژه فرنگی به ذهنت می‌آمد «نت ورک مارکتینگ ها» که مثل علف هرز همه‌جا روییده بودند تا مسئولین خبردار شوند، جیب‌های بسیاری خالی‌شده بود و ارزهای زیادی از کشور خارج، کم‌کم پای پلیس امنیت و اطلاعات به میان آمد، توجیه‌های مردمی (فیلم‌هایی که گاهی هم اصل مطلبش فدای فرضیات نویسنده و کارگردانش می‌شد) و سرانجام پای این جیب‌برهای نوین از کوچه‌ها بریده شد و خیال مردم اندکی راحت. حالا چند روز پیش هم‌دانشگاهی‌ام مرا دعوت به کاری کرد. وقتی دفتر و دستکش بیرون آمد، فهمیدم نت ورک مارکتینگ این روزها هم ردپایش در شهر دیده می‌شود. وقتی اندک سرمایه جوانان ایران به دلیل بیکاری‌های مداوم برای رسیدن به آرزوهای گاهی حتی بحقشان دل می‌بندند به سراب آن، اکثر آن‌ها مجوز دارند، اما راه‌های زیادی برای فرار از قوانین طی می‌کنند و از فروش لوازم‌آرایش تا قطعات خودرو حتی سبد کالا را شامل می‌شود.

از زمانی که شرکت‌های هرمی یا اینترنتی پا  به ایران گذاشت ۲۰ سالی می‌گذرد. در سال ۱۳۸۴ قانون منع فعالیت این شرکت‌ها از سوی رئیس‌جمهور وقت برای اجرا به دادگستری ابلاغ شد، در پی آن وزارت اطلاعات نیز اسامی چند شرکت اینترنتی غیرمجاز را اعلام کرد تا مردم از وضعیت آن‌ها اطلاع درست‌تری داشته باشند، چند وقت بعد این شرکت‌ها به گوشه عزلت خزیدند و دیگر کمتر به گوش می‌رسید که این شرکت‌های هرمی گوش کسی را بریده باشند. سال‌ها بعد کم‌کم اقتصاد ایران وارد فصل جدید اخاذی توسط این شرکت‌ها شد. وزارت اطلاعات دوباره اسامی چند شرکت اینترنتی بدون مجوز را که اتفاقاً مردم زیادی را نیز جذب کرده بودند، انتشار داد. در این میان حتی شرکت‌هایی  بودند که باوجود داشتن مجوز، بسیاری از قانون‌ها را برای سود بیشتر دور زده بودند و کسی هم نمی‌دانست، بالاخره می‌توان به آن‌ها اعتماد کرد یا نه، هرچند با تحقیق در ثبت این شرکت‌ها می‌توان به واقعی بودن آن‌ها پی برد، اما جالب‌تر آنجاست که بدانید، طبق آماری که قبلاً به چاپ رسیده است در کشورهای اروپایی و آمریکایی هر فردی که در این شرکت‌ها سرمایه گذاری کند، مجرم شناخته می‌شود و شرکت‌هایی که نتوانسته‌اند حتی یک سرمایه گذار داشته باشند در ایران هنوز هزاران سرمایه‌گذار دارند.

اگرچه نام شرکت‌های اینترنتی یا بازاریابی اینترنتی با شرکت‌های هرمی متفاوت است، اما اساس کار همه آن‌ها بازارهایی است که یک محصول را با حذف واسطه به قیمت بیشتر! به شما می‌فروشند و در ازای خرید، شما موظف می‌شوید دو نفر دیگر را به این خرید مجبور کنید. این کار ادامه می‌یابد و زیردست‌ها باید توسط بالادست‌ها پشتیبانی شوند. این حرکت متوالی آدمی را به یاد ویروس‌های بیماری‌زا می‌اندازد؛ ویروسی که سال‌ها در ایران نهفته و به گوشه‌ای خزیده بود و حالا دوباره دندان ‌تیز کرده است برای هدر رفت سرمایه، وقت و انرژی ایرانی.

بحث اما از این هم گسترده‌تر می‌شود، وقتی بدانید در حال حاضر در کشور ما بازاریابی اینترنتی به‌خودی‌خود جرم نیست و بسیاری از شرکت‌های اینترنتی هستند که با مجوز و به شکلی صحیح فعالیت می کنند. این گزارش سعی بر آن دارد تا برای روشن شدن افکار عمومی و امکان سرمایه‌گذاری‌های مناسب، اطلاعات درست در اختیار مخاطبان قرار دهد.

 ۲۱ شرکت مجاز برای فعالیت‌های اینترنتی داریم

مسئول دفتر بازرسی و رسیدگی به شکایات بازاریابی اینترنتی می‌گوید: محور این بازاریابی‌ها دو سایت مربوط به مرکز اسناد و بازرگانی ایران است، شرکت‌های مجاز در آنجا ثبت‌شده و مشخص است، حدود ۲۱ شرکت در سطح کشور در حال فعالیت است که مجوز خود را از شرکت صنعت، معدن تجارت کسب کرده‌اند و در سطح استان‌ها همین چند شرکت شعبه های مجاز دارند

محمدامین نبهانی در معرفی بیشتر بازاریابی اینترنتی عنوان می‌کند: ۶ شرکت از شهریور سال ۹۰ از وزارت صنعت و معدن برای این فعالیت اخذ مجوز داشته‌اند و این تعداد در حال حاضر به ۲۱ شرکت رسیده است که در استان‌ها بازاریاب از طریق همین شعبه ها وارد سیستم شده و کارش را شروع می‌کند و این شعبه ها هماهنگی لازم بین بازاریاب و شبکه اصلی را انجام می‌دهند.

وی بابیان اینکه مردم بهتر است از فعالیت‌های بازاریابی غیرمجاز خودداری کنند در تشریح تفاوت‌های بازاریابی شبکه‌ای و شبکه‌های اینترنتی می‌افزاید: مجوزی که به شرکت‌های اینترنتی داده می‌شود، توسط اتاق اصناف که زیرمجموعه سازمان صنعت و تجارت است، داده می‌شود. این شبکه‌ها به‌صورت زیرمجموعه‌ای کار می‌کنند و وجوه تمایز آن‌ها با بازاریابی‌های مجاز اینترنتی ۱۲ تفاوت مشخص است که شامل کار بدون مجوز، نظارت، مالیات است که پرداخت‌های کمیسیون خارج از سیستم بانکی کشور، نامحدود بودن پرداخت کمیسیون و پرداخت آن صرف داشتن جایگاه از نمونه آن است. ضمن آنکه گرفتن حق عضویت اجباری و نبود یا صوری بودن کالا و گران‌تر بودن کالا نیز از این تفاوت‌هاست.

نبهانی در پاسخ به اینکه تابه‌حال شکایاتی در شهرستان اهواز در مورد این شرکت‌ها وجود داشته است یا نه، می‌گوید: بازرسی مشترکی با نیروی انتظامی در خصوص بازرسی از شعب شرکت‌ها در این شهرستان داشتیم که در این مانور، تذکرات مهم به این شرکت‌ها داده شد. ضمن اینکه منجر به تعطیلی دو شعبه غیرمجاز که نمی‌توان نام آن‌ها را ذکر کرد، هم شد. در سازمان صنعت و تجارت کمیته متناظر استانی نظارت بر فعالیت شرکت‌ها تشکیل ‌شده که تمام فعالیت‌ها را از ابتدای سال گذشته رصد می‌کند و در خوزستان با نظارت  و همکاری متقابل ادارات زی ربط تابه‌حال این موضوع بخوبی کنترل‌ شده است.

بلیت‌فروشی ممنوع

او فروش بلیت در همایش‌های شرکت‌های بازاریابی و برگزاری کلاس‌های آموزشی را ممنوع و اخذ هرگونه وجه در این مورد را تخلف اعلام کرده و اضافه می‌کند: کسانی که در این زمینه شکایاتی دارند از طریق همان سیستم ثبت‌نام می‌توانند به سیستم درون نظارتی شرکت‌ها وارد شده و هم می‌توانند به واحد بازرسی و نظارت اتاق اصناف مراجعه کنند که طبق فصل ۸ قانون نظام صنفی مواد ۵۷ و ۷۴ شامل گران‌فروشی، کم‌فروشی و تقلب- که همان فقدان کیفیت است- می‌شود. البته این شکایات در صورت مشاهده به‌صورت مستند باید به اطلاع سازمان صنعت و معدن برسد تا قابل‌پیگیری باشد و در صورت تخلف بنا بر درجه آن در کمیته وزارت مرکزی نیز تصمیم‌گیری شود.

 مسئول دفتر بازرسی و شکایات یکی از مشکلات ناشی از این فعالیت‌ها را تجمع غیرقانونی بازاریاب‌ها در سطح شهر می‌داند و اظهار می‌کند: مسئولیت این نوع تجمع‌ها بر عهده خود شرکت‌هاست و در این خصوص نظارت بر عملکرد بازاریاب‌ها باید در برنامه آن‌ها باشد. در غیر این صورت اقدام‌های قانونی در زمان خود اتخاذ می‌شود. از سوی دیگر لازم است، همایش‌ها با هماهنگی سازمان صنعت و معدن و نیروی انتظامی و واحد اخذ مجوز انجام شود و در مورد برگزاری همایش‌های غیرقانونی در تالارها و مجتمع‌ها مسئولیت بر عهده مدیریت این مکان‌ها نیز هست.

او از ۲۱ شرکت مجاز برای فعالیت‌های اینترنتی خبر می‌دهد و بیان می‌کند: یک‌میلیون نفر در سطح کشور درگیر فعالیت بازاریابی اینترنتی هستند که نشان از اهمیت موضوع دارد. شرکت‌های قانونی وجود دارند که در ذهن مردم القا می‌کنند به خاطر داشتن مجوز هرگز دچار مشکل نمی‌شوند، اما حتی باوجود قانونی بودن آن‌ها اگر کار غیرقانونی و برخلاف مصوبه‌ها صورت گیرد، امکان همکاری با این شرکت‌ها گرفته می‌شود. بازاریابی شبکه‌ای در چارچوب ماده ۱۵ آیین‌نامه اجرایی تبصره ۸۷ قانون نظام صنفی تشکیل ‌شده و در حال فعالیت است و هرگونه تضاد در این زمینه بررسی می‌شود.

فقط می‌خواستم صاحب شغل باشم

سعید سمندریان مهندس کشاورزی است. چند سالی می‌شود که در این شرکت‌ها فعالیت دارد و جالب‌تر اینجاست که در این راه سرمایه‌گذاری در شرکت‌های زیادی را تجربه کرده است. او می‌گوید: وقتی وارد این تجارت شدم به خواست آن‌ها یکسری حساب در بانک ملت باز کردم. برای اینکه به گفته آن‌ها پورسانت‌هایم را بموقع دریافت کنم، مدارکم را در سایت اسکن کردم. بدون اینکه بدانم چه کلاهی دارد، سرم می‌رود.

او ادامه می‌دهد: بعدازاین اولین بار در سه شرکت اینترنتی دیگر سرمایه‌گذاری کردم و با اینکه می‌دانستم ته همه آن‌ها بن‌بست است، اما من فقط می‌خواستم، صاحب شغل باشم. همینکه می‌آمدم و می‌رفتم و دفترودستکی دستم بود، بقیه فکر می‌کردند، شغل خوبی یافته‌ام و خودم هم راضی بودم.

سمندریان در تشریح کلاس‌های آموزشی که برای افراد تازه ‌وارد به این مجموعه‌ها در نظر گرفته می‌شود، بیان می‌کند: در این کلاس‌ها به کمک علم روان‌شناسی به افراد القا می‌کردند که از این به بعد آدم مهمی هستی و باید آرزوهای مهمی داشته باشی. تصور زیبای آرزوها اکثر افراد را مجاب به ماندن در این گروه‌ها می‌کرد.

او اضافه می‌کند: مدتی که گذشت، خود من نیز تمام حرف‌های آن‌ها را تحویل زیردست‌هایم می‌دادم. دیگر برایم مهم نبود، کسی که پیدا می‌کردم،  دوست و آشناست یا بیگانه، کم‌کم با شناخت بیشتر، اطرافیانم رانده می‌شدند و به چشم یک ابله مرا می‌دیدند.

وقتی از او می‌پرسم، چرا اشتباه خود را تکرار می‌کرده، می‌گوید: من به این شکل کار از کودکی علاقه داشتم. جایی که به تو احترام بگذارند و حرف‌هایت را بشنوند و به آرزوهایت احترام بگذارند. من حتی بعد از اینکه خیلی از بازاریابی‌های اینترنتی مجاز وارد کشور شد به خود زحمت ندادم که تحقیق کنم و در این بازارها هزینه کنم.

این روزها که دیگر قید این نوع فعالیت‌ها را زده‌ام، هنوز به پسران و دخترانی فکر می‌کنم که وقتی لیدر ها می‌گفتند به آرزوهای مادرت فکر کن و اینکه تو براش پیکار کردی چه مشتاقانه به حرف‌هایشان اعتماد می‌کردند و چه خیال‌ها در سر داشتند، اما همه آن‌ها به جای برآوردن آرزوهای دیگران آرزوهای خود را به باد می‌دادند

چرا بازار عراق موفق است

  • آل اسحاق تصریح کرد: متولیان امر در توسعه صادرات به ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت باید به این مهم توجه داشته باشند که توجه به مقوله بازاریابی می تواند در افزایش درآمدهای ارزی وتحقق اهداف توسعه صادرات نقش موثری ایفا کند.

رئیس اتاق مشترک ایران و عراق با بیان این که عراق یک بازار بکر و آماده برای تمامی محصولات ایران از مواد غذایی، مصالح ساختمانی و غیره است گفت: صادرکنندگانی در این بازار موفق هستند که دفتر یا نمایندگی داشته باشند.
یحیی آل اسحاق در مصاحبه با رادیو با بیان این که بازاریابی یکی از مهمترین مشکلات در حوزه صادرات کشور است افزود: واحدهای بزرگ در این حوزه مشکل چندانی ندارند بلکه مشکل اصلی مربوط به بخش صنایع کوچک و متوسط است.
وی همچنین اظهارداشت: این واحدها نه توان مالی و نه سابقه لازم را دارند بنابراین می طلبد سازمان توسعه تجارت، اتحادیه ها و سایر دستگاه های مرتبط دست بنگاه های مزبور را به گرمی بفشارند تا بازاریابی بصورت منسجم در این حوزه انجام شود.
رئیس اتاق مشترک ایران و عراق گفت: ایجاد شرکت های مشاور بازاریابی از سوی دولت، سازمان ها و نهادهای مربوطه در جهت بازاریابی برای بنگاه های کوچک و متوسط در کشور ضرورت دارد.
وی افزود: متاسفانه بخش صادرات ایران به سبب عدم وجود یک سیستم بازاریابی و بازرگانی مناسب و روزآمد تاکنون نتوانسته به خوبی توسعه پیدا کند.
آل اسحاق تصریح کرد: متولیان امر در توسعه صادرات به ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت باید به این مهم توجه داشته باشند که توجه به مقوله بازاریابی می تواند در افزایش درآمدهای ارزی وتحقق اهداف توسعه صادرات نقش موثری ایفا کند.
وی در ادامه صادرات را از ملاک های توسعه یک اقتصاد پویا دانست و افزود: برای توسعه صادرات کالا باید به نکاتی از قبیل کیفیت بالا، قیمت رقابتی، بسته بندی مناسب، خدمات پس از فرش مطلوب، شناخت رقبا، بازاریابی و غیره توجه ویژه شود.
رئیس اتاق مشترک ایران و عراق ضمن تاکید بر اصلاح ساختار تولید و حذف قوانین دست و پا گیر تولید سالم و رقابتی در کشور افزود: تولید کنندگان داخلی نیز باید به فکر تقویت مزیت نسبی و رقابتی خود جهت تولیدات با کیفیت بهتر و هزینه کمتر باشند تا بتوانند در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به بازار عراق اشاره کرد و اظهارداشت: عراق یک بازار بکر و آماده برای تمامی محصولات از مواد غذایی، مصالح ساختمانی و غیره است.
وی در ادامه از صادرات هشت میلیارد دلاری ایران به عراق طی سال گذشته خبرداد و یادآورشد: صادرکنندگانی در این بازار موفق هستند که دفتر یا نمایندگی داشته باشند.

صنعت بازاریابی ورزشی 7 دغدغه فکری دارد

 

  • سر مارتین سورل، کارآفرین و بازرگان برجسته بریتانیایی، که در حال حاضر به‌عنوان مدیر عامل شرکت دبلیوپی‌پی فعالیت می‌کند، در سه سال اخیر دو بار در سمینار رهبری در ورزش شرکت کرده است. با توجه به موقعیت ویژه او در صنعت، این نشان می‌دهد که ورزش چه جایگاهی برای او دارد.

 

امسال هم بنگاه‌های تجاری مختلفی در این سمینار حضور داشتند و درباره مسائل گوناگون با هم تبادل نظر کردند. افراد معروف و مطرح این حوزه هم حضور چشمگیری در همایش داشتند اما ارزش واقعی همایش «لیدرز» به حضور این اسم‌ها متکی نیست بلکه مهم صحبت‌ها و گپ‌های کوتاه در راهروها و هنگام خوردن غذا و نوشیدنی است. دلیلش هم این است که در لابلای این گفت‌وگوها می‌توان دریافت که چه چیزهایی برای سرمایه‌گذاران و ذی‌نفعان این حوزه مهم است و اینکه نگرانی‌ها و دغدغه‌های اصلی آنها چیست.

مهم‌ترین موضوعات صنعت بازاریابی ورزشی که در دالان‎های همایش «لیدرز» امسال مطرح شد چه چیزهایی بود؟

۱- خودبزرگ‌بینی

ما هم اکنون در پایان فاز اول رابطه بین ورزش و شبکه‌های اجتماعی هستیم. در این فاز، هدف اصلی این بود که انبوه زیادی از طرفداران و علاقمندان از طریق شبکه‌های اجتماعی با ورزش ارتباط پیدا کنند یا درگیر شوند. در این مرحله باشگاه‌ها و لیگ‌ها و سایر سهامداران ورزش با تاکید زیاد از توییتر و فیسبوک به عنوان شاهد و مدرک برای نشان دادن تعداد زیاد علاقمندان و طرفداران‌شان استفاده می‌کنند تا میزان محبوبیت خود را نشان دهند. اما این تاکید روی این آمار و ارقام ممکن است اغراق‌آمیز و بیش از اندازه باشد. مدیر اسپانسرشیپ شرکت EE می‌گوید: «اعداد بزرگ غرورانگیز هستند اما ما به دنبال معانی آنها هستیم که البته به دست آوردن‎شان کمی سخت است.»

۲- داده‌، داده‌، داده‌

داده شناسی و تخصص در تحلیل داده‌ در ورزش بسیار متداول است چون تاثیر زیادی در بازاریابی دارد اما باید در این زمینه احتیاط زیادی کرد. ورزش یعنی احساسات گرم و پرشور و این چیزی است که باعث می‌شود هواداران به طور ناخواسته به چشم محصول دیده شوند. همین باعث می‌شود که به عنوان مثال آرسنال و چلسی و باشگاه‌های مشابه منبع اطلاعات و داده‌های شخصی باشند که برای جذب منافع مالی و تجاری کاربرد زیادی دارند.

کلمه‌ها و اصطلاحات فنی هنگامی که سالن یک همایش بازاریابی را ترک می‌کنند و وارد یک استادیوم پر از تماشاگر می‌شوند معانی‌شان عوض می‌شود. وقتی باشگاه‌ها می‌گویند «داده‌»، هوادار ممکن است بشنود «اسپم»!

۳-چه چیزی عادی است؟

بزرگ‌ترین حسن بازاریابی ورزشی، توانایی آن در عادی‌سازی رفتارهای انبوه مخاطبین یا تماشاگران است. این قدرت می‌تواند برای اهداف خوب و بد استفاده شود بسته به اینکه مرز اخلاق و منفعت مالی کجاست. سیگار کشیدن، شرط بندی، خوردن همبرگر، گردهمایی، انسان‌های فوق‌العاده، نژاد پرستی و سیاست ورزی همه و همه موارد مهم و قابل بحث هستند چون هر کس مختار است پولش را بپردازد و انتخاب خودش را داشته باشد. این درباره تکنولوژی هم صدق می‌کند.

اگر محتوای ورزشی نبود، حتی پیشرفته‌ترین محصولات سیلیکون ولی هم می‌توانند راه حلی باشند که دنبال مشکل می‌گردد.

۴-سر سورل

سر مارتین سورل، کارآفرین و بازرگان برجسته بریتانیایی، که در حال حاضر به‌عنوان مدیر عامل شرکت دبلیوپی‌پی فعالیت می‌کند، در سه سال اخیر دو بار در سمینار رهبری در ورزش شرکت کرده است. با توجه به موقعیت ویژه او در صنعت، این نشان می‌دهد که ورزش چه جایگاهی برای او دارد. او اعتقاد دارد که در بحران وجودی فعلی ورزش می‌تواند بر عناصر بازاریابی تاثیر بگذارد. هر سخن ارزشمند او در این هفته یادداشت می‌شد مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گرفت، اما نکته اصلی همان حضور و سخنرانی دوباره او در این سمینار بود.

۵-ورزش برای فروش

در حال حاضر تعداد قابل توجهی از بسته‌های حقوقی اسپانسرشیپ به فروش نمی‌رود که روی دست ورزش مانده این موضوع برای صنعت بازاریابی ورزشی تکان‌دهنده است. به عنوان مثال یکی از بسته‌های پیشنهادی فیفا برای جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه هنوز فروش نرفته است و برای جلب توجه بنگاه‌های تجاری با رویدادهایی مثل تورنمنت راگبی شش ملت، یورو ۲۰۲۰، مسابقه کریکت تست انگلیس-ولز و بخشی از بسته پیشنهادی جام حذفی انگلیس که باید تمدید شود رقابت می‌کند. سوال مهم برای صاحبان حقوق بازاریابی ورزشی این است که آیا این یک مشکل مقطعی است یا یک ایراد بنیادی و اساسی؟ و سوال مهم‌تری که مطرح می‌شود اینکه آیا مدل قدیمی و سنتی مشارکت و حمایت مالی در ورزش که موتور محرک توسعه بازاریابی ورزشی در چند دهه اخیر بوده به وضعیت رسانه‌ای فعلی ارتباطی دارد یا نه؟

۶- خصوصی یا عمومی

هر شنبه صبح والدین و فرزندان زیادی را می‌بینیم که در پارکها مشغول دویدن هستند. ورزش کراس‌فیت، وزنه‌برداری را جذاب کرده و دوچرخه سواران در سراسر کشور مشغول ورزش هستند. اینها همه اخبار خوبی هستند اما یک نگرانی بزرگ برای متولیان ورزش وجود دارد، آنهایی که اموال عمومی را برای سازماندهی رویدادهای بزرگ و کوچک هزینه می‌کنند. آنها با سوالات سختی از سوی مالیات‌دهنده‌ها درباره ارتباط پخش تلویزیونی رویدادها و مشارکت عمومی در ورزش مواجه می‌شوند. سوالاتی مثل اینکه آیا یک تیم نوجوانان که به صورت خیریه اداره می‌شود قادر به پیشرفت خواهد بود یا نه؟

۷- شورش بچه‌ها

سن تاثیر زیادی در مدل ورزش کردن و دسته‌بندی ورزش‌ها از نظر اقتصاد ورزش دارد. به عنوان مثال افرادی که الان در دهه سوم زندگی‌شان هستند به هیچ عنوان دوست ندارند همانند والدین‌شان ورزش کنند یا ورزش‌های مورد علاقه آنها را دنبال کنند. آنها شبکه‌های گران قیمت کابلی را زیاد نمی‌خرند یا بازی‌های المپیک و فرمول یک را مثل نسل‌های قبلی تماشا نمی‌کنند. حتی اغلب افرادی که بلیت فصلی مسابقات لیگ برتر را می‌خرند افرادی هستند که در دهه چهارم زندگی‌شان هستند. در حال حاضر بازار ورزش به سمت فضای آنلاین و مسابقات اینترنتی که به اصطلاح «ای‌اسپورت» یا ورزش الکترونیکی خوانده می‌شود، حرکت می‌کند و این دلیل بسیاری از ضررها و کم‌توجهی‌ها در بخش بازاریابی ورزشی است. این یک ضربه بزرگ است که هزینه زیادی هم در بر دارد.

پیام همایش «لیدرز» واضح و روشن است؛ کمربندها‌تان را محکم ببندید، قرار است دست‌انداز ناجوری را رد کنیم!

آیا هدایای تبلیغاتی در جذب مشتری بازدهی دارند ؟

  • هیچ گاه نمی توان دقیقا اعلام نمود که دادن هدایای تبلیغاتی بازده مثبت دارند. تحقیقات نشان می دهد که اهدای هدیه در زمان و مکان نامناسب سبب ایجاد بازده ی منفی می شود. در نتیجه بهتر است مدیران یک شرکت از مشاوران تبلیغاتی برای این امر استفاده نمایند و در رابطه با بازاریابی ها و دادن انواع هدیه ها و تخفیفات با این مشاوران گفتگو نمایند.

هدایای تبلیغاتی یکی از اثربخش ترین انواع بازاریابی

بازاریابی در دنیای امروز یک نیاز ضروری برای رشد کسب و کارهای نو ظهور است. اغلب شرکت هایی که بتازگی وارد دنیای تجارت شده اند از این نوع تبلیغات استفاده می نمایند. همانطور که میدانید استفاده از بیلبوردهای تبلیغاتی هزینه های گزافی دارند و برای یک شرکتی که تازه تاسیس شده است به هیچ وجه مناسب ناست.

به گزارش ویرلن؛ در نتیجه چه بهتر که این شرکت ها از این هدایای تبلیغاتی استفاده نمایند که استفاده دوگانه دارد و دو مزیت مخصوص به خود را دارا است. این هدایا هم شیرین می باشند برای مشتریان و هم ارزان برای شرکت تبلیغ دهنده.

تبلیغات انبوه با هزینه کم

یکی از بهترین انواع تبلیغات برای واحدهای تجاری هدایای تبلیغاتی است که یک راه مناسب برای تبلیغات انبوه است. این تبلیغات می توانند بسرعت در بین بازارهای هدف توزیع شود و معرف برند و محصول شرکت های تبلیغ دهنده شود. معمولا شرکت های تبلیغاتی مختلفی برای تولید این محصولات تبلیغی وجود دارد. شما می توانید با استفاده از کاتالوگ های تبلیغاتی، هریک از انواع محصولاتی که مناسب می دانید را انتخاب کنید و تبلیغ محصول خود را بر روی این هدایا درج کنید.

آیا هدایای تبلیغاتی بازدهی دارند؟

هیچ گاه نمی توان دقیقا اعلام نمود که دادن هدایای تبلیغاتی بازده مثبت دارند. تحقیقات نشان می دهد که اهدای هدیه در زمان و مکان نامناسب سبب ایجاد بازده ی منفی می شود. در نتیجه بهتر است مدیران یک شرکت از مشاوران تبلیغاتی برای این امر استفاده نمایند و در رابطه با بازاریابی ها و دادن انواع هدیه ها و تخفیفات با این مشاوران گفتگو نمایند.

اثر هدایای تبلیغاتی در تجارت جهانی

هدایای تبلیغاتی یک نکته بسیار مهم در اصول بازاریابی جهانی است. در واقع کمپانی هایی در این بازار رقابت کامل دوام خواهند آورد که بتوانند بهترین تخفیفات و هدایای تبلیغاتی را برای مشتریان خود آماده نمایند. شما می توانید با اهدای یک هدیه تبلیغاتی موثر و مفید تا مدت ها اثر معنوی بر روی مشتریان هدف خود گذارید. این یک رویا نیست بلکه بسیاری از شرکت های بزرگ در این روزگار از این روش های منطقی برای بازاریابی و تبلیغات هدفمند استفاده می کنند. گاها دیده شده است که هدایای تبلیغاتی مخصوصی برای افراد خاصی تولید شده است. بطور مثال لوازم آرایشی بود که در سال های اول قرن ۲۱ برای بانوان تولید شد و هدف ان معرفی برندهای زیبایی و بهداشتی مانند ورساچه و دیور بود. این عوامل دست در دست هم می دهند و سبب می شوند که یک شرکت در بازار رقابتی موفق بیرون بیاید.

ویژگی های هدایای تبلیغاتی

این محصولات در عین کوچکی بسیار متنوع می باشند. تنوع رنگی و طرح های مختلف، یکی از ویژگی های این نوع از هدایای تبلیغاتی است. از طرفی قیمت بسیار ارزان این محصولات می تواند یک گزینه ی مناسب برای تبلیغات واحدهای تجاری محسوب شود. ویژگی دیگر این نوع بازاریابی، سرعت بالا در آماده سازی آنها است. توجه کنید که شما می توانید با یک صدم هزینه یک بیلبورد تبلیغاتی صد هزار خودکار تبلیغاتی سفارش دهید. با این عمل شما می توانید برای چندین ماه برای بیش از صد هزار نفر تبلیغات داشته باشید.

سفارش هدایای تبلیغاتی

شما می توانید براحتی این نوع هدایای تبلیغاتی را از گروه هدایای تبلیغاتی گیفتو سفارش دهید و اقدام به خرید این محصولات در انواع و سایزهای مختلف کنید. این محصولات جزء پر طرفدارترین انواع روش های بازاریابی در دنیای امروزی است. تحقیقات نشان داده است که استفاده از این نوع تبلیغات بشدت سبب افزایش سهم فروش محصولات در بین واحدهای تجاری می شود. شما می توانید با این عمل براحتی سود خالص فروشگاه و شرکت خود را افزایش دهید. یکی از راه های اثبات اثرگذاری این نوع تبلیغات استفاده از این روش های بازاریابی توسط کمپانی های بزرگی مانند ایرانسل و همراه اول است. بلاشک این شرکت های بزرگ بهترین روش های تبلیغاتی را برای معرفی محصولات خود انتخاب می نمایند و این خود دلیلی است بر کارآمدی این نوع از تبلیغات

شبکه های اجتماعی از روش های سنتی در بازاریابی و تبلیغات پیشی گرفتند

 

  • بر اساس آخرین گزارش درآمدی فیس بوک، هر ماه بیش از 200 هزار کسب و کار به اینستاگرام آگهی می‌دهند همچنین  بر اساس گزارش خرده‌ فروشی 2016 که توسط شرکت تحقیقاتی PWC منتشر شده است، 78 درصد از مصرف‌کنندگان برای خرید، تحت نفوذ شبکه‌های اجتماعی هستند.

علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم در سال 93 گفته بود: «گردش مالی کل صنعت تبلیغات به 1900 میلیارد تومان می رسد.» آمار و اطلاعات جدیدی در دست نیست اما پایان سلطنت کاغذ بر تبلیغات شهری در انتخابات سال 92 خود را نشان داد. در آن زمان، شبیری دبیراتحادیه تولیدکنندگان کاغذ و مقوا گفته بود: «برخی بررسی‌ها نشان می‌دهد که در تبلیغات امسال مصرف کاغذ 70 درصد نسبت به انتخابات 88 کاهش پیدا کرده است.» در انتخابات امسال آمار جدیدی اعلام نشد اما بجز تبلیغات کاغذی کاندیداهای شورای شهر، کاغذهای دیگری چندان در سطح شهر دیده نمی‌شد. معصومه ابتکار که در آن زمان ریاست سازمان حفاظت محیط زیست را بر عهده داشت، گفته بود:««انتخابات را به قطع درختان گره نزنیم. آثار مثبت رشد شتابنده فضاهای مجازی، کاهش استفاده از کاغذ برای هر نوع تبلیغات است. انتخابات ۹۶ را به نقطه عطفی در # انتخابات- بدون- پوستر تبدیل کنیم. مردم ما به آن بلوغ سیاسی رسیده‌اند که به اندیشه و عمل رأی دهند، نه به ژست‌های انتخاباتی.»

تغییر در شیوه‌های بازاریابی که نقطه اوج آن در انتخابات دیده می‌شد، بسرعت همه انواع بازاریابی را درگیر خود کرد، حالا اگرچه روش‌های تبلیغات کاغذی هنوز در سطح شهر دیده می‌شود اما بررسی‌ها نشان می‌دهد آن‌هایی که به این نوع تبلیغات دل بسته‌اند، قافیه را به رقبایشان باخته‌اند.با این حال، مشاغلی مانند تراکت پخش کنی هنوز رواج دارد و درآمد تراکت پخش کن‌ها با کار فشرده، می‌تواند به سه میلیون تومان در ماه نیز برسد. آنها برای کاغذهایی که بیشترشان چند متر جلوتر از دست مردم رها و روی زمین می‌افتند، برای هر هزار تا تراکت  30 تا 40 هزار تومان دریافت می‌کنند. سی دی‌های آموزشی متعددی نیز برای این کار تهیه شده و برخی هایشان ادعا دارند که بالای 150 هزار تومان در روز برای پخش تراکت حرفه‌ای، می‌توان درآمد کسب کرد. یکی از آنها که تبلیغات اینترنتی زیادی برای فروش بسته آموزش حرفه‌ای خود انجام داده است، در شرح کارش می‌نویسد:«تمام آموزش من بر مبنای تجربه حدود 2 سال پخش تراکت خودم هست. اکثر قریب به اتفاق تکنیک‌های حرفه‌ای این آموزش توسط خودم بارها تست شده و جواب خوبی دادند.»

بر اساس آخرین گزارش درآمدی فیس بوک، هر ماه بیش از 200 هزار کسب و کار به اینستاگرام آگهی می‌دهند همچنین  بر اساس گزارش خرده‌ فروشی 2016 که توسط شرکت تحقیقاتی PWC منتشر شده است، 78 درصد از مصرف‌کنندگان برای خرید، تحت نفوذ شبکه‌های اجتماعی هستند. این پیمایش، به صورت جهانی و در میان نمونه 23 هزار نفری از مردم انجام شده است. PWC در جدیدترین گزارش خود مربوط به سال 2017 نیز می‌نویسد:«جذابیت تبلیغات سنتی هر روز برای جمعیت بیشتری از جهان بی‌معنا می‌شود.

در جهان تبلیغات چه می‌گذرد؟
«گسترش شبکه‌های اجتماعی طی دو دهه گذشته، تنها راه ارتباطی مردم را متحول نکرده است، بلکه بدون شک بر نحوه خرید مردم نیز اثر گذاشته است. حالا پیش از هر خرید، مصرف‌کنندگان شانس این را دارند که در میان هزاران عکس در اینستاگرام بچرخند، یا در میان توئیت‌های برندهای مختلف در توئیتر جست‌وجو کنند و بهترین وسیله مورد نیازشان را انتخاب کنند. تقاضای بازاریابان برای فعالیت در این فضا، سرزمین سودآوری برای مردمی ایجاد کرده است که دنبال‌کننده یا فالوئرهای آنلاین زیادی دارند.» نشریه اکونومیست، چنین از شیوه‌های نوین تبلیغات مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی گزارش می‌دهد. بر اساس این گزارش، افرادی که بین 3 تا 7 میلیون فالوئر دارند، به طور میانگین می‌توانند برای هر پست در یوتیوب، 187 هزار و 500 دلار به دست آورند. این رقم برای پست‌ها در فیس‌بوک، 93 هزار و 750 دلار، در اینستاگرام و اسنپ‌چت نیز 75 هزار دلار است. نشریه بلومبرگ بیزینس ویک نیز به‌تازگی گزارشی درباره این افراد با عنوان «اعتراف یک نفوذگر اینستاگرامی» منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، موفق‌ترین آنها، تنها برای یک پست اینستاگرامی، ۱۰ هزار دلار به دست می‌آورد. بعضی از شناخته‌ شده‌ ترین آنها مانند کریستین بیزن، سال گذشته با شرکت لورئال قراردادی بسته است که یک میلیون دلار ارزش دارد. خرده‌فروشی‌های بزرگ مانند برندهای فشن و غذا و رسانه‌ها، از همین نفوذگران استفاده می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد بین فعالیت این افراد با خرید مردم، رابطه مستقیمی وجود دارد.
بر اساس آخرین گزارش درآمدی فیس بوک، هر ماه بیش از 200 هزار کسب و کار به اینستاگرام آگهی می‌دهند همچنین  بر اساس گزارش خرده‌ فروشی 2016 که توسط شرکت تحقیقاتی PWC منتشر شده است، 78 درصد از مصرف‌کنندگان برای خرید، تحت نفوذ شبکه‌های اجتماعی هستند. این پیمایش، به صورت جهانی و در میان نمونه 23 هزار نفری از مردم انجام شده است. PWC در جدیدترین گزارش خود مربوط به سال 2017 نیز می‌نویسد:«جذابیت تبلیغات سنتی هر روز برای جمعیت بیشتری از جهان بی‌معنا می‌شود.

مردم به اطلاعاتی اعتماد می‌کنند که بتوانند آنها را با سرانگشتان‌شان لمس کنند؛ دوستان‌شان چه کار می‌کنند؟ کدام برندها در شبکه‌های اجتماعی داغ هستند؟ نفوذگران مورد علاقه آنها چه چیزی را دنبال می‌کنند؟» بر اساس این گزارش در خریدهای آنلاین، 39 درصد از مردم از شبکه‌های اجتماعی و در صدر آنها از فیس بوک و توئیتر تأثیر می‌پذیرند. 37 درصد تحت تأثیر وب سایت‌های خره فروشی هستند، 32 درصد از وب سایت‌های مولتی برند و 35 درصد نیز از سایت‌های مقایسه قیمت و تخفیف استفاده می‌کنند.
در بازار نفوذگران ایرانی چه می‌گذرد؟
رعنا شمس، کارشناس دیجیتال مارکتینگ در گفت‌و‌گو با «ایران» درباره درآمد نفوذگران اینستاگرام ایرانی چنین توضیح می‌دهد: «اینفلوئنسر شدن و کسب درآمد از این راه، وسوسه‌برانگیز است. اما من می‌دانم که آنها وقت و خلاقیت زیادی صرف پست‌هایشان می‌کنند. واقعاً برای هر یک پست، هر یک استوری، فکر می‌کنند، خلاقیت به خرج می‌دهند، برنامه می‌ریزند و شبیه به یک کار حرفه‌ای، زبان مخاطبان‌شان را پیدا می‌کنند و با همان زبان با آنها ارتباط برقرار می‌کنند. برای پست‌های تبلیغاتی هم اکثراً خودشان با زبان مشترکی که با فالوئرها و مخاطبان‌‌شان پیدا کرده‌اند، تولید محتوا می‌کنند.» «میکروسلبریتی» اصطلاح جدیدی است که برای توصیف این افراد به کار می‌رود؛ آدم‌هایی که صرف معمولی بودن با اشتراک زندگی روزمره شان، میان مردم شناخته شده‌اند. او درباره درآمد میکروسلبریتی‌های اینستاگرامی نیز می‌گوید: «قیمت تبلیغات و درآمد از آن، کاملاً متفاوت است. بستگی به این دارد که چه کسی کار را انجام می‌دهد. علاوه بر هزینه تولید محتوا، قیمت‌ها برای هر پست از ۵۰ هزار تا ۲.۵ میلیون تومان متفاوت است.

مثلاً کسی که حدود ۱۰۰ هزار فالوئر دارد و تولید محتوای خوبی انجام می‌دهد، ممکن است برای هر یک پست حدود ۸۰۰هزار تومان کسب درآمد کند که البته درآمد ماهانه بسیار متغیر است.» آن طور که شمس توضیح می‌دهد، سلبریتی‌های معمولی مجازی، هر روز ساز و کار حرفه‌ای‌تری به کسب‌و‌کار خود می‌دهند و بسته‌هایی نیز برای تبلیغ‌دهندگان تعریف کرده‌اند. مثلاً به آگهی‌دهنده، بسته‌ای شامل سه استوری و یک پست با ماندگاری سه روز ارائه می‌دهند، یا تبلیغاتی با زمان مشخص برای چند ساعت در اکانت خود آگهی‌دهنده (اصطلاحاً تیک‌اُور) در نظر می‌گیرند. این کارشناس بازاریابی دیجیتال درباره اثرگذاری این تبلیغات برای شرکت‌ها نیز می‌گوید: «در این مورد نمی‌توان به سادگی نظر داد، اما معمولاً میزان اثرگذاری با ضریب لایک و کامنت اندازه گرفته می‌شود و امتیاز داده می‌شود.»

/ایران

 

برای ارزیابی اثرگذاری محتوای کسب‌ و کار 10 روش وجود دارد

  • روزانه تعداد اعضای خبرنامه را بشمارید و سعی کنید سرعت افزایش آن را بهبود ببخشید. می‌توانید برای شمارش این تعداد، از نرم‌افزار ارسال ایمیلتان بهره ببرید. تعداد اعضای فعالی خبرنامه، توسط فرمول زیر محاسبه می‌شود.

بازاریابی محتوایی یا همان Content Marketing، روشی است که بسیاری از کسب‌ و کارها به اجرای آن پافشاری می‌کنند و بسیاری نیز از این راهکار، سودآوری خوبی دارند.

، بازاریابی محتوا که در سال‌های اخیر جزو پرطرفدارترین مسیرهای بازاریابی بوده است، باعث شده کسب‌وکارهای مرتبط با تولید محتوا پا گرفته و دوران پرفروغی را سپری کنند.

در اینجا به ۱۰ راهکار برای ارزیابی اثربخشی محتوا اشاره خواهد شد که می‌تواند در مدیریت محتوای کسب‌وکارتان سودمند باشد:

  1. می‌بایست در زمینه افزایش ورودی وب‌سایتتان سودمند باشد.

برای این منظور می‌توانید از ابزار گوگل آنالیتیکس بهره ببرید و در بازه‌های مختلف تفاوت ورودی وب‌سایت را اندازه‌گیری کنید.

  1. تعداد اعضای خبرنامه را بررسی کنید.

روزانه تعداد اعضای خبرنامه را بشمارید و سعی کنید سرعت افزایش آن را بهبود ببخشید. می‌توانید برای شمارش این تعداد، از نرم‌افزار ارسال ایمیلتان بهره ببرید. تعداد اعضای فعالی خبرنامه، توسط فرمول زیر محاسبه می‌شود.

( تعداد اعضای فعلی – تعداد اعضای خارج‌شده از لیست – تعداد اعضای اسپم کرده ) * درصد ایمیلی که باز یا کلیک می‌شود

  1. رنک صفحات شما یک فاکتور ارزشمند است.

اینکه صفحات مقالات یک وب‌سایت ب رتبه ۱ گوگل تبدیل شود، یک افتخار است که البته نصیب هرکسی نخواهد شد. این موضوع انتخاب هوشمندانه عنوان و موضوع و البته کار سئویی دقیق می‌طلبد.

می‌توانید برای این کار، از ابزارهای وب مستر گوگل، Ahrefs و MOZ بهره ببرید.

  1. آیا واقعاً کاربرها مطالعه می‌کنند؟

پاسخ این سؤال در متوسط زمان حضور کاربران در صفحه مقاله مربوط مشخص خواهد بود. اینکه آیا کاربران واقعاً علاقه به خواندن مطالب شما دارند یا خیر، می‌تواند نشان‌دهنده صحت یا اشتباه بودن استراتژی محتوایی شما باشد.

  1. شبکه همایشی، یک آزمون بزرگ!

شبکه‌های همایشی و تعداد افراد دنبال کننده رسانه شما، می‌تواند یک نشانه بسیار خوب برای نشان دادن کم یا زیاد بودن جذابیت یک مطلب باشد.

می‌توانید با یکپارچه کردن اطلاعات شبکه‌های همایشی و بررسی تعداد دنبال کننده‌های آن، به خروجی‌های جذابی دست بیابید.

  1. و بازهم شبکه همایشی

شبکه همایشی و تعداد لایک خوردن و یا منتشر شدن، می‌تواند یک نشانه دیگر برای عملکرد صحیح گروه محتوا باشد.

می‌توانید از ابزارهایی نظیر Buzzsumo برای اندازه‌گیری این مؤلفه بهره ببرید.

  1. از قدیمی کارهای سئو بپرسید.

از نخستی شروع فعالیت‌های بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO)، فرایند بک لینک سازی متداول بوده است. لینک دهی و مرجع شناخته شدن وب‌سایت شما توسط دیگران، می‌تواند مؤثرترین حرکت در سئو باشد. محتوای خوب این کار را برای شما انجام خواهد داد.

این رویداد باعث افزایش رتبه سایتتان می‌شود که توسط نرم‌افزارهای Ahrefs و MOZ قابل‌اندازه‌گیری است.

  1. CTR – درصد کلیک کاربران . . .

به عنوان یک مشاور تبلیغاتی باید بگویم این شاخص نیز می‌تواند قدرت ساختن عنوان شما را در زهرت یک نویسنده نشان دهد. مطالب جالب‌تر راحت‌تر کلیک می‌خورند و می‌توان از CTR، به‌عنوان کلیدی‌ترین مؤلفه در ارزیابی محتوا نام برد.

این عامل در آنالیتیکس، وب مستر و بسیاری دیگر از نرم‌افزارها قابل‌شمارش است.

  1. چند سرنخ از مشتریان دارید؟

تعداد سرنخ‌های دریافتی از مشتریان مانند درخواست پیش‌فاکتور، درخواست نمونه رایگان، پرسش و پاسخ‌های عمیق و بسیاری دیگر از این موارد، می‌توانند به‌عنوان یک سرنخ از مشتری محسوب شوند.

این رویدادها توسط نیروهای فروش ثبت و ارزیابی می‌شوند.

  1. بازخورد مشتریان، نکته‌ای حیاتی!

بازخوردی که از خوانندگان یا مشتریان می‌گیرید، می‌توانید بهترین ارزیاب از دید مشتری و البته بهترین وسیله برای بهبود بخشیدن به محتوا باشد که به نوعی تعیین وضعیت برندینگ را نیز نشان می‌دهد.

مصادیق بسیاری در این رابطه وجود دارند که بازخوردهای مستقیم، بازخوردهای شبکه‌های همایشی و بسیاری دیگر را شامل می‌شوند. می‌توانید از گوگل الرتس در این رابطه بهره ببرید.

 

برای صادرات فرش قم بازاریابی نیاز است

  • در این جلسه فعالان تولید و صادرات فرش استان هم با ارائه گزارشی از وضعیت تولید و صادارات فرش قم خواستار حل مشکلات مربوط به نمایشگاه فرش قم و تسریع در راه اندازی این نمایشگاه شدند.

لاریجانی در دیدار فعالان عرصه تولید و صادرات فرش قم، با اشاره به قدمت و کیفیت فرش استان و زمینه مناسب ایجاد شده برای صادرات محصولات به کشور های مختلف گفت: بازار کشورهای روسیه و چین با توجه به گسترش سطح روابط ایران با این کشورها ظرفیت خوبی برای عرضه فرش قم دارد.

وی تصریح کرد: باید با ایجاد شرکت های صادراتی کارآمد و بهره گیری از فرصت های تبلیغاتی برای معرفی فرش قم، امکان حضور مناسب ایران را در بازارهای کشورهای همجوار فراهم کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ایجاد ظرفیت ها و فرصت های جدید صاداراتی را از جمله های راهکارهای رونق صنعت فرش استان و خروج از رکود برشمرد.

در این جلسه فعالان تولید و صادرات فرش استان هم با ارائه گزارشی از وضعیت تولید و صادارات فرش قم خواستار حل مشکلات مربوط به نمایشگاه فرش قم و تسریع در راه اندازی این نمایشگاه شدند.

سیجانی سرپرست سازمان صنعت معدن تجارت هم در این جلسه با بیان اینکه عملیات احداث نمایشگاه فرش قم در حال حاضر 85 در صد پیشرفت فیزیکی دارد افزود: طبق برنامه ریزی های انجام شده فرآیند احداث این نمایشگاه تا پابان امسال به اتمام می رسد و با هماهنگی ها و رایزنی های انجام شده بهره برداری از آن در اختیار فعالان صنعت فرش استان قرار می گیرد.

برای تقویت تفکر خلاقانه و پیشبرد موفقیت سازمانی 3 روش وجود دارد

  • با گوش دادن، راهنمایی و تعامل با افرادی که تجارب برند ما را ارائه می کنند، ما آنها را آموزش می دهیم که با مشتریان همین کار را انجام دهند همانطور که ما با آنها می کنیم. من رهبران را در همه سطوح تشویق می کنم تا چیزی که قرار است از ایده ها ایجاد شود و اشتیاق آنها برای ایجاد تأثیر را بخاطر بسپارند.

سال 1992 بود. من تازه اولین کار وکالت را در حوزه انتخابی ارتباطات شروع کرده بودم و نمی توانستم منتظر بمانم تا شروع به مشاوره همکاران و مشتریان برای اثبات واقعی خود کنم. اما همانطور که می توان حدس زد، با وجود شور و شوق زیاد و اندیشه های بی شمار، افکار من به طریقی که انتظارش را داشتم، بطور کامل پیش نمی رفت.

چالشهایی در این راه وجود داشت: دید محدود مشتری و دسترسی حداقل به رهبری کار. به عنوان یک کارمند تازه در کالج، بزودی متوجه شدم که تعهد به کار بیش از تفکر غلط ارزش دارد. قبل از اینکه بتوانم نظرات خود را بیان کنم مجبور به پرداخت هزینه های خود بودم. انتظار می رفت که بجای ایده های اولیه، از اجرای کار پشتیبانی شود. این دوره در محل کار، درست قبل از بازاریابی کسب و کار در هاروارد بود که زنجیره سود خدماتی را تبلیغ می کرد، مفهومی که روابط علی بین رضایت کارکنان، وفاداری مشتری و سودآوری و رشد کسب و کار را به رسمیت می شناسد.

مدل زنجیره سود خدماتی برای اطلاع رسانی در مورد هدف من از اینکه چگونه سازمانها باید برای دستیابی به موفقیت در هر سطح کار کنند، ادامه می یابد. در حال حاضر، به عنوان مدیرعامل شرکت پورتر نوولی، روزهای اولیه در شرکت ارتباطات همچنان به من اطلاع رسانی می شوند. این روزها من بر یک شبکه جهانی کارشناسان ارتباطات نظارت دارم. افتخار بزرگ همکاری نزدیک با رهبران عالی کسب و کار را دارم و آنچه من متوجه شدم این است که کار من، کنار آمدن با همه ایده های بزرگ نیست.

در عوض، یکی از بهترین راههایی که می توانم به آن دست پیدا کنم، ایجاد محیطی است که ایده های بزرگ در هر کجا ممکن است اتفاق بیفتد و از طرف هر کسی بیان شود. در اینجا شش اصل را مطرح می کنم تا تفکر خلاقانه را تقویت کرده و موفقیت سازمانی را به پیش ببریم:

1) تعهد به رشد مردم خود
همانطور که شرکتهای بیشتری بدنبال یک محیط فرهنگی و یادگیری هستند که الهام بخش رشد شخصی و حرفه ای باشد، مزایای آموزشی و پرورشی و تأکید بر پیگیری اهداف شخصی افزایش یافته است. رهبران خلاق بجای دلسرد شدن از پروژه های پر شوق روزانه، کارکنان خود را تشویق می کنند تا تلاشهای خلاقانه ای را بوجود آورند که اهمیت و ثروت را در زندگی آنها به همراه داشته باشد. این که آیا این کار مانند سازماندهی یک تظاهرات، کمک به تلاش در جبران بلایای طبیعی، آموزش ماراتن یا شرکت در کارهای هنری باشد، زمانی که منافع گسترده تر افراد به رسمیت شناخته شوند، متوجه می شویم که کارمندان با رضایت بیشتر و مشارکت کامل برخورد می کنند.

2) در سراسر سازمان تنوع ایجاد کنید
در شرکت پورتر نوولی، تنوع را هم به عنوان یک ضرورت اخلاقی و هم یک ضرورت اقتصادی در نظر می گیریم. با دانستن این که سازمانها، زمانی که تنوع را در پیش بگیرند تقریبا در هر اقدامی بهتر عمل می کنند، در پی آن هستیم که تنوع و انعطاف پذیری را در همه مواردی که انجام می دهیم اعم از استخدام و ابقاء کارکنان، فرهنگ، توسعه، خدمات و موارد دیگر ادغام کنیم. من رهبران را به تفکر در مورد تنوع و انعطاف پذیری بیشتر از برنامه های منابع انسانی تشویق می کنم تا شروع به ادغام گروههای متنوع و تفکر متنوع به هر سطح و جنبه ای از سازمان برای پیشبرد نوآوری و ایجاد بهترین کمپین ها و برنامه ها برای مشتریان کنند.

3) با انجام کارهای خوب موفق شوید
در نهایت، میراث فرهنگی شرکت پورتر نوولی، هدف اصلی جک پورتر و بیل نوولی را برای ایجاد یک آژانس با این مفهوم که ما می توانیم با انجام کارهای خوب موفق شویم را در بر می گیرد. عقیده دارم که تمرکز ما بر پیشبرد فعالیتهای هدفمندانه از طریق تعامل و نفوذ، به سازمانها کمک می کند که تأثیر کار خود را ببینند. کاری که ما از طریق کمپین های متمرکز بر پیشرفت زیاد، حقوق بشر، حقوق مصرف کننده، بیماریهای مزمن، گرسنگی، تنوع و حقوق مدنی انجام می دهیم بر جامعه تأثیر می گذارد. ما به سازمانها در ارائه نوآوریها به بازار کمک می کنیم که این کار به ایجاد یک دنیای جدید و بهتر کمک می کند. ما اساسا معتقدیم که این کار، تجربه کاری برای اعضای گروه ما را پر بار می کند. پیشبرد نوآوری و ایجاد انگیزه در گروهها برای تأثیر گذاشتن، اولین گام برای پرورش سفیران افتخاری شرکتها می باشد.

با گوش دادن، راهنمایی و تعامل با افرادی که تجارب برند ما را ارائه می کنند، ما آنها را آموزش می دهیم که با مشتریان همین کار را انجام دهند همانطور که ما با آنها می کنیم. من رهبران را در همه سطوح تشویق می کنم تا چیزی که قرار است از ایده ها ایجاد شود و اشتیاق آنها برای ایجاد تأثیر را بخاطر بسپارند. هنگامی که محیط هایی ایجاد می کنیم که متفکران نوآور را قادر می سازد تا مشارکت و پیشرفت داشته باشند، در این صورت به سازمانهای خود خدمت می کنیم.

 

فدراسیون فوتبال ایران در بازاریابی ضعیف عمل می کند

  • در فوتبال ایران اما این موضوع هنوز رعایت نمی‌شود. در ایران هر وقت صحبت از قرارداد اسپانسرینگ لوازم ورزشی می‌شود بلافاصله نام آدیداس و نایکی به میان می‌آید انگار که هیچ برندی دیگری در صنعت ورزش فعال نیست.

درست در مقطع زمانی‌ای که تیم ملی فوتبال ایران نتایج خیلی خوبی می‌گیرد و خیلی راحت به جام جهانی صعود می‌کند، بخش بازاریابی فدراسیون فوتبال عملکرد ضعیفی دارد. البته این بدان معنی نیست که در گذشته عملکرد این بخش خوب بوده اما علیرغم اینکه درآمدزایی و بازاریابی در ورزش روز به روز پیشرفت می‌کند، در فوتبال ایران هیچ اتفاق مثبتی نمی‌افتد.

تیم ملی نوجوانان ایران چند روز قبل در حالی بهترین نتایج تاریخ فوتبال ایران را در مسابقات جام جهانی ثبت کرد که لباس‌ها و لوازم ورزشی‌اش برندی کاملا متفاوت با تیم بزرگسالان داشت. تیم ملی بزرگسالان حدود یک سال است که آدیداس می‌پوشد ( یا بهتر بگوییم که می‌خرد) در حالیکه تیم نوجوانان در بازی‌های جام جهانی هندوستان با برند مجید بازی می‌کرد.

این دوگانگی در بحث اقتصاد ورزش به ویژه در فوتبال کاملا عجیب و غیر متعارف است. در بحث بازاریابی ورزش، وقتی صحبت از اسپانسر و تامین کننده لوازم و البسه ورزشی می‌شود دو نکته خیلی مهم مد نظر قرار می‌گیرد؛ یکی میزان درآمد ناشی از قرارداد مورد نظر و دیگری میزان درآمد از فروش پیراهن و سایر اقلام به هواداران. در واقع هر باشگاه یا فدراسیون ورزشی، وقتی می‌خواهد چنین قراردادی ببندد قبل از هر چیز این موارد را به عنوان منافع باشگاه یا فدراسیون در نظر می‌گیرد.

به عنوان مثال قرارداد باشگاه رئال مادرید با آدیداس، ۸۵۰ میلیون پوند برای ده سال است. طبق عرف و استاندارد حاکم بر قراردادهای این چنینی، بخشی از قرارداد به صورت نقدی پرداخت می‌شود و بخشی دیگر هم شامل البسه و سایر لوازم ورزشی مورد نیاز باشگاه در تمام رده‌ها و تیم‌های مختلف می‌شود. در همین راستا رئال مادرید سالانه حدود ۵۹ میلیون پوند به صورت نقدی از آدیداس دریافت می‌کند و ۲۲٫۵ درصد فروش اقلام هواداری باشگاه با آرم آدیداس نیز به رئال می‌رسد که تقریبا ۲۵ میلیون پوند می‌شود.

به همین دلیل باشگاهی مثل آرسنال بعد از بیست سال همکاری با نایکی، از سال ۲۰۱۴ با پوما قرارداد می‌بندد. قراردادی که شرکت پوما به آرسنال پیشنهاد داده به مراتب بهتر از نایکی است و مدیر باشگاه ترجیح می‌دهد از یک برند خیلی معتبر به برندی که کمی پایین‌تر است رو بیاورد. برعکس این هم صادق است. مثلا تیم ملی انگلیس بعد از چند دهه همکاری با شرکت انگلیسی آمبرو، به خاطر منافع بیشتر به نایکی رو آورد.

در فوتبال ایران اما این موضوع هنوز رعایت نمی‌شود. در ایران هر وقت صحبت از قرارداد اسپانسرینگ لوازم ورزشی می‌شود بلافاصله نام آدیداس و نایکی به میان می‌آید انگار که هیچ برندی دیگری در صنعت ورزش فعال نیست. متاسفانه همه فقط این دو برند را می‌شناسند و چون ضعف مدیریتی در فوتبال به ویژه بحث بازاریابی چشمگیر است، مسئولین و مدیران نیز تلاشی برای تغییر این وضعیت نمی‌کنند و با سیستم سنتی و منسوخ گذشته جلو می‌روند.

نتیجه‌اش این می‌شود که تیم بزرگسالان، پول می‌دهد و آدیداس را می‌خرد و تیم نوجوانان هم برند دیگری می‌پوشد که معلوم نیست برایش پول داده یا طبق توافق‌نامه‌ دیگری آن را دریافت کرده است. وضعیت بقیه تیم‌های ملی اعم از تیم جوانان، امید و تیم‌های فوتبال زنان هم کاملا نامشخص است چون فدراسیون هیچ خبری در این باره منتشر نکرده است.

در متن اعلامیه قرارداد فدراسیون فوتبال ژاپن و آدیداس که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد آمده که تمام تیم‌های ملی این کشور شامل مردان و زنان در رده‌های مختلف به مدت ۷ سال از برند آدیداس استفاده خواهند کرد. این یکپارچگی، جزو اصول اولیه هر قراردادی در زمینه اسپانسرینگ ورزش است و دو طرف از این وضعیت منتفع می‌شوند اما در ایران به غیر از یکی دو مقطع خیلی کوتاه هیچ وقت چنین چیزی نه در سطح باشگاهی و نه ملی رعایت نشده است.

فدراسیون فوتبال و اغلب باشگاه‌ها به جای اینکه بخشی از درآمدهای‌شان را از این راه تامین کنند، برای تهیه لوازم ورزشی، هزینه هم می‌کنند که این در دنیای امروز کاملا عجیب است. این قبول که شرکت‌های ورزشی معتبر برای فعالیت در بازار ایران با مشکلات قانونی مواجه هستند و روی خوشی به تیم‌های ورزشی ایران نشان نمی‌دهند ولی می‌توان با مدیریت صحیح، قرارداد با شرکت‌های متوسط و حتی همکاری با برندهای داخلی این وضعیت را سر و سامان داد که متاسفانه کسی حوصله وقت گذاشتن برای این موضوعات را ندارد.

در چنین شرایطی داد و قال و جنجال برای دریافت حق پخش تلویزیونی فوتبال شبیه طنز می‌ماند. وقتی فوتبال از قدرتش در جایی که نفوذ بیشتری دارد، نمی‌تواند استفاده کند چطور می‌خواهد از منبعی که هیچ اختیاری برای تصمیم‌گیری درباره آن ندارد، درآمد کسب کند؟