-
ما با مشتریان مان چند بار مصاحبه کردهایم، آیا واقعا برای طراحی تجربه کاربری بهتر دوباره به چنین مصاحبهای نیاز داریم؟ این سوالی است که اغلب مدیران از ما به دفعات میپرسند. ما باید هربار به مدیران توضیح بدهیم که یک پروژه تجربه کاربری نیازمند درک و دانش صحیح از طرز تفکر مشتری نسبت به جزییات یک محصول یا سرویس است.
تجربه کاربری (UX) موضوع بسیار مهمی است که اغلب مدیران، آشنایی کافی با مباحث مربوط به آن را ندارند. این علم که به تازگی مباحث مربوط به آن در کشورمان مطرح شده است، نیاز به شناخت بیشتر و دقیق تر دارد.
جوزفدیکرسون بعنوان شخصی که مدتهاست در زمینه تجربه کاربری فعالیت میکند و به مدیران مشاوره میدهد، معتقد است که تنها چیزی که اغلب مدیران از تجربه کاربری میدانند صرفا تلفظ این عبارت است و اغلب عمیقاً با مفاهیم مربوط به آن آشنا نیستند. همچنین تصورات غلط و خطرناک بسیاری در این زمینه وجود دارد که نیاز به اصلاح دارند.
در ادامه هفت نکته مهم درباره تجربه کاربری را میخوانید که از گفتگوی جوزفدیکرسون با مدیران شرکتهای مختلف حاصل شده است.
تجربه کاربری یک فرایند موازی است
تجربه کاربری صحیح در یک سازمان نیازمند یک فرایند موازی است. مدیرانی که میپرسند: چرا اینقدر این فرایند طول میکشد؟ موازی بودن فرایند (Iterative) ایجاد تجربه کاربری را درک نکردهاند. درجه مشخصی از کیفیت زمانی حاصل میشود که یک چرخه صحیح برای بهینهسازی محصول یا سرویس وجود داشته باشد و این فرایندی نیست که یک بار و برای همیشه انجام شود.
تحقیق از مشتری حیاتی است
ما با مشتریان مان چند بار مصاحبه کردهایم، آیا واقعا برای طراحی تجربه کاربری بهتر دوباره به چنین مصاحبهای نیاز داریم؟ این سوالی است که اغلب مدیران از ما به دفعات میپرسند. ما باید هربار به مدیران توضیح بدهیم که یک پروژه تجربه کاربری نیازمند درک و دانش صحیح از طرز تفکر مشتری نسبت به جزییات یک محصول یا سرویس است.
ایجاد تجربه کاربری فرایند استانداردی ندارد
برخی مدیران به شدت فرایند محور هستند. یعنی برای انجام یک پروژه جزییات دقیق فرایند را باید بدانند، هرچند این موضوع ممکن است در فعالیتهای تجاری دیگر میسر باشد ولی در طراحی تجربه کاربری نتیجه نمی دهد، چرا که تجربه کاربری مجموعهای از تاکتیکهاست و یک فرمول ثابت ندارد. راز یک تجربه کاربری موفق در انعطاف طراحی آن است.
تجربه کاربری با رابط کاربری فرق دارد
اشتباه کردن بین تجربه کاربری و رابط کاربری اتفاقی است که اغلب مدیران مرتکب آن میشوند. طراحی گرافیکی و رابط گرافیکی محصولات، تبلیغات و … فقط بخشی از ایجاد یک تجربه کاربری موفق است. نحوه طراحی یک سرویس و یا استراتژی های تولید محتوا بسیار مهمتر از ایجاد رابط کاربری گرافیکی هستند. حتی اگر به فکر طراحی یک برنامهکاربری یا یک وبسایت هستید در نظر داشته باشید که چیزهای مهمتری از ظاهر کار وجود دارد. مانند تستهای کاربردپذیری، تحقیق مشتری و … .
تستهای کاربرپذیری به شدت مهم هستند
شماها افراد حرفهای هستید پس چه نیازی است که طرح نهایی خود را آزمایش کنید؟ من در پاسخ این سوال مدیران به آنها میگویم که: حتی اگر نسبت به محصولی که تولید کردهاید مطمئن باشید، شما در جایگاه کاربر نیستید. شما از آخرین متدهای طراحی استفاده کردهاید و تحقیقات لازم را انجام دادهاید ولی هیچکدام نمیتواند جایگزین بازخورد کاربر نسبت به محصول شود.
بهترین روش برای اینکه به خودمان ثابت کنیم محصولمان صحیح طراحی شده است این است که کاربر را در جایگاه مصرفکننده قرار دهیم و بازخورد او را بسنجیم.