چرا نوجوانان خودکشی می کنند ؟

  • عوامل خطرزا عادت یا پیشینه‌هایی هستند که می‌توانند احتمال قرار گرفتن فرد در موقعیت خودکشی را افزایش دهند. بعضی از عوامل خطرزای خودکشی ممکن است ارثی باشند که برای نمونه می‌توان به سابقه ارتکاب خودکشی در میان یکی از اعضای خانواده اشاره کرد.

شفا آنلاین:بسیاری از جوانان دارای مشکلات خانوادگی با سطوح بالایی از استرس و آشفتگی مواجه می‌شوند. گاهی از اوقات سطوح استرس و آشفتگی به حدی می‌رسند که فراتر از توانایی یک نوجوان در کنترل آن‌ها هستند.

به گزارش شفا آنلاین:شاید برای شما تعجب‌آور نباشد که خودکشی در میان نوجوانان به نحو فزاینده‌ای در حال رشد است. باوجوداین، تعداد تلاش‌هایی که در جهت خودکشی انجام می‌گیرد بیشتر از تعداد خودکشی‌های انجام‌گرفته است. ازآنجایی‌که مردها غالبا از روش‌های خشن‌تری برای خودکشی خود استفاده می‌کنند، تلاش آن‌ها برای خودکشی غالبا موفقیت‌آمیز هستند؛ اما ممکن است که زن‌ها در مقایسه با مردها تلاش‌های بیشتری برای خودکشی انجام دهند، اما ازآنجایی‌که روش‌های خودکشی آن‌ها به خشونت روش‌های خودکشی مردها نیست، تلاش‌های آن‌ها نیز غالبا موفقیت‌آمیز نیستند. اگر تاکنون به‌طورجدی به ارتکاب خودکشی فکر کرده‌اید، یعنی اگر برای خودکشی خود برنامه‌ریزی کرده‌اید و احساس ناامیدی شدید دارید این را باید گفت که باید این تفکر خود را خیلی جدی بگیرید و پیش از آن‌که برنامه خودکشی خود را عملی کنید فورا به یک متخصص سلامت روان مراجعه کنید و در مورد تفکرات خودکشی و ناامیدی شدید خود با او صحبت کنید.

عوامل خطرزای خودکشی نوجوانان چیست؟
عوامل خطرزا عادت یا پیشینه‌هایی هستند که می‌توانند احتمال قرار گرفتن فرد در موقعیت خودکشی را افزایش دهند. بعضی از عوامل خطرزای خودکشی ممکن است ارثی باشند که برای نمونه می‌توان به سابقه ارتکاب خودکشی در میان یکی از اعضای خانواده اشاره کرد. از دیگر عوامل خطرزای خودکشی می‌توان به یک بیماری فیزیکی اشاره کرد که خارج از کنترل فرد است؛ اما اگر بتوانید عوامل خطرزای خودکشی را زود تشخیص دهید و در جهت تغییر عوامل خطرزای قابل‌کنترل اقداماتی را انجام دهید می‌توانید زندگی فرد را نجات دهید. از عوامل خطرزای خودکشی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
 تلاش‌های خودکشی قبلی
 اختلالات روانی، مخصوصا افسردگی و دیگر اختلال‌های ذهنی، اسکیزوفرنی و اضطراب اجتماعی
 سوءمصرف مواد مخدر و الکل
 پیشینه سوءاستفاده از نوجوان یا سوء رفتار با او.
 سابقه خانوادگی خودکشی
 احساس‌های ناامیدی
 بیماری جسمی
 تمایلات تکانه‌ای یا پرخاشگرانه
 زیان مالی یا اجتماعی
 شکست در روابط عاطفی
 انزوا یا نبود حمایت اجتماعی
 دسترسی آسان به روش‌ها یا ابزار خودکشی
 تماس با افرادی که مرتکب خودکشی شده‌اند
عوامل محافظتی خودکشی چیست؟
عوامل محافظتی خودکشی چیزهایی هستند که امکان رفتار خودکشی را کاهش می‌دهند. این عوامل محافظتی شامل موارد زیر هستند:
 مراقبت روانی و بالینی برای اختلال‌های فیزیکی، روانی و سوءمصرف مواد
 دسترسی محدود به شیوه‌های خودکشی
 حمایت خانواده و جامعه
 حمایت کارکنان مراقبت بهداشتی و پزشکی
 بهبود مهارت‌های حل مسئله و تعارض
 نظام‌های اعتقادی مذهبی و فرهنگی که خودکشی را بازمی‌دارند
آیا افسردگی با خودکشی در ارتباط است؟
اگر می‌خواهید که از خودکشی جلوگیری کنید، درک افسردگی حائز اهمیت است. از کلمه افسردگی غالبا برای توصیف احساس‌های کلی ناتوانی، بی‌ارزشی و ناامیدی استفاده می‌شود. وقتی‌که نوجوانان احساس غم یا بی‌حوصلگی می‌کنند، غالبا می‌گویند که افسرده شده‌اند. درحالی‌که همه ما گاهی اوقات احساس غم یا بی‌حوصلگی می‌کنیم، احساس‌های افسردگی جدی طولانی‌مدت‌تر و غالبا جدی‌تر هستند.
افسردگی زمانی تشخیص داده می‌شود که یک شخص حداقل پنج مورد از علائم زیر را داشته باشد:
 احساس بی‌حوصلگی، افسردگی یا غم در اکثر اوقات روز و احساس خشم و عصبانیت
 از دست دادن علاقه به فعالیت‌های روزانه
 کاهش یا افزایش وزن چشمگیر؛ کاهش یا افزایش اشتها
 سخت خوابیدن یا خوابیدن بیش‌ازحد
 احساس عصبی بودن و بی‌تابی شدید؛ احساس بی‌حالی
 خستگی یا نداشتن انرژی
 احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه غیرضروری
 اختلال در تمرکز و بی تصمیمی یا دودلی
 تفکرات مکرر مربوط به مرگ، تلاش برای خودکشی چه بدون برنامه قبلی و چه با یک برنامه مشخص.
محدود کردن دسترسی به راه‌های خودکشی
یک عامل محافظتی اصلی خودکشی این است که دسترسی فرد را به شیوه‌ها یا راه‌های ارتکاب خودکشی محدود کنید. آگاهی و درک روش‌های مرسوم خودکشی یک عامل محافظتی مهم است که دوستان و اعضای خانواده یک فرد در معرض خطر خودشی باید مدنظر داشته باشند.از روش‌های معمول خودکشی می‌توان به خفه کردن خود، غرق کردن، بریدن شریان‌ها مصرف بیش از داروها یا مواد مخدر و مسموم کردن خود با گاز مونوکسید کربن اشاره کرد. دوستان و اعضای خانواده یک فرد دارای عوامل خطرزای خودکشی باید تمام گام‌های لازم را بردارند تا دسترسی فرد را به وسایلی همچون چاقو، طناب و دارو محدود کنند.
اگر شخصی تهدید به خودکشی ‌کرد چه‌کار باید کرد؟
هر تفکر خودکشی یا تهدید به خودکشی را جدی بگیرید. اگرچه ممکن است که یک شخص در ظاهر زندگی بی‌عیب و نقصی داشته باشد، اما این امکان وجود ندارد که بدانید دقیقا در باطن فرد و زندگی خصوصی او چه می‌گذرد. نوجوانانی که به خودکشی فکر می‌کنند باید به دنبال کمک فوری از دوستان، خانواده و متخصص مراقبت از سلامتی یا متخصص سلامت روان باشند. هر فردی که با یک نوجوان تهدیدکننده به خودکشی مواجه شده است باید فورا با یک متخصص مراقبت از سلامتی تماس بگیرد و خانواده او را از این تهدید فرزند خود آگاه کند.
اگرچه ممکن است که در مورد جدیت تهدید خودکشی فرد شک و تردیدهایی داشته باشید، اما باید این تهدید فرد را جدی بگیرید و هیچ شک و تردیدی به خود راه ندهید و اقدامات لازم را در جهت وقوع این تهدید انجام دهید.
برای نوجوانانی که به خودکشی فکر می‌کنند چاره‌های بسیار زیادی وجود دارند. دوستان نزدیک، اعضای خانواده، معلم‌ها و دیگر اعضای جامعه می‌توانند آسایش و حمایت اخلاقی را برای فرد فراهم آورند. اگر احساس می‌کنید که فردی خواهان خودکشی است، از نزدیک شدن به او و صحبت در مورد احساساتش نترسید. صحبت با افراد و بیان احساس‌های خود می‌تواند جان فرد را نجات دهد. گروه‌های مذهبی و گروه‌های محله‌ای از دیگر منابع کمک در دسترس برای افراد دارای افکار خودکشی هستند.سپید

معنی خارش مغزی چیست

 

  • جان کریستال، سردبیر نشریه بایالاجیکال سایکالاجی می گوید: «این شواهد نشان می دهد که عوامل ژنتیک و محیطی می توانند تغییرات طولانی مدت در مغز ایجاد کنند. به علاوه این تغییرات می توانند در روند زندگی فرد تغییرات اساسی ایجاد کنند.

 
مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند با دیگران فرق دارد

در پژوهشی در کانادا مشخص شده که مغز افرادی که دست به خودکشی می زنند از لحاظ ترکیبات شیمیایی با دیگران تفاوت دارد. پژوهشگران بافتهای مغز 20 جسد را تجزیه کردند و دریافتند در مغز افرادی که خودکشی کرده بودند، درصد بالاتری از یک فرایند شیمیایی که باعث تغییر رفتار می شود، وجود دارد.

این پژوهشگران در مقاله ای در نشریه «بایالاجیکال سایکالاجی»، نشریه تخصصی روانشناسی زیستی نوشته اند که اتفاقا عوامل محیطی در این تغییرات نقش دارند. این پژوهشگران که از دانشگاه های وسترن اونتاریو و اوتاوا مشغول تحقیق دراین باره بودند، بافت های مغز 10 نفر را که خود کشی کرده بودند و 10 نفر دیگر را که به طور ناگهانی به دلایل دیگر مرده بودند، تجزیه کردند.

آنها دریافتند که DNA افرادی که در گروه خودکشی قرار داشتند، تحت تاثیر فرایندی به نام متیلاسیون است که در تنظیم رشد سلولی دخیل است.

متیلاسیون همان جریانی است که جلوی فعالیت ژن های ناخواسته را در سلول ها می گیرد تا مثلا ژنی که برای ساخت پوست ضروری است، برای این کار فعال شود، نه برای ساختن بافت قلب.

میزان متیلاسیون در مغزهای گروه خودکشی تقریبا 10 برابر گروه دیگر بود و ژنی که غیر فعال شده بود، نوعی گیرنده پیام های شیمیایی بود که در تنظیم رفتار نقشی اساسی دارد. پژوهشگران در این مقاله احتمال می دهند که این روند در «طولانی شدن و یا بازگشت اختلالات افسردگی» دخیل باشد. در پژوهش هایی که پیش از این انجام شد، مشخص شد که تغییر در فرایند متیلاسیون می تواند حاصل ترکیبی از عوامل ژنتیک و محیطی به نام «اپیژنتیک» باشد.

دکتر مایکل پولتر، سرپرست این تحقیقات می گوید: «این مساله که ژنوم تا این حد در مغز منعطف عمل می کند، بسیار تعجب آور است چون سلول های مغزی تقسیم نمی شوند. نورونها در آغاز زندگی به وجود می آیند بنابراین دانستن این که مکانیزم های اپیژنتیک همچنان اتفاق می افتند، جالب است.»

یافته های این تحقیق راه را برای پژوهش در این باره و یافتن روش های درمانی تازه باز می کند.

جان کریستال، سردبیر نشریه بایالاجیکال سایکالاجی می گوید: «این شواهد نشان می دهد که عوامل ژنتیک و محیطی می توانند تغییرات طولانی مدت در مغز ایجاد کنند. به علاوه این تغییرات می توانند در روند زندگی فرد تغییرات اساسی ایجاد کنند. این تغییرات شامل افزایش اختلالات مربوط به افسردگی و احتمالا خودکشی هستند.»

«خارش مغزی» نغمه ها را ملکه ذهن می کند

تحقيقات تازه در آمريکا نشان داده که دليل در خاطر ماندن برخی آهنگ ها و ترانه ها اين است که باعث «خارش» مغز می شوند که تنها با تکرار همان نغمه برطرف می شود.

در آلمان، اين نوع آهنگها که به «کرم گوش» معروفند معمولا دارای مضمونی شاد و ترجيع بندی تکرار شونده اند و حالتی ميان گيرا و عصبی دارند. پروفسور کلاريس می گوید: «خارش ذهنی استعاره ای است برای توضيح چگونگی در خاطر ماندن آهنگها، برخی آهنگها دارای خواصی مشابه هيستامينها (موادی که در واکنش به آلرژی در بدن توليد می شوند) هستند و باعث خارش مغزی می شوند.» به گفته وی تنها راه خاراندن اين خارش ذهنی اين است که نغمه مزاحم را بی وقفه در مغز خود تکرار کنيم.

پروفسور کلاريس نتايج اوليه تحقيقات خود درباره «کرم گوش» را در همايشی در زمينه روانشناسی مصرف کنندگان عرضه کرد و گفت تقريبا همه انسانها گاه و بيگاه دچار خارش ذهنی می شوند.

او گفت: «در طول مطالعات دريافتم که نود وهفت تا نود ونه درصد جمعيت در مقطعی زمانی در برابر کرم گوش آسيب پذيرند، اما مسلما برخی از مردم آسيب پذيرتر از سايرينند؛ زنان معمولا بيشتر در معرض آن هستند و موسيقيدان ها بيش از ساير افراد دچار آن می شوند.»
اين تحقيقات بخصوص برای صنعت موسيقی پاپ که در پی رونق بازار است و همچنين برای توليدکنندگان آگهي های تجاری جالب است که معمولا برای فرو کردن نام های تجاری در مغز مصرف کننده از قطعات گيرا و کوتاه استفاده می کنند. کريس اسميت که حرفه اش تصنيف چنين قطعاتی است می گويد هم در توليد آگهی و هم آهنگهای پاپ بايد قطعه ای ساخت که وقتی شنيده شد براحتی و بسرعت فراموش نشود.

زدودن کرم گوش

به گفته آقای اسميت، حتی بزرگترين موسيقيدان ها هم از کرم گوش رنج برده اند؛ برای مثال، فرزندان موزارت عادت داشتند زير اتاق او شروع به نواختن آهنگی روی پيانو کنند اما پيش از پايان آهنگ دست از نواختن بکشند که اين کار موزارت را «ديوانه» می کرد، تا آنجا که به طبقه پايين می دويد و قطعه را تمام می کرد چون نمی توانست به قطعه ای ناتمام گوش کند.

پروفسور کلاريس می گويد تحقيقات او نشان داده است که هيچ معياری برای ايجاد کرم گوش وجود ندارد و واکنش آدمها به نغمه های مختلف متفاوت است.

به گفته وی، زدودن چنين آهنگهايی از مغز هيچ تضمينی ندارد، هرچند برخی از مردم ادعا می کنند اگر آهنگ را تا به آخر گوش کنيد گاه مؤثر است و آهنگ را از ذهن خارج می کند.

جست‌وجو در اینترنت برای مغز مفید است

پژوهشی نشان داده که استفاده از اینترنت، حداقل برای افراد میانسال و مسن تر، به تقویت قوای مغز کمک می کند. گروهی از پژوهشگران در دانشگاه کالیفورنیا لس آنجلس (UCLA) دریافتند جست‌وجو در وب، بخش تصمیم گیری و استدلال مغز را تحریک می کند.

پژوهشگران می گویند این موضوع حتی ممکن است به مقابله با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از افزایش سن، که باعث کند شدن مغز می شوند، کمک کند. نتایج این پژوهش در نشریه “Geriatric Psychiatry” منتشر شده است.

با افزایش سن تغییراتی در مغز رخ می دهد که از جمله می توان به کمتر شدن اندازه و کاهش فعالیت سلولی در مغز اشاره کرد که بر عملکرد انسان تاثیر دارند.

اعتقاد بر آن است که فعالیتهایی که مغز را فعال نگه می دارند، همچون حل کردن جدول، ممکن است اثرات افزایش سن را به حداقل برسانند و بر اساس پژوهش اخیر اینطور به نظر می رسد که «وب-گردی» را نیز می توان به فهرست اینگونه فعالیت ها اضافه کرد.

گری اسمال، پژوهشگر ارشد این برنامه تحقیقاتی می گوید: «جست‌وجو در اینترنت فعالیت پیچیده ای را در مغز به همراه دارد که می تواند به تمرین دادن و بهبود عملکرد مغز تاثیر بگذارد.» این پژوهش روی 24 نفر داوطلب انجام شده که بین 55 تا 76 سال سن دارند و نیمی از آنها کاربران باتجربه اینترنت بودند.

مقایسه با خواندن

مغز هر داوطلب، در حالیکه یک بار مشغول جست‌وجو در اینترنت و بار دیگر مشغول خواندن کتاب بود اسکن شد. هر دو کار باعث مشاهده میزان قابل ملاحظه ای فعالیت در بخش های مسوول زبان، خواندن، حافظه و قابلیت های بصری مغز شد.

با این وجود جست‌وجو در وب فعالیت مجزای بیشتری را در بخش دیگری در مغز که تصمیم گیری و استدلال های پیچیده را کنترل می کند ایجاد کرد که البته این موضوع تنها در کاربران با تجربه وب مشاهده شد.

پژوهشگران گفتند در مقایسه با خواندن ساده، وجود گزینه های بی شمار در اینترنت باعث می شود کاربران برای رسیدن به اطلاعات مورد نظر خود نیاز به تصمیم گیری داشته باشند.

با این حال آنها معتقدند کسانی که تازه استفاده از اینترنت را آغاز کرده اند هنوز استراتژی های لازم برای انجام موفقیت آمیز جست‌وجو روی وب را درک نکرده باشند.

پروفسور اسمیت گفت: «به نظر می رسد کاری ساده و روزمره همانند جست‌وجو در وب در افراد مسن تر مدارهای مغز را تقویت می کند که نشان می دهد با وجود افزایش سن، مغز ما حساس است و می تواند به فراگیری ادامه دهد.»

برکا وود، مسوول بنیاد خیریه تحقیقات در باره آلزایمر در بریتانیا گفت: «بر اساس این یافته های شگفت انگیز این‌طور به نظر می رسد که افراد میانسال و مسن تر می توانند با انجام فعالیت هایی که مغز را تحریک می کنند خطر مبتلا شدن به بیماری فراموشی ناشی از پیری را کاهش دهند.»

اوتانازی ( اتانازی ) یا خودکشی اختیاری چیست ؟

39325_183

  • از نظر دین اسلام، اتانازی مورد قبول نیست. جسم انسان،امانتی در دست انسان است و او باید هرکاری برای حفظ این بدن انجام دهد و حتی در صورت امتناع،پزشک نمی تواند به زور او را درمان کند. در یهودیت و مسیحیت نیز این عمل پذیرفته نیست و تنها در ادیان آسیایی ای چون بودائیسم، شینتوئیسم و کنفسیویسم پذیرفته شده است.

 

اتانازی یکی از مسائل دنیای جدید است که موضع گیری های متفاوتی نیز در مقابل خود ایجاد کرده است. طبق تعریف شورای اخلاق پزشکی آمریکا، اتانازی یعنی ایجاد مرگ در یک بیمار لاعلاج، با روشی بدون درد و به علت ترحم نسبت به بیماری که رنج و درد غیرقابل و بدون درمانی دارد.

در 22 سپتامبر 1996 یک بیمار مبتلا به سرطان در شمال استرالیا اولین کسی بود که با کمک پزشک و به صورت قانونی خودکشی کرد.هم اکنون نیز مطالعات نشان می دهد که در کانادا بیش از 75 درصد مردم در مواردی که احتمال بهبودی شان نمی رود از اتانازی داوطلبانه حمایت می کنند.

تقریبا همین میزان از مردم با اتانازی در بیماری های قابل برگشت (78 درصد) و نیز با اتانازی در مورد افراد مسن و ناتوانی که احساس می کنند سربار دیگران می باشند (75 درصد) و افراد مسن با ناتوانی های جزئی (83 درصد) مخالف هستند.

همانطور که بیان شد؛ اوتانازی یا «یوتانازی» (Euthanasia) در زبان لاتین به معنی «مرگ راحت» است. اوتانازی در اصطلاح، شرایطی است که در آن، بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد. این شرایط معمولاً در بیماری‌های سخت یا دردناک یا درمان‌های طولانی مدت و ناامید کننده پدید می‌آید. در فارسی به آن «هومرگ»، «مرگ آسان»، «قتل ترحمی» یا «به مرگی» نیز گفته شده‌ است.

برداشت‌های متفاوت از مفهوم هومرگ(اوتانازی)، وجود دارد؛ مثلا در روش غیرمستقیم، پزشک با تجویز دارویی، فقط مقدمات مرگ بیمار را فراهم می‌کند و بیمار با آگاهی کامل به استقبال مرگ اختیاری می‌شود. اما در روش مستقیم، پزشک یا پرستار خود عامل مرگ بیمار هستند. تزریق داروی کشنده و جداکردن بیمار از دستگاه‌های حمایتی، مثال‌هایی از این روش هستند که بعضی اوقات بدون اطلاع بیمار انجام می‌شوند. بدین ترتیب جداکردن بیمار مرگ مغزی از دستگاه‌های حمایتی نیز از نظر بسیاری «اتانازی غیر داوطلبانه، غیر فعال» به شمار می‌آید.

در برخی کشورها مانند هلند، سوئد، بلژیک و یکی از ایالات آمریکا، اوتانازی به روش غیرمستقیم قانونی صورت می پذیرد، البته قبل از آن کمیسیون پزشکی باید وضعیت بیمار را کاملا بررسی کند. در سوئد هم کلینیکی وجود دارد که بیماران سراسر اروپا از مدت‌ها قبل وقت می‌گیرند تا به آنجا بروند و اقدام به اتانازی کنند. در استرالیا هم که هومرگ(اوتانازی) غیرقانونی است، یک بیمارستان دریایی مجهز روی یک کشتی، هومرگ(اوتانازی) را انجام می‌دهد. موافقان هومرگ(اوتانازی) از آن با تعابیر مرگ تسهیل‌شده، مرگ با شرافت، مرگ در آرامش و… نام می‌برند.

موافقان و مخالفان:

کشورهای مختلف جهان،موضع گیری متفاوتی به مسئله اتانازی دارند، به عنوان مثال کانون جنایی کانادا آن را در زمره خودکشی قرار داده و راهنمایی یا کمک به یک فرد برای انرا اقدامی شایسته سزاوار کیفری دانسته است. نهاد انجمن پزشکی سوئیس و کمیته ملی اخلاقیات این کشور،اتانازی را در موارد خاص مجاز می داند.در بلژیک نیز اتانازی مجاز شمرده می شود.هلند این عمل را در صورتی مجاز می داند که امیدی به بهبودی نباشد و ضمنا خود بیمار این درخواست را داشته باشد.

از نظر دین اسلام، اتانازی مورد قبول نیست. جسم انسان،امانتی در دست انسان است و او باید هرکاری برای حفظ این بدن انجام دهد و حتی در صورت امتناع،پزشک نمی تواند به زور او را درمان کند. در یهودیت و مسیحیت نیز این عمل پذیرفته نیست و تنها در ادیان آسیایی ای چون بودائیسم، شینتوئیسم و کنفسیویسم پذیرفته شده است.

از نظر طرفداران آزادی، اتانازی، انتخاب زمان و نحوه مرگ همه از جمله حقوق انسانی است و باعث کاهش رنج بیماران رو به مرگ نیز می شود. مخالفین اتانازی این گونه استدلال می کنند که خودمختاری و آزادی فردی محدود بوده و حق تصمیم گیری فردی نباید ملاک اتانازی به جامعه تعمیم داده شود چرا که پذیرش این مسئله ممکن است موجب افزایش قتل های سفارشی در جامعه شود.همه از روی دلسوزی این کار را انجام نمی دهند و تنها گروهی داوطلبانه انجام انرا می پذیرند.

همچنین مخالفان اخلاقی هومرگ(اوتانازی)، با قانونی شدن هومرگ(اوتانازی) و رواج آن، انگیزه درمان برخی بیماری‌ها از بین خواهد رفت و جلوی پیشرفت علم پزشکی گرفته خواهد شد، از همه مهمتر نگهداری سالمندان برای افراد و بستگان آنها مشکل شده و از همه مهمتر، اعتماد بیمار به پزشک به علت ترس بیمار از قطع درمان توسط پزشک و انجام اوتانازی، از بین خواهد رفت. بنابراین دیگر نمی‌توان با خیال راحت به هیچ بیمارستانی پا گذاشت.

عقیده مشترک بسیاری از ملل و مذاهب مختلف از جمله مسیحیت، اسلام و یهودیان این است که زندگی، هدیه خداوند است و باید با تمام توان در حفاظت آن کوشید و بیماری و سختی‌های آن جزئی از زندگی و سرنوشت آدمی است که باید به طور طبیعی طی شود و هیچ‌کس حق ندارد جان انسانی را بگیرد.