کدام آگهی ها و شعارهای تبلیغاتی در دنیا بهترین بودند

  • راستی شعار شما در کسب و کارتان چیست؟ اگر شعاری برای خود دارید آیا در میان مردم به آن شهرت دارید و وقتی شما در ذهن آن ها می آیید دقیقاً همان چیزی که در شعار خود گفته اید در ذهن آن ها تداعی می شود؟

در این مقاله سعی داریم پنج شعار تبلیغاتی از پنج شرکت و موسسه معتبر جهانی را با یکدیگر مورد بررسی قرار دهیم. این شعارها را می توان شعارهای فوق العاده اثر گذار در زمان خود دانست.

 

۲۲ دقیقه از وقتتان را به ما بدهید تا جهان را به شما بدهیم

این شعار تبلیغاتی ایستگاه رادیویی WINS در نیویورک بود که یک پیشنهاد فوق العاده برای شنوندگان محسوب می شد. این ایستگاه رادیویی با این شعار می گوید شما عجله دارید اما قطعاً تمایل دارید از اخبار جهان مطلع شوید. اگر بتوانید در ابتدای صبح و هنگام رفتن به محل کار خود به رادیوی ما گوش دهید بقیه وقت روزتان را هدر نخواهید داد و در طی مسیر، کلیه خبرهای جهان را خواهید شنید و در وقت شما صرفه جویی می شود.
توجه داشته باشید که یک شعار عالی و برجسته گاهی اوقات باید بطور ضمنی بیان شود چرا که قدرتمند تر از بیان دقیق مسئله است. اگر مخاطب خود بعضی از خط چین ها را در ذهنش به هم متصل کند شعار بطور ماندگارتری در ذهن او خواهد نشست. شعار ایستگاه رادیویی WINS چنین خاصیتی دارد.

 

 

ما گزارش می دهیم و شما تصمیم بگیرید
این شعاری بود که فاکس نیوز از آن استفاده می کرد. کمی با خود فکر کنید! این شعار چه چیزی را در ذهن شما تداعی می کند؟
بسیار از افراد بر این نظرند که خبرگزاری ها همیشه جهت گیری خاصی دارند. فاکس نیوز با این شعار می خواست بگوید ما اخبار دنیا را بدون هیج دخل و تصرفی در اختیار شما می گذاریم و شما خود آن را تحلیل کنید. در واقع با این شعار تلاش می کند که خود را شبکه ای بدون جهت گیری خاص سیاسی معرفی نماید. هر چند که ممکن است بسیاری از افراد این را غیرممکن بدانند چون به هر حال معتقدند که هیچ شبکه ای نمی تواند بدون گرایش خاصی وجود داشته باشد.

 

قیمت ما از تمام قیمتهای تبلیغ شده کمتر است، در غیر اینصورت یک تشک مجانی می دهیم

این شعاری است که کمپانی Sit’n Sleep مدتها از آن استفاده می کرد. با این حال که این شعار بسیار احمقانه و غیر منطقی بنظر می رسد ولی برای چرا این شرکت برای چندین سال متوالی از آن استفاده کرد؟
این شعار حداقل یک چیز را خیلی روشن بیان می کند و آن این است که تضمین می کنیم که بهترین قیمت ها را در فروشگاه ما خواهید یافت. بسیاری از مردم در مورد این شعار با جوک و شوخی صحبت می کنند و همین صحبت های شوخی وار باعث شد تا این شعار تا سال ها در ذهن مردم منطقه کالیفرنیای جنوبی بماند.

 

ارائه خدمات قطعات یدکی ظرف ۴۸ ساعت در هر نقطه از جهان، در غیر اینصورت تمام هزینه ها را کاترپیلار پرداخت می کند

این شعار باعث شد تا شرکت ماشین آلات سنگین کاترپیلار در مدت کوتاهی به غول شرکت های هم رده خود در جهان تبدیل شود. این شعار به صراحت مشخص می کند که درست در زمانی که به چیزی احتیاج دارید آن را درخواهید یافت و در غیر اینصورت آن را مجانی دریافت خواهید کرد.
همانگونه که می دانید کسانی که در صنعت ماشی آلات سنگین فعالیت می کنند زمان برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است چرا که هر ساعت که ماشین آلات انها خاک بخورد ضرر زیادی متوجه آنها خواهد شد و این شعار پاسخ خوبی به این صنعت به حساب می آید.

 

ده سال عملکرد بدون مشکل

کمپانی می تگ که تولید کننده ماشین لباسشویی بود با یک آگهی تبلیغاتی که نشان میداد تعمیرکار ماشین لباسشویی می تگ همیشه بیکار نشسته است این شعار را در ذهن های مخاطبان جا داد. مرد تعمیرکار در طول روز همیشه بیکار نشسته بود و حوصله اش همیشه سر می رفت.
این شعار بسیار تاثیرگذار بود و مردم هم دقیقاً همین انتظار را از یک ماشی لباسشویی داشتند و آن چیزی نبود جز اینکه برای مدتی طولانی بتوانند از ماشین لباسشویی خود استفاده بکنند.

راستی شعار شما در کسب و کارتان چیست؟ اگر شعاری برای خود دارید آیا در میان مردم به آن شهرت دارید و وقتی شما در ذهن آن ها می آیید دقیقاً همان چیزی که در شعار خود گفته اید در ذهن آن ها تداعی می شود؟

با بازاریابی دهان به دهان آشنا شویم و در این بازاریابی موفق باشیم

  • بسته به نوع کسب و کار شما باید دید که کپامیک از این عناصر برای بازاریابی دهان به دهان در مورد کسب و کار شما موثرتر است. بی شک می توان گفت هنوز کلمات هستند که بسیار سریع انتشار می یابند.

 

با وجود ابزارهای مختلف بازاریابی که همه روزه در سطح جهان معرفی می شود باز هم تا کنون هیچ یک از ابزارها به قدرتمندی بازاریابی دهان به دهان (Word of Mouth marketing or WOM Marketing) نیست. کمی با خود فکر کنید. وقتی توصیه ای را راجع به یک محصول و یا خدمت از یکی از دوستانتان می شنوید بدون اینکه راجع به آن شکی به دل خود راه دهید نسبت به استفاده از آن محصول اقدام می کنید.
بعنوان مثال فرض کنید خانه ای در محله ای جدید تهیه کرده اید و به تازگی به آنجا نقل مکان کرده اید. در هنگام اسباب کشی که فرصت تهیه غذا ندارید از یکی از همسایه ها می پرسید که مثلاً بهترین کبابی محل کجاست. وی کبابی حسین آقا را به شما معرفی می کند و تلفن آن را در اختیار شما قرار می دهد. آیا شما برای تماس به آن کبابی شکی به خود راه می دهید و مثلاً از همسایه خود می پرسید که چرا وی این کبابی را بهترین کبابی می داند؟ بی شک اینگونه نیست و شما به آن کبابی زنگ زده و غذا سفارش می دهید. پس به جرات می توان گفت هنوز هم ما ابزاری برای بازاریابی بهتر از این ابزار در اختیار نداریم.

اما جالب است که با اینکه همه ما قدرت این ابزار را می دانیم از آن استفاده نمی کنیم. براستی چرا اینگونه است؟
این به این دلیل است که ما استفاده از این ابزار را بخوبی نمی شناسیم و درک درستی از چگونگی کارکرد آن نداریم. مسئله دیگری که باعث می شود تا ما به سراغ این ابزار نرویم این است که نتایج آن را به سختی می توانیم اندازه گیری کنیم. آنچه که بسیار واضح است این است که تبلیغات دهان به دهان به زمان نیاز دارد اما راهکارهایی وجود دارد تا بتوانیم روند آن را برای کسب و کار خود تسریع کنیم.
به جرات می توان تبلیغات دهان به دهان را بعنوان اولین و موثرترین ابزار بازاریابی نامید. مطمئن هستم تا کنون مطالب زیادی راجع به بازاریابی ویروسی خوانده اید. بازاریابی ویروسی دقیقاً برداشت جدیدی از بازاریابی دهان به دهان است. زبان همانند یک ویروس است.

 

بازاریابی دهان به دهان از دو عنصر تشکیل شده است:
۱) برنامه: برنامه عبارت است از اطلاعات خوب یا بدی که از کسب و کار شما به بیرون انتقال داده می شود.
۲) مکانیزم انتشار: در مورد بازاریابی دهان به دهان مکانیزم انتشار در واقع همان کلماتی هستند که از دهان خارج می شوند.

 

شما باید بیاد داشته باشید که صرفاً کلمات نیستند که در بازاریابی دهان به دهان استفاده می شوند بلکه عناصر دیگری نیز می تواند جایگزین کلمات شوند بعنوان مثال:
۱) تصاویر: اگر شما یک حلقه در دست چپ شخصی ببینید قطعاً به سرعت به ذهن شما خطور می کند که وی متاهل است. پس می بینید که گاهی اوقات تصاویر جا افتاده ذهنی چقدر سریع می تواند عمل کند.
۲) اصوات: متاسفانه ما در این مقاله نمی توانیم اصوات را بدرستی مثال بزنیم اما مطمئناً شما برخی از آنها را در ذهن دارید. مثلاً اگر چشم شما را ببندند و تبلیغ ایرانسل را برای شما پخش کنند شما براحتی می توانید حدس بزنید که این تبلیغ مربوط به چه شرکتی است.
۳) کلمات: که در مورد آن صجبت شد.
۴) نشانه ها: می توان سیب گاز زده اپل را نمونه ای از این نوع دانست. شما امروز پرایدی را می بینید که برای زیبایی که البته شاید خود راننده هم نداند، آرم شرکت اپل را پشت ماشین خود می چسباند و ماشین او رسانه ای برای تبلیغ شرکت اپل محصوب می شود.

بسته به نوع کسب و کار شما باید دید که کپامیک از این عناصر برای بازاریابی دهان به دهان در مورد کسب و کار شما موثرتر است. بی شک می توان گفت هنوز کلمات هستند که بسیار سریع انتشار می یابند.

 

اکنون بیایید بررسی کنیم که چگونه سرعت انتشار این نوع ابزار را در مورد کسب و کار خود افزایش دهیم:
۱) ابتدا باید ایمنی مخاطب را در مورد پیام خود کاهش دهید. این بدین معنی است که پیام شما باید بگونه ای باشد که از میان پیام های مختلفی که در طول روز به او می رسد متفاوت باشد تا در ذهن او ماندگار باشد.
۲) پیشنهاد شما می بایست برای مخاطبانتان اطمینان بخش باشد و آنها پیشنهادهای مشابه زیادی در مورد محصولات مشابه از رقبای شما دریافت نکرده باشند.
۳) مخاطب نباید بیش از اندازه در معرض دریافت پیشنهاد شما باشد. هر وقت بیش از اندازه یک پیغام را به مشتری برسانید او در برابر آن مصونیت پیدا کرده و دیگر پیام شما بر روی او اثرگذار نخواهد بود.
۴) پیشنهاد شما برای کسانی ارسال شود که به محصول و یا خدمات شما نیاز مبرم دارند. در اینصورت سرعت تکثیر پیام شما به شدت افزایش خواهد یافت.

 

یک نمونه خیلی خوب برای اینکه بتوانید در مورد کسب و کار خود بازاریابی دهان به دهان داشته باشید ساخت یک کتاب الکترونیکی کاملاً کاربردی در مورد کسب و کارتان است بگونه ای که اولاً آن را برای دانلود در تمام اینترنت منتشر کرده و از طرفی در انتهای ان PDF ذکر کنید که انتشار این PDF بلامانع است. البته اینکه این کتاب الکترونیکی باید چه ویژگی داشته باشد به شدت به نوع کسب و کار شما بستگی دارد. آنچیز دیگر که در این مورد می توان گفت این است که شما چه انگیزه ای برای انتشار این کتاب الکترونیکی به خواننده می دهید و ضمناً او با چه ابزاری می تواند آن را منتشر کند.
به شما توصیه می کنم با استفاده از کمی خلاقیت به چگونگی استفاده از ابزار دهان به دهان در مورد کسب و کار خود فکر کنید.

 

کتاب درس هایی از مدیر بازاریابی کوکاکولا نوشته سرجيو زيمن ، مترجم سینا قربانلو

scan0024-300x500

  • هر جا که سخنرانی دارم، تقریباً همیشه به عنوان فردی که مسئول بزرگ ترین ناکامی در تاریخ بازاریابی، بعد از اتومبیل ادسل (Edsel) است، یعنی کوک جدید (New Coke)، معرفی می شوم.

 

 

با توسعه فناوری های صنعتی در جهان غرب، تأسیس و گسترش شرکت های چند ملیتی برای نفوذ هر چه بیشتر به بازارهای داخلی و خارجی اهمیت پیدا کرد و این شرکت ها برای پیشبرد اهداف بازاریابی خود به تدوین مبانی علمی و عملی این حوزه پرداختند. شناخت این مبانی برای بازاریابان ما که می خواهند بازارهای خود را درداخل کشور توسعه دهند و وارد بازارهای جهانی شوند به صورت امری مهم و حیاتی مطرح است و کلیه مباحث نظری این حوزه ها باید مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. شرکت کوکاکولا به عنوان یکی از بزرگ ترین شرکت های صنعتی و بازرگانی جهان به امر فروش نوشابه مشغول است. این شرکت با شعبه های متعدد در اکثر کشورها بیشترین حجم فروش نوشابه را به خود اختصاص داده است. اینکه چگونه می توان به بازارهای داخلی و جهانی رسوخ کرد، چگونه می توان نام و نشان تجاری را در خاطره ها زنده نگه داشت و مبانی بازاریابی و فروش شرکت کوکاکولا بر چه اصولی استوار است، موضوعاتی بسیار جذاب و خواندنی و ملهم از روش های نوین بازاریابی و فروش کوکاکولا است که توسط یکی از برجسته ترین بازاریابان جهان در آن شرکت تدوین شده است.
سرجیو زیمن به عنوان بازارایاب با تجربه ای که کار جدی خود را با یکی از معتبرترین شرکت های تبلیغاتی آمریکا آغاز کرده، نتیجه سال ها تلاش خود را در حوزه تبلیغات و بازاریابی در این کتاب مطرح می کند. این تجارب، حاصل پیوند انکار ناپذیر تبلیغات و بازاریابی است. زیمن با شناخت وسیعی که از هر دو حوزه دارد، نقدهای جدی به بازاریابی سنتی وارد می کند. این نقدها بازاریابی را از راز و رمزهای پیچیده خارج و در قالب نظریه های علمی مبتنی بر تجربه های علمی، جلوه گر می سازد.
در کتاب «پایان عصر بازاریابی سنتی، درس هایی از مدیر بازاریابی کوکاکولا» تمرکز بر نتایج، به عنوان مهم ترین اصل در بازاریابی مطرح است و سرجیو زیمن هدف کلیه عملیات بازاریابی را فروش بیشتر در دفعات بیشتر می داند. به اعتقاد او پولی که صرف عملیات بازاریابی می شود، سرمایه گذاری است نه هزینه و این موضوع را به مدیران ارشد شرکت ها گوشزد می کند. این سخن قطعاً برای مدیران بنگاه های ما سخنی کلیدی و مهم است که باید به آن توجه کنند.
اگر بپذیریم که در دهه اول قرن بیست و یکم هنوز بازاریابی، تبلیغات و تحقیقات بازاریابی در کشورمان مهجور مانده اند، سخنی به گزاف نگفته ایم. هنوز مدیران ارشد بنگاه های ما به امر تبلیغات و بازاریابی به شکلی تشریفاتی نگاه می کنند و تدوین راهبردهای بازاریابی در درون این بنگاه ها از اهمیت لازم برخوردار نیست. به همین دلیل انتشار کتاب هایی که در این مقولات تألیف و ترجمه می شوند از اهمیت جدی برخوردار است.
سرجیو زیمن در این کتاب با ارزش، به موضوعات متنوعی چون ایجاد تقاضا از طریق بازاریابی، تدوین راهبرد، تغییر شرایط رقابت، اطمینان به داده های تحقیقات بازاریابی، بررسی علل موفقیت و شکست ها، هویت آفرینی از طریق نامگذاری تجاری، تصویر نام تجاری و اهمیت آن، طلوع مردم سالاری مصرف کننده و ده ها موضوع پر اهمیت دیگر در حوزه بازاریابی می پردازد. زیمن در این کتاب به ارزیابی کار شرکت های تبلیغاتی و ارزش گذاری فعالیت های آن ها می پردازد و به نقش پر اهمیت و جایگاه تبلیغات در توسعه بازارها اشاره می کند.
خواندن کتاب «پایان عصر بازاریابی سنتی، درس هایی از مدیر بازاریابی کوکاکولا» به تمامی مدیران ارشد و کارمندان فروش کسب و کارهای گردشگری توصیه می شود؛ این کتاب می تواند بر نگرش مدیران بازاریابی، فروش و تبلیغات شرکت ها تأثیر مطلوب بگذارد. همچنین خواندن این کتاب را به مدیران شرکت های تبلیغاتی و استادان رشته بازاریابی و تبلیغات توصیه می کنیم.
این کتاب اثری است زنده و تازه درباره بازاریابی که در آن نویسنده جسورانه می کوشد با رد تمامی اندیشه ها و شیوه های مرسوم و متداول بازاریابی در گذشته و حال، نظریه ها و اصول نوینی برای آن پی ریزی کند. به این منظور، زیمن از تجربیات چندین ساله ای که در رأس فعالیت های بازاریابی شرکت کوکاکولا اندوخته است، سود می جوید و با تجزیه و تحلیل دقیق و ظریف، اقدام های بازاریابی خود برای آن شرکت را می شکافد و ضعف ها و قوت های هر یک را با ارائه دلایل کافی بر می شمارد. او بازاریابی را علم می داند، نه هنر و یا هر کار دیگری که با اتکا به ذوق و قریحه و استعداد، یا کشف و شهود بتوان به آن دست زد و موفق شد.
زیمن معتقد است که بازاریابی هیچ رمز و رازی ندارد، بلکه مانند سایر علوم، با اتخاذ رویکردی علمی مبتنی بر تجربه، اندازه گیری، تجزیه و تحلیل، پالایش، تصحیح و تکرار، شدنی است و تنها در این صورت است که سرمایه گذاری بر روی آن، بازده مطلوب دارد. زیمن در این کتاب به اشتباهات بسیاری که بازاریابان با اتخاذ رویکرد سنتی مرتکب شده اند و می شوند، اشاره می کند و معتقد است که با این رویکرد، سرمایه های هنگفتی به هدر رفته است.
زیمن در این کتاب آشنایی خود با فرهنگ ها، ملت ها و کشورها را با مطرح کردن نحوه بازاریابی در ماه مبارک رمضان عیان می کند و معتقد است که در بازاریابی باید به ویژگی های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ملت ها توجه شود و بر این اساس، بر بازاریابی محلی تأکید می کند.

زیمن در سراسر این کتاب بر دو نظریه (یا اصل) خود بارها تأکید می ورزد و می گوید:
۱. اگر قرار باشد محصول یا خدمتی به مقدار بیشتر، در دفعات بیشتر و به قیمت بالاتر به فروش رسد، باید دلایل بیشتری نیز به مردم برای خرید آن ارائه کرد.

۲. اگر قرار باشد محصول یا خدمتی به مقدار بیشتر، در دفعات بیشتر و با قیمت بالاتر به فروش رسد، باید «متفاوت»، «بهتر» و «ویژه» باشد و اگر نیست باید چنین تصویری از آن ساخت. بر این مبنا، این کتاب نیز خود اثری متفاوت، بهتر و ویژه است.
متفاوت است به این دلیل که نویسنده در مقابل شیوه های مرسوم بازاریابی، دیدگاه دیگری عرضه می کند که به کلی با آنچه تا کنون درباره بازاریابی می دانید متفاوت است. بهتر است به این دلیل که گرچه این اثر یک کتاب درسی درباره بازاریابی نیست، ولی بهتر از آن، به شکلی جذاب و با ارائه نمونه های واقعی و مصادیق عینی آموزش می دهد. و در نهایت ویژه است زیرا حاصل سال ها تجربیات ارزنده و ویژه نویسنده از کار در شرکت بزرگ و جهانی کوکاکولا است که نظیر آن را در هیچ جای دیگری نمی توان یافت.
در این کتاب، زیمن، با شم خاص خود، آن گروه از راهبردها و تدابیر مغایر با قریحه و استعداد و غالباً بحث بر انگیر بازاریابی را آشکار می کند که به افزایش ارزش بازار شرکت کوکاکولا از ۵۶ میلیارد دلار به رقم چشمگیر ۱۹۳ میلیارد دلار، آن هم ظرف فقط ۵ سال، انجامید. زیمن با ویران کردن دیوارهای اسراری که گرداگرد رشته بازاریابی کشیده شده است، نقطه پایانی بر خلق تبلیغات و ترویج های محبوب و همه پسند می گذارد و حکایت های مربوط به دلایل تصمیم گیری خود برای عدم پخش آگهی بسیار دوست داشتنی کوکاکولا «ما می خواهیم به دنیا آواز خواندن را بیاموزیم» و نیز دلیل بی معنا بودن بازاریابی «خوش احساس» را که به فروش محصول منتهی نمی شود، بر می شمارد. او زمینه های زیر را نیز می کاود:

• چرا بازاریابی علم است و هنر نیست؟
• چرا برای موفقیت، یک راهبرد خوب طراحی شده، مهم تر از آنچیزی است که تبلیغات می گوید؟
• چگونه می توان با همه ارتباط برقرار کرد و معنای آن برای مصرف کننده چیست؟
• طلوع مردم سالاری مصرف کننده و تهدید نظام اشتراکی مصرف کننده.

شیوه نگارش نویسنده ساده ولی محکم، صمیمی ولی رک و صریح و بیشتر محاوره ای است و وی در بیان مطالب از اصطلاحات عامیانه یا خاص جامعه آمریکا، به ویژه آنهایی که به ورزش های محبوب آمریکایی ها نظیر بیسبال، راگبی و فوتبال آمریکایی مربوط می شوند، فراوان سود جسته است. به همین دلیل ترجمه این کتاب، کار سهل و ممتنعی بوده است. سهل از آن جهت که مفاهیم پیچیده بازاریابی با زبانی ساده و خودمانی بیان شده اند، و پیچیده از این رو که یافتن معادل های درست برای آن دسته از اصطلاحات یاد شده، کار دشواری است.

درباره نویسنده
سرجیو زیمن، معاون و بازاریاب ارشد سابق شرکت کوکاکولا، اعتبار خود را از تجدید ساختار سازمان بازاریابی آن شرکت در سراسر جهان و تحکیم بیشتر موقعیت آن به عنوان رهبر جهانی بازاریابی، گرفته است. رهبریت پویای او بر تبلیغ «همیشه کوکاکولا»، هم نام تجاری کوکا را از دیگران متمایز کرد و هم موجب احیای مجدد بیش از صد نام تجاری دیگری که شرکت کوکاکولا در سراسر جهان در مالکیت خود داشت، شد. همچنین آقای زیمن سهم عمده ای در تهیه و معرفی کوک رژیمی و کوک جدید اولیه داشت. وی در اولین عزیمتش از شرکت در سال ۱۹۸۶، یک شرکت مشاوره ای تأسیس کرد. او در ماه می ۱۹۹۷، مجدداً شرکت کوکاکولا را ترک کرد و گروه مشاوران بازاریابی جدید، تحت عنوان زد (Z) تشکیل داد.

او که به «آیا کولا» نیز معروف است دو بار حاکم بی چون و چرای بازاریابی کوکاکولا بوده و به احتمال زیاد، اکنون مشهور ترین بازاریاب دنیا، و خرده گیر ترین فرد از بازاریابی است. زیمن تندخو و زیرک، با بازآفرینی رویکرد بازاریابی شرکت کوکاکولا و پیشتازی عرضه نام های تجاری درجه اول جهانی نظیر کوک رژیمی، کوک جدید، کوک کلاسیک، فروتوپیا و اسپرایت، شهرت جهانی یافته است. ظرف مجموعاً سیزده سال، زیمن چندین میلیارد دلار شوق انگیز را در تلاش های بازاریابی هدایت و مبارزات تبلیغاتی جاویدانی نظیر «کوک این است» و «همیشه کوکاکولا» را که حاصل نهایت اندیشه است، برپا کرد که نتیجتاً منجر به فروش پانزده میلیارد جعبه محصولات کوک در سال، در ۱۹۰ کشور، با ۵ میلیارد مصرف کننده، شد.

بخشی های جالب از مقدمه نویسنده
هر جا که سخنرانی دارم، تقریباً همیشه به عنوان فردی که مسئول بزرگ ترین ناکامی در تاریخ بازاریابی، بعد از اتومبیل ادسل (Edsel) است، یعنی کوک جدید (New Coke)، معرفی می شوم.
من از این نحوه معرفی خوشم می آید، زیرا مرا آماده می کند تا درباره بازاریابی صحبت کنم و تشریح کنم که چرا کوک جدید ابداً یک شکست محسوب نمی شود. در پایان هر سخنرانی معمولاً موفق می شوم بسیاری از مخاطبان را با خود هم عقیده کنم و امیدوارم که در پایان این کتاب شما را نیز با خود هم عقیده سازم.
هنوز در دنیای بازاریابی بسیاری وجود دارند که مدعی اند شعبده بازی می کنند. کسانی که با تبحر در دفتر کارشان این طرف و آن طرف می روند و با قیافه از خود راضی می گویند: «بله، اما شما درجریان بازاریابی نیستید و بنابراین نمی توانید بفهمید» و یا «بله، هزینه سنگینی دارد، ولی معجزه خواهد کرد» یا «بله، می دانم که شما نمی توانید آنرا سنجش کنید، ولی به من اعتماد کنید، جواب می دهد». بلی، دوران «بله، اما و . . .» به سر آمده است.
من عاشق بازاریابی هستم و می دانم که اگر به درستی انجام شود، عمل می کند. ساده بگویم: مشکل بازاریابی امروز آن است که ظرف بیست – سی سال گذشته، بازاریابان به شکل فزاینده ای در دام هایی که خود گذاشته اند، گرفتار شده اند. آنان از زرق و برق ها، مراسم اعطای جوایز، سفر به برخی از جزایر مناطق حاره با هواپیمای جت «برای فیلم برداری از یک صحنه»، غرق لذت اند و فراموش کرده اند که وظیفه شان فروش اجناس است. در نتیجه، کار خود را که فروش اجناس است به نحو احسن انجام نداده اند و کوشیده اند که ناکامی های خود را در گرفتن نتایج در جعبه سیاه (همان تفکر بازاریابی یک شعبده بازی است)، پنهان کنند. به علاوه، از آنجا که به خوبی توانسته اند از مسئولیت خود در قبال نتایج حاصله بگریزند، موقعیت شان به عنوان یکی از دست اندرکاران جدی کسب و کار از دست رفته است.
امروزه، در اکثر شرکت ها، بازاریابی یک فعالیت ناکاراست و از این رو آن را کاملاً غیر اساسی تلقی می کنند. ممکن است بسیاری از بازاریابان و رؤسای شان این واقعیت را نپذیرند، ولی فقط به کارهای آنان نگاه کنید. هرگاه شرکتی در مضیقه مالی قرار می گیرد، بازاریابی اولین موردی است که از بودجه شان کاسته می شود.
باور اساسی من و آنچه در نظر دارم در این کتاب نشان دهم، این است که رشته بازاریابی یک علم و خرج کردن برای آن نوعی سرمایه گذاری برگشت پذیر است. بازاریابی به عنوان یک علم، باید اندازه گیری شود، باید پاسخگو باشد و از همه مهمتر باید فهمیده شود. اگر فکر می کنید که بازاریابی صرفاً ساختن آگهی های چشمگیر و افزایش مقطعی حجم فروش است، هرگز فرد موفقی نخواهید شد.
من بازاریابی آینده را به شکل فعالیتی می بینم که از ابزار مالی واحدی که شرکت ها برای سنجش بازدهی دارایی های خود از آن ها سود می جویند، استفاده می کند. این امر خلاقانه و ماجراجویانه نیز هست.
ما استراتژی های بازاریابی مختلفی را در کوکاکولا اجرا کردیم و هدف همیشگی مان وادار کردن مردم بیشتر به خرید اجناس بیشتر در دفعات بیشتر بود تا شرکت بتواند پول بیشتری بسازد. در خلال همین دوره، ارزش بازار شرکت کوکاکولا از چهل میلیارد دلار، ناگهان به صد و شصت میلیارد دلار جهید.
آنچه بازاریابان فراموش کرده اند و باید به زودی به یاد آورند، آن است که بازاریابی فعالیتی برای فروش اجناس است. بازاریابی برای تصویر سازی نیست. داشتن یک تصویر، صرفاً به این معنا است که می دانم شما چه کسی هستید، ولی مرا برای انجام کاری بر نمی انگیزاند. همچنین، بازاریابی برای خلق آگهی هایی که برنده جایزه جشنواره ها شوند، آفریده نشده است. بازاریابی درباره داشتن برنامه ها و ترویج ها و تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول، مؤثر واقع شوند. در مورد رستوران های غذای سرپایی، بازاریابی یعنی گاز زدن ها و هورت کشیدن ها. در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدم ها روی صندلی ها. بحث بازاریابی درباره منفعت و نتایج است.
در شماره های بعدی سعی می کنیم بیشتر به نظرات نوین این متخصص بازاریابی که در این کتاب به آن اشاره شده است، بپردازیم.

منبع الی گشت

 

مدیر سامسونگ چطور در کسب و کار موفق است

blue-samsung-logo

 

 

گسترش فناوری ها و تکنولوژی های نو اصلی ترین اتفاقی است که در دیای امروز ما در حال رقم خوردن است. اما سوال مهم این جاست، که ما در کجای این تکاپو هستیم و چه میزان در تولید و پیشرفت فناوری نقش داریم؟ آیا ما تنها از محصول تلاش های دیگر مصرف می کنیم یا خودمان زمین را بذر پاشیده و نان بازویمان را صرف می کنیم؟

یکی از روش هایی که می تواند ما را به موفقیت برساند درس گرفتن از افراد موفق آن حوزه است.این که ببینیم این افراد در روابط خود با زیر دستان یا مدیران خود چگونه رفتار نموده اند و چه پلن مدیریتی ای توانسته آن ها را از شرکت هایی کوچک به غول های بزرگی در حوزه خود تبدیل نماید. از این رو امروز قصد داریم با بررسی غول کره ای سامسونگ به شما بگوییم که  لی کان‌ هی مدیر عامل این شرکت چگونه توانسته موفقیت این کمپانی بزرگ را تضمین نماید.

لی کان هی برای رسیدن به موفقیت ۸ توصیه اساسی را بیان نموده است که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت. با گویا آی تی همراه باشید.

  1. اهداف کار خود را تشخیص دهید.

    در شروع مسیر شما باید یک هدف درست را برای خود تشخیص داده و تبیین نمایید. برای این کار نیاز است سوالاتی چون «هدف من از انجام دادن این کار چیست؟» و «چه لزومی دارد که من این کار را انجام دهم؟» را از خود پرسیده و به طور کامل به آن پاسخ دهید. سپس هر سه اقدام زیر را با دقت و موفقیت به انجام برسانید:

  • درباره اتفاقات گذشته سوالاتی پرسیده و با تردید و دقت به دنبال پاسخ آن باشید.
  • با توجه به وضعیت فعلی و جو حاکم بر آن به مسیر خود ادامه دهید.
  • کاری که قصد انجام آن را دارید به درستی مورد بررسی قرار دهید و ماهیت کلی آن را درک نمایید.
  1. مأموریت کار خود را شناسایی کنید.

    برای کسب اطلاع از ماهیت کار به روش کان هی مسیر زیر را طی نمایید:

  • دلیل شکل گرفتن این صنعت چیست؟
  • این صنعت چگونه و از کجا آغاز شده است؟
  • پیشرفت تکنولوژی در این حرفه چگونه بوده و به کجا ختم خواهد شد؟
  • رقبای اصلی ما در این حرفه چه کسانی هستند؟
  • باز مصرف ما شامل چه کسانی می شود و مصرف کنندگان ما چه کسانی هستند؟
  • مشتریان از ما چه می خواهند؟
  1. ابتدا به جنگل و سپس به درخت‌ها نگاه کنید.

    این یک نکته مدیریتی مهم است که شما برای تغییر هر چیز بزرگ باید ابتدا از کوچک ترین جز آن که خودتان هستید تغییر را آغاز نمایید. این باور درباره کمپانی سامسونگ نیز وجود دارد که لی کان هی برای ایجاد تحول در این کمپانی ابتدا خود را تغییر داده و سپس به این وسیله تغییرات بزرگ تر و پایه ای تری را ایجاد نموده است. بنابراین در هر تحولی خود شما بایستی آغاز گر آن باشید.

  1. بالاترین اولویت را تشخیص دهید.

    زمانی که مرحله شناخت ماهیت کار را به درستی طی نمایید می توانید به اطلاعات وسیعی در زمینه شغل خود دست یابید و آنجاست تشخیص می دهید مهم ترین اولویت برای تغییر دقیقا در کجا قرار دارد. همانطور که لی کان هی با تحقیق فراوان تصمیم گرفت سنت ۵۰ ساله کمیت را بشکند و کیفیت را جایگزین آن نماید.
    شما مهم ترین اولویت خود را چه می دانید؟ بسیاری از افراد معتقدند همواره بایستی مهم ترین اولویت فردی خانواده باشد. لی کان هی نیز در این باره بیان با مثالی جالب توضیح داده است. وی می گوید:« دز ابتدا اگر به شما بگویند ۴ مایل را باید بدوی به نظر سخت و طاقت فرسا خواهد آمد. اما اگر پیش از آغاز تمرین کرده باشی و یا تا کنون ۳ مایل را دویده باشی، رسیدن به مایل چهارم نیز چندان دشوار به نظر نخواهد رسید. از این رو همواره پیش از اندیشیدن به مشکلات و معضلات پیش رو در شرکت و محیط کار بایستی مشغول اندیشیدن به مشکلات کوچکتری مانند مشکلات درون خانواده، همسر و فرزندان شوید و در واقع با این کار شما دارید آن سه مایل اول را می دوید و خود را برای مایل چهارم آماده و گرم می کنید.»

samsung2

  1. صحت اطلاعات را تأیید کنید و آنها را بکار گیرید.

آیا می دانید واقعیت و اطلاعات چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ لی کان هی در این باره بیان می کند: «واقعیت، دانستن حقیقتی است که اتفاق افتاده و اطلاعات، درک شما از واقعیت‌ هاست.» لی کان هی با بیان این جمله قصد دارد این مطلب را انتقال دهد که درست است که اطلاعات و واقعیت هر کدام در جایگاه ود از ارزش بالایی برخوردار هستند اما درک واقعیت به تنهایی نمی تواند به شما در پیشبرد اهدافتان کمک نماید و شما نیازمند اطلاعات بسیاری پیرامون ماهیت شغلی خود خواهید بود. بنابراین واقعیت زمانیموثر خواهد بود که شما بتوانید اطلاعات مفید و کارآمدی را از آن استخراج نمایید.

برای فهم بیشتر موضوع می توانید جملات زیر را با دقت بخوانید: «این واقعیت که نرخ تبدیل پول افزایش یافته است، حقیقتی بیش نیست. اطلاعات، به مفهوم درک مزایا و معایب این افزایش نرخ و این است که چه کاری می‌توان انجام داد تا مزایای آن حداکثر و معایب آن حداقل شود. محتوا و کیفیت اطلاعات به نحوه تفسیر شما در رابطه با اعداد و ارقام بستگی دارد. بنابراین، ضرورت دارد نحوه نگرش خود را متناسب با نیازهایتان تغییر دهید و آنها را در تصمیمات خود دخیل کنید.»

  1. تصمیم نهایی را بگیرید.

    لی کان هی معتقد است در زمان تصمیم گرفتن باید همواره دو اصل ساده فکر کردن و سریع تصیمی گرفتن را در برنامه خود قرار داد.

  2. اجرایی کردن تصمیمات

لی کان هی همواره در اجرای سیاست های خود وقت و هزینه زیادی را صرف می نمود تا کارکنانش به آن تصمیم ساده تر خو بگیرند. به عنوان مثال اگر او تصمیمات سختی چون نابود کردن محصولات معیوب، متوقف کردن خط تولید و غیره را برای نهادینه کردن استراتژی های خود انجام نمی داد، کمپانی سامسونگ هرگز به غول تکنولوژی تبدیل نمی شد.

  1. همواره نسبت به آینده آگاهی داشته باشید

    یکی از مهمترین عواملی که برای رسیدن یک شرکت به موفقیت همواره مورد توجه قرار خواهد گرفت، دیدگاه و طرز فکر مدیر آن شرکت می باشد. لی کان هی برای رسیدن به موفقیت همیشه خود را مدیون اساتید خود می داند. وی دو استاد بزرگ داشت که به او در تغییر طرز فکر و دیدگاهش کمک بسزایی نمودند. یکی از این دو استاد پدرش لی بیونگ چول و دیگری هونگ جین‌ کی، مدیر مسئول روزنامه جونگ انگ البو، یکی از سه روزنامه معتبر کره جنوبی بود. این دو نفر توانستند به وی کمک نمایند تا طرز فکر مدیریتی را درون خود شکل دهد. طرز فکری که همواره برای یک مدیر جهانی شدن به آن نیاز خواهید داشت.
    افرادی که یک کسب و کار جدید برای خود می سازند اغلب نمی توانند تفکر درست را از وضعیت فعلی خود داشته باشند و همواره خود را در درجه همان کارمند و زیر دست خواهند دید و این موضوع باعث رکود و یا شکست شغلی آن ها خواهد شد. یک مدیر عامل زمانی موفق خواهد بود که بتواند خود را یک مدیر و مالک ببیند و برای رسیدن به موفقیت شغلی خود از این زاویه دید تلاش نماید.

samsung-600x421

تغییرات از درون آغاز می شوند.

زیگ زیگلار در کتاب «بهبود شخصی» به این موضوع اشاره می نماید که برای این که بتوانید ذهن یک فرد بدبین را به یک ذهن خوش بین تبدیل نمایید به در حدود یک تن اطلاعات مثبت نیاز دارید. اما البته به این موضوع توجه نمایید که حتی اگر یک تن اطلاعات مثبت هم در اختیار داشته باشید اما عملی در کار نباشد بی فایده خواهد بود.

اگر می خواهید تغییر کنید در اولین نقطه تغییر باید بر ذهن خود تمرکز نمایید زیرا تا زمانی که شما به واژه “نمی توانم” فکر می کنید هرگز موفقیتی را تجربه نخواهید کرد. اما به محض تغییر این واژه به “بله می توانم هر کاری را انجام دهم” شاهد تغییراتی خواهید بود که زندگی شما را به سمت سعادت و موفقیت سوق می دهند. پس بایستی بدانید که سرچشمه تمامی تغییرات از ذهن و فکر شما آغاز خواهند شد.

در صورتی که تمایل دارید همچون کمپانی سامسونگ تحولی عظیم را تجربه نمایید بهتر است از همین امروز شروع نمایید و با قرار دادن ذهن خود در معرض اطلاعاتی مانند زندگی نامه، بیوگرافی، سخنرانی و مصاحبه با افراد موفق به طور خودکار ذهن خود را روی موج مثبت تغییرات تنظیم نمایید. از آن پس خواهید دید که تغییرات چگونه زندگی شغلی و شخصی شما را بهبود خواهند بخشید.

 

کودکان کار در یک روز چقدر درآمد دارند

5160847_628

  • بر اساس آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان، تعیین فضا برای نگهداری و ساماندهی کودکان کار بر عهده شهرداری ها است و شهرداری تهران نیز در این زمینه باید با سازمان بهزیستی همکاری داشته باشد.

حبیب الله مسعودی، ضمن تاکید بر سرپرست داشتن ۹۰ درصد از کودکان کار و خیابان اظهار کرد: همچنین بر اساس مطالعات انجام شده و بررسی وضعیت کودکان کار و خیابان ۹۰ درصد از این کودکان دارای خانواده بوده و تنها ۱۰ درصد از آنها که بیشتر جزو کودکان اتباع بیگانه به شمار می آیند بی‌سرپرست هستند.

وی در ادامه ضمن بیان آنکه اغلب کودکان کار و خیابان از شهرستان های محروم وارد تهران می شوند اظهار کرد: تعداد قابل توجهی از کودکان خیابانی از استانها و شهرستان های محروم از جمله استان سیستان و بلوچستان به تهران می آیند.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور همچنین تاکید کرد: خانواده‌های محروم با هدف تکدی گری وارد شهر تهران شده و به این خاطر که فرصت ها برای تکدی گری در پایتخت فراهم است، در آمد قابل توجهی نیز بدست می آورند.

فرید در ادامه خاطر نشان کرد: بر اساس آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان، تعیین فضا برای نگهداری و ساماندهی کودکان کار بر عهده شهرداری ها است و شهرداری تهران نیز در این زمینه باید با سازمان بهزیستی همکاری داشته باشد.

منبع: ایسنا