چرا دکترها بد خط هستند

img11314115

  • شاید برایتان جالب باشد بدانید این مشکل فقط ویژه ما ایرانی‌ها نیست و بیشتر پزشکان حتی پزشکان اروپایی بدخط هستند. برای همین است که در اوایل سال میلادی جاری، سیستم درمانی هلند همه پزشک‌ها را مجبور کرد نسخه‌های‌شان را تایپ کنند.

 

حتما شما هم از بدخطی پزشکان ایرانی بسیار شنیده‌اید. شاید هم شده که بارها نسخه یا آزمایش‌تان را بالا و پایین کرده‌ باشید و از آن سر در نیاورده باشید. لابد اتفاق افتاده که به داروخانه رفته‌اید و دکتر نتوانسته نسخه‌تان را بخواند و شما را دوباره فرستاده پیش پزشکتان. از همه بدتر اینکه به خاطر بدخطی پزشک داروی اشتباه خورده‌‌ باشید. آیا همه اینها کلافه و عصبانی‌تان نکرده؟ از خودتان پرسیده‌اید آخر این چه رسمی است؟ رسم خرچنگ قورباغه نوشتن؟

شاید برایتان جالب باشد بدانید این مشکل فقط ویژه ما ایرانی‌ها نیست و بیشتر پزشکان حتی پزشکان اروپایی بدخط هستند. برای همین است که در اوایل سال میلادی جاری، سیستم درمانی هلند همه پزشک‌ها را مجبور کرد نسخه‌های‌شان را تایپ کنند.فرشاد سال‌هاست در هلند زندگی می‌کند. او می‌گوید: «بدخطی پزشکان موجب خطای پزشکی می‌شد، خیلی اوقات داروخانه‌ها داروی اشتباه به بیمار می‌دادند. بیمار هم مدتی همان دارو را مصرف می‌کرد و وقتی می‌دید حالش بد شد، دوباره به پزشک مراجعه می‌کرد و می‌فهمید نسخه اشتباه بوده. در اوایل سال‌جاری میلادی این قانون اجرا شد. یعنی قانون تایپ کردن نسخه‌ها و پزشکان موظف شدند نسخه‌هایشان را پرینت شده به داروخانه‌ها بدهند. یعنی بعد از این تاریخ داروخانه‌ها هم نسخه پرینت نشده، با مهر و امضای دکتر را قبول نکردند. الان دیگر این موضوع برای همه عادی شده. انگار که این قانون همیشه بوده و چیز عجیبی هم نیست. الان در هلند بیشتر دکترها کارهای‌شان را با رایانه انجام می‌دهند. از جمله آرشیو پرونده بیمار. پس کار سختی هم نیست که ۳۰ ثانیه وقت بگذارند و نسخه‌ها را تایپ کنند و با یک کلیک دست مریض بدهند.»
طبق آماری که انجمن پزشکی امریکا منتشر کرده سالانه صدها نفر به علت بدخط بودن نسخه‌ها و این‌گونه اشتباهات جان خود را از دست می‌دهند.
منوچهر خیاط‌ زاده مسئول داروخانه‌ای نزدیکی میدان رسالت تهران است. 20 سال سابقه کار دارد. او می‌گوید: «اصلاً نمی‌فهمم چرا پزشکان ما روز به روز بدخط‌ تر می‌شوند. اوایل کارم، یعنی سال‌ها پیش می‌توانستم همه نسخه‌ها را بخوانم، اما باورتان نمی‌شود، من هم با این همه تجربه این روزها نمی‌توانم نسخه‌ها را بخوانم. گاهی پیش آمده نسخه را اشتباه بپیچم. به دستیارها هم اصلاً نمی‌توانم اعتماد کنم، یعنی بیچاره‌ها حق هم دارند. این روزها تا به نسخه‌ای شک می‌کنم زود بیمار را می‌فرستم پیش دکترش تا نسخه را اصلاح کند. اگر خطایی اتفاق بیفتد فردایش می‌آیند سراغ ما. دیگر نمی‌گویند پزشک بدخط بوده.»
یک مرد مسن که در همین داروخانه منتظر است تا دکتر نسخه‌اش را آماده کند، حرفهایمان را می‌شنود و دنباله حرف را می‌گیرد: «به نظرم دکترها مخصوصاً بدخط می‌نویسند تا بیمار از فهرست داروها سر درنیاورد. چون ما خیلی از داروها را توی خانه‌مان داریم، می‌خواهند این جوری ما را مجبور کنند تا دوباره دارو بخریم. بیا خانه من را ببین، خودم یک داروخانه کامل دارم! بعضی دکترها هم می‌گویند برو فلان داروخانه. انگار باهم قرارداد دارند. یک جوری می‌نویسند که همان داروخانه طرف قرارداشان بتواند نسخه را بخواند.»
خانم جوانی که داروهایش را تازه گرفته تا این حرف ها را می‌شنود می‌گوید: «یک بار به جای داروی معده نمی‌دانم دایجستیو بود یا داروی دیگری که به من قرص قلب دادند. آنقدر حالم بد شد که نگو. بعد که مراجعه کردم دکتر، فهمید دارو را آقای دکتر آنقدر بدخط نوشته که دکتر داروخانه هم اشتباه متوجه شده. این طوری با جان ما بازی می‌کنند، با این بدخطی‌شان.»
امیر پورموسی پزشک عمومی، خط خوبی دارد. چند نمونه از نسخه‌هایش را نشانم می‌دهد: «بد خطی نسخه همکارانم تا این حد باور نکردنی است که گاهی من هم از آنها سر در نمی‌آورم. این از نظر نظام سلامت نادرست است. من به‌عنوان یک پزشک با این نسخه‌ها بشدت مخالفم. برخی پزشک ها با این کار می‌خواهند ثابت کنند نسخه‌شان ویژه‌ است یا به نوعی در نسخه‌ها رمزگذاری می‌کنند. این موضوع وهمچنین تعداد اقلام دارویی که پزشکان ایرانی می‌نویسند جای بررسی دارد. برخی فکر می‌کنند، اگر نسخه‌شان کوتاه و خوش‌خط باشد‌ شأن آنها پایین می‌آید.» او به نکته دیگری هم اشاره می‌کند؛ اینکه این بد خط نوشتن، فقط مخصوص پزشکان نیست و کادر پزشکی هم متأسفانه همین قدربد خطند: «نمی‌دانید گاهی در بیمارستان ها به خاطر همین بدخط نوشتن چه فاجعه‌هایی که رخ نمی‌دهد. این اتفاق‌ها اصلاً قابل مقایسه با یک نسخه بدخط نیست. چون وقتی بیمار نسخه‌ای را پیش دکتر داروخانه می‌برد او دوباره آن را کنترل می‌کند و احتمال خطا کم می‌شود، اما در بیمارستان وقتی در پرونده بیمار نام دارویی توسط پرستار اشتباه نوشته شود، ممکن است اشتباه‌های وحشتناکی پیش بیاورد و تا مدت‌ها بیمار داروی اشتباه مصرف کند.»
مصطفی کوکبی، پزشک، خودش را چندان بدخط نمی‌داند. با خنده‌ای می‌گوید دست کم داروخانه‌ها می‌توانند نسخه‌ام را بخوانند: «دلیل بدخطی تند‌نویسی پزشکان است. واقعاً علت دیگری ندارد. البته همه پزشکان می‌دانند که باید سه چهار حرف اول دارو را خوش خط بنویسند. داروهایی مثل والفارین و دیگوکسین و… چون دوز دارویی‌شان خطرناک است، باید کامل و خوش خط نوشته شوند. شاید به همین خاطر بسیاری از بیمارستان های امریکا که همه ساله تعدادی بیمار به خاطر بدخطی پزشکان جانشان را از دست می‌دادند، نسخه‌هایشان را الکترونیک کردند.»
این بار که نسخه بدخطی از پزشک‌تان گرفتید، بد نیست چند لحظه‌ای تأمل کنید. شاید هم اعتراضی کوچک به پزشک، تلنگری باشد برای خوش خط نوشتن نسخه بیمار بعدی. شاید!ایران

نکاتی درباره کهکشان آندرومدا

3

کهکشان آندرومدا یکی از جمله کهکشانی است که بسیار پیچده و مرموز است اما ما برای شما نکاتی درباره ی کهکشان آندرومدا نیز قرار داده ایم.این جمله که بخشی از گزارش جدید ناسا درباره اندرومداست بیان می کند که اولین کسی که توانسته نزدیک ترین کهکشان مارپیچی به راه شیری را بررسی و رصد نماید

یک ایرانی ملقب به عبدالرحمن صوفی بوده است. از آن پس این کهکشان به دفعات بسیاری مورد بررسی قرار گرفت است و دلیل این موضوع نیز شباهت بیش از حد آن به کهکشان راه شیری است. به دلیل وجود پدیده ای به نام غبار ستاره ای ما به طور کامل قادر به رصد نمودن کهکشان راه شیری نیستیم از این رو با بررسی آندرومدا می توانیم

به جواب برخی از سوالات خود دست یابیم.برخی از ویژگی هایی که به سبب این رصدها رویت شده اند عبارتند از : ساختار مارپیچی، خوشه های کروی و باز ستاره ای، ماده میان ستاره ای، سحابی های سیاره نما، بقایای انفجارهای ابرنواختری، هسته کهکشان، کهکشان های همراه و بسیاری دیگر.نخستین شرح از آندرومدا،

که آن را به عنوان  ابری از گاز معرفی کرده، در کتاب صورالکواکب، نوشته اخترشناس ایرانی، عبدالرحمن صوفی، در سال ۹۶۴ میلادی آمده است.پس از آن و در سال ۱۶۲۱ میلادی یک اختر شناس دیگر به نام سیمون ماریوس ‏این کهکشان را به صورتی تلسکوپی رصد نمود و پس از آن نیز سیمون ماریوس ‏ بی خبر از رصد های پیشین صوفی و ماریوس این کهکشان را در فهرست بزرگ سحابی هایش با نام ‏ ‏M‏۳۱ جای داد.سال ها به غلط تصور می شد

که (( سحابی بزرگ آندرومدا)) یکی از نزدیکترین سحابی ها به کهکشان راه شیری است. البته، اخترشناس شهیر انگلیسی، سر ویلیام هرشل،( کاشف سیاره اورانوس)، نخستین بار به درستی آندرومدا را نزدیکترین ((جهان جزیره ای))، همچون راه شیری، لقب داد. اما به اشتباه تخمین زد که فاصله آندرومدا

(( نباید بیش از ۲۰۰۰ برابر فاصله ستاره شباهنگ (۱۷۰۰ سال نوری) باشد))؛ و قطرش را ۸۵۰ برابر فاصله شباهنگ و ضخامتش را ۱۵۵ برابر این فاصله تخمین زد. این ابعاد بسیار بیشتر از ابعاد واقعی اند، البته دلیل این موضوع امروز واضح است و ما می دانیم که هرشل به دلیل تخمین غلط فاصله ای نتوانسته است

ابعاد صحیحی از این سحابی ارائه دهد.اما حالا با پیشرفت تکنولوژی می توان به طور دقیق بیان نمود که فاصله آندرومدا از ما حدود ۹/۲ میلیون سال نوری، قطرش حدود ۲۰۰ هزار سال نوری و ضخامتش برابر ۱۰۰۰ سال نوری است.در سال ۱۹۱۲، وی.ام.سلیفر، از رصد خانه لاول، سرعت شعاعی ((سحابی))

آندرومدا را اندازه گرفت و متوجه شد که این سرعت  برابر ۲۶۶ کیلومتر بر ثانیه است و این سحابی با سرعت مورد ذکر در حال نزدیکتر شدن به ماست. این میزان  بیشترین سرعتی است که تا به حال برای این سحابی اندازه گیری شده بود. همین، نشانه ای از ماهیت فراکهکشانی آندرومدا بود.

اما ویلیام هاگینس، پیشگام طیف سنجی، بود که متوجه تفاوت طیفی سحابی های گازی و کهکشان ها شد؛ طیف سحابی ها دارای خطوط جذبی و طیف کهکشان ها پیوسته است.در سال ۱۹۲۳ یک اخترشناس دیگر با نام ادوین هابل با بررسی اندرومدا توانست ستاره متغییر قیفاووسی را رصد نماید.

بنا براین هابل توانست فاصله بین کهکشانی و همچنین ماهیت کهکشانی ۳۱M را مشخص نماید. البته نا گفته نماند که این محاسبه با ضریبی در حدود ۲ خطا مواجه بود که تا سال ۱۹۵۳ کشف نشده بود.دو کهکشان راه شیری و آندرومدا وقتی در کنار هم قرار می گیرند و با هم بررسی می شوند به عنوان یک جفت کهکشان مارپیچی فوق العاده هستند

که از با شکوه ترین و خاص ترین مخلوقات پروردگار به حساب می آیند.بسیاری از مارپیچهای این ۲ سحابی جفت هستند و البته نامتقارن! به این معنی که یکی خیلی بزرگ تر از دیگری است و این نکته نیز جالب توجه است که یکی از این دو کهکشان در جهت عقربه های ساعت می چرخد و دیگری در خلاف جهت عقربه های ساعت.

این چرخش نشان دهنده این حقیقت است که آنها تقریبا هم زمان با هم از دو گرداب گاز اولیه بسیار نزدیک هم متولد شده اند؛ نه اینکه به صورت جداگانه شکل گرفته و در مسیرشان اتفاقی به هم برخورده باشند.وجوه اشتراک وشباهت های بسیاری بین این دو کهکشان مشاهده می شود.

به طور مثال هر دو بازوهایی دارند که مملو از غبار است که از نور میلیاردها ستاره تازه متولد شده، از جمله خورشید ما، روشن شده اند. بازوها به صفحه ای متصل می باشند که از میلیاردها ستاره، از انواع گوناگون، تشکیل شده است. در مرکز هردو سحابی یک برجستگی درخشان مشاهده می شود

که شامل یک سیاهچاله ، هاله ای از ستاره های ریز نقش سفید پیر ( بقایای ستاره هایی چون خورشید که اکنون مرده اند) ، و ازدحامی از ستاره های تازه کشف شده ریز نقش قهوه ای (ستاره هایی که قدرت کافی برای ایجاد انفجار های هسته ای را ندارند) است. در اطراف هردو کهکشان دو کهکشان کوچکتر اما مهم،

به اضافه چندین کهکشان کم اهمیت تر ، به صورت قمر در گردش اند. حتی زاویه تمایل صفحه هردو کهکشان نسبت به دیگری یکسان است؛ به گونه ای که ساکنان آندرومدا از راه شیری همان تصویری  را مشاهده می کنند که ما از آندرومدا می بینیم.با وجود تمامی این شباهات تلسکوپ هابل به تازگی تصویری از آندرومدا دریافت نموده

که بیانگر ویژگی خاصی است که تا کنون مشابه آن در راه شیری کشف نشده است. این ویژگی مربوط به وجود ۲ هسته در مرکز این سحابی است که به نظر می رسد آندرومدا ، در گذشته، کهکشان کوچکی را، که با آن برخورد کرده جذب نموده (بلعیده) است. این نشانه ای از وقوع برخوردها در نخستین روزهای شکل گیری گروه محلی کهکشان ها می باشد؛

گروه محلی از ۲۱ کهکشان ؛ شامل راه شیری و آندرومدا، تشکیل شده است. شاید هم اصلا چنین شُبهه ای به خاطر وجود ابری از غبار تیره باشد که در میان هسته آندرومدا قرار دارد و باعث شده ما بخشی از آن را نبینیم.۲ کهکشان آندرومدا و راه شیری با سرعتی برابر ۸۰ کیلومتر بر ثانیه در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند

و این به آن معناست که در حدود ۱۲ میلیارد سال دیگر این ۲ کهکشان با یکدیگر برخورد خواهند نمود و یک کهکشان بیضوی را به وجود می آورند. اما نکته ای که بی نهایت جذاب به نظر می رسد تصویر قابل مشاهده در آن زمان از قرارگیری این دو سحابی عظیم در آسمان آنهاست زیرا با نزدیک تر شدن به هم تصویر قابل مشاهده روشن تر و درخشان تر از پیش خواهد بود.

دانستنی هایی درباره بزرگی جهان

4

همان طور که می دانید جان بسیار بزرگ می باشد اما جهان همین نیست که می بینید جهان ده ها برابر ار آنچه که می بینید هست.ستاره شناسان دانشگاه ناتینگهام سرشماری جدیدی از تعداد کهکشان های جهان انجام دادند و به این نتیجه رسیدند کهیک تفاوت ۲۰ درصدی میان آمار قبلی تعداد کهکشان ها و آمار فعلی آنها وجود دارد،

بر اساس آمار پیشین  تعداد تقریبی کهکشان در جهان در حدود ۲۰۰ میلیارد تخمین زده شده بود.برای درک چگونگی انجام این کار توسط دانشمندان، نخست بایست مفهموم “قسمت قابل مشاهده جهان” را فهمید. از آن جایی که سرعت نور ثابت است، ما نمی توانیم تصویر واقعی از وضعیت کنونی کهکشان بدست آوریم.

هنگامی که ما به جلو و جلو تر نگاه می کنیم، ضروریست که به عقب و عقب تر در زمان نیز نگاهی بیاندازیم.در کشف تعداد کهکشان های موجود در بخش قابل مشاهده جهان، محققان ناتینگام نتوانستند بفهمند که هم اکنون چه تعداد کهکشان وجود، آن ها تنها توانستند بفهمند که اگر ابزار های رصد کردن ما به اندازه کافی خوب باشند

ما قادر به دیدن چه تعداد کهکشان هستیم. شاید این حرف بیشتر شبیه یک زنگ خطر به نظر برسد، اما تنها راهیست که می توان جهان عظیم را با آن دید. با این حال،  دیدن در پیش زمان مزایای خودش را دارد.آن ها متوجه این موضوع شدند که با گذر زمان کهکشان ها با هم دیگر تشکیل توده می دهند

که در همین حین منجر به کاهش تعداد کهکشان های موجود کنونی می شوند. با عقب بردن این نرخ تشکیل و قیاس کردن آن در ورای چیزی که اکنون می بینیم، محققان به این نتیجه رسیدند که ۹۰ در صدر از کهکشان های موجود یا خیلی کم نور و یا خیلی دور هستند و نمی توانیم با تلسکوپ های امروزی آن ها را رصد کنیم.

این موضوع به آن ها این امکان را داد تا به ندرت تعداد تخمین زده از کهکشان های قابل رویت را افزایش دهند.محققان مقاله کارشان را منتشر کردند. قرار است به زودی این مقاله در ژورنال فیزیک نجومی منتشر شود.این سرشماری جدید از تعداد کهکشان ها پاسخ سوال چند دهه ای مان که پارادوکس اولبر نام دارد را می دهد.

اگر این همه ستاره و کهکشان وجود دارد، چرا ما نمی توانیم همه شان را ببینیم؟ با وجود تعداد بی شماری از ستاره ها و کهکشان های موجود، آسمان شب باید نورانی و درخشنده باشد.طبق گفته ی محققان پاسخ سوال در فاصله بسیار زیاد بین ما و دیگر کهکشان ها نهفته است. به این دلیل که جهان در حال گسترش است،

نوری که به ما می رسد تحت تاثیر پدیده ای به نام “redshift” قرار می گیرد. این پدیده مشابه اثر داپلر است که صدای به گوش رسیده از یک آمبولانس که از کنارمان می گذرد بسامد آن دچار تغییر می شود، به همین صورت اشیای فضایی ای که درست از کنار ما رد می شود، طول موج نور هایی که از خود منتشر می کنند

دچار کشیدگی و دور شدگی می شود. هرچه دور تر از شی باشیم، نور  از محدوده دید چشم انسان بیشتر و بیشتر دور می شود و نهایتا حتی تلسکوپ هم قادر به دیدن آن نخواهد بود. علاوه بر این، کهکشان ها و فاصله بین ستاره ای میان شان پر از ریز ذرات خاکی است که نور را به خود جذب و فیلتر می کنند.برخی از این تشعشعات خود را به عنوان نور پس زمینه که انتشار نور کمرنگی است که به نظر منشا به خصوصی ندارد نشان می دهند.

دیگر نور ها قبل از آن که به ما برسند نا پدید می شوند.تلسکوپ جیمز وب که قرار است در سال ۲۰۱۸ به فضا پرتاب شود ممکن است قادر به دیدن برخی از این ستاره ها باشد. تا قبل از آن موقع ما تنها می توانیم آن ها را باور داشته باشیم.به نظر شما جهان با عظمت اطراف ما چقدر بزرگ تر از چیزیست که ما می توانیم آن را با تلسکوپ های امروزی ببینیم؟

منظومه شمسی و تغییراتی که در آن ایجاد شده

2

منظومه شمسی خیلی پیچده و اسرار آمیز می باشد اما به تازگی شنیده شده است که تغییراتی در منظومه شمسی ایجاد شده است.چندین شی دیده جدید در حومه ی منظومه شمسی یافت شده اند که دال بر این مسئله دارند که چیز های عجیبی در نزدیکی مان در حال کشف شدن است.

در حالی که برخی از دانشمندان بر این عقیده هستند که شئ های فضایی جدید که کشف شده اند مدرکی بر وجود سیاره فرضی نهم (البته این سیاره هنوز کشف نشده است ولی نام SuperEarth بر آن نهاده شده و گمان می رود در حومه منظومه شمسی وجود دارد) هستند اما همه این باور را قبول ندارند.

اعضای جدید منظومه ما شامل یک سیاره یخ زده که طولانی ترین گردش به دور خورشید را داراست و چندین شئ دیگر که در فاصله بسیار دور از خورشید در کنار یکدیگر جمع شده اند.جدید ترین عضو این شئ های یافت شده L91 نام دارد، یک سیاره ی کاملا یخ زده که در مداری از خورشید به فاصله ۱۴۳۰ واحد اخترشناسی (AU)

و یا به عبارتی ۱,۴۳۰ برابر فاصله زمین تا خورشید، گردش می کند که این خود یکی از طولانی ترین دوره های گردش به دور خورشید تا به امروز است. L91 هرگز بیش از ۵۰ AU به خورشید نزدیکتر نمی شود که این رقم از پلوتو هم دور تر است.

متخصص فیزیک نجومی میشل بنیستر در نشست  بخش مجمع اخترشناسی آمریکا در خصوص دانش های سیاره ای که در شهر پسدینا کالیفرنیا برگذار شد به دانشمندان اذعان داشت ” محور گردش این سیاره به طور خارق العاده ای در حال تغییر است” خانم بنیستر،

که یک متخصص فیزیک نجومی فارق التحصیل دانشگاه کویین بلفاست است متوجه تغییرات  جزیی در مدار این شئ شد که این احتمالا ناشی از نیرو ی جاذبه ی ستاره های در حال حرکت و یا تعامل آن با سیاره فرضی نهم بوده است. طی شبیه سازی های انجام شده توسط دانشمندان احتمال بر این می رود که حرکات این شئ منشا خارج منظومه شمسی دارند،

حال چه از ستاره های دوردست و یا باد های کهکشانی حاصل شده اند.کنستانتین باتیگین، اختر شناسی در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا می گوید ” به نظر من این قضیه غیر محتمل نیست ولی به آن نیازی هم نداریم” او ماه ژانویه سال گذشته وجود سیاره نهم را اعلام کرد

و بر این باور است که حرکت مداری عجیب L91 و دیگر شئ های فضایی تازه کشف شده را می توان توسط سیاره ی فرضی نهم توجیه کرد.بنیستر و تیم اش طی Outer Solar System Origins Survey (بررسی ریشه های خارج از منظومه شمسی) که یک برنامه ۴ ساله با هدف پیدا کردن اشیائ فضای دوردست توسط تلسکوپ کانادایی-فرانسوی و هاوایی است

موفق به کشف L91 شدند. جرم و سایز این سیاره هنوز در هاله ای از ابهام به سر می برد.اتفاقی در حال روی دادن است ال 91 تنها شئ آسمانی نیست. تیم دیگری از اخترشناسان تعدادی شئ  یخی دیگر در که ورای نپتون در حرکت هستند را نیز گزارش کردند. تشابه نوع مدار این شئ های فضایی منجر به ایجاد نظریه سیاره نهم شده است.

اسکات شپرد از انستیتو کارنگی علوم واشنگتن می گوید: “اتفاقات زیادی در دوردست های منظومه شمسی در حال روی دادن است” شپرد عضوی از تیمی است که در حال انجام بزرگترین و عمیق ترین بررسی اجزای فرا نپتونی که مدار شان آن ها به دور تر از نپتون می کشد هستند.

یکی از شئ هایی که این تیم موفق به یافتن آن شدند، ۲۰۱۴ FE72 است که یکی از اولین شئ های فضاییست که از درون ابر ،Oort ، پوشش یخی که حول منظومه ما را پوشانده است، بیرون آمده است. این سیارک دارای مداری ۳,۰۰۰ AU است و هم چنین ممکن است تحت تاثیر نیرو ی جاذبه ستاره هایی که در مجاور آن حرکت می کنند قرار بگیرد.

اما همه دانشمندان بر سر اینکه افزایش تعداد مدار های عجیب دال بر وجود سیاره نهم دارد اتفاق نظر ندارند.کاترین ولک می گوید : “ما بخش هایی از فضا را بیشتر و با دقت بیشتر بررسی کرده ایم” ولک، یک دانشمند سیاره شناس در دانشگاه آریزونا است.او به تشابهات مدار ها و نحوه قرارگیری اشیائ فضایی اشاره کرده است

و گفته است که این امر ممکن است به دلیل مکان قرارگیری مشابه شان در فضا باشد.در یک کنفرانس مشابه، باتیگین اعلام کرد که ممکن است سیاره نهم مسئول حرکت عقب رو و یا پس رفتن مدار برخی از سنتوار های منظومه باشد. هنگام گردش به دور سیارات دوردست، سنتوار ها ممکن است در مسیر مدار همزاد های بزرگتر خویش قرار بگیرند.

از این رو ممکن است قرار گیری برخی سیارک ها در مدار سیاره ۹ منجر به تغییر مدار آن ها شده باشد، همانطور که الیزابت بیلی، فارغ التحصیل دانشگاه کالتک و یکی از همکاران باتیگین بر آن اذعان داشت.اما همچنان ولک باور دارد که تحقیقات کنونی مدرکی بر وجود سیاره نهم نیستند حتی با اینکه نتایج موجود بسیار منطقی به نظر می رسند.

او گفته است که ” این اشیاء همگی باهم متفاوت و در نوع خود عجیب اند، هیچ مدرکی به اندازه کافی مرا قانع نمی کند که با واقع یک سیاره دیگر در فضا وجود دارد، اما حقیقت این است که اتفاقات چندی در حال روی دادن است که این احتمال می دهند که در منظومه ما خبر هایی است!”

دانستنی هایی درباره ستاره های بلعیده شده

1

همیشه ستاره هایی هستند که بلعیده شده است اما این ستاره ها توسط سیاه چاله ها بلعیده شده اند.مدتی پیش اختر شناسان متوجه شدند که یک ستاره توسط یک سیاه چاله بلعیده شده است. البته این موضوع به راحتی گفتن آن نیست از این رو، درست از همان موقع تلسکوپی به وسعت زمین  سرنوشت

نهایی ستاره ای که توسط یک ابرسیاه چاله بلعیده شده است را ردیابی می کند.یکی از نتایج این واقعه این است که برخی از مواد تشکیل دهنده ی ستاره از آن جدا شده و در اطراف سیاه چاله انباشته می شوند و سپس این ذرات در اشعه های بسیار باریکی با سرعت فوق العاده بالایی که نزدیک به سرعت نور است شلیک می شوند.

ستاره شناسان رادیویی  از شبکه تلسکوپ رادیو ای به وسعت کره زمین جهت مشاهده نزدیک یک واقعه بسیار خاص در کهکشانی دوردست استفاده کرده اند.  این پدیده در واقع نوری با نام (jet) بود که توسط ستاره ای که در حال بلعیده شدن به درون یک ابر سیاه چاله بود بوجود آمده بود.

مشاهدات منبع انتشار بسیار فشرده و در کمال تعجب بسیار کم سرعتی از امواج رادیویی را نمایان کردند.تیم بین المللی اخترشناسان رادیویی به سرپرستی ژون یانگ در رصد خانه اونسالا دانشگاه علم و فناوری چالمرز در سوئد با استفاده از شبکه اروپایی VLBI (EVN) که تسلکوپی رادیویی به وسعت و بردی به اندازه کره زمین دارد،

بر روی جتی تازه یافت شده در منشا Swift J1644+57 مطالعاتی انجام داده اند.هنگامی که ستاره ای به یک ابرسیاه چاله نزدیک می شود، دچار اختلال شدیدی می شود. تقریبا نیمی از گاز های موجود در آن ستاره به سمت سیاه چاله کشیده می شوند و یک دیسک به دور آن می سازند.

در طی این فرآیند مقادیر بسیار زیادی از انرژی جاذبه ای به تشعشعات الکترومغناطیسی تبدیل می شوند و منشاء نوری بسیار درخشانی تولید می کنند که در طول موج های گوناگون قابل مشاهده است.یکی از عواقب مشهود این فرآیند این است که  برخی از مواد سازنده ستاره که از آن جدا شده و در پیرامون سیاهچاله انباشته می شوند،

ممکن است به صورت پرتو های ذره ای بسیار باریک با سرعتی نزدیک به سرعت نور شلیک شوند. این پرتو ها که به اصطلاح جت های نسبیتی نامیده می شوند در طول موج های رادیویی از خود تابش های قدرتمندی ساتع می کنند.نمونه اول از این اختلالات موجی که منجر به شکل گیری جت نسبیتی شد در سال ۲۰۱۱ توسط ماهواره Swift ناسا رویت شد.

در واقع جت نخست به شکل نور های درخشان در اشعه ی X خود را نشان داد و به آن نام Swift J1644+57 را اختصاص دادند. منشا آن نیز به یک کهکشان بسیار دوردست بر می گشت به طوری که ۳٫۹ بیلیون سال زمان طول کشید تا نور حاصل از آن به زمین برسد.

یانگ و همکاران اش توانستند با استفاده از تکنیک تداخل بنیادی بسیار طولانی یا به اختصار (VLBI) محاسبات بسیار دقیقی از این جت بدست آورند.جون یانگ گفته است ” با استفاده از شبکه تلسکوپی EVN ما توانستیم محل جت را با دقت ۱۰ میکروآرک در ثانیه محاسبه کنیم.

این محاسبات از جمله دقیق ترین محاسبات انجام شده توسط تلسکوپ های رادیویی تا به امروز هستند.”با کمک دقت بسیار بالای محاسبات انجام شده به وسیله شبکه تلسکوپ های رادیویی، حتی با وجود فاصله بسیار زیاد دانشمندان توانستند در جت به دنبال نشانه های حرکتی بگردند.

جون یانگ گفته است که ” ما به دنبال حرکات ابرنوری که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارند گشته ایم. طی مشاهدات سه ساله ما حرکات این چنینی در صورت وجود به قطع مشاهده می شدند. اما تصاویر ما تابش بسیار فشرده و ثابتی را نشان می دهد اما هیچ حرکت قابل مشاهده ای در دیده نمی شود.”

نتایج این تحقیقات بینش های مهمی از وقایع پس از نابودی یک ستاره توسط ابر سیاهچاله به دست می دهد و همچنین اطلاعاتی از نحوه رفتار جت ها در محیط های جدید رو می کند.زولت پاراگی که عضوی از انستیتیو Joint VLBI ERIC (JIVE) در دوینگلو، هلند و عضوی از تیم تحقیقاتی می باشد دلیل فشرده و ثابت بودن جت ها را توضیح می دهد ”

مواد شلیک شده نسبی که به تازگی شکل گرفته اند هنگام برخورد با محیط های بین ستاره ای سریعا سرعت شان را از دست می دهند. همچنین، مطالعات پیشین حاکی از این دارند که ما جت را تنها در زاویه ای کوچک می بینیم. این قضیه می تواند دلیل فشرده بودن آن ها را توضیح دهد”

 یکی از نخستین اختلالات موجی (Tidal Disruption) مورد مطالعه است و قطعا پس از آن موارد بیشتری نیز تحت بررسی قرار می گیرند.استفانی کوموسا از انستیتو ماکس پلانک اخترشناسی رادیویی در بون، آلمان گفته است که ” مشاهدات صورت گرفته به کمک نسل جدید تلسکوپ های رادیویی اطلاعات بیشتری از وقایع پس از بلعیده شدن یک ستاره توسط سیاه چاله می دهد.

هم چنین در خصوص اینکه جت های قدرتمند چگونه درست در کنار سیاه چاله ها شکل و تکامل پیدا می کنند نیز اطلاعاتی حاصل شده است”.هم چنین یانگ اظهار داشت ” در آینده،تلسکوپ های رادیویی عظیمی همچون تلسکوپ دارای روزنه کرودی ۵۰۰ متری (FAST) و تلسکوپ آرایش کیلومتر مربعی (SKA) امکان انجام مشاهدات گسترده تر جزیی تر این پدیده های فوق العاده را به ما خواهند داد”.

نکاتی درباره تفاوت زمین با دیگر سیاره ها

3

زمین تنها سیاره ای است که برای زندگی جایی مناسبی می باشد اما سیاره های دیگری هم نیز می باشد هم اندازه ی زمین باشد اما شرایط زندگی در آن وجود ندارد.هر زمان که اخترشناسان سیاره ی دیگری پیدا می کنند اولین سوالی که در ذهن همه ی ما پدید می آید این است

که “آیا این سیاره شبیه به زمین است؟” پیدا کردن سیاره ای مشابه زمین به ندرت شانس پیدا کردن حیات مشابه سیاره خودمان را بیشتر و بیشتر می کند و ممکن است نهایتا مدرکی بر این باشد که ما در این جهان عظیم تاریک و سرد تنها نیستیم.اما، هنگامی که سیاره ها “مشابه زمین” خطاب می شوند،

ما نباید به سرعت نتیجه گیری کنیم. با ابزار های امروزی،  پیدا کردن سیارات دوردست خود کاری بسیار دشوار است ( با اینکه امروزه این فرآیند بسیار آسان تر شده است)، دیگر حرفی از دشواری فهمیدن اینکه آیا در آن سیارات هم درخت و اقیانوس و دشت و صحرا نیز وجود دارد نخواهیم زد! علاوه بر این، اصلا “مشابه زمین” بودن به چه معناست؟

آیا تنها به این معناست که سیاره در ناحیه شمسی قابل سکونت قرار گرفته باشد؟ یا اینکه در سطح اش آب مایع وجود داشته باشد و اتمسفر آن نیز مشابه زمین و شاید هم تغییرات آب و هوایی شدید مشابه زمین داشته باشد؟زیاد هم به دلتان صابون نزنید!قطعا پاسخ این سوالات به این زودی ها داده نخواهد شد،

زیرا به این زودی ما قادر به تشخیص بسیاری از این موارد نخواهیم بود. در حالی که امروزه دانشمندان در حال کار بر روی تشعشعات ستاره ای که از از جو سیارات عبور می کنند هستند تا از طریق آن ها نوع گاز های موجود در آن سیاره را تشخیص دهند ولی این تا مدتی طولانی این دقیق ترین کاریست که ما قادر به انجام آن خواهیم بود.

اگر ماموریت Starshot موفقیت آمیز باشد، تاکید می کنیم که “اگر” موفقیت آمیز باشد و به منظومه ی Alpha Centauri برسد ممکن است به درک بهتری در این زمینه برسیم اما آمادگی برای این ماموریت خود دهه ها طول خواهد کشید. از این رو، هم اکنون بهتر از سیاره ها را “مشابه زمین” ننامیم.

متاسفانه، ما واقعا هیچ راهی برای دانستن اینکه آن سیارات دقیقا تا چه حد مشابه زمین ما هستند در دست نداریم.در حال حاضر دانش ما تنها محدود به رصد های عینی از سیارات خارج از منظومه ی شمسی ما می شود و حتی رصد آن ها نیز کاری دشوار است. سه مشخصه ی مهم که تا حدی هم برایمان قابل اتکا هستند

و ما نیز قادر به دریافت آن ها هستیم جرم سیاره، دوره ی چرخش آن و فاصله محور چرخش آن با ستاره منظومه ای که در آن قرار دارد هستند. این ها ممکن است در برابر اطلاعات پر جزیاتی که ما از مریخ و یا ناهید بدست آورده ایم بسیار ناچیز به نظر برسند ولی اختر شناسان تنها با دانستن اندازه و فاصله ی یک سیاره نیز می توانند

اطلاعات بسیار مهمی از آن بدست آورند.چگونه چیز هایی که اکنون می دانیم را فهمیده ایم؟برای تعیین جرم یک سیاره ی خارجی، اختر شناسان عموما به ستاره ای که سیاره حول آن گردش می کند نگاه می کنند و حرکات جلو و عقب رو ناشی از گرانش سیاره را محاسبه می کنند. باید به خاطر داشته باشیم

که جرم و اندازه دو معیار کاملا متفاوت اند و ما در حال حاضر هیچ روش درستی برای محاسبه ی اندازه سیاره در دست نداریم. نهایت کاری که از دست ما بر می آید  تخمین اندازه بر اساس جرم بدست آمده سیاره می باشد. برای فهمیدن سرعت حرکت سیارات تنها کاری که اختر شناسان موظف به انجام آن هستند

این است که منتظر کم نور شدن ستاره، هنگامی که سیاره از جلو آن عبور می کند باشند. با ترکیب این اطلاعات به علاوه جرم ستاره می توان فاصله تخمینی سیاره خارجی را محاسبه کرد و فهمید که آیا سیاره در فاصله قابل سکونتی از ستاره قرار گرفته است یا خیر.

محدوده حلقه ای حول یک ستاره ناحیه قابل حیات آن است که در آنجا دما اجازه وجود آب مایع را می دهد و در حال حاضر همین مسئله بزرگترین آزمایشی است که اختر شناسان می توانند برای شناسایی امکان وجود حیات در یک سیاره انجام دهند. اگر سیاره ای از این حلقه بیرون باشد

شانس یافت شدن حیات در آن اساسا صفر خواهد بود.در حالی که بودن در ناحیه قابل حیات اولین شرط “مشابه زمین” بودن یک سیاره خارجی است اما قطعا تنها شرط آن نیست. تنها به این دلیل که امکان وجود آب مایع در آنجا وجود دارد بدین معنا نیست که قطعا در آنجا آب مایع یافت خواهد شد.

ممکن است سیاره مملو از مواد سمی و شاید کاملا هم یک زمین مرده باشد. ممکن است هسته ی آن، همان چیزی که  نیرو ی مغناطیسی سیاره ما را که عامل عدم ورود تشعشعات رادیواکتیو به جو است را به وجود می آورد، مرده باشد و یا شاید حتی اتمسفر خود را از دست داده باشد.

ممکن است توسط تشعشعات قوی ستاره اش نابود و یا توسط شهاب سنگ ها تخریب شده باشد. منظور ما این است که دلایل بسیار زیادی برای غیر قابل حیات بودن سیاره های قابل سکونت احتمالی وجود دارند و روش های رصد کردن ما برای بررسی بسیاری از این دلایل به اندازه ی کافی پیشرفته نیستند.

“مشابه زمین” خطاب کردن سیاره های خارجی در حال حاضر کمی زود قضاوت کردن است.تعداد بسیار زیادی سیاره خارجی در این جهان وجود دارد و ما نیز تعداد بسیار دیگری را پیدا خواهیم کرد. دلیلی بر عدم پیدا کردن سیاره ای مشابه زمین در آینده وجود ندارد. ما تنها بایست تا آن زمان شکیبا باشیم.

دهه پایانی ماه اکتبر ۲۰۱۶ و رویداد عجیب در آسمان

1

همیشه رویدادهای بسیار عجیبی نیز رخ می دهد که همه را نیز متعجب می سازد پس با ما همراه باشید تا از دهه پایانی ماه اکتوبر ۲۰۱۶ و رویداد عجیب در آسمان برایتان بگوییم.بیشتر افرادی که به رویدادهای آسمانی علاقه دارند و آن  ها را در تصمیم های خود دخیل می کنند، به ریز جزییات رخدادهای آسمان دقت دارند.

اختر شناسان راهی باز کرده اند تا مردم بتوانند به راحتی بفهمند که در آن بالا یعنی آسمان چه خبر است. اگر ادوات رصد کردن آسمان در دست دارید، گاهی می توانید شاهد رویدادهایی باشید که اجرام آسمانی را در تقابل هم قرار می دهند و با دیدن این صحنه ها حسابی لذت ببرید.  گویا آی تی امروز به بررسی رویدادهای پایانی ماه اکتوبر خواهد پرداخت.

با ما همراه باشید.در ساعات قبل از طلوع خورشید، رو به مشرق حلال نازک ماه را در زیر ستاره ی درخشان رگولوس تماشا کنید، که مرکز  صورت فلکی لئو (شیر)  را نشان می دهد. دو شئ نورانی تنها در چند درجه اندک از هم فاصله خواهند داشت، تنها کمی بیشتر از عرض انگشت شستتان که در فاصله طول دست تان قرار دارد.

تقابل ماه با سیاره های اطراف همیشه جذاب هستند و موضوع مهمی برای رصد کنندگان آسمان به شمار می آیند.و باری دیگر ماه به یک سیاره ی دیگر می رسد اما این بار این سیاره بزرگترین سیاره ی منظومه ی شمسی و یکی از درخشان ترین سیارات آسمان تاریک شب است.

ماه و مشتری منظره ای خیره کننده تولید می کنند که حتی چشم غیر مسلح هم از دیدن آن ها لذت خواهد برد و این فرصت عکس برداری بسیار خوبی در مقابل طلوع درخشنده ی شرقیست.درست هنگام گرگ و میش عصر در آسمان های جنوب غربی به دنبال ناهید و زحل بگردید تا شاهد جفت شدن آن ها در صحنه ای خارق العاده باشید.

این صحنه بسیار زیباست و فرصتی است که عکاس های آماتور، و حتی حرفه ای، از آن برای تکمیل آلبوم های خود استفاده کنند. چیزی که جالب است رنگ نارنجی است که در این تقابل به چشم می آید.در رویداد مذکور در میان زحل و ناهید ستاره ای نارنجی با نام آنتاراس قرار دارد، که چشم صورت فلکی اسکورپیوس (عقرب) است.

با استفاده از دوربین دو چشم می توان جفت شدن این دو سیاره را به زیبایی دید اما با کمک یک تلسکوپ می توان حلقه ی دور زحل و دیسک دور ناهید را نیز رصد کرد.اگر توانستید این رویداد ها را دنبال کنید، تصاویری از آنچه در ابزارهای خود می بینید تهیه کنید و برای ما ارسال کنید.

ناگفته های جالب درباره منظومه شمسی

2

منظومه شمسی از عجایبی می باشد که همه را در حیرت خود وا داشته است حال ما برای شما ناگفته های جالب درباره ی منظومه شمسی در این بخش نیز قرار داده ایم.اری از منظومه شمسی تهیه شده است که می تواند تا حدودی وضعیت فعلی سیارمه مان در این منظومه را بیان نماید

اما به تازگی محققان قادر به تهیه یک نقشه بسیار کامل و بی نقص شده اند که تقریبا کامل ترین نقشه ترسیم شده از منظومه شمسی تا کنون است.دستاورد جدید اختر شناسان مرکز تحقیقات فضایی HI4PI با جزئیات فوق العاده، تمامی نقشه های موجود فعلی را از دور خارج کرده است.

محققین این مرکز توانستند با استفاده از فراوان ترین ماده در هستی، یعنی اتم هیدروژن خنثی، موفق به تهیه این محتوای بی نظیر شوند.البته این نکته شایان توجه است که چنین تحقیقاتی پیش از این در ابعاد بسیار کوچکتری صورت گرفته بود اما این بار با استفاده از حدود ۱۰ میلیارد نقطه داده

که به وسیله رادیوتلسکوپ های عظیم از جمله رصدخانه پارکس در استرالیا و افلسبرگ در آلمان بدست آمده است  و همچنین با استفاده از الگوریتم های فیلتر نویز توسط این پژوهشگرانمی توان گفت تصویری با حساسیت دوبرابری نسبت به بهترین نتایج قبلی بدست آمده است.

وضوح فضایی این نقشه جدید، چهار برابر بیشتر ازسایر نقشه های موجود است و در نتیجه، می توانید نمایی بی نهایت جامع از کهکشان راه شیری را ملاحظه نموده، ضمن اینکه جزئیات دقیقی از ساختارهای ابری بین ستاره ای را نیز مشاهده نمایید، چیزی که پیش از این دیده نمی شد.

لازم به ذکر است که این نقشه تنها هب منظور به تصویر کشیدن وضعیت همسایگی انسان در فضا مورد استفاده قرار نمی گیرد و برای تشخیص و درک نحوه توسعه کهکشان راه شیری نیز موثر خواهد بود . زیرا در میلیارد ها سال قبل احتمالاً ساختارهای ابری در تشکیل ستاره های کهکشان ما نقش داشته اند،

در نتیجه بهره گیری از این ابزار خواهد توانست راهگشای حل این مسائل نیز باشد.به بهره گیری از نتایج این پژوهش، می توان به شناخت وسیعتری از مابقی جهان هستی نیز دست یافت. از آنجا که هر آنچه می بینیم از میان همین هیدروژن می گذرد، بنابراین کسب اطلاع از تراکم این عنصر می تواند

به دانشمندان در تصحیح یافته هایشان کمک شایانی نماید، گویی قبلاً از میان پنجره ای غبار گرفته به دوردست ها می نگریستند و اکنون این پنجره کاملاً تمیز و شفاف شده.با توجه به انتشار رایگان تمامی این اطلاعات بدست آمده به طور وسیع در سراسر جهان انتظار می رود به زودی شاهد کشفیات جدید محققان سراسر دنیا در این زمینه باشیم.

سیاره پلوتو و اولین الگوی شبه آن

4

همیشه برای اینکه بشر بتواند به علمی بالاتر از آنچه که هست دست پیدا کند باید به تحقیق بیشتری نیز بپردازد تا بتواند به سوال هایی که برایش پیش می آید جواب درستی بدهد.دیوید جی. ایچر، سردبیر مجله اخترشناسی  می گوید “این اولین نسخه تولیدی در کل تاریخ است،

تقریبا یک سال پیش ما از اینکه سطح پلوتو به چه شکل است هیچ گونه اطلاعاتی نداشتیم، اما اکنون کره ی پر جزییاتی در دست داریم که ۶۵ مشخصه ی علامت گذاری شده بر روی این سیاره ی دور و دراز و دوست داشتنی را به ما نشان می دهد. دوست قدیمی بنده کلاید تامباو بسیار شگفت زده و مفتخر خواهد شد

”این گوی با کیفیت ۱۲ اینچ قطر دارد و از طریق فناوری تزریق پلاستیک ذوب شده تولید شده است و به زیبایی تمام مشخصه های پلوتو را که فضا پیما ی افق های نو به ثبت رسانده است را به تصویر می کشد.  از بخش قلبی شکل تاوباو که به احترام کلاید این نام را گرفته است تا نواحی  کوچک تر بی شمار دیگر،

دهانه های آتش فشانی، زمین های یخ زده، کوه های یخی، زمین های ریگی شکل و دریاچه های یخ زده که مانند آب های روان بر روی سطح جریان داشتند. سردبیر ارشد مجله اخترشناسی ، مایکل باکیچ با دقت و زحمت فراوان برای هر یک از این مشخصه ها نام انتخاب کرده است.

تا به امروز، نمونه ای مشابه این گوی وجود نداشته است، و هم اکنون نیز گوی پلوتو جای خوشی میان طرفداران اخترشناسی، علاقه مندان به دانش سیاره ای، دانشمندان و دیگر افرادی که مایل اند جهان را زیر رو رو و زیر و خم آن را یاد بگیرند، پیدا کرده است.تیم مجله اخترشناسی این کره را به کمک تصویر برداری هندسی و ژئوفیزیکی

تیم آقای راس ای. بایبر و تیم افق های نو در ناسا به رهبری آلن استرن تولید کرده است. تمامی تصویر های روی کره توسط ابزار شناسایی تصویر برداری دور برد افق های نو (LORRI) گرفته شده اند که هنگامی که فضا پیما از پلوتو عبور می کرد و در فاصله هفت هزار و هشتصد مایلی آن قرار داشت تصاویر به ثبت رسیدند.

دلیل تاریک بودن آسمان در شب چیست

1032279_903

  • تحقیقات اخیر عدد نسبت داده شده به تعداد کل کهکشان های موجود در جهان قابل مشاهده توسط ما را دوباره و این بار از زاویه ای دیگر راستی آزمایی کردند که نتایج شگفت انگیزی را با خود به همراه داشته است،

 

ارائه توضیحی قانع کننده برای تاریک بودن آسمان درطول شب تا به امروز مقدور نبوده است،شاید با خود بگویید دلیل تاریکی آسمان در شب نبود نور خورشید است اما مسئله به این سادگی ها نیست.
هر بار که به آسمان شب خیره می شویم دنیایی از تاریکی را بالای سرمان میبینیم که بسته به وضعیت جوی تعدادی ستاره در آن می درخشند،این مسئله بنیان اصلی پارادوکس اولبرس در علم کیهان شناسی است،اگر چه پارادوکس اولبرس در سال ۱۵۰۰ میلادی مطرح شده اما با گذشت بیش از ۵۰۰ سال هنوز هم اتفاق نظری بین کیهان شناسان درباره آن وجود ندارد.

یکی نکات مبهم موجود در فرضیه پارادوکس اولبرس این است که اگر جهان هستی طبق این فرضیه لایتناهی است و از ویژگی عمر زمانی مبراست،چرا در شب به جای دیدن یک آسمان با شدت روشنایی کور کننده و فضایی پر از ستارگان درخشان،فضایی را میبینیم که به جز چند ستاره بقیه آن مملو از تاریکی است؟

دانش کیهان شناسی مدرن بر پایه فرضیه متناهی بودن هستی بنا شده است و در آن گفته می شود که دنیای هستی عمری قابل اندازه گیری دارد و از همه مهم تر این که دانشمندان معتقدند که کیهان ما می تواند نور ساطع شده از ستارگان را به طول موج هایی غیر قابل رویت تغییر دهد(بنا به کشف بنیادین ادوین هابل در سال ۱۹۲۹ میلادی).

با وجود نظریه های امروزی باز هم نقاط مبهمی در پارادوکس اولبرس باقی مانده که شاید آخرین تحقیقات انجام و منتشر شده در نشریه Astrophysical Journal توانسته باشد یک بار برای همیشه برای آنها توضیح قانع کننده ای پیدا کند.

نجوم شناسان پیش از این تعداد کهکشان های موجود در”جهان قابل مشاهده”را ۱۰۰ میلیارد عدد تخمین می زدند.

تحقیقات اخیر عدد نسبت داده شده به تعداد کل کهکشان های موجود در جهان قابل مشاهده توسط ما را دوباره و این بار از زاویه ای دیگر راستی آزمایی کردند که نتایج شگفت انگیزی را با خود به همراه داشته است،در این پژوهش دانشمندان میزان فشردگی قرار گیری کهکشان ها در کیهان،از نزدیک ترین نقاط نسبت به زمین تا دوردست ترین قسمت های قابل مشاهده با تجهیزات امروزی را برسی کرده اند و با توجه به اینکه نور سرعت محدودی دارد و نور به زمین رسیده ساطع شده از اجرام فضایی با در نظر گرفتن فاصله آنها از ما ممکن است به پدیده هایی مربوط به میلیارد ها سال پیش برگردد پس مطالعه اخیر به لحاظ تاریخی هم شامل دوره های کیهان شناسی متعددی می گردد.

تیم پژوهشی مسئول تحقیقات اخیر متشکل از ۴ نفر از برترین دانشمندان کیهان شناس عصر حاضر است که توسط آقای کریستوفر کانسلیس هدایت می شوند،این تیم به منظور نتیجه گیری تاریخی خود در باره پارادوکس اولبرس با استفاده از تجهیزات رصدخانه لیدن که در کشور هلند قرار دارد شروع به مطالعه و رصد تاریک ترین نقاط جهان هستی کرد.

یکی از فازهای پژوهش انجام گرفته بررسی دقیق “زمینه فراژرف هابل” است که برای ثبت آن از تلسکوپ فضایی هابل متعلق به سازمان ناسا کمک گرفته شده است و تصویر کهکشان های موجود در کیهان را در بازه ۴۰۰ تا ۷۰۰ میلیون سالگی جهان هستی نشان می دهد(عمر امروزی جهان هستی ۱۳٫۸ میلیارد سال تخمین زده می شود)،آنها با استفاده از طول موج های متعدد تعداد کهکشان های موجود در بازه زمانی مذکور را سنجیده و سپس آنها را در سه بعد فیزیکی و نیز بسته به زمان و فاصله قرار گیری آنها از زمین طبقه بندی کردند.

تیم آقای کریستوفر کانسلیس در جریان مطالعات روی این پروژه متوجه شد که هر چه به لحاظ زمانی به عقب برمی گردیم تعداد کهکشان های موجود در کیهان بیشتر و بیشتر می شود که البته دور از انتظار نبود چون طبق دانش امروز کیهان شناسی می دانیم که کهکشان ها در روند تکاملی خود همیشه میل به ادغام با کهکشان های دیگر دارند تا یک واحد بزرگتر را تشکیل دهند،

کهشکان راه شیری خودمان نیز از این قاعده مستثنی نیست و کهکشان ما روند ادغام خود با کهکشان مجاورش به نام آندرومدا را مدت هاست آغاز نموده،نکته جالب و در عین حال مبهم دیگری در نتایج این مطالعه تاریخی وجود دارد،محققان می گویند با مطالعه ادوار زمانی گذشته هر چه به عقب تر بر می گردیم تعداد کهکشان ها بیشتر می شوند اما پس از رسیدن به حد خاصی دوباره تعداد آنها روند کاهشی می گیرد!

یکی از محققان تیم کیهان شناسی مذکور در این باره می گوید:تحقیقات ما همگی کهکشان ها را در بر نمی گیرد و با توجه به محدودیت هایی که در فناوری روز وجود دارد مطمئن هستیم که کهکشان هایی وجود دارند که ما قادر به دیدنشان نیستیم.

تیم آقای کریستوفر کانسلیس با جمع بندی شواهد و مستندات موجود و در نظر گرفتن این که مانعی بر سر راه رصد همه کهکشان ها وجود دارد که فناوری های روز کیهان شناسی فعلا قادر به رفع آن نیستند به این نتیجه رسیدند که تعداد کهکشان های تخمین زده شده آنها با درصد خطایی معادل ۱۰-۲۰ و شاید هم بیشتر از این مقدار روبروست،به زبان ساده تر محققان معتقدند که تعداد کهکشان های موجود در جهان هستی چیزی در حدود ۲ تریلیون عدد است در حالی که تحقیقات گذشته نجوم شناسی تعداد آنها را ۱۰۰ میلیارد کهکشان تخمین زده بود.

در بیانه پایانی تحقیقات تیم پروفسور کانسلیس آمده:نتایج این پژوهش می تواند به حل اساسی ترین مسائل موجود حال حاضر در علم نجوم کمک کند،مانعی که ما را از رصد تعدادی از کهکشان ها باز می داشت باز هم پای فرضیه پارادوکس اولبرس را به میان کشید.

بزرگان علم نجوم شناسی امروز دو نظریه را برای توضیح پارادوکس اولبرس مطرح می کنند:۱- فرضیه ای که به توضیح چگونگی ناپدید شدن و از بین رفتن کهکشان ها اشاره دارد و ۲-فرضیه ای که دلایلی را برای عدم امکان رصد برخی از اجرام آسمانی ارائه می کند؛اما فرضیه ای که در میان دانشمندان عصر حاضر کبهان شناسی طرفداران بیشتری دارد به این موضوع اشاره می کند که روند گسترش دائمی کیهان باعث ایجاد پدیده سرخگرایی می شود و بدین ترتیب نور مرئی ساطع شده از سطح برخی از اجرام آسمانی به طول موج هایی تبدیل می شود که چشم انسان از دیدن آنها عاجز است،نظریه های دیگری چون محدود بودن حجم جهان هستی و نیز در نظر گرفتن عمر ۱۳٫۸ میلیارد سالی برای آن در تکمیل نظریه مذکور آمده اند.

اما پروفسور کانسلیس و تیمش موضوع را از ابعاد جدیدی بررسی کردند و توانستند تا پاسخ دیگری به این معمای ۵۰۰ ساله بدهند،آنها معتقدند که خاصیت جذب نور در گاز ها و گرد و غبار موجود در فضا می تواند به پارادوکس اولبرس دامن بزند و بدین ترتیب مقداری از روشنایی حاصل از اجرام آسمانی توسط این مواد جذب شده و در نتیجه ما نمی توانیم آنها را رصد کنیم که نهایتا به تاریک شدن آسمان شب کمک بیشتری خواهد کرد.

پیشتر از این اعتقاد بر این بود که فضای نامحدود پر شده توسط ستارگان به گرم شدن فوق العاده این گازها و گرد غبار های فضایی می انجامد و این فرایند به جایی می رسد که همین گاز و گرد غبار به دلیل گرمای زیاد نور زیادی را از خود ساطع خواهد کرد،اما تیم تحقیقاتی پروفسور کانسلیس می گوید که قسمتی از نور ساطع شده از اجرام آسمانی ای که اکنون قدرت رصد کردن آن ها را نداریم توسط گاز ها و گرد غبار های موجود در فضا جذب و تقلیل یافته و باقی مانده آن نیز در اثر روند گسترش گیتی به امواج مادون قرمز و فرابنفش تبدیل می شود که چشم انسان قادر به دیدن آنها نیست.

پروفسور کانسلیس در این باره می گوید:به نظر می رسد که در توضیح پارادوکس اولبرس و تاریکی آسمان شب که نتیجه این نظریه است باید همه فرضیه های امروز را دخیل بدانیم،پدیده سرخگرایی،متناهی بودن فضا و سن گیتی و نیز خاصیت جذب نور موجود در گاز ها و گرد و غبار های فضایی همه در به وجود آمدن پارادوکس اولبرس نقش ایفا می کنند.

در ۱۰ سال آینده تجهیزات نجوم شناسی پیشرفته تر خواهند شد و دانشمندان می توانند کیهان را با استفاده از تلسکوپ های دقیق تر رصد خانه ها و نیز تلسکوپ های فضایی مجهز تر مطالعه کنند،تیم پروفسور کانسلیس امیدوار است با پیشرفت فناوری در آینده نزدیک نتایج شگفت آور دیگری در مطالعات همیشه در جریان کیهان شناسی به دست آید.

پروفسور کانسلیس در خبر منتشر شده توسط سازمان ناسا می گوید:قبول کردن این مسئله که ۹۰ درصد از کهکشان های موجود در دنیا هنوز مورد مطالعه انسان قرار نگرفته اند ما را به تامل وا می دارد.