دانستنی هایی درباره ستاره های بلعیده شده

1

همیشه ستاره هایی هستند که بلعیده شده است اما این ستاره ها توسط سیاه چاله ها بلعیده شده اند.مدتی پیش اختر شناسان متوجه شدند که یک ستاره توسط یک سیاه چاله بلعیده شده است. البته این موضوع به راحتی گفتن آن نیست از این رو، درست از همان موقع تلسکوپی به وسعت زمین  سرنوشت

نهایی ستاره ای که توسط یک ابرسیاه چاله بلعیده شده است را ردیابی می کند.یکی از نتایج این واقعه این است که برخی از مواد تشکیل دهنده ی ستاره از آن جدا شده و در اطراف سیاه چاله انباشته می شوند و سپس این ذرات در اشعه های بسیار باریکی با سرعت فوق العاده بالایی که نزدیک به سرعت نور است شلیک می شوند.

ستاره شناسان رادیویی  از شبکه تلسکوپ رادیو ای به وسعت کره زمین جهت مشاهده نزدیک یک واقعه بسیار خاص در کهکشانی دوردست استفاده کرده اند.  این پدیده در واقع نوری با نام (jet) بود که توسط ستاره ای که در حال بلعیده شدن به درون یک ابر سیاه چاله بود بوجود آمده بود.

مشاهدات منبع انتشار بسیار فشرده و در کمال تعجب بسیار کم سرعتی از امواج رادیویی را نمایان کردند.تیم بین المللی اخترشناسان رادیویی به سرپرستی ژون یانگ در رصد خانه اونسالا دانشگاه علم و فناوری چالمرز در سوئد با استفاده از شبکه اروپایی VLBI (EVN) که تسلکوپی رادیویی به وسعت و بردی به اندازه کره زمین دارد،

بر روی جتی تازه یافت شده در منشا Swift J1644+57 مطالعاتی انجام داده اند.هنگامی که ستاره ای به یک ابرسیاه چاله نزدیک می شود، دچار اختلال شدیدی می شود. تقریبا نیمی از گاز های موجود در آن ستاره به سمت سیاه چاله کشیده می شوند و یک دیسک به دور آن می سازند.

در طی این فرآیند مقادیر بسیار زیادی از انرژی جاذبه ای به تشعشعات الکترومغناطیسی تبدیل می شوند و منشاء نوری بسیار درخشانی تولید می کنند که در طول موج های گوناگون قابل مشاهده است.یکی از عواقب مشهود این فرآیند این است که  برخی از مواد سازنده ستاره که از آن جدا شده و در پیرامون سیاهچاله انباشته می شوند،

ممکن است به صورت پرتو های ذره ای بسیار باریک با سرعتی نزدیک به سرعت نور شلیک شوند. این پرتو ها که به اصطلاح جت های نسبیتی نامیده می شوند در طول موج های رادیویی از خود تابش های قدرتمندی ساتع می کنند.نمونه اول از این اختلالات موجی که منجر به شکل گیری جت نسبیتی شد در سال ۲۰۱۱ توسط ماهواره Swift ناسا رویت شد.

در واقع جت نخست به شکل نور های درخشان در اشعه ی X خود را نشان داد و به آن نام Swift J1644+57 را اختصاص دادند. منشا آن نیز به یک کهکشان بسیار دوردست بر می گشت به طوری که ۳٫۹ بیلیون سال زمان طول کشید تا نور حاصل از آن به زمین برسد.

یانگ و همکاران اش توانستند با استفاده از تکنیک تداخل بنیادی بسیار طولانی یا به اختصار (VLBI) محاسبات بسیار دقیقی از این جت بدست آورند.جون یانگ گفته است ” با استفاده از شبکه تلسکوپی EVN ما توانستیم محل جت را با دقت ۱۰ میکروآرک در ثانیه محاسبه کنیم.

این محاسبات از جمله دقیق ترین محاسبات انجام شده توسط تلسکوپ های رادیویی تا به امروز هستند.”با کمک دقت بسیار بالای محاسبات انجام شده به وسیله شبکه تلسکوپ های رادیویی، حتی با وجود فاصله بسیار زیاد دانشمندان توانستند در جت به دنبال نشانه های حرکتی بگردند.

جون یانگ گفته است که ” ما به دنبال حرکات ابرنوری که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارند گشته ایم. طی مشاهدات سه ساله ما حرکات این چنینی در صورت وجود به قطع مشاهده می شدند. اما تصاویر ما تابش بسیار فشرده و ثابتی را نشان می دهد اما هیچ حرکت قابل مشاهده ای در دیده نمی شود.”

نتایج این تحقیقات بینش های مهمی از وقایع پس از نابودی یک ستاره توسط ابر سیاهچاله به دست می دهد و همچنین اطلاعاتی از نحوه رفتار جت ها در محیط های جدید رو می کند.زولت پاراگی که عضوی از انستیتیو Joint VLBI ERIC (JIVE) در دوینگلو، هلند و عضوی از تیم تحقیقاتی می باشد دلیل فشرده و ثابت بودن جت ها را توضیح می دهد ”

مواد شلیک شده نسبی که به تازگی شکل گرفته اند هنگام برخورد با محیط های بین ستاره ای سریعا سرعت شان را از دست می دهند. همچنین، مطالعات پیشین حاکی از این دارند که ما جت را تنها در زاویه ای کوچک می بینیم. این قضیه می تواند دلیل فشرده بودن آن ها را توضیح دهد”

 یکی از نخستین اختلالات موجی (Tidal Disruption) مورد مطالعه است و قطعا پس از آن موارد بیشتری نیز تحت بررسی قرار می گیرند.استفانی کوموسا از انستیتو ماکس پلانک اخترشناسی رادیویی در بون، آلمان گفته است که ” مشاهدات صورت گرفته به کمک نسل جدید تلسکوپ های رادیویی اطلاعات بیشتری از وقایع پس از بلعیده شدن یک ستاره توسط سیاه چاله می دهد.

هم چنین در خصوص اینکه جت های قدرتمند چگونه درست در کنار سیاه چاله ها شکل و تکامل پیدا می کنند نیز اطلاعاتی حاصل شده است”.هم چنین یانگ اظهار داشت ” در آینده،تلسکوپ های رادیویی عظیمی همچون تلسکوپ دارای روزنه کرودی ۵۰۰ متری (FAST) و تلسکوپ آرایش کیلومتر مربعی (SKA) امکان انجام مشاهدات گسترده تر جزیی تر این پدیده های فوق العاده را به ما خواهند داد”.

نکاتی درباره تفاوت زمین با دیگر سیاره ها

3

زمین تنها سیاره ای است که برای زندگی جایی مناسبی می باشد اما سیاره های دیگری هم نیز می باشد هم اندازه ی زمین باشد اما شرایط زندگی در آن وجود ندارد.هر زمان که اخترشناسان سیاره ی دیگری پیدا می کنند اولین سوالی که در ذهن همه ی ما پدید می آید این است

که “آیا این سیاره شبیه به زمین است؟” پیدا کردن سیاره ای مشابه زمین به ندرت شانس پیدا کردن حیات مشابه سیاره خودمان را بیشتر و بیشتر می کند و ممکن است نهایتا مدرکی بر این باشد که ما در این جهان عظیم تاریک و سرد تنها نیستیم.اما، هنگامی که سیاره ها “مشابه زمین” خطاب می شوند،

ما نباید به سرعت نتیجه گیری کنیم. با ابزار های امروزی،  پیدا کردن سیارات دوردست خود کاری بسیار دشوار است ( با اینکه امروزه این فرآیند بسیار آسان تر شده است)، دیگر حرفی از دشواری فهمیدن اینکه آیا در آن سیارات هم درخت و اقیانوس و دشت و صحرا نیز وجود دارد نخواهیم زد! علاوه بر این، اصلا “مشابه زمین” بودن به چه معناست؟

آیا تنها به این معناست که سیاره در ناحیه شمسی قابل سکونت قرار گرفته باشد؟ یا اینکه در سطح اش آب مایع وجود داشته باشد و اتمسفر آن نیز مشابه زمین و شاید هم تغییرات آب و هوایی شدید مشابه زمین داشته باشد؟زیاد هم به دلتان صابون نزنید!قطعا پاسخ این سوالات به این زودی ها داده نخواهد شد،

زیرا به این زودی ما قادر به تشخیص بسیاری از این موارد نخواهیم بود. در حالی که امروزه دانشمندان در حال کار بر روی تشعشعات ستاره ای که از از جو سیارات عبور می کنند هستند تا از طریق آن ها نوع گاز های موجود در آن سیاره را تشخیص دهند ولی این تا مدتی طولانی این دقیق ترین کاریست که ما قادر به انجام آن خواهیم بود.

اگر ماموریت Starshot موفقیت آمیز باشد، تاکید می کنیم که “اگر” موفقیت آمیز باشد و به منظومه ی Alpha Centauri برسد ممکن است به درک بهتری در این زمینه برسیم اما آمادگی برای این ماموریت خود دهه ها طول خواهد کشید. از این رو، هم اکنون بهتر از سیاره ها را “مشابه زمین” ننامیم.

متاسفانه، ما واقعا هیچ راهی برای دانستن اینکه آن سیارات دقیقا تا چه حد مشابه زمین ما هستند در دست نداریم.در حال حاضر دانش ما تنها محدود به رصد های عینی از سیارات خارج از منظومه ی شمسی ما می شود و حتی رصد آن ها نیز کاری دشوار است. سه مشخصه ی مهم که تا حدی هم برایمان قابل اتکا هستند

و ما نیز قادر به دریافت آن ها هستیم جرم سیاره، دوره ی چرخش آن و فاصله محور چرخش آن با ستاره منظومه ای که در آن قرار دارد هستند. این ها ممکن است در برابر اطلاعات پر جزیاتی که ما از مریخ و یا ناهید بدست آورده ایم بسیار ناچیز به نظر برسند ولی اختر شناسان تنها با دانستن اندازه و فاصله ی یک سیاره نیز می توانند

اطلاعات بسیار مهمی از آن بدست آورند.چگونه چیز هایی که اکنون می دانیم را فهمیده ایم؟برای تعیین جرم یک سیاره ی خارجی، اختر شناسان عموما به ستاره ای که سیاره حول آن گردش می کند نگاه می کنند و حرکات جلو و عقب رو ناشی از گرانش سیاره را محاسبه می کنند. باید به خاطر داشته باشیم

که جرم و اندازه دو معیار کاملا متفاوت اند و ما در حال حاضر هیچ روش درستی برای محاسبه ی اندازه سیاره در دست نداریم. نهایت کاری که از دست ما بر می آید  تخمین اندازه بر اساس جرم بدست آمده سیاره می باشد. برای فهمیدن سرعت حرکت سیارات تنها کاری که اختر شناسان موظف به انجام آن هستند

این است که منتظر کم نور شدن ستاره، هنگامی که سیاره از جلو آن عبور می کند باشند. با ترکیب این اطلاعات به علاوه جرم ستاره می توان فاصله تخمینی سیاره خارجی را محاسبه کرد و فهمید که آیا سیاره در فاصله قابل سکونتی از ستاره قرار گرفته است یا خیر.

محدوده حلقه ای حول یک ستاره ناحیه قابل حیات آن است که در آنجا دما اجازه وجود آب مایع را می دهد و در حال حاضر همین مسئله بزرگترین آزمایشی است که اختر شناسان می توانند برای شناسایی امکان وجود حیات در یک سیاره انجام دهند. اگر سیاره ای از این حلقه بیرون باشد

شانس یافت شدن حیات در آن اساسا صفر خواهد بود.در حالی که بودن در ناحیه قابل حیات اولین شرط “مشابه زمین” بودن یک سیاره خارجی است اما قطعا تنها شرط آن نیست. تنها به این دلیل که امکان وجود آب مایع در آنجا وجود دارد بدین معنا نیست که قطعا در آنجا آب مایع یافت خواهد شد.

ممکن است سیاره مملو از مواد سمی و شاید کاملا هم یک زمین مرده باشد. ممکن است هسته ی آن، همان چیزی که  نیرو ی مغناطیسی سیاره ما را که عامل عدم ورود تشعشعات رادیواکتیو به جو است را به وجود می آورد، مرده باشد و یا شاید حتی اتمسفر خود را از دست داده باشد.

ممکن است توسط تشعشعات قوی ستاره اش نابود و یا توسط شهاب سنگ ها تخریب شده باشد. منظور ما این است که دلایل بسیار زیادی برای غیر قابل حیات بودن سیاره های قابل سکونت احتمالی وجود دارند و روش های رصد کردن ما برای بررسی بسیاری از این دلایل به اندازه ی کافی پیشرفته نیستند.

“مشابه زمین” خطاب کردن سیاره های خارجی در حال حاضر کمی زود قضاوت کردن است.تعداد بسیار زیادی سیاره خارجی در این جهان وجود دارد و ما نیز تعداد بسیار دیگری را پیدا خواهیم کرد. دلیلی بر عدم پیدا کردن سیاره ای مشابه زمین در آینده وجود ندارد. ما تنها بایست تا آن زمان شکیبا باشیم.

دهه پایانی ماه اکتبر ۲۰۱۶ و رویداد عجیب در آسمان

1

همیشه رویدادهای بسیار عجیبی نیز رخ می دهد که همه را نیز متعجب می سازد پس با ما همراه باشید تا از دهه پایانی ماه اکتوبر ۲۰۱۶ و رویداد عجیب در آسمان برایتان بگوییم.بیشتر افرادی که به رویدادهای آسمانی علاقه دارند و آن  ها را در تصمیم های خود دخیل می کنند، به ریز جزییات رخدادهای آسمان دقت دارند.

اختر شناسان راهی باز کرده اند تا مردم بتوانند به راحتی بفهمند که در آن بالا یعنی آسمان چه خبر است. اگر ادوات رصد کردن آسمان در دست دارید، گاهی می توانید شاهد رویدادهایی باشید که اجرام آسمانی را در تقابل هم قرار می دهند و با دیدن این صحنه ها حسابی لذت ببرید.  گویا آی تی امروز به بررسی رویدادهای پایانی ماه اکتوبر خواهد پرداخت.

با ما همراه باشید.در ساعات قبل از طلوع خورشید، رو به مشرق حلال نازک ماه را در زیر ستاره ی درخشان رگولوس تماشا کنید، که مرکز  صورت فلکی لئو (شیر)  را نشان می دهد. دو شئ نورانی تنها در چند درجه اندک از هم فاصله خواهند داشت، تنها کمی بیشتر از عرض انگشت شستتان که در فاصله طول دست تان قرار دارد.

تقابل ماه با سیاره های اطراف همیشه جذاب هستند و موضوع مهمی برای رصد کنندگان آسمان به شمار می آیند.و باری دیگر ماه به یک سیاره ی دیگر می رسد اما این بار این سیاره بزرگترین سیاره ی منظومه ی شمسی و یکی از درخشان ترین سیارات آسمان تاریک شب است.

ماه و مشتری منظره ای خیره کننده تولید می کنند که حتی چشم غیر مسلح هم از دیدن آن ها لذت خواهد برد و این فرصت عکس برداری بسیار خوبی در مقابل طلوع درخشنده ی شرقیست.درست هنگام گرگ و میش عصر در آسمان های جنوب غربی به دنبال ناهید و زحل بگردید تا شاهد جفت شدن آن ها در صحنه ای خارق العاده باشید.

این صحنه بسیار زیباست و فرصتی است که عکاس های آماتور، و حتی حرفه ای، از آن برای تکمیل آلبوم های خود استفاده کنند. چیزی که جالب است رنگ نارنجی است که در این تقابل به چشم می آید.در رویداد مذکور در میان زحل و ناهید ستاره ای نارنجی با نام آنتاراس قرار دارد، که چشم صورت فلکی اسکورپیوس (عقرب) است.

با استفاده از دوربین دو چشم می توان جفت شدن این دو سیاره را به زیبایی دید اما با کمک یک تلسکوپ می توان حلقه ی دور زحل و دیسک دور ناهید را نیز رصد کرد.اگر توانستید این رویداد ها را دنبال کنید، تصاویری از آنچه در ابزارهای خود می بینید تهیه کنید و برای ما ارسال کنید.

ناگفته های جالب درباره منظومه شمسی

2

منظومه شمسی از عجایبی می باشد که همه را در حیرت خود وا داشته است حال ما برای شما ناگفته های جالب درباره ی منظومه شمسی در این بخش نیز قرار داده ایم.اری از منظومه شمسی تهیه شده است که می تواند تا حدودی وضعیت فعلی سیارمه مان در این منظومه را بیان نماید

اما به تازگی محققان قادر به تهیه یک نقشه بسیار کامل و بی نقص شده اند که تقریبا کامل ترین نقشه ترسیم شده از منظومه شمسی تا کنون است.دستاورد جدید اختر شناسان مرکز تحقیقات فضایی HI4PI با جزئیات فوق العاده، تمامی نقشه های موجود فعلی را از دور خارج کرده است.

محققین این مرکز توانستند با استفاده از فراوان ترین ماده در هستی، یعنی اتم هیدروژن خنثی، موفق به تهیه این محتوای بی نظیر شوند.البته این نکته شایان توجه است که چنین تحقیقاتی پیش از این در ابعاد بسیار کوچکتری صورت گرفته بود اما این بار با استفاده از حدود ۱۰ میلیارد نقطه داده

که به وسیله رادیوتلسکوپ های عظیم از جمله رصدخانه پارکس در استرالیا و افلسبرگ در آلمان بدست آمده است  و همچنین با استفاده از الگوریتم های فیلتر نویز توسط این پژوهشگرانمی توان گفت تصویری با حساسیت دوبرابری نسبت به بهترین نتایج قبلی بدست آمده است.

وضوح فضایی این نقشه جدید، چهار برابر بیشتر ازسایر نقشه های موجود است و در نتیجه، می توانید نمایی بی نهایت جامع از کهکشان راه شیری را ملاحظه نموده، ضمن اینکه جزئیات دقیقی از ساختارهای ابری بین ستاره ای را نیز مشاهده نمایید، چیزی که پیش از این دیده نمی شد.

لازم به ذکر است که این نقشه تنها هب منظور به تصویر کشیدن وضعیت همسایگی انسان در فضا مورد استفاده قرار نمی گیرد و برای تشخیص و درک نحوه توسعه کهکشان راه شیری نیز موثر خواهد بود . زیرا در میلیارد ها سال قبل احتمالاً ساختارهای ابری در تشکیل ستاره های کهکشان ما نقش داشته اند،

در نتیجه بهره گیری از این ابزار خواهد توانست راهگشای حل این مسائل نیز باشد.به بهره گیری از نتایج این پژوهش، می توان به شناخت وسیعتری از مابقی جهان هستی نیز دست یافت. از آنجا که هر آنچه می بینیم از میان همین هیدروژن می گذرد، بنابراین کسب اطلاع از تراکم این عنصر می تواند

به دانشمندان در تصحیح یافته هایشان کمک شایانی نماید، گویی قبلاً از میان پنجره ای غبار گرفته به دوردست ها می نگریستند و اکنون این پنجره کاملاً تمیز و شفاف شده.با توجه به انتشار رایگان تمامی این اطلاعات بدست آمده به طور وسیع در سراسر جهان انتظار می رود به زودی شاهد کشفیات جدید محققان سراسر دنیا در این زمینه باشیم.

سیاره پلوتو و اولین الگوی شبه آن

4

همیشه برای اینکه بشر بتواند به علمی بالاتر از آنچه که هست دست پیدا کند باید به تحقیق بیشتری نیز بپردازد تا بتواند به سوال هایی که برایش پیش می آید جواب درستی بدهد.دیوید جی. ایچر، سردبیر مجله اخترشناسی  می گوید “این اولین نسخه تولیدی در کل تاریخ است،

تقریبا یک سال پیش ما از اینکه سطح پلوتو به چه شکل است هیچ گونه اطلاعاتی نداشتیم، اما اکنون کره ی پر جزییاتی در دست داریم که ۶۵ مشخصه ی علامت گذاری شده بر روی این سیاره ی دور و دراز و دوست داشتنی را به ما نشان می دهد. دوست قدیمی بنده کلاید تامباو بسیار شگفت زده و مفتخر خواهد شد

”این گوی با کیفیت ۱۲ اینچ قطر دارد و از طریق فناوری تزریق پلاستیک ذوب شده تولید شده است و به زیبایی تمام مشخصه های پلوتو را که فضا پیما ی افق های نو به ثبت رسانده است را به تصویر می کشد.  از بخش قلبی شکل تاوباو که به احترام کلاید این نام را گرفته است تا نواحی  کوچک تر بی شمار دیگر،

دهانه های آتش فشانی، زمین های یخ زده، کوه های یخی، زمین های ریگی شکل و دریاچه های یخ زده که مانند آب های روان بر روی سطح جریان داشتند. سردبیر ارشد مجله اخترشناسی ، مایکل باکیچ با دقت و زحمت فراوان برای هر یک از این مشخصه ها نام انتخاب کرده است.

تا به امروز، نمونه ای مشابه این گوی وجود نداشته است، و هم اکنون نیز گوی پلوتو جای خوشی میان طرفداران اخترشناسی، علاقه مندان به دانش سیاره ای، دانشمندان و دیگر افرادی که مایل اند جهان را زیر رو رو و زیر و خم آن را یاد بگیرند، پیدا کرده است.تیم مجله اخترشناسی این کره را به کمک تصویر برداری هندسی و ژئوفیزیکی

تیم آقای راس ای. بایبر و تیم افق های نو در ناسا به رهبری آلن استرن تولید کرده است. تمامی تصویر های روی کره توسط ابزار شناسایی تصویر برداری دور برد افق های نو (LORRI) گرفته شده اند که هنگامی که فضا پیما از پلوتو عبور می کرد و در فاصله هفت هزار و هشتصد مایلی آن قرار داشت تصاویر به ثبت رسیدند.

دلیل تاریک بودن آسمان در شب چیست

1032279_903

  • تحقیقات اخیر عدد نسبت داده شده به تعداد کل کهکشان های موجود در جهان قابل مشاهده توسط ما را دوباره و این بار از زاویه ای دیگر راستی آزمایی کردند که نتایج شگفت انگیزی را با خود به همراه داشته است،

 

ارائه توضیحی قانع کننده برای تاریک بودن آسمان درطول شب تا به امروز مقدور نبوده است،شاید با خود بگویید دلیل تاریکی آسمان در شب نبود نور خورشید است اما مسئله به این سادگی ها نیست.
هر بار که به آسمان شب خیره می شویم دنیایی از تاریکی را بالای سرمان میبینیم که بسته به وضعیت جوی تعدادی ستاره در آن می درخشند،این مسئله بنیان اصلی پارادوکس اولبرس در علم کیهان شناسی است،اگر چه پارادوکس اولبرس در سال ۱۵۰۰ میلادی مطرح شده اما با گذشت بیش از ۵۰۰ سال هنوز هم اتفاق نظری بین کیهان شناسان درباره آن وجود ندارد.

یکی نکات مبهم موجود در فرضیه پارادوکس اولبرس این است که اگر جهان هستی طبق این فرضیه لایتناهی است و از ویژگی عمر زمانی مبراست،چرا در شب به جای دیدن یک آسمان با شدت روشنایی کور کننده و فضایی پر از ستارگان درخشان،فضایی را میبینیم که به جز چند ستاره بقیه آن مملو از تاریکی است؟

دانش کیهان شناسی مدرن بر پایه فرضیه متناهی بودن هستی بنا شده است و در آن گفته می شود که دنیای هستی عمری قابل اندازه گیری دارد و از همه مهم تر این که دانشمندان معتقدند که کیهان ما می تواند نور ساطع شده از ستارگان را به طول موج هایی غیر قابل رویت تغییر دهد(بنا به کشف بنیادین ادوین هابل در سال ۱۹۲۹ میلادی).

با وجود نظریه های امروزی باز هم نقاط مبهمی در پارادوکس اولبرس باقی مانده که شاید آخرین تحقیقات انجام و منتشر شده در نشریه Astrophysical Journal توانسته باشد یک بار برای همیشه برای آنها توضیح قانع کننده ای پیدا کند.

نجوم شناسان پیش از این تعداد کهکشان های موجود در”جهان قابل مشاهده”را ۱۰۰ میلیارد عدد تخمین می زدند.

تحقیقات اخیر عدد نسبت داده شده به تعداد کل کهکشان های موجود در جهان قابل مشاهده توسط ما را دوباره و این بار از زاویه ای دیگر راستی آزمایی کردند که نتایج شگفت انگیزی را با خود به همراه داشته است،در این پژوهش دانشمندان میزان فشردگی قرار گیری کهکشان ها در کیهان،از نزدیک ترین نقاط نسبت به زمین تا دوردست ترین قسمت های قابل مشاهده با تجهیزات امروزی را برسی کرده اند و با توجه به اینکه نور سرعت محدودی دارد و نور به زمین رسیده ساطع شده از اجرام فضایی با در نظر گرفتن فاصله آنها از ما ممکن است به پدیده هایی مربوط به میلیارد ها سال پیش برگردد پس مطالعه اخیر به لحاظ تاریخی هم شامل دوره های کیهان شناسی متعددی می گردد.

تیم پژوهشی مسئول تحقیقات اخیر متشکل از ۴ نفر از برترین دانشمندان کیهان شناس عصر حاضر است که توسط آقای کریستوفر کانسلیس هدایت می شوند،این تیم به منظور نتیجه گیری تاریخی خود در باره پارادوکس اولبرس با استفاده از تجهیزات رصدخانه لیدن که در کشور هلند قرار دارد شروع به مطالعه و رصد تاریک ترین نقاط جهان هستی کرد.

یکی از فازهای پژوهش انجام گرفته بررسی دقیق “زمینه فراژرف هابل” است که برای ثبت آن از تلسکوپ فضایی هابل متعلق به سازمان ناسا کمک گرفته شده است و تصویر کهکشان های موجود در کیهان را در بازه ۴۰۰ تا ۷۰۰ میلیون سالگی جهان هستی نشان می دهد(عمر امروزی جهان هستی ۱۳٫۸ میلیارد سال تخمین زده می شود)،آنها با استفاده از طول موج های متعدد تعداد کهکشان های موجود در بازه زمانی مذکور را سنجیده و سپس آنها را در سه بعد فیزیکی و نیز بسته به زمان و فاصله قرار گیری آنها از زمین طبقه بندی کردند.

تیم آقای کریستوفر کانسلیس در جریان مطالعات روی این پروژه متوجه شد که هر چه به لحاظ زمانی به عقب برمی گردیم تعداد کهکشان های موجود در کیهان بیشتر و بیشتر می شود که البته دور از انتظار نبود چون طبق دانش امروز کیهان شناسی می دانیم که کهکشان ها در روند تکاملی خود همیشه میل به ادغام با کهکشان های دیگر دارند تا یک واحد بزرگتر را تشکیل دهند،

کهشکان راه شیری خودمان نیز از این قاعده مستثنی نیست و کهکشان ما روند ادغام خود با کهکشان مجاورش به نام آندرومدا را مدت هاست آغاز نموده،نکته جالب و در عین حال مبهم دیگری در نتایج این مطالعه تاریخی وجود دارد،محققان می گویند با مطالعه ادوار زمانی گذشته هر چه به عقب تر بر می گردیم تعداد کهکشان ها بیشتر می شوند اما پس از رسیدن به حد خاصی دوباره تعداد آنها روند کاهشی می گیرد!

یکی از محققان تیم کیهان شناسی مذکور در این باره می گوید:تحقیقات ما همگی کهکشان ها را در بر نمی گیرد و با توجه به محدودیت هایی که در فناوری روز وجود دارد مطمئن هستیم که کهکشان هایی وجود دارند که ما قادر به دیدنشان نیستیم.

تیم آقای کریستوفر کانسلیس با جمع بندی شواهد و مستندات موجود و در نظر گرفتن این که مانعی بر سر راه رصد همه کهکشان ها وجود دارد که فناوری های روز کیهان شناسی فعلا قادر به رفع آن نیستند به این نتیجه رسیدند که تعداد کهکشان های تخمین زده شده آنها با درصد خطایی معادل ۱۰-۲۰ و شاید هم بیشتر از این مقدار روبروست،به زبان ساده تر محققان معتقدند که تعداد کهکشان های موجود در جهان هستی چیزی در حدود ۲ تریلیون عدد است در حالی که تحقیقات گذشته نجوم شناسی تعداد آنها را ۱۰۰ میلیارد کهکشان تخمین زده بود.

در بیانه پایانی تحقیقات تیم پروفسور کانسلیس آمده:نتایج این پژوهش می تواند به حل اساسی ترین مسائل موجود حال حاضر در علم نجوم کمک کند،مانعی که ما را از رصد تعدادی از کهکشان ها باز می داشت باز هم پای فرضیه پارادوکس اولبرس را به میان کشید.

بزرگان علم نجوم شناسی امروز دو نظریه را برای توضیح پارادوکس اولبرس مطرح می کنند:۱- فرضیه ای که به توضیح چگونگی ناپدید شدن و از بین رفتن کهکشان ها اشاره دارد و ۲-فرضیه ای که دلایلی را برای عدم امکان رصد برخی از اجرام آسمانی ارائه می کند؛اما فرضیه ای که در میان دانشمندان عصر حاضر کبهان شناسی طرفداران بیشتری دارد به این موضوع اشاره می کند که روند گسترش دائمی کیهان باعث ایجاد پدیده سرخگرایی می شود و بدین ترتیب نور مرئی ساطع شده از سطح برخی از اجرام آسمانی به طول موج هایی تبدیل می شود که چشم انسان از دیدن آنها عاجز است،نظریه های دیگری چون محدود بودن حجم جهان هستی و نیز در نظر گرفتن عمر ۱۳٫۸ میلیارد سالی برای آن در تکمیل نظریه مذکور آمده اند.

اما پروفسور کانسلیس و تیمش موضوع را از ابعاد جدیدی بررسی کردند و توانستند تا پاسخ دیگری به این معمای ۵۰۰ ساله بدهند،آنها معتقدند که خاصیت جذب نور در گاز ها و گرد و غبار موجود در فضا می تواند به پارادوکس اولبرس دامن بزند و بدین ترتیب مقداری از روشنایی حاصل از اجرام آسمانی توسط این مواد جذب شده و در نتیجه ما نمی توانیم آنها را رصد کنیم که نهایتا به تاریک شدن آسمان شب کمک بیشتری خواهد کرد.

پیشتر از این اعتقاد بر این بود که فضای نامحدود پر شده توسط ستارگان به گرم شدن فوق العاده این گازها و گرد غبار های فضایی می انجامد و این فرایند به جایی می رسد که همین گاز و گرد غبار به دلیل گرمای زیاد نور زیادی را از خود ساطع خواهد کرد،اما تیم تحقیقاتی پروفسور کانسلیس می گوید که قسمتی از نور ساطع شده از اجرام آسمانی ای که اکنون قدرت رصد کردن آن ها را نداریم توسط گاز ها و گرد غبار های موجود در فضا جذب و تقلیل یافته و باقی مانده آن نیز در اثر روند گسترش گیتی به امواج مادون قرمز و فرابنفش تبدیل می شود که چشم انسان قادر به دیدن آنها نیست.

پروفسور کانسلیس در این باره می گوید:به نظر می رسد که در توضیح پارادوکس اولبرس و تاریکی آسمان شب که نتیجه این نظریه است باید همه فرضیه های امروز را دخیل بدانیم،پدیده سرخگرایی،متناهی بودن فضا و سن گیتی و نیز خاصیت جذب نور موجود در گاز ها و گرد و غبار های فضایی همه در به وجود آمدن پارادوکس اولبرس نقش ایفا می کنند.

در ۱۰ سال آینده تجهیزات نجوم شناسی پیشرفته تر خواهند شد و دانشمندان می توانند کیهان را با استفاده از تلسکوپ های دقیق تر رصد خانه ها و نیز تلسکوپ های فضایی مجهز تر مطالعه کنند،تیم پروفسور کانسلیس امیدوار است با پیشرفت فناوری در آینده نزدیک نتایج شگفت آور دیگری در مطالعات همیشه در جریان کیهان شناسی به دست آید.

پروفسور کانسلیس در خبر منتشر شده توسط سازمان ناسا می گوید:قبول کردن این مسئله که ۹۰ درصد از کهکشان های موجود در دنیا هنوز مورد مطالعه انسان قرار نگرفته اند ما را به تامل وا می دارد.