چند اشتباه که باعث از بین رفتن پیام بازاریابی می شود

سوزان گانلیوس درکتابش با نام «از بین بردن آگهی ها در10 گام ساده»به صاحبان کسب وکارهای کوچک ومتوسط که نمی توانند آگهی سازان حرفه ای را استخدام کنند، در مورد چگونگی نوشتن آگهی موثری بر اساس نتایج مورد انتظار از بازار یابی آموزش هایی داده است. درگام هایی که شما باید برای نوشتن یک آگهی برمی دارید، اشتباهاتی انجام می دهید که می تواند پیامهای بازاریابی شما را از بین ببرد و سوددهی شما را به کسری از آنچه بوده است، کاهش دهد. هرکاری که می کنید، پنج توهمی که درزیرتوضیح داده شده را باورنکنید.
1) مصرف کنندگان نگران من و کسب و کارم هستند
نه آنها نگران نیستند. آنها فقط در مورد پولی که به سختی به دست آورده اند و قرار است کالا یا خدمات شما را بخرند، نگران هستند. آنها اهمیتی نمی دهند که شما به مدت 20 سال یکی از اعضای اتاق بازرگانی محلی بوده‌اید، و هم‌چنین به اینکه بچه‌های خوبی دارید نیز اهمیتی نمیدهند (پس لطفا بچه‌هایتان را از تبلیغات تان حذف کنید). آنها به برآورده شدن درست خواسته ها و نیازهایشان اهمیت می‌دهند. هدف آگهی ها متقاعد‌کردن مصرف‌کنندگان است، به اینکه محصول و یا خدمات شما، نیازها و خواسته‌های آنها را برآورده خواهدکرد، حتی اگر مجبور باشید نیازها یا خواسته های کاذبی را برایشان ایجاد کنید. به عبارت دیگر، آگهی خود را باید بر منافع مصرف کنندگانی که محصول یا خدمات شما را دریافت خواهندکرد، متمرکز کنید. بسیار خوب خواهد بود اگر کسب و کار شما از همان جا به مدت 10 سال به اجرا درآید ، اما در بیشتر قسمت ها، مصرف‌کنندگان تنها به این اهمیت می دهند که کسب وکار شما می‌تواند چه چیز برای آنها انجام دهد و چگونه می تواند زندگی آنها را آسان تر و بهترکند. کسانی که پیام های شما را آگهی می کنند باید بر نتیجه بخشی آن متمرکز شوند.

2) می توانم یک آگهی یکسان را هرجایی بکار برم
نه نمیتوانید. آگهی شما باید وابسته به محیطی که استفاده می کنید، تغییر کند. به عنوان مثال،اگرشما آگهی برای تابلوی تبلیغاتی در فضای باز می نویسید که مصرف‌کنندگان تنها چند ثانیه، به هنگام رانندگی با سرعت 80 کیلومتر در ساعت در بزرگراه در حال رفتن هستند، فرصت دیدن آن را دارند باید پیام کوتاه و واضحی باشد. اما، اگردرحال نوشتن آگهی ای برای یک قطعه الکترونیکی برای مشتریانی هستید که در خواست دریافت اطلاعات در مورد کسب‌وکارشماکرده اند، باید به مراتب مفصل‌تر باشد و با پیام هایی که با توضیح بیشتر،سوالات را پاسخ‌دهند، و ایجاد یک حس ضروری در آنها، بیشتر ترغیب شان کنید.

3) می توانم یک آگهی یکسان را برای همه افراد بکار برم
نه، این ایده خوبی نیست. مخاطبان مختلف بسته به نوع جمعیت شناسی، رفتارها، تجارب و غیره به پیامها پاسخ متفاوتی می دهند. به عنوان مثال، اگر شما برای مشتریان سابق خود یک آگهی در خصوص یک قطعه الکترونیکی می نویسید، باید متفاوت با آگهی ای باشد که برای مشتری جدید می نویسید. یک مشتری ممکن است بسیار آشنا با محصولات و خدمات شما بسیار آشنا باشد، درحالی که دیگری هیچ تجربه قبلی از آنها ندارد. واضح است که برای دستیابی به میزان حداکثر تاثیر، پیامها برای دونوع مشتریان باید متفاوت باشد.

4) لازم است که در آگهی بسیار هوشمند به نظر آیم
نه همیشه. زبان و لحن آگهی شما باید با مردمی که به طور مستقیم آن‌را می بینند، صحبت کند. به عنوان مثال، اگر برای نوجوانان آگهی مینویسید، بایدکاملا متفاوت از بزرگسالان باشد. مک‌دونالد را درنظر بگیرید،که با توجه به مخاطبان خود، نام برند خود را تغییر می دهد. تلویزیونMTVرا روشن کنید، تبلیغات فست فود زنجیره ای مک دونالد را با نام «میکی دی (Mickey D’s)» می بینید. این نیز مهم است که اصطلاحات مخصوص یک صنف را استفاده نکنید مگر اینکه آگهی تان را برای مخاطبانی که آنرا می فهمند در نظرگرفته باشید. مثلا، آگهی های تجارت برای تجارت، محل مناسبی است برای اصطلاحات مخصوص یک صنف خاص. تکرار می کنم، نهایتاً پاسخ به پیام بازاریابی شما بستگی به نوع مخاطبان تان دارد.

5) آگهی نوشتن کار ساده ای است
هرگز. آگهی های بازاریابی مانند هیچ نوع نوشته ای نیستند. آنها از بسیاری از قوانینی که درکلاس زبان انگلیسی یادگرفته ایم تبعیت نمی کنند و بیشترمتکی اند براقناع، روانشناسی، خلاقیت و درک درست از کسب‌وکار و مصرف کنندگان خاصی که دارید. نویسندگان لزوما آگهی نویس خوبی نیستند و برعکس، آگهی نویسان خوب نیز لزوما نویسندگان خوبی نیستند. اگرتصمیم دارید آگهی را خودتان بنویسید، پیش از دست به قلم بردن، نحوه نوشتن را یاد بگیرید.ولی اگر می خواهید آگهی نویسی استخدام کنید به خاطر داشته باشید که آنها یکسان نیستند. فقط بر روی آگهی نویسی سرمایه گذاری کنید که هم تجربه لازم را دارد و هم زمانی را برای فهمیدن کسب و کار و نوع مشتریان شما در نظر می گیرد.