آموزش های اصلی که برای تولید محتوای سایت باید یاد بگیریم

3-content-marketing-lessons

 

  • در مورد مطالب وبلاگ مقوله «مردم» مربوط است به شناخت مخاطبان خود. برای اینکه به وبلاگ خود شخصیت بازاریابی شناخته شده‌ای بدهید باید وقت صرف کنید تا هر پست به گونه‌ای نوشته شود که مناسب‌ترین فرد و نه هر فردی را خطاب قرار دهد. پارامترهای خاصی تعیین کنید مثل:

تولید محتوا یک فرآیند بسیار مهم در هر وب سایتی محسوب می شود و برای آنکه بدانید چطور محتوایی تولید کنید که شما را به هدف بازاریابی محتوایی تان برساند نیاز است این سه درس را بدانید

 

تولید محتوا را می توان به سادگی به سه مقوله اصلی تقسیم کرد: مردم، فرآیند و محصول.

 

با ترکیب این سه مضمون در استراتژی محتوای خود می‏توانید به مرور موضوعات مناسب و مختصر و مفیدی برای خوانندگان فراهم کنید که این کار شما را به منبع اطلاعاتی مطمئنی تبدیل می‏کند.

 

مردم

در مورد مطالب وبلاگ مقوله «مردم» مربوط است به شناخت مخاطبان خود. برای اینکه به وبلاگ خود شخصیت بازاریابی شناخته شده‌ای بدهید باید وقت صرف کنید تا هر پست به گونه‌ای نوشته شود که مناسب‌ترین فرد و نه هر فردی را خطاب قرار دهد. پارامترهای خاصی تعیین کنید مثل:

  • جنسیت
  • سن
  • مهارت
  • موقعیت جغرافیایی
  • عنوان شغلی
  • مشکلات عمده

وقتی کاملا مخاطبین را بشناسید مطالب شما رساتر به گوش مخاطبین مرتبط و علاقمند می‏رسد. به یاد داشته باشید که شما برای هرکسی نمی‏نویسید بلکه برای مخاطبان خاصی می‏نویسید که احتمالا بیشتر از دیگران به آنچه که ارایه می‏دهید علاقمند هستند.
همین مقاله نمونه خوبی برای گفته های فوق است، ما در این مقاله فقط افرادی را مخاطب قرار داده ایم که وب سایت دارند و در حال تولید محتوا هستند!

 

فرآیند

نمایش پشت صحنه‏ کسب و کارتان به مخاطب کمک می‏کند که فرآیند تولید محصول یا عرضه خدمات شما را کاملا درک کند و روشی برای ایجاد یک رابطه صمیمانه است و به شما در کسب حمایت مشتریان کمک می‏کند.
در این باره فکر کنید که یک سری مطلب در وبلاگ خود بگذارید که عمق فرآیند کسب و کار شما را نشان ‏دهد مثلا روند تولید محصول از آغاز تا پایان یا روند خدمات رسانی شما به مشتریان.
Ugmonk یک سایت خرید آن‏لاین است که تی‏شرت، کالای چرمی و اقلام دیگر می‏فروشد و نمونه خوبی از این تاکتیک وبلاگ نویسی در این سایت مشاهده می‌شود. در سایت Ugmonk روند تولید یکی از کیف‏های طرح پستچی از مرحله طراحی اولیه تا محصول نهایی نشان داده شده است.

 

محصول

شما باید پای خود را فراتر از مطالب کلیشه ای بگذارید و در تولید محتوای خود محصولات خود را به نحوی متفاوت معرفی کنید، یعنی چیزی فراتر از به‌روز رسانی ساده فهرست اقلام جدید، ذکر مشخصات و بیان ارزش محصولات.
در این باره فکر کنید که چگونه می‏توانید مطالبی جالب و محصول محور ارایه کنید که:

  • چگونگی مصرف محصول شما را نشان دهد
  • نشان دهد که افراد تاثیرگذار از این محصول استفاده می‏کنند
  • برای رسیدن به هدفی مشخص به وسیله محصول شما با افراد مناسب مشارکت کنید

 

شما می‏خواهید مردم محصول شما را در حال استفاده در شرایط واقعی زندگی و به صورت کاربردی ببینند تا خود را نیز در حال استفاده از آن تجسم کنند. تصاویر آماده را کنار بگذارید و محصول خود را در محتوای واقعی مطالب معنادارتر وبلاگ معرفی کنید.
در نهایت اگر بتوانید تمرکز وبلاگ خود را بر مردم، فرآیند و محصول معطوف کنید در مسیر خلق موضوعات جالبی که مخاطبان شما واقعا طالب آن هستند قرار خواهید گرفت.

در سایت خود چه مطلبی بنویسیم که مخاطب آن را بخواند

how-to-create-content-people-will-actually-read

  • پس از آن که کمی موفقیت اولیه در لینکدین به دست آوردم به اطراف نگاهی انداختم تا ببینم چه نوع متن هایی (پستهایی) بیشتر خوانده شده و مرور شده اند، و سعی کردم بیشتر در مورد آن موضوعات بنویسم.

در این مقاله که توسط داستین مک کیسن نوشته شده است به تجربیات فوق العاده عالی که داستین در تولید محتوا کسب کرده است اشاره شده است. داستین خیلی واضح و ساده تجربیات خود را در سایت inc با مخاطبین خود در میان گذاشته است.

 

مهران منصوری فر: یکی از بهترین مقالاتی که در زمینه تولید محتوا خوانده ام که خیلی ساده اما پر از آموزشهای عالی بود مقاله آقای داستین است و با رعایت همین مطالب ساده می توان نتایج فوق العاده ای در بازاریابی محتوایی بدست آورد.

 

در میانۀ سال 2014 شروع کردم به انتشار محتوا در پلت فرم پالس لینکدین linkedIn. هنگامی که شروع به نوشتن کردم، بر خلاف دیگران که از مسیر ساختن یک پلت فرم استراتژیک عمل می کنند، هیچ هدفی مبنی بر رشد دادن تعداد دنباله کننده ها (فالوورهایم) و یا ایجاد یک مسیر شغلی نداشتم.

در واقع من توییتر نداشتم و قصدی هم برای انتشار محتوی از طریق رسانه اجتماعی نداشتم. اصلاً نمی‎‏دانستم  ” بازاریابی تأثیرگذار” چه است و به هیچ وجه نمی دانستم چه اهمیتی دارد.
من فقط به خاطر خود نوشتن شروع کردم به نوشتن.

 

با گذشت حدود دو سال از آن زمان من کارهای زیر را انجام داده ام:

  • مسیرهای شغلی را تغییر دادم و کسب و کار خودم را شروع کردم.
  • به طور وسیعی شبکۀ حرفه ای خودم را گسترش دادم.
  • دانش دست اولی به دست آورده ام در مورد آنچه که شما برای افزایش موارد خاص در محتوایتان لازم دارید تا خوانده شود.

 

در اینجا اندکی از آنچه را که در این مسیر یاد گرفته ام آورده ام:

1- برای تنها مخاطبی که خواهید شناخت بنویسید: خودتان.

پس از آن که کمی موفقیت اولیه در لینکدین به دست آوردم به اطراف نگاهی انداختم تا ببینم چه نوع متن هایی (پستهایی) بیشتر خوانده شده و مرور شده اند، و سعی کردم بیشتر در مورد آن موضوعات بنویسم.
سعی کردم چیزی بنویسم که دیگران دوست داشتند بشنوند.
می توانم بگویم که آن بدترین نوشتۀ من بود. باید یاد می گرفتم که اگر نوشته من خودم را به خنده نمی‏انداخت، به تحرک وا نمی داشت یا مورد علاقه ام نبود به طور قطع این اثرات را بر دیگران نیز نمی داشت.

2. محتوی باید ابتدا برای آموزش، انگیزش، یا سرگرمی طراحی شود و سپس برای فروش.

بلاگ ، نامۀ خبری، کتاب الکترونیکی، یا هر نوع دیگر از محتوای نوشتاری شما باید ابتدا برای خواننده ارزشمند طلقی شوند، فارغ از این که تصمیم بگیرند آن را خرید کنند یا خیر.
فکر کنید: تا به حال چند بار با این نیت آنلاین شده اید که یک محتوای متنی را بخرید بدون این که به کسی که می خواهید از او خرید کنید فکر کرده باشید؟
اگر شما هم مانند اغلب دیگر مردم باشید پاسختان –هرگز- است.

من بیشتر اوقات برای دیدن نت فلیکس آنلاین می شوم و یا برای یاد گرفتن چیز جدیدی یا تنها برای اینکه حوصله ام سر رفته است.
بعضی اوقات آنلاین می شوم که چیزی بخرم اما معمولاً در این زمان ایده ای خوب در مورد چگونگی خرید و این که از کجا خرید کنم دارم.
بیشتر اوقات محتوای آنلاین بر این ایده متمرکز است که خریداران را در مرحلۀ تصمیم خرید جذب کند تا این که در مرحلۀ حوصله سر رفتن یا سرگرم شدن جذبشان کند.
متن خود را به شیوه ای بنویسید که افراد را در زمانی که تنها به دنبال سرگرم شدن هستند جذب کند، و اگر این کار را خوب انجام دهید آنگاه آنها را به خریدار تبدیل خواهید کرد.

3. به عناوین توجه کنید

من با نویسنده های زیادی برخورد کرده ام که با دقت کردن به کیفیت محتوا و متن اصلی (پست)، ارزش یک عنوان خوب را از دست داده اند.
در اینجا واقعیتی وجود دارد که کمتر کسی از ما به آن اقرار می کنیم: کتاب ها معمولاً از روی جلدشان قضاوت می شوند، و محتوای اینترنتی نیز با سر تیتر هایشان  قضاوت می شوند.
عناوین به طور فزاینده ای برای پست های بلاگ اهمیت دارند و در اینجا چند نکتۀ جزئی در این مورد آورده شده است:

  • خودتان را جای خوانندگانتان بگذارید که به دنبال موضوعی در متن بالا و پایین را می گردند. این همان زمانی است که شما باید خواننده را به دام بیندازید.
  • خیلی چکیده و مستقیم ننویسید. بگذارید خواننده بداند انتظار یادگیری چه چیزی را می تواند داشته باشد بدون اینکه کل داستان را مرور کرده باشد.
  • در کنار عناوین کوتاهتر نیز حاشیه ای اضافه کنید، اما عنوان را آنقدر کوتاه نکنید که نتواند به خواننده در مورد این که انتظار یادگیری چه را خواهند داشت اطلاعاتی بدهد.

 

4. یک شروع، یک متن اصلی در میان و یک پایان در انتها داشته باشیم.

بیشتر اوقات در متون تجاری، به هر شکلی که باشند، متن بیشتر از آنچه که باید باشد طولانی است. این عبارت در ارتباط است با دیگر موارد، به این معنی که یک کتاب صد صفحه ای هم می تواند خیلی طولانی باشد اگر 80 صفحه ی انتهایی آن فقط به تأکید و تکرار موارد بیست صفحه اول پرداخته باشد.

یک کتاب می تواند 800 صفحه هم باشد و کاملاً بجا و مناسب باشد اگر هر 800 صفحه ارزشی مستقل  داشته باشند.
محتوای متن خود را مرور کنید که تکرار زاید در آن نباشد. در استفاده از لغات اقتصادی عمل کنید (صرفه جویی کنید).
و از تخیل خوب و قوی نیز تکنیک هایی قرض بکیرید، شامل دانستن این که تمام نوشته ها باید یک شروع و یک متن میانه داشته باشند و یک انتها.