اتفاقاتی که در ستارگان بیگانه رخ میدهد

2

این سری اتفاقات که در قسمت زیر می باشد اصولا در ستارگان بیگانه رخ می دهد پس با ما همراه باشد تا شما را از این اتفاقات با خبر سازیم.دانشمندان می گویند آنها برای ستاره «اَبَرسازه بیگانه» که بیگانگان را به همراه خود ندارد، راه حلی پیدا کرده اند؛ و این راه حل، بر خلاف توضیحات قبلی، با مشاهدات پیشین از فعالیت های این ستاره بسیار سازگارتر است.

گویا آی تی – این راه حل متضمن غبارهای بین ستاره ای و خوشه ستاره های دنباله دار مشکوک نیست؛ بلکه بر اساس آن، این ستاره دستخوش یک تبدیل فاز درونی است، که باعث فوران شدید بر روی سطحی می شود که گاهی نورهای منتشر شده را مسدود می کند و تلسکوپ های ما قادر به مشاهده آن هستند.

به عبارت دیگر، طبق این مطالعه جدید، به جای اینکه چیزی در سر راه این ستاره قرار گرفته باشد و از رسیدن نور آن به ما جلوگیری کند، شرایط درونی خود ستاره هستند که موجب کاهش روشنایی آن می شوند.چنانچه هیچ ذهنیتی از چیستی امور مربوط به «اَبَرسازه بیگانه» ندارید، باید بگوییم که در اکتبر سال ۲۰۱۵، دانشمندان الگوی عجیبی از نور اطراف ستاره دوردستی را کشف کردند که KIC 8462852 نام دارد، و شبیه هیچ یکی از چیزهایی که تا کنون دیده ایم نیست.

هنگامی که یک سیاره به دور ستاره ای می چرخد، روشنایی ستاره به صورت دوره ای، حدود ۱ درصد کاهش می یابد. اما KIC 8462852 مقادیر نامنظم تا ۲۲ درصد را تجربه کرده است. این امر دانشمندان را بلافاصله به سوی این گمان سوق داد که چیزی بسیار بسیار بزرگی آن را پشت سر گذاشته است.

یک توضیح که کم و بیش از ارزش آن کاسته شده است، این بود که در آنجا خوشه بزرگی از ستاره های دنباله دار رها شده اند. اخیرا محققان پیشنهاد کرده اند که این کاهش عجیب نتیجه نوعی آشفتگی در فضای بین ستاره ای است.پیشنهادی نیز از سوی جیسون رایت، ستاره شناسی از دانشگاه ایالتی پن، وجود دارد که در حال حاظر قابل قبول به نظر می رسد.

به نظر رایت راه حل این مسئله می تواند چیزی در قلمرو علم و داستان های تخیلی باشد – یک کره دایسون غول پیکر که از پنل های خورشیدی ساخته شده و پیرامون یک ستاره را کاملا احاطه کرده است.او سال گذشته به مجله آتلانتیک گفت که «بیگانگان همیشه آخرین فرضیه ای هستند که مطرح می شوند؛ اما این اَبَرسازه دقیقا مانند چیزی است که انتظار می رود توسط یک تمدن بیگانه ساخته شده باشد».

اما هیچ یک از این تبیین ها – چه نظریه بیگانگان و چه غیر آن – داده های کافی برای متقاعد کردن جامعه علمی ارائه نکرده است، و در نتیجه، مسئله ستاره «اَبَرسازه» در حاله ای از ابهام باقی مانده استگروهی از دانشگاه ایلینوی می گوید شاید ما تا کنون رویکرد کاملا نادرستی به این مسئله داشته ایم؛ و یک چشم انداز متفاوت بتواند پاسخ کاملا قاطعی به مسئله مرموز KIC 8462852 دهد.

این پژوهشگران در حال مطالعه بر روی چگونگی ارتباط میان بزرگی این ستاره و اُفت های پایین در روشنایی آن هستند. هنگامی که آنها تعدادی از مدل های ریاضیاتی را بر روی این داده ها اعمال کردند، به الگوهایی رسیدند که به عنوان آمار بهمنی (Avalanche statistics) شناخته شده است.

آمار بهمنی در انواع پدیده های طبیعی، از جمله شعله های خورشیدی، انفجارهای پرتو گاما، و هنگام محاسبات ریاضیاتی پیچیده در فعالیت های عصبی در مغز رخ می دهد. به بیان اساسی، آمار بهمنی الگوهایی را نشان می دهد که در آن افت های پایین در داده ها در میان افت های بزرگتری رخ می دهد که در نهایت، حتی با افت های بزرگتر نیز برابری می کند.

به نظر می رسد آمار بهمنی با اموری در ارتباط است که از طریق تبدیل فازهای معینی انجام می شوند – یعنی آنهایی که بیشتر میان حالت های جامد، مایع و گاز، و در موارد نادر، پلاسما رایج هستند.به گفته کارین دَهمِن، یکی از اعضای این تیم، «نمونه های بارز چنین تبدیل هایی،

سیستم های مغناطیسی ای هستند که به آرامی از یک میدان مغناطیسی رانده می شوند؛ یا تغییر شکل آهسته موادی که تا حدودی شکننده اند، و معمولا صدای شکست کوچک آنها بلندتر و بلندتر می شوند و بالاخره هنگام شکست کامل، صدای انفجار ناگهانی مهیبی بلند می شود».

«در حالی که در تجزیه و تحلیل ستاره ما، رویدادهای کوچک مانند صدای انفجارهای کوچک هستند، رخدادهای بزرگ مانند انفجار بزرگ و ناگهانی خواهند بود».گمان می رود که تبدیل فازها با فعالیت های خورشیدی، مانند شعله ها و طوفانهای خورشیدی، مرتبط باشد؛ بنابراین می تواند اینگونه باشد که مواد داخلی KIC 8462852 را در حال تبدیل هستند، و نتیجه، فوران های شدید نامنظمی است که نور آن را مسدود می کند.

طبق توضیح اتان سیگل، متخصص فیزیک نجومی، به مجله فوربس «تجزیه و تحلیل آنها نشان می دهد که مدل بهمنی با آنچه که آنها مشاهده کرده اند، به شدت سازگار است».«به عبارت دیگر، این تنها می تواند ستاره ای باشد که به روشی کمتر شناخته شده، سخت در حال فعالیت است؛ روشی که در آن فوران های عظیم دوره ای موجب ضعیف شدن نور می شود. و واقعیت این است که ستاره های اینچنینی بسیار نادر هستند، و همین امر موجب گمراهی ما شده است».

تنها گذر زمان است که پاسخ این سوال را خواهد داد؛ اما پاسخ اخیر، با داده های موجود به خوبی همخوانی دارد.و حتی اگر در نهایت ساکنان بیگانهKIC 8462852 وجود نداشته باشند، ما باز هم با پدیده روبرو هستیم که قبلا هرگز ندیده ایم، و به همین دلیل، با هم جالب است.این مطالعه در مجله فیزیکال ریویو لترز، که به انجمن فیزیک آمریکا تعلق دارد منتشر شده است.

درباره تپ اخترها چه می دانیم

zimg_001_2707

  • نخستین تپ اختر در سال ۱۹۶۷، به وسیله گروهی از اخترشناسان دانشگاه کمبریج و توسط جوسلین بل، کشف شد. این کشف برای دانشمندان روشن ساخت هنگام رمبش یک ستاره ی پرجرم ، چه بر سر ستاره می آید.

ستاره شناسان، تپ اخترها را با ضربان های رادیویی ای که در فواصل زمانی یکسان از آنها تابش می شود تشخیص می دهند. تشکیل یک تپ اختر، با تشکیل یک ستاره نوترونی بسیار مشابه است. وقتی که یک ستاره با جرم ۴ تا ۸ برابر جرم خورشید ما، در جریان یک انفجار ابرنواختری می میرد، لایه های فوقانی خود را به فضا می فرستد و هسته داخلی ستاره زیر فشار گرانشی خود فرو می ریزد. نیروی گرانش آنچنان قوی است که بر نیروی نگه دارنده اتم های سازنده هسته ستاره غلبه کرده و با فشرده شدن بیش از حد اتم و در نتیجه برخورد الکترون ها و پروتون های آن به یکدیگر، نوترون تشکیل می شود. نیروی گرانش بر سطح یک ستاره نوترونی، در حدود ۱۱^۱۰×۲ برابر نیروی گرانش بر سطح زمین است.

تپ اخترها، در واقع ستاره های نوترونی چرخان هستند. آنها انرژی را از قطب های مغناطیسی اشان به بیرون ساتع می کنند؛ اما به دلیل این که محور چرخشی و محور مغناطیسی آنها بر هم منطبق نیست و نیز به دلیل چرخش فوق العاده سریع آنها، ما این تابش مغناطیسی را بصورت ضربان هایی با فواصل زمانی یکسان می بینیم؛ چیزی مثل یک فانوس دریایی. البته شرط سوم برای مشاهده یک پالسار این است که زمین در راستای یکی از قطب های آن قرار بگیرد تا تابش ها را دریافت کند.

تاریخچه کشف تپ اختر

نخستین تپ اختر در سال ۱۹۶۷، به وسیله گروهی از اخترشناسان دانشگاه کمبریج و توسط جوسلین بل، کشف شد. این کشف برای دانشمندان روشن ساخت هنگام رمبش یک ستاره ی پرجرم ، چه بر سر ستاره می آید. اخترشناسان کمبریج ، در حال به کار انداختن یک تلسکوپ رادیویی بسیار مهم در انگلستان بودند. آنها آخرین آزماشها را  بر روی دستگاه انجام می دادند که شامل نقشه برداری از تمام منابع پارازیت های محلی بود که امکان داشت با تداخل در سیگنالهای کیهانی، سبب اشتباه در اندازه گیری ها شوند. گیرنده های رادیویی آنها  چنان حساس بود که می توانست گستره متنوعی از تداخل های محلی را آشکار کند، از خطوط انتقال نیرو گرفته تا اتومبیل های در حال رفت و آمد در جاده های نزدیک و همچنین منابع دیگر. در پایان آزمایشها، آنها منبعی یافتند که نتوانستند هویت آن را تعیین کنند، این منبع تپ هایی گسیل می کرد که در اندکی پیش از یک ثانیه تکرار می شدند، در حالی خود تنها دوام بسیار کوتاهی داشتند.

تعیین هویت

جاسلین بل از دانشگاه کمبریج، این منبع را آنقدر مطالعه کرد که دریافت منبع به طور منظم در هر ۲۳ ساعت و ۵۶ دقیقه تکرار می شود. این امر، برای اخترشناسان به این معنی بود که منبع می باید یک منبع کیهانی باشد، چرا که تکرار آن دقیقا منطبق با دوره چرخش زمین نسبت به ستارگان دوردست بود. تا آن زمان، هیچ منبع رادیویی در فضا کشف نشده بود که بدین گونه تپش داشته باشد. مطالعات مکرر نشان می داد که تپ های تابش در حدود سی هزارم ثانیه طول می کشند و دوره تناوب میان تپ ها فوق العاده منظم و دقیقا ۲۷۵ ،۳۷۲ ،۱٫۳ ثانیه است.

تپ اختر خرچنگ

تقریبا به مدت دو سال، تپ اخترها را تنها با اخترشناسی رادیویی می شد مطالعه کرد، زیرا به رغم تلاشهایی که در این مدت برای آشکارسازی اپتیکی این اجرام صورت گرفته بود، نتیجه مثبتی از این طریق به دست نیامده بود . در سال ۱۹۶۸ اخترشناسان رصدخانه ملی اخترشناسی رادیویی در ویرجینیای غربی، تپ اختری کشف کردند که به نظر می رسید در راستای سحابی خرچنگ است. سه ماه بعد، سه اخترشناس در رصدخانه استوارد دانشگاه آریزونا به طور اپتیکی کشف کردند که یکی از ستارگان نزدیک به مرکز سحابی خرچنگ را می توان با این تپ اختر یکی دانست، زیرا این ستاره نیز با همان دوره و به همان طریق تپهای رادیویی، به طور اپتیکی می تپیدند. آنها با به کار گرفتن روش استروبوسکوپی نشان دادند که ستاره ی اپتیکی پدیدار و ناپدید می شود و با دوره تناوب ۰٫۰۳ ثانیه چشمک می زند. اهمیت کشف تپ اختر در سحابی خرچنگ از آن روست که خود سحابی به منزله بازمانده یک ابرنواختر شناخته شده است و از این رو تپ اختر را می توان به عنوان بازماده ستاره ای دانست که سبب انفجار ابرنواختری شده است.

اکنو ، اعتقاد دانشمندان بر این است که احتمالا همه تپ اخترها، مغز رمبیده ستاره هایی هستند که به صورت ابرنواختر منفجر شده اند. تپ اختر سحابی خرچنگ یکی از جوانترین تپ اخترهاست، واقعیتی که نه تنها از روی سن خود سحابی استنباط می شود، بلکه آهنگ افزایش دوره تناوب تپ اختر نیز گواه آن است . اندازه گیریها نشان می دهند که آهنگ کند شدن تقریبا ۳۶ میلیونیم ثانیه در هر روز است، اما گاه تغییرات ناگهانی در آن دیده می شود. این تغییرات ناگهانی به منزله رویدادهایی شبیه به زلزله در ستاره تعبیر می شوند.

منظومه شمسی و تغییراتی که در آن ایجاد شده

2

منظومه شمسی خیلی پیچده و اسرار آمیز می باشد اما به تازگی شنیده شده است که تغییراتی در منظومه شمسی ایجاد شده است.چندین شی دیده جدید در حومه ی منظومه شمسی یافت شده اند که دال بر این مسئله دارند که چیز های عجیبی در نزدیکی مان در حال کشف شدن است.

در حالی که برخی از دانشمندان بر این عقیده هستند که شئ های فضایی جدید که کشف شده اند مدرکی بر وجود سیاره فرضی نهم (البته این سیاره هنوز کشف نشده است ولی نام SuperEarth بر آن نهاده شده و گمان می رود در حومه منظومه شمسی وجود دارد) هستند اما همه این باور را قبول ندارند.

اعضای جدید منظومه ما شامل یک سیاره یخ زده که طولانی ترین گردش به دور خورشید را داراست و چندین شئ دیگر که در فاصله بسیار دور از خورشید در کنار یکدیگر جمع شده اند.جدید ترین عضو این شئ های یافت شده L91 نام دارد، یک سیاره ی کاملا یخ زده که در مداری از خورشید به فاصله ۱۴۳۰ واحد اخترشناسی (AU)

و یا به عبارتی ۱,۴۳۰ برابر فاصله زمین تا خورشید، گردش می کند که این خود یکی از طولانی ترین دوره های گردش به دور خورشید تا به امروز است. L91 هرگز بیش از ۵۰ AU به خورشید نزدیکتر نمی شود که این رقم از پلوتو هم دور تر است.

متخصص فیزیک نجومی میشل بنیستر در نشست  بخش مجمع اخترشناسی آمریکا در خصوص دانش های سیاره ای که در شهر پسدینا کالیفرنیا برگذار شد به دانشمندان اذعان داشت ” محور گردش این سیاره به طور خارق العاده ای در حال تغییر است” خانم بنیستر،

که یک متخصص فیزیک نجومی فارق التحصیل دانشگاه کویین بلفاست است متوجه تغییرات  جزیی در مدار این شئ شد که این احتمالا ناشی از نیرو ی جاذبه ی ستاره های در حال حرکت و یا تعامل آن با سیاره فرضی نهم بوده است. طی شبیه سازی های انجام شده توسط دانشمندان احتمال بر این می رود که حرکات این شئ منشا خارج منظومه شمسی دارند،

حال چه از ستاره های دوردست و یا باد های کهکشانی حاصل شده اند.کنستانتین باتیگین، اختر شناسی در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا می گوید ” به نظر من این قضیه غیر محتمل نیست ولی به آن نیازی هم نداریم” او ماه ژانویه سال گذشته وجود سیاره نهم را اعلام کرد

و بر این باور است که حرکت مداری عجیب L91 و دیگر شئ های فضایی تازه کشف شده را می توان توسط سیاره ی فرضی نهم توجیه کرد.بنیستر و تیم اش طی Outer Solar System Origins Survey (بررسی ریشه های خارج از منظومه شمسی) که یک برنامه ۴ ساله با هدف پیدا کردن اشیائ فضای دوردست توسط تلسکوپ کانادایی-فرانسوی و هاوایی است

موفق به کشف L91 شدند. جرم و سایز این سیاره هنوز در هاله ای از ابهام به سر می برد.اتفاقی در حال روی دادن است ال 91 تنها شئ آسمانی نیست. تیم دیگری از اخترشناسان تعدادی شئ  یخی دیگر در که ورای نپتون در حرکت هستند را نیز گزارش کردند. تشابه نوع مدار این شئ های فضایی منجر به ایجاد نظریه سیاره نهم شده است.

اسکات شپرد از انستیتو کارنگی علوم واشنگتن می گوید: “اتفاقات زیادی در دوردست های منظومه شمسی در حال روی دادن است” شپرد عضوی از تیمی است که در حال انجام بزرگترین و عمیق ترین بررسی اجزای فرا نپتونی که مدار شان آن ها به دور تر از نپتون می کشد هستند.

یکی از شئ هایی که این تیم موفق به یافتن آن شدند، ۲۰۱۴ FE72 است که یکی از اولین شئ های فضاییست که از درون ابر ،Oort ، پوشش یخی که حول منظومه ما را پوشانده است، بیرون آمده است. این سیارک دارای مداری ۳,۰۰۰ AU است و هم چنین ممکن است تحت تاثیر نیرو ی جاذبه ستاره هایی که در مجاور آن حرکت می کنند قرار بگیرد.

اما همه دانشمندان بر سر اینکه افزایش تعداد مدار های عجیب دال بر وجود سیاره نهم دارد اتفاق نظر ندارند.کاترین ولک می گوید : “ما بخش هایی از فضا را بیشتر و با دقت بیشتر بررسی کرده ایم” ولک، یک دانشمند سیاره شناس در دانشگاه آریزونا است.او به تشابهات مدار ها و نحوه قرارگیری اشیائ فضایی اشاره کرده است

و گفته است که این امر ممکن است به دلیل مکان قرارگیری مشابه شان در فضا باشد.در یک کنفرانس مشابه، باتیگین اعلام کرد که ممکن است سیاره نهم مسئول حرکت عقب رو و یا پس رفتن مدار برخی از سنتوار های منظومه باشد. هنگام گردش به دور سیارات دوردست، سنتوار ها ممکن است در مسیر مدار همزاد های بزرگتر خویش قرار بگیرند.

از این رو ممکن است قرار گیری برخی سیارک ها در مدار سیاره ۹ منجر به تغییر مدار آن ها شده باشد، همانطور که الیزابت بیلی، فارغ التحصیل دانشگاه کالتک و یکی از همکاران باتیگین بر آن اذعان داشت.اما همچنان ولک باور دارد که تحقیقات کنونی مدرکی بر وجود سیاره نهم نیستند حتی با اینکه نتایج موجود بسیار منطقی به نظر می رسند.

او گفته است که ” این اشیاء همگی باهم متفاوت و در نوع خود عجیب اند، هیچ مدرکی به اندازه کافی مرا قانع نمی کند که با واقع یک سیاره دیگر در فضا وجود دارد، اما حقیقت این است که اتفاقات چندی در حال روی دادن است که این احتمال می دهند که در منظومه ما خبر هایی است!”

دانستنی هایی درباره ستاره های بلعیده شده

1

همیشه ستاره هایی هستند که بلعیده شده است اما این ستاره ها توسط سیاه چاله ها بلعیده شده اند.مدتی پیش اختر شناسان متوجه شدند که یک ستاره توسط یک سیاه چاله بلعیده شده است. البته این موضوع به راحتی گفتن آن نیست از این رو، درست از همان موقع تلسکوپی به وسعت زمین  سرنوشت

نهایی ستاره ای که توسط یک ابرسیاه چاله بلعیده شده است را ردیابی می کند.یکی از نتایج این واقعه این است که برخی از مواد تشکیل دهنده ی ستاره از آن جدا شده و در اطراف سیاه چاله انباشته می شوند و سپس این ذرات در اشعه های بسیار باریکی با سرعت فوق العاده بالایی که نزدیک به سرعت نور است شلیک می شوند.

ستاره شناسان رادیویی  از شبکه تلسکوپ رادیو ای به وسعت کره زمین جهت مشاهده نزدیک یک واقعه بسیار خاص در کهکشانی دوردست استفاده کرده اند.  این پدیده در واقع نوری با نام (jet) بود که توسط ستاره ای که در حال بلعیده شدن به درون یک ابر سیاه چاله بود بوجود آمده بود.

مشاهدات منبع انتشار بسیار فشرده و در کمال تعجب بسیار کم سرعتی از امواج رادیویی را نمایان کردند.تیم بین المللی اخترشناسان رادیویی به سرپرستی ژون یانگ در رصد خانه اونسالا دانشگاه علم و فناوری چالمرز در سوئد با استفاده از شبکه اروپایی VLBI (EVN) که تسلکوپی رادیویی به وسعت و بردی به اندازه کره زمین دارد،

بر روی جتی تازه یافت شده در منشا Swift J1644+57 مطالعاتی انجام داده اند.هنگامی که ستاره ای به یک ابرسیاه چاله نزدیک می شود، دچار اختلال شدیدی می شود. تقریبا نیمی از گاز های موجود در آن ستاره به سمت سیاه چاله کشیده می شوند و یک دیسک به دور آن می سازند.

در طی این فرآیند مقادیر بسیار زیادی از انرژی جاذبه ای به تشعشعات الکترومغناطیسی تبدیل می شوند و منشاء نوری بسیار درخشانی تولید می کنند که در طول موج های گوناگون قابل مشاهده است.یکی از عواقب مشهود این فرآیند این است که  برخی از مواد سازنده ستاره که از آن جدا شده و در پیرامون سیاهچاله انباشته می شوند،

ممکن است به صورت پرتو های ذره ای بسیار باریک با سرعتی نزدیک به سرعت نور شلیک شوند. این پرتو ها که به اصطلاح جت های نسبیتی نامیده می شوند در طول موج های رادیویی از خود تابش های قدرتمندی ساتع می کنند.نمونه اول از این اختلالات موجی که منجر به شکل گیری جت نسبیتی شد در سال ۲۰۱۱ توسط ماهواره Swift ناسا رویت شد.

در واقع جت نخست به شکل نور های درخشان در اشعه ی X خود را نشان داد و به آن نام Swift J1644+57 را اختصاص دادند. منشا آن نیز به یک کهکشان بسیار دوردست بر می گشت به طوری که ۳٫۹ بیلیون سال زمان طول کشید تا نور حاصل از آن به زمین برسد.

یانگ و همکاران اش توانستند با استفاده از تکنیک تداخل بنیادی بسیار طولانی یا به اختصار (VLBI) محاسبات بسیار دقیقی از این جت بدست آورند.جون یانگ گفته است ” با استفاده از شبکه تلسکوپی EVN ما توانستیم محل جت را با دقت ۱۰ میکروآرک در ثانیه محاسبه کنیم.

این محاسبات از جمله دقیق ترین محاسبات انجام شده توسط تلسکوپ های رادیویی تا به امروز هستند.”با کمک دقت بسیار بالای محاسبات انجام شده به وسیله شبکه تلسکوپ های رادیویی، حتی با وجود فاصله بسیار زیاد دانشمندان توانستند در جت به دنبال نشانه های حرکتی بگردند.

جون یانگ گفته است که ” ما به دنبال حرکات ابرنوری که سرعتی نزدیک به سرعت نور دارند گشته ایم. طی مشاهدات سه ساله ما حرکات این چنینی در صورت وجود به قطع مشاهده می شدند. اما تصاویر ما تابش بسیار فشرده و ثابتی را نشان می دهد اما هیچ حرکت قابل مشاهده ای در دیده نمی شود.”

نتایج این تحقیقات بینش های مهمی از وقایع پس از نابودی یک ستاره توسط ابر سیاهچاله به دست می دهد و همچنین اطلاعاتی از نحوه رفتار جت ها در محیط های جدید رو می کند.زولت پاراگی که عضوی از انستیتیو Joint VLBI ERIC (JIVE) در دوینگلو، هلند و عضوی از تیم تحقیقاتی می باشد دلیل فشرده و ثابت بودن جت ها را توضیح می دهد ”

مواد شلیک شده نسبی که به تازگی شکل گرفته اند هنگام برخورد با محیط های بین ستاره ای سریعا سرعت شان را از دست می دهند. همچنین، مطالعات پیشین حاکی از این دارند که ما جت را تنها در زاویه ای کوچک می بینیم. این قضیه می تواند دلیل فشرده بودن آن ها را توضیح دهد”

 یکی از نخستین اختلالات موجی (Tidal Disruption) مورد مطالعه است و قطعا پس از آن موارد بیشتری نیز تحت بررسی قرار می گیرند.استفانی کوموسا از انستیتو ماکس پلانک اخترشناسی رادیویی در بون، آلمان گفته است که ” مشاهدات صورت گرفته به کمک نسل جدید تلسکوپ های رادیویی اطلاعات بیشتری از وقایع پس از بلعیده شدن یک ستاره توسط سیاه چاله می دهد.

هم چنین در خصوص اینکه جت های قدرتمند چگونه درست در کنار سیاه چاله ها شکل و تکامل پیدا می کنند نیز اطلاعاتی حاصل شده است”.هم چنین یانگ اظهار داشت ” در آینده،تلسکوپ های رادیویی عظیمی همچون تلسکوپ دارای روزنه کرودی ۵۰۰ متری (FAST) و تلسکوپ آرایش کیلومتر مربعی (SKA) امکان انجام مشاهدات گسترده تر جزیی تر این پدیده های فوق العاده را به ما خواهند داد”.

سیاره پلوتو و اولین الگوی شبه آن

4

همیشه برای اینکه بشر بتواند به علمی بالاتر از آنچه که هست دست پیدا کند باید به تحقیق بیشتری نیز بپردازد تا بتواند به سوال هایی که برایش پیش می آید جواب درستی بدهد.دیوید جی. ایچر، سردبیر مجله اخترشناسی  می گوید “این اولین نسخه تولیدی در کل تاریخ است،

تقریبا یک سال پیش ما از اینکه سطح پلوتو به چه شکل است هیچ گونه اطلاعاتی نداشتیم، اما اکنون کره ی پر جزییاتی در دست داریم که ۶۵ مشخصه ی علامت گذاری شده بر روی این سیاره ی دور و دراز و دوست داشتنی را به ما نشان می دهد. دوست قدیمی بنده کلاید تامباو بسیار شگفت زده و مفتخر خواهد شد

”این گوی با کیفیت ۱۲ اینچ قطر دارد و از طریق فناوری تزریق پلاستیک ذوب شده تولید شده است و به زیبایی تمام مشخصه های پلوتو را که فضا پیما ی افق های نو به ثبت رسانده است را به تصویر می کشد.  از بخش قلبی شکل تاوباو که به احترام کلاید این نام را گرفته است تا نواحی  کوچک تر بی شمار دیگر،

دهانه های آتش فشانی، زمین های یخ زده، کوه های یخی، زمین های ریگی شکل و دریاچه های یخ زده که مانند آب های روان بر روی سطح جریان داشتند. سردبیر ارشد مجله اخترشناسی ، مایکل باکیچ با دقت و زحمت فراوان برای هر یک از این مشخصه ها نام انتخاب کرده است.

تا به امروز، نمونه ای مشابه این گوی وجود نداشته است، و هم اکنون نیز گوی پلوتو جای خوشی میان طرفداران اخترشناسی، علاقه مندان به دانش سیاره ای، دانشمندان و دیگر افرادی که مایل اند جهان را زیر رو رو و زیر و خم آن را یاد بگیرند، پیدا کرده است.تیم مجله اخترشناسی این کره را به کمک تصویر برداری هندسی و ژئوفیزیکی

تیم آقای راس ای. بایبر و تیم افق های نو در ناسا به رهبری آلن استرن تولید کرده است. تمامی تصویر های روی کره توسط ابزار شناسایی تصویر برداری دور برد افق های نو (LORRI) گرفته شده اند که هنگامی که فضا پیما از پلوتو عبور می کرد و در فاصله هفت هزار و هشتصد مایلی آن قرار داشت تصاویر به ثبت رسیدند.