بهترین تنبیه برای کودک محروم کردن او از خواسته هایش است

 

  • والدین با کودکان بالای چهار سال باید به دور از جمع درباره رفتارش صحبت کنند و تذکر دهند و در صورت تکرار رفتار غلط، به کارگیری تنبیه متناسب با عمل وی انجام شود و باید او را از خواسته هایش محروم کنند تا  دست از کار ناشایست خود بردارد.

بعضی از والدین هنوز هم تنبیه بدنی را بهترین تنبیه برای کودک می دانند. البته این طرز تفکر بسیار کم شده است خوشبختانه، ولی چیزی که برای کودکان بهترین تنبیه به حساب می آید این است که او را از خواسته هایی که به شدت به آن علاقه دارد و روزانه انجام می دهد منع کنید.

فرید توکلیان روانشناس و جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت: بیشتر والدین هنگام مواجهه با لجبازی کودک، به دلیل عدم آگاهی دست به تنبیه او می زنند که اغلب با نتایج معکوس رو به رو می شوند در حالی که با بکارگیری جملات خبری به جای جملات دستوری در برخورد با وی می توان تا حد زیادی از بروز این رفتار جلوگیری کرد.

 وی در ادامه تصریح کرد: گوش دادن و توجه به صحبت های کودک و همدلی با وی نقش مهمی در کاهش لجبازی فرزند دارد. بطور مثال زمانی که او جیغ می کشد به جای دعوا و تنبیه، با مهربانی علت این کار را جویا شوید، همچنین هماهنگ بودن روش های تربیتی پدر و مادر نیز در کاهش رفتارهای ناشایست کودک مؤثر است.
توکلیان بیان کرد: والدین با کودکان بالای چهار سال باید به دور از جمع درباره رفتارش صحبت کنند و تذکر دهند و در صورت تکرار رفتار غلط، به کارگیری تنبیه متناسب با عمل وی انجام شود و باید او را از خواسته هایش محروم کنند تا  دست از کار ناشایست خود بردارد.
این روانشناس در پایان افزود: از دیگر روش های مفید برای کاهش لجبازی کودک انجام برنامه ریزی مناسب و منظم برای کارهای روزانه او و پاسخگو بودن به خواسته های موجه فرزند است، زیرا با این کار کودک متوجه می شود که قصد والدین اذیت کردن او نیست، حق دادن به وی در برخی موارد و همچنین استفاده از شیوه جایگزین کردن به این معنا که به کودک اطمینان دهیم، اگر جیغ نزند، فلان کار را برایش انجام می دهیم، در کاهش رفتارهای ناشایست کودکان مؤثر است.

 

 

چرا کودکان بدرفتاری می کنند

 

 

  • کودکان در حال رشد هستند و باید نیازهای تغذیه‌ای آنها به خوبی برآورده شود. کمبود برخی موارد در بدن تحرک‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد و در این صورت ما ممکن است تعجب کنیم که چرا با وجود اعمال شیوه‌های تربیتی خوب و مناسب ، نتیجه خوبی نمی‌گیریم. برای این کار حتما از متخصصین کمک بگیرید.

 

چرا گاهی کودکان ما، بدرفتاری هایی می کنند که واقع خودمان هم انتظارش را نداریم و باعث تعجبمان می شود؟ در این مواقع ابتدا باید بررسی کنید که این رفتار از کجا نشأت گرفته است و سپس به راهکارهایی برای پیشگیری از تکرار این رفتار بگردیم. برای اینکه بتوانید شیوه ی مناسبی در تربیت کودک خود داشته باشید، باید بتوانید ابتدا با او همراه و دوست شوید.

بدرفتاری در کودک شما

به وضعیت جسمانی کودک خود توجه کنید

گاهی اوقات دلیل بدرفتاری کودک یک ناراحتی جسمی است. برخی از کودکان در شرایطی که دردی دارند یا بیمار هستند یا بی‌تحرک می‌شوند، خیلی زود عصبانی می‌شوند و جیغ راه می‌اندازند و شاید آرام کردن آنها در این شرایط کار دشواری باشد. با بررسی احتمال وجود یک دلیل جسمی و شناسایی آن اقدام به رفع آن مشکل می‌کنید و بدرفتاری کودک شما نیز از بین می‌رود.

به وضعیت تغذیه کودک خود توجه کنید

کودکان در حال رشد هستند و باید نیازهای تغذیه‌ای آنها به خوبی برآورده شود. کمبود برخی موارد در بدن تحرک‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد و در این صورت ما ممکن است تعجب کنیم که چرا با وجود اعمال شیوه‌های تربیتی خوب و مناسب ، نتیجه خوبی نمی‌گیریم. برای این کار حتما از متخصصین کمک بگیرید.

خواب کودک را تنظیم کنید

اغلب کودکان زمانی که احساس خواب می‌کنند، بی‌قرار و تحریک‌پذیر می‌شود. پدران و مادران باید به این نکته آگاه باشند و اینگونه رفتارهای کودک خود را حمل بر عصبانیت و خشم و بی‌قراری نکنند. در چنین مواقعی ،طرح یک برنامه خوب خواب و ترغیب او به استراحت و خواب رفتن به شیوه‌های خوب ، مشکل را حل خواهد کرد و لازم نیست شما زیاد نگران شده و سخت بگیرید.

الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید

کودکان بسیاری از رفتارهایی را که دارند از بزرگترها یاد می گیرند، حتی رفتاری را که به نظر ما چندان مهم نبوده و باور کردنی نمی رسد که کودک با این سرعت آن را فرا گرفته باشد. کودکان از ما یاد می‌گیرند که در مواقع ناراحتی چگونه مساله خود را مطرح کنند. والدینی که ناراحتی خود با هیجانات منفی و ناراحتی زیاد نشان می‌دهند، همین الگو را به فرزندان خود منتقل می‌کنند. برای جلوگیری از خشونت و بدرفتاری کودکان خود باید پدر و مادری آرام باشیم.

فیلم‌ها ، کارتون‌ها و بازی‌های خشن ، عامل بدرفتاری کودکان است

تماشای فیلم های خشن ، کارتونهای نامناسب و بازی‌های کامپیوتری با تاثیری که در فعالیت بخش‌هایی از مغزمی‌گذارند، بدرفتاری را در کودکان سبب می‌شوند. کودکان را از تماشای فیلم‌های بزرگسالان منع کنیم و اگر قرار است دیگر اعضا خانواده چنین فیلم‌هایی را تماشا کنند، در ساعاتی باشد که یا کودک در منزل نیست یا در خواب است. حضور کودک در خانه در حالی که دیگر اعضا مشغول تماشای یک فیلم هیجانی هستند و او را از تماشای آن منع می‌کنند راهکار مناسبی نیست.

روش‌های تنبیهی مناسبی داشته باشید

زمانی که کودک شما عصبانی است و شما با اعمال یک تنبیه بدنی یا تنبیه سخت دیگری می‌خواهید او را آرام کنید، نه تنها به او کمک نکرده‌اید بلکه مشکل او را بیشتر نیز کرده‌اید و به این ترتیب کار شما در دفعات بعدی که او عصبانی می‌شود سخت‌تر شده است. برای آرام کردن کودک لازم نیست همان اول از روش تنبیه استفاده کنید. با امتحان کردن سایر روش‌ها اگر به نتیجه نرسیدند تنبیه مناسبی را در نظر بگیرید و اجرا کنید. این تنبیه نباید زیاد شدید باشد، نباید بدنی باشد و نباید خیلی طولانی باشد. چنانکه حضرت علی علیه‌السلام به مردی که از رفتار ناپسند فرزند خود شکایت کرد فرمودند: او را نزن بلکه از او قهر کن و قهر را طول نده.

زبان کودک خود یاد بگیرید

کودکان از لحاظ زبانی نیز در حال رشد هستند و درک آنها از زبان و گفتار به اندازه درکی نیست که ما بزرگترها داریم. برای اینکه بتوانیم ارتباط خوبی با کودک خود داشته باشیم، باید شیوه صحبت کردن خود را با او عوض کنیم و در سطح فهم و درک او صحبت کنیم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: کسی که کودکی نزد اوست باید در برخورد با او کودکانه رفتار کند. زمانی که واضح ، کوتاه و دلنشین صحبت می‌کنیم، تن صدای ما آرام است و از کلمات مناسبی استفاده می‌کنیم راحت‌تر می‌توانیم کودک خود را آرام کنیم. البته منظور استفاده از الفاظ کودکانه که اغلب کودکان به طور نادرست کلمات را به کار می‌برند نیست. والدین باید کلمات را درست ، ولی واضح ، آرام و دلنشین ادا کنند.

عزت نفس کودک را افزایش دهید

افرادی که عزت نفس بالایی دارند، بهتر می‌توانند رفتارهای خود را کنترل کنند. حتی وقتی در شرایط هیجانی شدیدی هستند. آنها به لحاظ ارزش و کرامتی که به خود قائل هستند در تمامی لحظات ، مراقب رفتار و گفتار خود هستند تا ارزش و احترام آنها را زیر سوال نبرد.

ویکی روان

بین بچه ها فرق نگذاریم / مشکلات تبعیض میان فرزندان

  • متاسفانه تبعض والدین این حق حیاتی را از او سلب می کند و او را تشنه محبت، تحویل اجتماع می دهد. چه بسا در آینده برای جبران این کمبود دست به سوی هر آب گل آلودی دراز کند و با محبت های کاذب خیابانی جبران مافات نماید.

در میان فرزندان خود عدالت را مراعات کنید. همان گونه که دوست دارید در نیکی و لطف به شما، به عدالت رفتار کنند. پیامبر اکرم (ص)
رقابت امری است که همیشه بین بچه های یک خانواده وجود دارد. اما ممکن است والدین نیز، با رفتارهای ناخودآگاه خود، به آن دامن بزنند. ما همگی مصرانه بر این باوریم که بین فرزندان خود تفاوتی قائل نیستیم و از صمیم قلب می گوییم: «ما همه بچه هامون رو یک جور دوست داریم.» اما چه طور می توان بچه هایی را که به طور طبیعی با هم تفاوت دارند به یک شکل و یک اندازه دوست داشت؟ چنین چیزی محال است.
تولد هر کودک در مقطع خاصی از تاریخچه زندگی زناشویی رخ می می دهد. به عنوان مثال فرزند اول ثمره عشق والدین و بچه سوم شاید نجات بخش زندگی زوج در حال فروپاشی است. رابطه ای که شخص با فرزندانش ایجاد می کند، در اکثر وارد تحت تاثیر رابطه ای است که با همسر خود دارد.
 
مثلا در دوره خوش و خرم عشق و عاشقی، مادر از این که می بیند چهره پسرش مو به مو به چهره پدر شباهت دارد به وجود می آید و دلباخته او م شود. کافی است زوج دچار مشکل شود تا این قبیل روابط زیر و رو شود. مادر از این که می بیند پسرش شبیه شوهری است که این همه او را اذیت می کند دل چرکین می شود و به همین دلیل نیز او را پس می زند.
با وقوع طلاق، تبعیض بین بچه ها تشدید می شود گاه شکل اغراق آمیزی به خود می گیرد. به عنوان مثال مرد یا زن دیگر تحمل فرزندی را ندارد که شبیه همسر سابقش است. این گونه است که همسر سابق نیز از همین شباهت فرزند با خود استفاده می کند و او را وا می دارد تا موضع خود را مشخص کند.
در جوامع سنتی تفاوت گذاشتن بین فرزندان بیشتر دیده می شود.در این گونه از جوامع، مرد به عنوان «نان آور خانواده» محسوب شده که به دنبال این تفکر وقتی خانواده ای صاحب فرزند پسر می شود برایشان بسیار خوشایندتر است از اینکه دارای فرزند دختر شوند.
در جامعه دارای فرهنگ مردسالارانه، مرد از آزادی عمل بیشتری در برقراری ارتباطات، انتخاب همسر، فعالیت های خارج از خانه و غیره برخوردار است. این عوامل بر روند رشد شخصیتی دختران و پسران تاثیر بسزایی می گذارد. برای مثال در این فرهنگ پسر حق دارد تا پاسی از شب بیرون از منزل و در میان گروه دوستان حضور داشته باشد و همچنین به سرگرمی های مورد علاقه خود بپردازد اما دختر باید بسیاری از مسائل را رعایت کند. این اعطای آزادی عمل بیشتر به پسران در خانواده به مرور دختران را به نگرش نارضایتی از جنسیت خود وا می دارد و ایجاد عقده های روانی خاص خود را مهیا می سازد.
اشکال تبعیض طبقه بندی علمی خای ندارد. در بسیاری از موارد خانواده ها بین فرزند کوچک و بزرگ، فرزند پسر و دختر، فرزندی که تحصیلات بهترین دارد و فرزندی که در این امر ضعیف تر است، فرق می گذارند. تبعیض، رفتاری ناخودآگاهانه است که همیشه آثار مخربی دارد و باعث می شود کسی که مورد سرزنش قرار می گیرد دچار بی اعتمادی و کمبود محبت شده و در زندگی به خوبی پیشرفت نکند. این رفتار می تواند ریشه در کودکی خود والدین داشته باشد. از دیگر دلایل آن وجود تعصبات و باورهای غلط در جامعه است که متاسفانه براساس آن برخی خانواده ها به فرزند پسر بیشتر از فرزند دختر اهمیت می دهند.
شکل ظاهری افراد نیز یکی از عوامل بروز این رفتار است. ادعای برخی والدین در این خصوص که هیچ تفاوتی بین بچه ها نیست و همه مثل هم بوده، اغلب تظاهر است و متاسفانه تبعیض بین خانواده ها بسیار دیده می شود.
مخصوصا توجه ناعادلانه به فردی که از لحاظ ظاهری زیباتر و سالم تر است، حس حسادت و کینه را در دل کودکی که این ویژگی ها در او کمتر است، بر می انگیزد و باعث می شود در آینده، فردی اجتماعی نباشند.
این رفتار، ضربه های روحی زیادی به کودکان وارد می کند. فردی که پایین نگاه داشته می شود، دچار حس حقارت شده و احساس بی ارزشی می کند. او اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس شکست می کند.
برعکس، افرادی که خیلی به آنها توجه شده، دچار اعتماد به نفس کاذب می شوند و همین عامل باعث می شود رفتارهایی را مرتکب شوند که از دید اطرافیان خوشایند نبوده و در نهایت در اجتماعی از احترام زیادی برخوردار نباشند.
حتی ممکن است به دلیل طرفداری بی جای والدین، آنها نتوانند در جامعه به خود متکی بوده و در آینده در برخی شرایط نتوانند از خود دفاع کنند.

ناهنجاری های اخلاقی در پی تبعیض های غیرمنطقی والدین

گاهی والدین به دلایل منطقی یا غیرمنطقی بین فرزندان شان تبعیض قائل می شوند. اعمال تبعیض بین فرزندان موجب کاهش اعتماد به نفس، منزوی شدن و کینه ورزی در آنها می شود. بسیاری از هنجاری های دوران کودکی، نوجوانی و به خصوص جوانی، ریشه در تبعیض والدین نسبت به فرزندان شان دارد. به این صورت که هرچه تبعیض ها شدیدتر شود، ضربات و صدمات روحی منتقل شده به فرزند مهلک تر و جبران ناپذیرتر می شود و به جهت ظهور کینه و حسد در یک فرزند نسبت به فرزند دیگر، زمینه برای بروز خصوصیات نامطلوب اخلاقی و رفتاری او و حتی تنفر از خواهر یا برادر او را فرهم می کند. چه بسا ناهنجاری های رفتاری و اخلاقی که طی آن، نه تنها خود فرد بلکه خانواده و اجتماع هم آسیب می بیند.

مقایسه فرزندان با هم، ممنوع

یکی از اشکال شایع تبعیض بین فرزندان و والدین ناشی از مقایسه کودکان و نوجوانان چه در جمع خانواده و چه با اعضای همسن و سال فامیل است که منجر به بروز سرخوردگی می شود.
یعنی شکل ظاهری و هوش و استعداد کودکان گاه با هم مقایسه می شود و معمولا تعدادی از فرزندان متهم به کم هوشی و بی استعدادی می شوند و این زمینه ساز مشکلات جدی است که آینده فرزند را ممکن است تخریب کند.

پیامدهای تبعیض بین فرزندان

کینه توزی و انتقام: توجه والدین به یکی از فرزندان باعث می شود که یکی نسبت به دیگری و والدینش تنفر و کینه پیدا کرده و درصدد انتقام جویی برآید. لذا تبدیل به شخصی خشمگین و عصبانی می شود که درپی بهانه است. فرد خشمناک بر اثر رفتارهای ناپسند و ناهنجار، از جامعه طرد شده و به فردی گوشه گیر و منزوی تبدیل می شود.

ترس و اضطراب: ترس و اضطراب های مرضی معمولا ریشه در دوران کودکی افراد دارد. اتفاق و حادثه ای در آن دوران و نفوذ به ضمیر ناخودآگاه کودک منشا چنینترس ها و اضطراب هایی است. از این رو کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید.

عدم اعتماد به نفس: اعتماد به نفس مهم ترین حالت عاطفی برای رشد کامل شخصیت است اگر فرزندی در دوران کودکی موفق به کسب آن شود، اعتماد به نفس جای خود را به حس حقارت و سرخوردگی می دهد.
تبعیض بین فرزنداناز طرف والدین حس ناتوانی و عدم اعتماد به نفس را در فرزند به وجود می آورد و به کلی ناامید و مایوس می شود.

ایجاد فاصله: تبعیض در بین فرزندان از طرف والدین باعث می شود که فرزند احساس کند، پدر و مادرش او را دوست ندارند. از این لحاظ سعی می کند زیاد همراه والدین خود نباشد تا کم تر دیده شود و مورد سرزنش قرار نگیرد و هر روز فاصله او با والدینش بیشتر می شود. بنابراین فرزند برای یافتن پناهگاه برای محبت و دوستی جایی غیر از خانواده و والدین را جستجو می کند والدین باید آگاه باشند که ایجاد فاصله آنان و فرزندان شان با وجود این که زیر یک چت و در یک خانه هستند، چه اثرات منفی برای فرزندان آنان دارد.

پس نباید اجازه هیچ گونه فاصله ای را بدهند و دوستان خوبی برای فرزندان شان باشند.

کمبود محبت: کودکی که در معرض تبعیض والدین است، نوعی احساس تنهایی ترس آور و نداشتن پشتیبان و تکیه گاه مطمئن در او به وجود می آید.

محبت همچون آب که در رشد و نمو جانداران حیاتی است، در پرورش آدمی ضروری است. کودک ما برای رشد عاطفی و هیجانی خویش باید سیراب محبت شود.
اما متاسفانه تبعض والدین این حق حیاتی را از او سلب می کند و او را تشنه محبت، تحویل اجتماع می دهد. چه بسا در آینده برای جبران این کمبود دست به سوی هر آب گل آلودی دراز کند و با محبت های کاذب خیابانی جبران مافات نماید.

 

کودک بد اخلاق را چطور درمان کنیم / تربیت بچه عصبانی

  • به رفتارهای آزار دهنده او بی اعتنایی کنید و به او بگویید که به جای کج خلقی چگونه می توانست بهتر رفتار کند و رفتار درست را برای او اجرا کنید و از او بخواهید آن را اجرا نماید. پس از اینکه کودک رفتار مناسب را انجام داد به او پاداش دهید.

تعیین کننده اصلی رفتار ما ساختار شخصیتی ماست. اگر طی دوران کودکی یاد گرفته باشیم با ابراز خشم به خواسته های خود برسیم در بزرگسالی نیز از همین شیوه استفاده خواهیم کرد.
معمولا بچه ها به دو دلیل عصبانی می شوند:
1-           ناکامی
2-          عصبانیت آموخته شده
بچه ها به مرور یاد می گیرند که می توانند با کج خلقی به آنچه می خواهند برسند . هر چه والدین در برابر این کج خلقی ها بیشتر تسلیم شوند احتمال بیشتری دارد کودکان از این روش برای رسیدن به خواسته هایشان استفاده کنند.
بررسی کنید کودکتان:
–         در چه زمانی
–         تحت چه شرایطی
–         در برابر چه کسانی
–         با چه محرکهایی
کج خلقی می کند.
به رفتارهای آزار دهنده او بی اعتنایی کنید و به او بگویید که به جای کج خلقی چگونه می توانست بهتر رفتار کند و رفتار درست را برای او اجرا کنید و از او بخواهید آن را اجرا نماید. پس از اینکه کودک رفتار مناسب را انجام داد به او پاداش دهید. به او بگویید اگر بدون کج خلقی و با گفت وگو به شما بفهماند که از چه چیزی ناراحت است خیلی از او خشنود خواهید شد. در صورت پرخاشگری کودک حتما باید از تکنیک وقفه یا اتاق تنهایی استفاده کنید .
چگونه خشم خود را نسبت به رفتار کودکان ابراز نماییم؟
ابراز خشم والدین در تربیت کودک نقش موثری دارد . والدینی که کنترل خود را از دست بدهند به عنوان انسان های ضعیف در چشم کودک خود جلوه می کنند. تصمیم مبنی بر اینکه دیگر عصبانی نشویم آتش خشم ما را دامن می زند.
برای این که بتوانیم عصبانیت خود را به طور سازنده به کودک ابراز کنیم لازم است بپذیریم که:
–         گاهی فرزندان ما باعث عصبانیت ما می شوند.
–         ما حق داریم بدون احساس گناه خشم خود را ابراز کنیم.
–         ما حق داریم احساس خود را بدون بی حرمتی به کودکان ابراز کنیم .
–         آنچه که موجب عصبانیت شما شده را توصیف کنید مثلا: «اسباب بازی هایت کف اتاق ریخته»
–         سپس احساس خود را بگویید «از دیدن این همه اسباب بازی کف اتاق پذیرایی ناراحت می شوم.»
–        بعد خشم خود را شدیدتر بیان کنید «عصبانی شده ام و دارم به خاطر جمع نکردن اسباب بازی ها عصبانی تر می شوم»
–         سپس کاری را که باید انجام دهد را متذکر شوید «دوست دارم اسباب بازی هایت را جمع کنی.»
–         بعد فرصت کافی بدهید «وقتی عقربه ساعت به اینجا رسید باید این وسایل جمع شده باشند.»
–         سپس به او هشدار دهید «اگر تا رسیدن این عقربه وسایل جمع نشده باشد امروز از دیدن تلویزیون منع خواهی شد.»
–         با این کار به کودک خود این پیغام را خواهید داد که «آنچه باعث عصبانیت شما شده خود او نیست بلکه رفتار اوست.»

با بچه هایی که دیر می خوابند چکار کنیم

  • حتی گاهی اوقات تا ساعت سه شب بیدار میماند واز ماهم در خواست بازی دارد مجبورم  با اصرار وگریه روی پاهایم انداخته  و شاید تا یک ساعت تکانش دهم تا بخوابد  واقعا کلافه شده ام وهمیشه خسته هستم این امر بر روی روابط زناشویی با همسرم هم تاثیر گذاشته است خواهشمند است راه حلی را برایمان ارایه دهید .با تشکر فراوان.

سوال
سلام مشکل  بنده در مورد خواب دختر دو ساله ام میباشد که به معضلی بزرگ برای من وهمسرم تبدیل شده است .شغل بنده دبیری است وبه علت مسافت طولانی تا محیط کار هر روز ساعت شش صبح بیدار شده وبه  محیط کار میروم و فرزندم تقریبا ساعت ده صبح در نزد مادربزرگش از خواب بیدار میشود وتا برگشتن من از محیط کار مدام در حال با زی میباشدوحدود ساعت چهار بعد ظهر بعد خوردن ناهار به علت خستگی زیاد ناشی از محیط کار همراه دخترم حدود 1الی 5/1ساعت میخوابیم دخترم در خواب ظهر  بدون مشکل واذیت کردن میخوابد ولی به هنگام  خواب  شب  شروع به گریه  وبهانه گیری های مختلف میکند ومدام میگوید خوابم نمیاید حتی گاهی اوقات تا ساعت سه شب بیدار میماند واز ماهم در خواست بازی دارد مجبورم  با اصرار وگریه روی پاهایم انداخته  و شاید تا یک ساعت تکانش دهم تا بخوابد  واقعا کلافه شده ام وهمیشه خسته هستم این امر بر روی روابط زناشویی با همسرم هم تاثیر گذاشته است خواهشمند است راه حلی را برایمان ارایه دهید .با تشکر فراوان.
جواب
کاربر محترم باسلام. اگر کودکتان در طول روز به دلایل مختلف از جمله کمبود فضا، انرژیش را تخلیه نکند، دیرتر خسته می‌شود. زندگی در آپارتمان‌های کوچک که در آن فضای کافی برای تحرک کودک وجود ندارد، باعث می‌شود میزان خواب کودک هم روز به روز کمتر شود. البته این موضوع به سرشت کودکتان هم مربوط است. روش‌هایی چون روی پا خواباندن، در بغل راه بردن و … ایجادکننده عادت‌های غلط هستند. معمولا ترک‌دادن این عادت‌ها سخت است و حتی گاهی در بزرگسالی هم باعث مشکل می‌شود. گذاشتن در رختخواب و تحمل گریه کودکتان یکی از روش‌های مفید است. بایستی هر بار که کودک بیدار می‌شود، زمانی را که بالای سر او ظاهر می‌شوید، به تاخیر بیندازند تا کودک یاد بگیرد شب فقط برای خوابیدن است نه در بغل گرفتن یا بازی کردن. برای اجرای این روش‌ها باید تحمل، طاقت و صبر داشته باشید. تنبیه روش مناسبی برای ایجاد خواب در کودک نیست و باعث ایجاد استرس و اضطراب در کودک می‌شود و اختلال در خواب ایجاد می‌کند. روش‌های تشویقی معمولا کارایی بهتری دارند. اگر نمی خواهید کودک دوساله تان در رختخواب به شما بپیوندد جلوی در اتاق خواب او یا اتاق خواب خودتان حفاظ بگذارید. بعضی از والدین تشکی را برای کودک کنار تخت خود روی زمین می گذارند و این بیدار شدن ها در طول شب امری بسیار رایج است.سعی نکنید هر روز کودکتان را مجبور کنید با شما بخوابد. بعد از اینکه به منزل آمدید، سعی کنید با بازی کردن، او را خسته کنید با توجه به اینکه شاغل هستید می توانید از مادربزرگ کودک درخواست کنید کودکتان را در طول روز سرگرم کند و به پارک یا فضای آزاد ببرد تا انرژی کودکتان تخلیه شود. تا شب صبر کنید تا در وقت مناسب و پس از آن‌که غذایش را خورد، او را به اتاقش ببرید. او را در تخت خودش بخوابانید و چراغ را خاموش کنید. حالا، برایش یک داستان تعریف کنید. بهتر است که یک داستان تخیلی باشد تا توجه‌اش کاملا جلب شود. از نوازش کردنش، غافل نشوید و توجه داشته باشید که به‌خاطر بدقلقی کردنش، از کوره در نروید!