دسته: مجله روانشناسی

• اگر چنین است، بدانید که نیاز به صرف وقت دارید که منی از من‌هایتان کم کنید. گذشت، صبر و درک مسئولیت در ازدواج به کارتان می‌آید. زندگی مشترک، برای اینکه دوام بیاورد، نیاز به کم‌کردن منیت‌ها دارد و نقش خانم‌خانه در این زمینه حساس‌تر و پررنگ‌تر است زیرا کانون عاطفی خانواده براساس او استوار است.

خودشناسی، مادر موفقیت‌هاست. هر موفقیتی که بخواهید، لازم است قبل از آن خودتان را خوب مطالعه و شناسایی کنید. علایق، سلایق، انتظارات، تیپ‌شخصیتی، رفتارها، توانایی‌ها و. . . خود را خوب بشناسید.

تا خود را نشناسید نمی‌توانید در انتخاب، موفق عمل کنید. برای خودشناسی، هم نیاز به تفکر و تمرکز و دقت دارید، هم نیاز به مطالعه. وقتش رسیده که کتابی را دست بگیرید و درباره مهارت‌های خودشناسی بیشتر بدانید.

اگر لازم است به مشاور و روانشناس مراجعه کنید تا در این مسیر به شما کمک کند. جایگاه هر مسئله‌ای را در زندگی‌تان مشخص کنید. مثلا بدانید که چقدر برای مسائل مالی اهمیت قائلید، تا چه میزان تحصیلات برایتان ارزش دارد، منظورتان از «مرد باید اخلاق داشته باشد» چیست و در تعریف شما، اخلاق دقیقا شامل چه نکاتی می‌شود و آیا خود شما اصلا آدم اخلاق‌مداری هستید و…

در این مسیر با خودتان صادق باشید، هرگز برای به‌دست آوردن فردی که گمان می‌کنید عاشقش هستید یا برای خلاصی از زندگی مجردی، به‌خودتان دروغ نگویید. درباره خودتان، با خودتان صادق باشید.

راه و رسم ارتباط سالم را بیاموزید. ارتباط مؤثر، نیازمند مهارت‌هایی است که در موفقیت شما اثرگذار است، ازجمله مهارت‌های کلامی، دانستن زبان بدن، نحوه پوشش، مهارت خوب گوش کردن و. . . هیچ‌کدام از اینها را به‌دست غریزه و عرف و هرچه پیش‌ آید خوش‌آید، نسپارید.

اگر در جلسات خواستگاری‌تان ساکت و سربه‌زیرید و نمی‌دانید باید از کجا شروع کنید و اصلا چه بگویید یا آنقدر حرف می‌زنید که طرف مقابل فرصت نفس کشیدن هم پیدا نمی‌کند، این رفتارها نشانه‌ هیچ‌چیز، به جز نداشتن مهارت ارتباط مؤثر نیست.

مهارت ارتباط مؤثر، دوری از افراط و تفریط‌های معمول و راه‌رفتن روی خط اعتدال با حفظ خصوصیات فردی است. برای اینکه مهارت‌های کلامی‌تان بهبود یابد، کتاب بخوانید، رمان، داستان و شعر بخوانید و گنجینه لغات‌تان را افزایش دهید. خودتان را در موقعیت‌های متفاوت فرض کنید و جملاتی برای پیش‌بردن بحث‌ درنظر بگیرید و توی ذهنتان تکرارش کنید.

آیا هنوز دختر یکی‌یک دانه‌ پدرتان هستید که دست به سیاه و سفید نمی‌زند؟ هنوز هم اگر برادرتان از راه برسد و از شما درخواست یک لیوان آب بکند، جوابش «خودت بردار مگه دست نداری» است؟ هنوز هم مادرتان لباس‌هایتان را می‌شوید و تنها مسئولیتی که در تمام طول عمرتان احساس کرده‌اید رفت‌وآمد به مدرسه و دانشگاه است؟

اگر چنین است، بدانید که نیاز به صرف وقت دارید که منی از من‌هایتان کم کنید. گذشت، صبر و درک مسئولیت در ازدواج به کارتان می‌آید. زندگی مشترک، برای اینکه دوام بیاورد، نیاز به کم‌کردن منیت‌ها دارد و نقش خانم‌خانه در این زمینه حساس‌تر و پررنگ‌تر است زیرا کانون عاطفی خانواده براساس او استوار است.

بلدید وقتی مشکلی پیش می‌آید، به جای عصبانیت و ناراحتی و غم و گریه، تمرکز کنید روی حل مسئله و اختلاف؟ یکی از مهم‌ترین مهارت‌های مورد نیاز برای داشتن زندگی مشترک، مهارت حل اختلاف است؛ اینکه شما به خوبی مسئله پیش‌آمده را درک کنید، تجزیه و تحلیل کرده و توانایی این را داشته باشید که خودتان را به‌جای طرف مقابل گذاشته و راه‌حل‌های متفاوت برای رسیدن به نقطه آرامش و تفاهم را بررسی کنید.

اختلاف سلیقه، عقیده و مشکلات غیرقابل پیش‌بینی هم جزئی از زندگی مشترک هستند که باید به آنها فکر کرد و جدی‌شان گرفت. به زندگی‌های مشترکی که در اطرافتان جاری است خوب دقت کنید البته منظورمان کنجکاوی در زندگی شخصی دیگران نیست بلکه دقت در رفتارها و مشکلاتی است که شما هم در جریانشان قرار می‌گیرید. خودتان را به جای آنها بگذارید و ببینید اگر شما بودید چه رفتاری را پیش می‌گرفتید. آیا قدرت درک و صبر و حل اختلافات را دارید؟ یا نخستین گزینه‌ای که به ذهنتان می‌رسد گریه و زاری و قهر و دعواست.

• حذف افراد هیجانی از زندگی‌ منجر به گردهم‌آوردن افراد حمایتگر برای خود می‌شود. شما می‌دانید چه کسی بر زندگی‌تان تاثیر بد دارد و چه کسی ندارد. دوستانتان یا همیار شما هستند یا نیستند؛ پس افرادی را که به زندگی‌تان راه می‌دهید، خردمندانه انتخاب کنید.

 افکار منفی می‌توانند به عادت‌های بد زندگی‌مان تبدیل شوند و برروی تجربه ما از زندگی تاثیر بگذارند. آموختن این نکته که چگونه به‌جای تفکر منفی، مثبت فکر کنیم، سخت است؛ مخصوصا اگر فرد تابه‌حال به چنین موضوعی فکر نکرده باشد. بااین‌وجود تبدیل‌شدن به فردی که در هرچیزی بهترین را می‌بیند، می‌تواند به تجربیات جدید و زندگی سالم‌تری منجر شود.

شاکر باشید

بیاموزید چیزی که در تفکر مثبت نقش اساسی دارد، شاکر‌بودن برای همه‌چیزهایی است که در زندگی دارید؛ پس به‌خاطر افرادی که حمایتتان می‌کنند و تمام چیزهای شادی‌بخش زندگی‌تان شاکر باشید. هرچیزی که در زندگی دارید، موهبتی در زندگی شماست؛ پس آن‌گونه که شایسته‌اش است، دوستش بدارید.

هیجان منفی را کنار بگذارید

اینکه آغازکننده نمایش‌های هیجانی باشید، صفت بدی است؛ درواقع حذف نمایش‌های هیجانی از زندگی‌ با رها‌کردن افرادی که درمورد هرکس و هرچیز در این دنیا هیجان‌پراکنی می‌کنند، آغاز می‌شود؛ حتی اگر این افراد درمورد شما نمایش هیجانی ایجاد نکنند هم این خطا را در شما افزایش می‌دهند که شروع‌کننده نمایش هیجانی شوید؛ پس این افراد و تاثیرشان بر زندگی‌تان را حذف کنید؛ زیرا شما باید غرق شادی و قدردانی باشید نه رفتارهای هیجانی احمقانه.

در اطراف خود افراد حمایتگر داشته باشید

حذف افراد هیجانی از زندگی‌ منجر به گردهم‌آوردن افراد حمایتگر برای خود می‌شود. شما می‌دانید چه کسی بر زندگی‌تان تاثیر بد دارد و چه کسی ندارد. دوستانتان یا همیار شما هستند یا نیستند؛ پس افرادی را که به زندگی‌تان راه می‌دهید، خردمندانه انتخاب کنید.

مسئولیت‌پذیر باشید

تغییر به تفکر مثبت بیش از هرچیز با قوه ابتکار عمل آغاز می‌شود. شما باید خواهان شادی بیشتری باشید. همچنین باید مسئولیت کارهایی را که بعضی‌اوقات در زندگی‌تان اشتباه می‌شوند، برعهده گرفته و تصمیم بگیرید که می‌توانید تغییر بهتری داشته باشید.

مهربان باشید

 با دیگران مهربان باشید. این بسیار آسان است. مهربانی با دیگران احساسات مثبت را در شما و طرف مقابل به وجود می‌آورد و همه در چنین موقعیتی موفق خواهند بود؛ درواقع مهربان‌بودن انسان، خوب‌بودن است و راه بهتری برای مثبت فکر‌کردن و زندگی‌کردن وجود ندارد.

زمانی را برای خود کنار بگذارید

ما برخی اوقات احتیاج داریم سرعت را کم کنیم و در افکار خود فرورویم. مثلا ازطریق مدیتیشن یوگا موسیقی پیاده‌روی ماهیگیر یا … می‌توانیم از حقیقت سود ببریم و در رشته افکار خود غرق شویم.

بانشاط باشید

یک روش واضح برای حذف تفکر منفی، خوشگذرانی است؛ چراکه خوشگذرانی، به خنده هیجان و لذت منجر می‌شود؛ پس تاآنجایی‌که کسی متضرر نمی‌شود، خوش بگذرانید.

بخشیدن را بیاموزید

فردی قوی است که می‌بخشد. ارزش ندارد فکر خود را مشغول کاری که انجام و تمام شده است، بکنید؛ چون کاری که درگذشته انجام شده، تمام شده است و باید همان‌جا بماند. بخشیدن می‌تواند سخت باشد؛ اما اگر انجام شود، به شما اجازه می‌دهد از مشکلات خود و دیگران نیز بگذرید. اگر هنوز درگیر پرداختن به آنچه در گذشته ایجاد شده باشیم، شادی و تفکر مثبت شکل نمی‌گیرد و ارتقا نمی‌یابد.

به نیمه پر لیوان فکر کنید

هر رویدادی را که در زندگی به دلیلی اتفاق می‌افتد، عاملی برای بهتر‌شدن بدانید، نه عاملی برای بدتر‌شدن. اگر روز بدی را می‌گذرانید، فکر خود را به آنچه در روز خوب بوده است، منحرف کنید. این تکنیک به‌آسانی خوش‌بینی را به شما می‌آموزد. همه موقعیت‌های زندگی به ما اجازه نمی‌دهند خوش‌بین باشیم. زندگی دشواری‌هایی را درطول زمان همراه دارد. بااین‌وجود با اکثر اتفاقات روزانه می‌توان با این طرز فکر روبه‌رو شد

فکر اضافه را قطع کنید

جذب بیش‌ازحد در زندگی می‌تواند بعضی‌اوقات منجر به زیادی فکر‌کردن ما به شرایط کنونی به‌جای دیدن طرح اصلی موضوعات زندگی شود. اگر در زندگی هراسی دارید و به نظر می‌رسد نمی‌توانید با جنگ راه خود را باز کنید، به نبرد ادامه دهید. کار و عزم سخت، عاقبت پیروز خواهد شد. تا زمانی‌که کاری برای پیشرفت خود در جهت بهتر‌شدن انجام می‌دهید، برای نگرانی آنچه خواهد آمد انرژی نگذارید. مثبت فکر کنید در لحظه زندگی کنید، اما بیش‌ازحد تفکر نکنید.

مترجم : مهرنوش نوروزی

• برخی افراد می توانند عاشق همسر خود باشند، اما به کار و یا سرگرمی خود بیشتر از همسر خود عاشق هستند. فقط به این خاطر که او شما را دوست دارد، به این معنا نیست که شما در الویت اول او قرار دارید. شاید هم احساس کرده اید که علیرغم عشق اش به شما، شما در اولویت اول او قرار ندارید.

چرا مردان از خانه فرار میکنند

مردان به 7 دلیل ممکن است خانه و زندگی زناشویی را ترک کنند. فرار کردن مردان از خانه دلایل متعددی می تواند داشته باشد که زنان نمی دانند. اگر خانمی هستید که مرد شما قصد ترک خانه و فرار از خانه را دارد بهتر است بدانید شما اشکالاتی دارید. 7 دلیل فرار مردان از خانه را در ادامه بیان خواهیم کرد.

1. او از متعهد شدن می ترسد

به چند دلیل، تعهد هم برای مرد و هم برای زن می تواند چیز ترسناکی باشد. به طور کلی، همانطور که عشق شما بیشتر می شود، رابطه شما بیشتر و بیشتر جدی تر می شود. او هنوز عاشق شماست، اما می تواند به خاطر ترس از تعهد، شما را ترک کند.

2. او ممکن است فکر کند شایسته شما نیست

او ممکن است واقعا احساس کند که شما برای او بسیار خوب هستید و شما شایسته بهترین ها هستید. او واقعا به خاطر اشتباهاتی که در گذشته انجام داده است احساس گناه می کند و اعتماد به نفسش کم می شود. ممکن است به خاطر همین تفکر شما را ترک کند.

3. چیزهای دیگر در الویت اول او قرار دارند

برخی افراد می توانند عاشق همسر خود باشند، اما به کار و یا سرگرمی خود بیشتر از همسر خود عاشق هستند. فقط به این خاطر که او شما را دوست دارد، به این معنا نیست که شما در الویت اول او قرار دارید. شاید هم احساس کرده اید که علیرغم عشق اش به شما، شما در اولویت اول او قرار ندارید.

4. او هنوز آماده نیست تا وارد زندگی شما شود

او ممکن است عاشق شما باشد، اما این بدان معنا نیست که برای تشکیل خانواده آماده است. این مورد با ترس از تعهد فرق می کند، چون خیلی مواقع یک مرد از حل کردن مسائل فرار نمی کند، او فقط هنوز خودش را آماده وارد شدن به زندگی مشترک نمی داند. همه ما وارد مراحل مختلف زندگی می شویم و فکر می کنیم که برای ازدواج آماده هستیم. او عاشق شماست ولی هنوز زمانش نرسیده تا شما را وارد زندگی خود کند.

5. تمایلی برای حفظ ارتباط با شما ندارد

وقتی مرحله آسان و عاشقی را گذارنده اید، کار سخت یکی از واقعیت های شماست. عشق سختی می طلبد و باید اقدام معنی دار و از روی فکر انجام دهید و به تنهایی تصمیم نگیرید. متاسفانه، خیلی از افراد تمایلی برای حفظ ادامه ارتباط ندارند. مرد شما می تواند یکی از این افراد باشد.

6. چیزی وجود دارد که باعث درگیری طولانی مدت بین شما شده است

بهتر است یک مرحله به عقب برگردید و ببینید که ایا واقعا چیزی وجود دارد که باعث درگیری طولانی مدت بین شما دو نفر شده باشد. آیا چیزی وجود دارد که باعث به وجود آمدن درگیری طولانی مدت بین شما و بر هم زدن عشق اتان شود؟

7. زندگی شما مسیرهای متفاوتی را طی می کند

خیلی مواقع، افراد عاشق یکدیگر می شوند، اما اینده آنها به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. رایج ترین روشی که این امر در پی دارد، زمانی می باشد که یک فرد باید به جایی دیگر برود و فرد دیگر احساس می کند با این امر اصلا راحت نیست. مسیر زندگی شما هر چه که باشد، علیرغم عشقی که به هم دارید، ممکن است باعث جدایی شما شود. متاسفانه اگر بگوییم برای ازدواج عشق کافی است، کاملا در اشتباهیم. دلایلی وجود دارد که مردان علاوه بر عشقی که به دختر مورد علاقه خود دارند، مجبور به ترک او می شوند، بنابراین به یاد سپردن این امر از اهمیت زیادی برخوردار است که برای داشتن ارتباطی سالم ، فقط عشق کافی نیست.

• کمال طلبی در نوجوان سبب می‌شود که وقتی وی از خود اظهار پشیمان کرده و راه راست را در پیش می‌گیرد باز به سختی به خود می قبولاند که خداوند بزرگ وی را بخشیده و این احساس گناه می‌تواند وی را به افسردگی و حتی به خود کشی منجر کند.

والدین کمال گرا با توقع زیاد از فرزند خود سبب صدمه رساندن جدی به نوجوان می‌شوند. که در بزرگسالی بر رفتار و عملکردشان در محیط اثر گذار است.

مهدی خدابخش روان شناس و مدرس دانشگاه اظهار کرد: والدین کمال گرا با توقع زیاد از فرزند خود مبنی بر عدم اشتباه از نوجوان سبب صدمه رساندن جدی به وی شده و حتی سلامت روان را به خطر می‌اندازند.

وی تصریح کرد: این نوجوانان با والدین کمال گرا خود اغلب رفتار درست از خود بروز داده و با تصور اینکه با کوچکترین  اشتباهی اعتماد  پدر و مادر خود را از دست می‌دهد، مدام دچار دلهره ونگرانی می‌شوند.

وی اذعان کرد: همچنین چنانچه پدر و مادر از فرزندشان‌ توقع  داشته باشند که هرگز مرتکب اشتباه نشوند، این رفتار آنها ممکن است سبب نوعی کمال گرایی و نوجوانان می‌شود که در طولانی مدت نتیجه اسفناک برای وی به همراه دارد.

خدابخش تاکید کرد: در برابر چنین توقعی از والدین که نباید فرزندشان دچار اشتباهی شود، نوجوان اگر به خطایی مرتکب شد، سعی در پنهان کردن یا متوسل به دروغ گفتن می‌کند.

این روان شناس خاطر نشان کرد: کمال طلبی در نوجوان سبب می‌شود که وقتی وی از خود اظهار پشیمان کرده و راه راست را در پیش می‌گیرد باز به سختی به خود می قبولاند که خداوند بزرگ وی را بخشیده و این احساس گناه می‌تواند وی را به افسردگی و حتی به خود کشی منجر کند.

• عزت نفس (self esteem ) احساس ارزشمندی درونی و احترام گذاشتن به خویشتن / ارتباط صادقانه باخود و حقیقت گویی و توانایی در دوست داشتن و عشق ورزیدن به همه و بالاخره داشتن تصویر ذهنی خوب از خود و سازگاری با جهان هستی.

اعتماد به نفس و عزت نفس با یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقا شبیه به هم نیستند .اعتماد به نفس بسیار محدودتر از عزت نفس است. اما به طور کلی اعتماد به نفس به عقیده یک فرد نسبت به توانایی ها و استعدادهایش مربوط است. اما عزت نفس به معنای داشتن احساس ارزشمندی و کارایی در مورد خود است.

تعریف اعتماد به نفس

اعتماد به نفس(confidence) یعنی دیدن خود به عنوان فردی توانا باکفایت دوست داشتنی و منحصر به فرد با توجه به در نظر گرفتن تفاوتهای فردی.به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی آن احساس و شناختی که از توانایی ها و محدودیت های درونی و بیرونی خود دارید.شکل گیری اعتماد به نفس در دوران کودکی با حمایت والدین از فرزندانشان به طور موثر شکل می گیرد.

ویژگی افراد دارای اعتماد به نفس
افراد دارای اعتماد به نفس ابتکارات واقع گرایانه دارند حتی وقتی که بعضی از انتظاراتشان برآورده نمی شود دیدگاه مثبتشان را حفظ می کنند و خودشان را قبول دارند. افراد با اعتماد به نفس ریسک رد شدن از طرف دیگران را قبول می کنند به خاطر اینکه به تواناییهای خود اعتماد دارند.

ویژگی افراد فاقد اعتماد به نفس
این افراد به تایید دیگران نیاز دارند . آنها از ریسک کردن اجتناب می کنند به این دلیل که از شکست می ترسند . انتظار موفقیت در کارها را از خود ندارند و خود را دست کم میگیرند. و اگر به دلیل موفقیت تحسین شوند آن را کوچک تلقی می کنند.

تعریف عزت نفس
عزت نفس (self esteem ) احساس ارزشمندی درونی و احترام گذاشتن به خویشتن / ارتباط صادقانه باخود و حقیقت گویی و توانایی در دوست داشتن و عشق ورزیدن به همه و بالاخره داشتن تصویر ذهنی خوب از خود و سازگاری با جهان هستی. در کل امنیت معنوی و تفاهم با آنچه که هستیم یعنی داشتن عزت نفس. قضاوت ها و ارزیابی هایی که کودک در طی فرآیند رشد از خود به عمل می آورد و در تعامل با محیط و اطرافیان تثبیت میگردد در نهایت منجر به پدیداری عزت نفس در او می شود. در افراد فاقد عزت نفس هراس و ترس از واقعیت در فرد وجود دارد.

ترس از:افشا شدن/ فرو ریختن تظاهرها و وانمودها /ناکامی و تحقیر شدن…..

راهکارهایی برای بالا بردن اعتماد به نفس
۱-گذشته را بپذیرید و آینده را دگرگون کنید.
۲-درباره اهدافتان با خود گفت و گو کنید.
۳-تصمیم گرفتن را تمرین کنید.
۴-نتایجی را که می خواهید مجسم کنید.
۵-در برخی زمینه ها متخصص شوید

راهکارهایی برای بالا بردن عزت نفس
۱-خودتان را تحقیر و سرزنش نکنید.
۲-پاداش دادن به خود را آغاز کنید.
۳-از جسم خود مواظبت کنید .
۴-به احساسات خود احترام بگذارید.
۵-از مقایسه کردن بپرهیزید.
۶-برای هرچه می خواهید و نیاز دارید کلمه “من ” را به کار ببرید.

ویژگی افراد دارای عزت نفس بالا و پایین چیست؟
– فردی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، خودش را به گونه ای مثبت ارزیابی می کند و برخورد مناسبی به نظریات مثبت خود و دیگران دارد.
– افراد دارای عزت نفس بالا اشتباهات خود را واقع بینانه می پذیرند و برای اصلاح اشتباهات خود تلاش می کنند.
– همدردی و همدلی در اشخاص دارای عزت نفس بالا فراوان وجود دارد.
– افراد دارای عزت نفس بالا برای خویشتن ارزش قائلند.
– این دسته از افراد معتقدندکه بر جنبه های مختلف زندگی خود کنترل دارند و می توانند به آنچه علاقه و آرزو دارند، دست یابند.

چگونه می توان عزت نفس خود را افزایش داد؟
– از انتقاد دائم به خود بپرهیزید.
– با خودتان به عنوان فردی ارزشمند رفتار کنید.
– از دیگران یاری بخواهید.
– به خود برچسب نزنید.

• روزانه حداقل یک بار وقت خود را با کودک بگذرانید. هر روز لحظاتی را با توجه تمام به صحبت با کودک خود اختصاص دهید به عنوان مثال برایش کتاب بخوانید، با او بازی کنید. اگر ترجیح می دهید بیرون از خانه وقت خود را با کودک دلبند خود بگذرانید می‌توانید ‌همراه او به پارک بروید و بسکتبال یا تنیس بازی کنید.

مسلما یک کودک حواس پرت مشکلاتی را برای خود و دیگران ایجاد می کند.

روش هایی ساده و کاربردی برای کمک به کودک حواس پرت و بی توجه
سعی کنید محیط خانه را آرام نگه دارید تا کودک حواس پرت دچار اضطراب نشود. منظور از این جمله این است که سر کودک خود فریاد نکشید. البته ممکن است هر پدر یا مادری گاهی بیش از حد عصبانی شود و کنترل خود را از دست دهد و گاهی سر فرزند خود فریاد بکشید. اگر نا خواسته سر فرزند خود فریاد کشیدید بهتر است از او دلجویی کنید و به او بگویید که هنوز دوستش دارید. علاوه بر این به او توضیح دهید که گاهی رفتارش آزار دهنده می شود.
وسایل برقی را که باعث حواس پرتی کودک شما می شود را در خانه محدود تر کنید. بعضی از کودکان مانند بزرگسالان توانایی فیلتر کردن صدا های اطراف خود را ندارند. این بدان معنی است که روشن بودن تلویزیون وقتی فرزند شما مشغول انجام تکالیف است، مدت زمان تماشای تلویزیون کودک خود را به یک ساعت در روز‌ کاهش دهید.
متخصصان معتقدند میان تماشای بیش از حد تلویزیون و ابتلای کودکان به ADHD ارتباط مستقیمی وجود دارد. آنها همچنین به والدین توصیه می‌کنند تا از قرار دادن تلویزیون شخصی در اتفاق فرزند خود خودداری کنند.
بینایی و شنوایی فرزند خود را مورد معاینه قرار دهید. اگر کودک شما به یک باره در مدرسه با مشکلاتی روبه رو شد. او را نزد پزشک متخصص ببرید تا بینایی و شنوایی او را تست کند. گاهی کودک حواس پرت نمی تواند به راحتی مشکلات بینایی و شنوایی او را تست کند. گاهی کودک حواس پرت نمی تواند به راحتی مشکلات بینایی یا شنوایی خود را با شما درمیان بگذارد. بار ها پیش آمده که معلمان کودکان حواس پرت ابتلای کودکان به ADHD را تشخیص داده اند، ولی با بررسی های بیش تر توسط متخصصان مشخص شده که این کودک به نزدیک بینی مبتلا بوده.
سعی کنید در حضور فرزند خود مثبت گرا باشید. در حضور فرزند خود با همسرتان بحث نکنید. جالب است بدانید همان قدر که والدین نگران کودک خود هستند، کودکان نیز نگران والدین خود هستند. مشاهده جر و بحث و یا داد و فریاد والدین می تواند باعث ترس کودک شود. گاهی حتی اگر بحث والدین چندان جدی نباشد، باز هم کودکان تصور می کنند که والدینشان در آستانه طلاق قرار گرفته است و فکرشان تا مدت ها مشغول است. سعی کنید با لحنی مثبت با کودک خود صحبت کنید به عنوان مثال می توانید دور هم جمع شوید و در حضور کودک خود شام بخورید و در محیطی صمیمی از روزی که پشت سر گذاشته اید صحبت کنید. این کار باعث کاهش استرس و‌ ناراحتی کودک شما می شود. استرس و نگرانی یکی از محرک های مهم بی توجهی در کودک‌ حواس پرت بوده.
روزانه حداقل یک بار وقت خود را با کودک بگذرانید. هر روز لحظاتی را با توجه تمام به صحبت با کودک خود اختصاص دهید به عنوان مثال برایش کتاب بخوانید، با او بازی کنید. اگر ترجیح می دهید بیرون از خانه وقت خود را با کودک دلبند خود بگذرانید می‌توانید ‌همراه او به پارک بروید و بسکتبال یا تنیس بازی کنید.
قوانین مشخصی وضع کنید و به آن پایبند باشید. والدین باید قوانین خاصی را برای توجه به کودک خود وضع کنند و از همدیگر برای پایبندی به آن حمایت کنند.
برای افزایش تمرکز کودک حواس پرت خود او را در یک‌ کلاس ورزشی ثبت نام کنید. اگر کودک شما شلوغ و پر سر و صداست احتمالا به این خاطر است که این روش را برای تخلیه انرژی خود انتخاب کرده. بهتر است بدانید که یکی از برندگان مدال طلای شنای المپیک مشکل عدم تمرکز در کلاس درس داشت و پزشکان ابتلای او به ADHD  را تایید کرده بودند. وی یک کودک حواس پرت محسوب می شد. بعد از اینکه وی به مدت چهار سال تحت درمان قرار گرفت، پزشکان متوجه شدند که تنها درمان های دارویی نمی تواند کافی باشد و او با کمک و حمایت پزشکانش در سن ۱۳ سالگی از درمان های پزشکی خلاص شد و به تدریج با استفاده از قدرت ذهنش توانست غلبه بر حواس پرتی را با به کارگیری قدرت ذهنش یاد بگیرد و بعد ها در مسابقات شنا در مناطق مختلف جهان شرکت می کرد.
آنچه در این مقاله خواندید می تواند در جهت کمک به کودک حواس پرت و‌ حتی کمک به افزایش تمرکز کودکان معمولی به کار گرفته شود