-
داستان «کندی» خیلی هم عجیب نیست و از هر ۱۰ کودک، یکی از آنها با مشکل بینایی و چشم مواجه است. کارشناسان پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدند که تقریباً یک سوم کودکان زیر ۶ سال با مشکل بینایی مواجه اند.
«کندی بیدرمن» همانند دیگر بچههای مهد کودک عادی و طبیعی به نظر میرسید. او همیشه سرحال و شادمان بود، بازی اسکیت، دوچرخه سواری و بازی با دوستانش را بسیار دوست داشت. در انجام دادن تکالیف خود بسیار تلاش میکرد، اما باز هم نمیتوانست همانند همکلاسیهایش باشد و به پای آنها برسد. پدر و مادرش تصور میکردند که او یک کودک معمولی و طبیعی است و شاید این تقلای بیش از حد در مورد تکالیفش یک نوع وسواس کودکانه است. آنها هرگز تصور نمیکردند که دخترشان مشکل بینایی دارد. اما «کندی» در سن ۵ سالگی پس از اینکه سگی نزدیک چشم او ضربهای وارد کرد، به چشم پزشکی رفت و آزمایشات پزشکی از چشم او نشان داد که یک چشم او اصلاً بینایی ندارد و چشم دیگرش نیز بزودی بینایی اش را از دست خواهد داد. او به بیماری امبلیوفیا یا تنبلی چشم مبتلا بوده است. این بیماری باعث کاهش بینایی چشم در کودکان میشود و تقریباً ۵۰۰ هزار نفر از کودکان قبل از رفتن به مدرسه به این بیماری مبتلا میشوند. پدر و مادر «کندی» از این واقعه شگفت زده و شوکه شدند، چرا که او در بدو ورود به مهد کودک و حتی قبل از آن تحت معاینات چشم پزشکی قرار گرفته بود، اما هیچ کدام از آنها علائمی از بیماری در او نشان نداده بود.
داستان «کندی» خیلی هم عجیب نیست و از هر ۱۰ کودک، یکی از آنها با مشکل بینایی و چشم مواجه است. کارشناسان پس از مطالعات فراوان به این نتیجه رسیدند که تقریباً یک سوم کودکان زیر ۶ سال با مشکل بینایی مواجه اند.
نوزادانی که دچار تنبلی چشم هستند و از این بیماری رنج میبرند، ممکن است در مراحل بعدی رشد خود نیز دچار مشکل شوند و تأخیری در رشد بعدی آنها ایجاد شود. به طور مثال، ممکن است نتوانند رفتارهای مناسب را تشخیص و برخی از الگوهای رفتاری را یاد بگیرند. مشاهده ساده معمولاً کافی نیست، زیرا والدین «کندی» نیز تصور میکردند، چون دخترشان به اشیا نگاه میکند و از لحاظ ظاهری مشکلی ندارد، پس سالم است.
نوزادانی که دچار تنبلی چشم هستند و از این بیماری رنج میبرند، ممکن است در مراحل بعدی رشد خود نیز دچار مشکل شوند و تأخیری در رشد بعدی آنها ایجاد شود. به طور مثال، ممکن است نتوانند رفتارهای مناسب را تشخیص و برخی از الگوهای رفتاری را یاد بگیرند. مشاهده ساده معمولاً کافی نیست، زیرا والدین «کندی» نیز تصور میکردند، چون دخترشان به اشیا نگاه میکند و از لحاظ ظاهری مشکلی ندارد، پس سالم است.
تحقیقات نشان داده آزمایشاتی که در مهد کودک یا مدرسه روی بچهها انجام میشود، معمولاً درست نیست، زیرا این آزمایشها را پرستاران یا افراد تحت آموزش انجام میدهد و ۶۸ درصد کارایی لازم را ندارد آزمایشات درست در مورد چشم باید توسط چشم پزشک یا متخصصین چشم انجام شود و علاوه بر استفاده از علائم مربوطه، از دستگاههای خاص و پیشرفته نیز برای دقیقتر بودن آزمایش استفاده شود.
دکتر «خوزه زابا» متخصص چشم میگوید: شما وقتی یک کودک را میبینید، نمیتوانید متوجه مشکل بینایی او شوید، گاهی اوقات حتی علائم آن را نیز نمیتوانید تشخیص دهید. اکثر اوقات این علائمی که شما مشاهده میکنید، مربوط به مشکلات دیگری است و شما بر اساس آن نمیتوانید مشکل اصلی را ریشه یابی کنید.
اگر کودک شما از انجام تکالیف مدرسه، خواندن نامه، نوشتن اعداد، سر باز زد، یا در انجام آنها تنبلی کرد، ممکن است علائمی باشد که شما بتوانید متوجه شوید که او دچار مشکل بینایی است.
بنابراین، ما به والدین توصیه میکنیم که در سال دو مرتبه کودکان خود را نزد چشم پزشک ببرند و به دقت مورد معاینه قرار دهند.
بنابراین، ما به والدین توصیه میکنیم که در سال دو مرتبه کودکان خود را نزد چشم پزشک ببرند و به دقت مورد معاینه قرار دهند.
گاهی اوقات والدین تصور میکنند که تا قبل از سنین ۳ سالگی کودکان احتیاج به معاینه ندارند، در صورتی که این درست نیست. پزشکان توصیه میکنند که حتماً از بعد از ۹ ماهگی و تا قبل از سه سالگی مرتباً نوزاد یا کودک خود را نزد چشم پزشک ببرید و از سلامت چشمان او اطمینان حاصل کنید، زیرا هرچه زودتر بیماری را تشخیص دهید، درمان آن راحتتر و بهتر است و احتمال بهبودی بیشتر میشود. به محض اینکه والدین «کندی» متوجه بیماری او شدند، او را تحت درمان قرار دادند.
پزشکان یک رژیم غذایی مناسب و یک رژیم ورزشی برای او تجویز کردند و با انجام حرکات خاصی، او را مجبورکردند تا از چشم تنبل و کم کارش بیشتر استفاده کند و کارایی آن را تقویت کند و از عینک طبی نیز استفاده کند و کم کم حس بینایی او تقویت شد و بهبود پیدا کرد. مادر «کندی» میگوید: معلمان مدرسه پس از آگاهی از مشکل وی به او کمک بسیار و سعی کردند اکثر درسها و امتحانات را به صورت شفاهی از او سؤال کنند به او اجازه دادند تا تکالیف خواندنی را بیشتر در منزل انجام دهد و حتی نسبت به بقیه دانش آموزان تکالیف کمتری به او دادند. در کلاس به او کاغذی میدادند که فقط سفید بود و خطوط سیاه بزرگی داشت تا او قادر به تشخیص آن باشد و در ضمن سؤالها برای او در اندازه بزرگتر چاپ میشد. این باعث شد تا او دیگر احساس ناتوانی نکند و از همه بهتر اینکه با چشمان گریان به منزل بازنگردد و حالا او در سن ۷ سالگی به زندگی طبیعی خود بازگشته است و مثل دیگر کودکان قادر به دیدن است.
پزشکان یک رژیم غذایی مناسب و یک رژیم ورزشی برای او تجویز کردند و با انجام حرکات خاصی، او را مجبورکردند تا از چشم تنبل و کم کارش بیشتر استفاده کند و کارایی آن را تقویت کند و از عینک طبی نیز استفاده کند و کم کم حس بینایی او تقویت شد و بهبود پیدا کرد. مادر «کندی» میگوید: معلمان مدرسه پس از آگاهی از مشکل وی به او کمک بسیار و سعی کردند اکثر درسها و امتحانات را به صورت شفاهی از او سؤال کنند به او اجازه دادند تا تکالیف خواندنی را بیشتر در منزل انجام دهد و حتی نسبت به بقیه دانش آموزان تکالیف کمتری به او دادند. در کلاس به او کاغذی میدادند که فقط سفید بود و خطوط سیاه بزرگی داشت تا او قادر به تشخیص آن باشد و در ضمن سؤالها برای او در اندازه بزرگتر چاپ میشد. این باعث شد تا او دیگر احساس ناتوانی نکند و از همه بهتر اینکه با چشمان گریان به منزل بازنگردد و حالا او در سن ۷ سالگی به زندگی طبیعی خود بازگشته است و مثل دیگر کودکان قادر به دیدن است.